اکبر اعتماد که اکنون نود سال دارد نخستین رئیس سازمان انرژی اتمی ایران است. این سازمان در سال ۱۳۵۳ کار خود را شروع کرد و در سال ۱۳۵۷ با وقوع انقلاب اسلامی، فعالیت آن نه تنها متوقف شد بلکه انرژی هستهای از سوی رهبری جمهوری اسلامی «حرام» و فعالیتهای هستهای «خیانت» اعلام گشت.
روزنامه فرانسوی «لو پوان» پس از حذف محسن فخریزاده یکی از عوامل برنامه اتمی جمهوری اسلامی که رسانههای داخلی از وی نیز به عنوان «پدر برنامه اتمی» نام میبرند گفتگویی با اکبر اعتماد انجام داده است.
این روزنامه یادآوری میکند که اکبر اعتماد برنامه اتمی ایران را از سال ۱۹۷۴ قبل از روی کار آمدن جمهوری اسلامی آغاز کرد و حالا نسبت به ترور محسن فخریزاده که به اسرائیل نسبت داده میشود، واکنش نشان میدهد.
آرمین عارفی در «لو پوان» مینویسد:
چهار روز پس از ترور محسن فخریزاده، جمهوری اسلامی همچنان در شوک بسر میبرد. به گفتهی برخی این فیزیکدان ۵۹ ساله ایرانی که «پدر برنامه هستهای» نیز خوانده می شود، مدیریت یک برنامه مخفی را بر عهده داشته که از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۳ در ارتباط با طراحی کلاهکهای هستهای فعالیت میکرده است. اما روز جمعه (۲۷ نوامبر ۲۰۲۰) در یک سوء قصد در نزدیکی تهران که جمهوری اسلامی ایران آن را به موساد و سرویسهای اطلاعاتی خارجی دولت اسرائیل نسبت میدهد کشته شد. در حالی که زمامداران ایران هنوز مشغول چگونگی این حذف هدفمند هستند، مردی با علاقه فراوان آخرین تحولات مربوط به این پرونده را که با مسائل جاسوسی ارتباط پیدا میکند و ممکن است یکبار دیگر خطر جنگ را در منطقه شعلهور سازد، پیگیری میکند.
اکبر اعتماد به «لو پوان» میگوید «من نمیدانم چه کسی محسن فخریزاده را کشته اما آنچه میتوانم به شما بگویم این است که او مطمئناً پدر انرژی هستهای ایران نیست زیرا پدر قدرت هستهای ایران من هستم!»
اکبر اعتماد دانشآموخته رآکتور هستهای از دانشگاه لوزان در پاریس زندگی میکند. وی با وقوع انقلاب ۱۹۷۹ مجبور به ترک کشور زادگاه خود شد. اما پیش از این تاریخ که سرنوشت ایران را تغییر داد، وی بود که از طرف شاه که در آن زمان متحد ایالات متحده و اسرائیل به شمار میرفت، دستور یافت تا برنامه انرژی هستهای برای ایران را پیگیری کند.
«انرژی هستهای غیرنظامی و بمب اتمی»
اکبر اعتماد توضیح میدهد: «وظیفهی من این بود که تمامی سطوح یک برنامهی هستهای را پیگیری و آماده کنم تا شاه این امکان را داشته باشد بتواند درباره زمان راهاندازی یک برنامه هستهای غیرنظامی و همچنین بمب اتمی، اگر که اعلیحضرت بخواهند دربارهاش تصمیم بگیرند، انتخاب کنند.» اکبر اعتماد که با وجود سن بالا با شفافیت صحبت میکند بلافاصله میافزاید: «اما شاه چنین تصمیمی نگرفت.»
