گفتگو با فرخ آهی، آهنگساز میراثدار و سرنوشت و طنین صلح…

- «من به بازار موزیک ایرانی بسیار علاقمندم اما در حال حاضر این بازار کمی‌ راکد است و تحول و حرکت چندانی در آن نیست، به همین دلیل بیشتر در کار موزیک فیلم، تبلیغات و فیلم‌های مستند فعالیت دارم.»
- «هر روز ده‌ها آهنگ به بازار موسیقی ارائه می‌شود. این مسئله به نوعی باعث شده کیفیت کار در موسیقی دچار اُفت شود، یعنی بجای پیشرفت کمی ‌پسرفت داریم چون زیادی کپی‌برداری می‌شود؛ از طرفی با آمدن کامپیوتر در موزیک ایران به استفاده از کامپیوتر، تکنیک و تکنولوژی تکیه زیادی می‌شود تا هنرِ تهیه و تنظیم! البته هنر و تکنولوژی می‌توانند با هم کار کنند و باعث بهتر شدن کیفیت کار ‌شوند اما متاسفانه کمی ‌درصد استفاده از تکنولوژی در حوزه آهنگسازی و تولید موزیک بیشتر است.»
- خیلی دوست دارم در ایران برای بچه‌هایی که توانایی مالی ندارند تا در رشته موسیقی درس بخوانند یک مدرسه موسیقی باز کنم.

جمعه ۵ دی ۱۳۹۹ برابر با ۲۵ دسامبر ۲۰۲۰


فیروزه رمضان زاده- فرخ (التون) آهی آهنگساز موسیقی فیلم و همچنین تنظیم‌کننده موزیک پاپ ایرانی از مادری تهرانی و پدری اهل آمل در محله صاحبقرانیه تهران به دنیا آمد و رشد کرد. وی که دانش‌آموخته‌ی رشته معماری از دانشگاه USC (کالیفرنیای جنوبی) است، به دلیل علاقه بسیار به آهنگسازی، معماری را رها کرد و به موسیقی روی آورد.

فرخ آهی

نخستین تلاش او در آهنگسازی پس از دانشگاه در سال ۱۹۷۹ تولید آلبوم «سرنوشت Destination» بود که موفق شد رتبه نخست را در بین آلبوم‌های آن سال به دست آورد.

ساخته‌ها و تنظیم‌های فرخ آهی را می‌توان در بخش‌های مهمی‌از موزیک پاپ دوره جنگ هشت ساله ایران و عراق جستجو کرد. تنظیم آهنگ آثار ماندگاری از خوانندگانی نظیر ابی، ستار، مرتضی، اندی، کوروس، شاهرخ شاهید، فرشید امین و سوزان روشن از دیگر فعالیت‌های این هنرمند در دوره اخیر موزیک پاپ ایرانی محسوب می‌شود.

از آثار درخشان فرخ آهی در حوزه آهنگسازی فیلم می‌توان به تهیه و تنظیم موسیقی متن فیلم سینمایی «میراثدار: افسانه عمر خیام» (The Keeper: The Legend of Omar Khayyam) به کارگردانی کیوان مشایخ اشاره کرد که در سال ۲۰۰۵ ساخته شد.

کیهان لندن برای آشنایی بیشتر با زندگی و آثار این هنرمند با وی گفتگو کرده است.

-آقای آهی، در مورد اسم «التون» می‌خواستم بدانم؛ چرا این نام را انتخاب کردید؟

-در دوران دانشگاه یو‌اس‌سی در رشته معماری تحصیل کردم و چون آن زمان آهنگ‌های التون جان را می‌خواندم دوستان ایرانی به شوخی به من می‌گفتند «التون جون»! کم کم این اسم روی من ماند؛ از طرفی دوستان آمریکاییم هم حرف «خ» در «فرخ» را نمی‌توانستند تلفظ کنند و «التون» جای «فرخ» را گرفت.

من در سال ۱۹۷۶ فارغ‌التحصیل شدم و اتفاقاً اردشیر فرح و فرامرز آصف هم در همان دانشگاه و همان رشته تحصیل کردند.

-چطور شد از رشته معماری به سراغ آهنگسازی رفتید؟

-از زمانی که به مدرسه می‌رفتم دوست داشتم رشته موسیقی را ادامه بدهم اما خانواده‌‌ام با این موضوع موافق نبودند و علاقمند بودند که موزیک را به عنوان سرگرمی ‌و نه یک رشته تحصیلی دنبال کنم به همین دلیل در رشته معماری ادامه تحصیل دادم.

بعد از فارغ‌التحصیلی یک کمپانی معماری بزرگ آمریکایی برای ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد به من وام تحصیلی داد تا پس از پایان تحصیلات با آنها همکاری کنم، مدتی با آنها کار کردم ولی دیدم کار من نیست و نمی‌توانم موزیک را رها کنم و از آن زمان فقط در حوزه موسیقی کار کرده‌ام.

درست در همان روزها بود که با همکاری چند نفر از دوستانم یک پیانو خریدم و شروع کردم به نوشتن آهنگ‌های انگلیسی و یک آلبوم به بازار موسیقی آمریکا ارائه دادم که اتفاقا بسیار موفق شد و رتبه اول را بین آلبوم‌های موسیقی آن سال به دست آورد. اسم آلبوم destination یا سرنوشت است که البته دوست خوب من اردشیر فرح هم در یکی از آهنگ‌های این آلبوم مرا همراهی کرد. از آن به بعد دیگر کارم را در همین حوزه ادامه دادم.

در آن زمان اغلب در آثار غیرایرانی فعالیت می‌کردم تا اینکه اردشیر فرح مرا به شهرام شب‌پره معرفی کرد که تازه از ایران آمده بود. در بخش‌های مختلف بازار موسیقی آمریکایی هم چه آهنگسازی یا تهیه و تنظیم نیز فعالیت زیادی داشتم.

– در حال حاضر چه کاری در دست تهیه و تنظیم دارید؟

-من به بازار موزیک ایرانی بسیار علاقمندم اما در حال حاضر این بازار کمی‌ راکد است و تحول و حرکت چندانی در آن نیست، به همین دلیل بیشتر در کار موزیک فیلم، تبلیغات و فیلم‌های مستند فعالیت دارم.

در حوزه موزیک فیلم‌ زیاد کار کردم. تازه‌ترین موسیقی فیلمم «a green story» به کارگردانی Nika Agiashvili کارگردان آمریکایی گرجستانی است. داستانش در مورد زندگی مردی است که با پول بسیار کم از کمپ‌های پناهندگی یونان خارج شده و بعد در زندگی بسیار موفق شده است.

همچنین کار ساخت موزیک متن یک فیلم مستند به نام «From Ashes to Eden» به کارگردانی جهانگیر گلستان را انجام دادم که راجع به یک ایرانی ساکن آمریکا به نام امیر است که قبل از انقلاب در آمریکا زندگی می‌کرد. او در حوزه باغداری فعال بود و پس از آتش‌سوزی معروف در گریفتین پارک کالیفرنیا، به شهرداری می‌رود و اجازه می‌خواهد یکسری از زمین‌ها را بازسازی کند. او با دستان خود هر روز بعد از کار روزانه و آخر هفته‌ها به آنجا می‌رفت و گل و درخت می‌کاشت. در حال حاضر از طرف شهرداری آن منطقه به نام «Amir’s garden» ثبت شده است.

همچنین چند کار آهنگسازی برای کشور چین انجام داده‌‌ام؛ چند آهنگ به زبان اسپانیایی تولید کرده‌‌ام و به هر حال سعی می