ایران در سال ۱۹۷۰ پیمان منع گسترش سلاحهای هسته ای (NPT) را امضا کرد که اگرچه راه را برای انرژی هستهای غیرنظامی باز میگذاشت اما دستیابی به سلاحهای اتمی را ممنوع میکرد البته به استثنای کشورهایی که پیش از این چنین تسلیحاتی را داشتند (ایالات متحده، چین، روسیه، فرانسه، انگلیس). هند و پاکستان و اسرائیل نیز بمب اتم دارند اما NPT را امضا نکردهاند و کره شمالی هم از آن خارج شده است. نخستین رئیس سازمان انرژی اتمی ایران میگوید: «ایران در آن زمان میخواست همهی اهداف انرژی هستهای از جمله بمب را در نظر داشته باشد. ۹ کشور دارای فناوری هستهای بودند چرا ایران نمیبایست از حق داشتن این فناوری برخوردار باشد؟»
سپس ایران همکاری خود را با ایالات متحده، فرانسه و آلمان برای ساختن نیروگاههای هستهای آغاز کرد. قرار بود از طریق این نیروگاهها برق مورد نیاز کشور تأمین شود. این دانشمند ایرانی تأکید میکند: «ما ایرانیها چهار نیروگاه ساختیم و کل برنامه نیز کاملاً کارآمد بود. اما هر کاری که من انجام داده بودم با انقلاب از بین رفت.»
در سال ۱۹۷۹ یک شورش مردمی دیکتاتوری شاه را که از کشور فرار کرد، سرنگون میکند. این انقلاب با هدایت مجموعهای از جنبشهای سیاسی، اسلامگراها، لیبرالها، کمونیستها، و مارکسیستهای اسلامی روی داد و توسط افراد مذهبی که جمهوری اسلامی را تحت رهبری یک فرد به عنوان نماینده خدا بر روی زمین تأسیس میکنند، مصادره شد. ایران با حمله از سوی عراق توسط صدام حسین، برنامه هستهای خود را کنار میگذارد و به همکاری خود با غرب پایان میدهد.
بخش مخفی «سلاحهای شیمایی، میکربی، اتمی»
اکبر اعتماد تأسف میخورد که «آخوندها دولت را به دست گرفتند و همه چیز را زیر و رو کردند.» وی میگوید: «تصمیمات گرفته شده تصمیمات درستی نبود و مذهبیها نمیدانستند چگونه در ارتباط با انرژی هستهای فعالیت کنند.»
با وجود این جمهوری اسلامی تازه به قدرت رسیده با همکاری روسیه و سپس چین فعالیت های اتمی خود را از سال ۱۹۸۴ از سر گرفت. همچنین با پاکستان و کره شمالی که بمب اتمی دارند تماس گرفته و تبادلات فناوری انجام میشود. در پایان جنگ ایران و عراق (۱۹۸۰-۱۹۸۸)، ایران که توسط سلاحهای شیمیایی صدام حسین هدف قرار گرفته بود، مخفیانه بخش «سلاحهای شیمیایی، میکربی، اتمی» را راهاندازی میکند. این واحد تحت کنترل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به دنبال طراحی و تولید تسلیحات هستهای است اما ادعا میشود که رهبری جمهوری اسلامی با آن مخالف است. محسن رفیقدوست یکی از بنیانگذاران سپاه پاسداران ادعا میکند که آیتالله خمینی «مقام معظم رهبری گفته است: نه! شما بمب اتمی نخواهید ساخت. بمب اتمی سلاحی برای جنگ نیست بلکه زندگی و مردم و طبیعت را از بین میبرد و به این دلیل «حرام» است!»
این استدلال از آن زمان بارها و بارها توسط مقامات جمهوری اسلامی از جمله آیتالله علی خامنهای رهبر فعلی نظام تکرار شده و وی نیز فتوا داده تا ثابت کند که رژیم ایران به دنبال سلاح اتمی نیست. اما افشای تأسیسات مخفی غنیسازی اورانیوم در نطنز در مرکز ایران، جامعه جهانی را با تردیدهایی روبرو کرد.
به گفتهی سرویسهای اطلاعاتی غربی، جمهوری اسلامی در آن زمان بطور مخفیانه در حال کار بر روی یک برنامه هستهای نظامی به نام «آماد» بود. برنامهای که مدیریت آن با کسی جز محسن فخریزاده استاد فیزیک دانشگاه «امام حسین» در تهران نبود. اکبر اعتماد بدون توضیح بیشتری میگوید: «نام او برای من آشناست. او دانشمند خوبی بود و یکی از عوامل مهم برنامه اتمی ایران به شمار میرفت.»
«آخوندها نباید بمب داشته باشند»
تحت فشارهای ایالات متحده که در سال ۲۰۰۳ برای سرنگونی صدام حسین به عراق حمله کرده بود، تهران پروژههای اتمی خود را به حالت تعلیق در میآورد. بحران دیپلماتیک طولانی بین جمهوری اسلامی و غرب در حالی ادامه یافت که چرخهی تحریم و مذاکره بین قدرتهای بزرگ و جمهوری اسلامی ایران به مدت دوازده سال به طول انجامید تا سرانجام در ژوئیه ۲۰۱۵ با انعقاد توافق هستهای ایران بطور موقت به پایان رسید. اما با خروج یکجانبه ایالات متحده از برجام در ماه مه ۲۰۱۸ جمهوری اسلامی ایران فعالیت در مفادی را که طبق توافق اتمی ممنوع شده بود، دوباره از سر گرفت.
اکبر اعتماد پس از ترور یکی از مهمترین عوامل برنامه هستهای جمهوری اسلامی که احتمال داده میشود توسط اسرائیل صورت گرفته باشد میگوید که وی نگرانیهای دولت یهود در مورد پیشرفت برنامه هستهای ایران را درک میکند. وی معتقد است: «آخوندها نباید بمب اتم داشته باشند زیرا این رژیم مانند رژیم گذشته نیست و قضیه را در خاورمیانه پیچیدهتر میکند.» اکبر اعتماد این را هم یادآوری میکند که «بدون کمک یا پشتیبانی مردمی که امروز به سکوت واداشته شدهاند، زمامداران مذهبی کاری نمیتوانند بکنند.»
با اینهمه مانند هر ایرانی مغرور دیگری، پدر «واقعی» قدرت هستهای ایران نیز تحت تأثیر احساسات ناسیونالیستی خود قرار میگیرد و هرگونه دخالت نظامی خارجی در کشورش را رد میکند: «من به جنگ اعتقادی ندارم چرا که ایران کشوری نیست که به آسانی بتواند مورد حمله قرار بگیرد.» سپس پیرمرد آهی میکشید و میافزاید: «من ایرانی هستم و از کشورم دفاع میکنم حتی اگر تصمیمات زمامدارانش را تأیید نکنم».
*منبع: روزنامه فرانسوی لو پوان Le Point
نویسنده: آرمین عارفی
ترجمه و تنظیم از کیهان لندن
اتم.تخم شر بود.نحس بود.گرسنگی و فلاکت بود.هر چه بود از اول غلط بود.هزینه زیاد دادیم….
اکبر اعتماد حرفاش قابل اعتماد نیست و آدم جاه طلبی البته در لب گور دیگه
به شرط این که قبل از انفجار روش نشسته باشد. هر اخوند لیاقت یک تیکه دینامیت را دارد چه با ریش چه بدون ریش، مثل مسعود رجوی.
انشاالله تعالى !!!
چرا هرجا که یک رویداد سیاسی هست به بد گفتن از گروه ها و آدمهای مخالف شاه اشاره داریم ؟ خیانت این گروه ها در یک بام و دو هوا بودن آنهاست و تناقضات وحشتناک رفتاری و گفتاری کودکانه آنها .
شرکت در جنگ ظفار برای کوتاه کردن دست شوروی ها از آبهای خلیج فارس به سبب امنیت ۵ ملیون بشکه نفت ایران که برای سازندگی کشور به فروش میرفت مداخله امپریالیستی محسوب میشد .
فرستادن جوان ها به سوریه و عراق و لبنان و به قصد گسترش شیعه و جنگ افروزی و باج گرفتن و در پیامدش تحریم ایران دفاع از عمق استراتژیک نامیده میشود .
داشتن نیروگاه هسته ای و حالا فرض کنیم بمب اتم در دست عاقل ترین سیاستمدار جهان و کسی که به سبب ۳۷ سال نشست و برخاست با صدها پادشاه و رییس جمهور و نخست وزیر و…. خیانت و جنایت نابخشودنی محسوب میشد و به خاطرش وزیر اعدام میکردند .
داشتن بمب اتم برای این جنایتکاران که حتا به هواپیمایی مسافر بری برای زهر چشم گرفتن از جهان رحم نمیکنند ” حق مسلم ماست ” نامیده میشود .
خیانت و جنایات مخالفین محمد رضا شاه میهن دوست را نه میتوان بخشید و نه اینکه فراموش کرد برای همین است که علاوه بر تشکل های آرتیستی و هفت تیر کش نباید نقش مخرب شبه روشنفکر پای منقل نشین را هم در فقر و بدبختی امروزه ایران فراموش کرد .
فیلم کوتاهی امروز دیدم که قلب را به درد میآورد و کودکی که به وسیله کمک مادر در گودالی فرو میرود تا آب یعنی این ارزانترین و کم هزینه ترین و البته حیاتی ترین عامل زندگیشان را به این مکافات تامین کند . ای ننگ بر مسببین .
https://www.balatarin.com/permlink/2020/12/7/5461121
دکتر اکبر اعتماد دانشمندى شریف و مبهن دوست و مردم دوست بوده و هستند و به راستى پدر قدرت هسته اى ایران. اگر کتاب ایشان را بخوانید، پرسش ها و نگاه شما به سیاست هاى شاهنشاه و عملکرد دکتر اعتماد و سازمان انرژى اتمى روشن تر خواهد شد. با آرزوى تندرستى ایشان و برگشت به ایران عزیزمان به همراه تمام بانوان و مردانى که چون او براى سربلندى ایران از هیچ کارى دریغ نکردند.
بالأخره پدر این «حلالزاده» چه کسی است؟
در دهه ۴۰ و ۵۰ یک توهم یا یک برداشت غلط بر ایرانیان شهر نشین و به اصطلاح تحصیل کرده غلبه کرده بود. که چه؟ که چون فلان کس شاعر خوبی است و شعرهای زیبا میگوید پس هر چه میگوید بایستی درست باشد. چون فعلا کس دست به قلم روان دارد پس بایستی حق با او باشد.
ولی آن که شعر خوب میگفت ایرج میرزا بود که درد جامعه خرافات گرفته را بیان میکرد نه آن کسی که به فکر خانه اش بود که مثلا به قول خودش اتش گرفته بود و او دوان دوان به هر سؤ میدوید. آقای اخوان ثالث را میگویم که گویی در دنیایی دیگری زندگی میکرد.
آنان که دست به قلم خوبی داشتند صادق هدایت و جمال زاده بودند که تصویر روشنی از جامعه عقب مانده و سنّتهای دست و پا گیر نشان میدادند نه آن خول و چل که حتا در فرانسه هم سر عقل نیامد و داستان اسطوره پسران آدم و حوا را به انقلاب صنعتی انگلستان ربط داده بود، آقای علی شریعتی معرف حضورتان است؟
مصدق چه طور ؟که ارث در اسلام نوشت و ادعا کرد که دکترا دارم؟
آقای بازرگان را به یاد میارید که با عبا و آفتابه روانه فرانسه شد (طبق گفته یک از بستگانش) ، آن هم به خرج دولت و با همت رضا شاه، و وقتی برگشت کتاب نوشت تا از طریق ترمو دینامیک وجود خدا را ثابت کند؟
بخشی از نابخردان به قهقرا رقته و واپسمونده، برخی از ته چاهی عمیق و برخی در زرق و برق حباب زرین زور و زر، ادعا می کنند که شاه فقید هم در پی دست یابی به »بمب اتمی« بوده است.
بررسی شخصیت انسانی شاه فقید به من نشان می دهد که گوهر وجودی او عشق به زندگی و انسانیت بود. هرچند در دوران پادشاهی او به علت فشار های بی نهایت نیروی های سنتی مذهبی و نیروهای تازه به دوران رسیده »آن تلکتوئل« فوکلی که از حول هلیم به دام سنت افتاده و به ساز مرتجعین نواختند.حزب توده، جبهه ملی، ملی مذهبی ها، مارکسیست لنینست ها،فدایی خلق، مجاهد خلق…. شاه فقید به تعهدات خود به قانون اساسی ایران تا پایان عمر وفادار ماند. براساس گفته شاهزاده و اکنون آقای اکبر آعتماد، اگر شاه قصد تولید بمب اتمی داشت، پیمان منع گسترش سلاخ های هستی را امضا نمی کرد. #پیمان نوین
جمهـورى اسلامى
فرزند ناخلف که هـیچ غلطى نمیتواند بکند✌?
چون از فیزیک و شیمی چیزی سرم نمیشود, فقط از لحاظ تاریخی عرض میکنم… در زمان آریامهر کبیر, ملت و دولت و هرچه که بود و نبود فقط یک پدر داشت که آنهم خود اون خدابیامرز بود…
بنظر می رسید که اکبر اعتماد همچون اردشیر زاهدی و مهرداد خوانساری به جرگه ولایت معاشان برون مرزی پیوسته باشد، اما ظاهرا در این مصاحبه مواضع خود را تعدیل کرده است.
به هر حال مصاحبه مفصل او با بی بی سی فارسی هم جالب است. در آن مصاحبه ، مواضع تند ولایت مدارانه او و تاکید اش بر لزوم خروج خلافت شیعه از ان پی تی و داشتن بمب اتمی کاملا مشهود است. دم خروس بی بی سی را باور کنیم یا قسم حضرت عباس نشریه لوپوان را ؟؟ !!!
به طبقه الیت شیعه اثنی عشری بخصوص ورژن برون مرزی آن، نباید اعتماد کرد !!!!
لینک مصاحبه:
https://www.bbc.com/persian/iran/2009/11/091101_ag_be_ebarate_digar_etemad
آقای اعتماد از دانشمندان شریف و عاشق ایران بود و هنوز هم به ایران مهر می ورزد و نشانه اش هم این جملۀ اوست: “«آخوندها نباید بمب اتم داشته باشند زیرا این رژیم مانند رژیم گذشته نیست و قضیه را در خاورمیانه پیچیدهتر میکند.»”
بخشی از نابخردان به قهقرا رقته و واپسمونده، برخص از ته چاهی عمیق و برخی در زرق و برق حباب زرین زور و زر، ادعا می کنند که شاه فقید هم در پی دست یابی به »بمب اتمی« بوده است.
بررسی شخصیت انسانی شاه فقید به من نشان می دهد که گوهر وجودی او عشق به زندگی و انسانیت بود. هرچند در دوران پادشاهی او به علت فشار های بی نهایت نیروی های سنتی مذهبی و نیروهای تازه به دوران رسیده »آن تلکتوئل« فوکلی که از حول هلیم به دام سنت افتاده و به ساز مرتجعین نواختند.حزب توده، جبهه ملی، ملی مذهبی ها، مارکسیست لنینست ها،فدایی خلق، مجاهد خلق…. شاه فقید به تعهدات خود به قانون اساسی ایران تا پایان عمر وفادار ماند. براساس گفته شاهزاده و اکنون آقای اکبر آعتماد، اگر شاه قصد تولید بمب اتمی داشت، پیمان منع گسترش سلاخ های هستی را امضا نمی کرد. #پیمان نوین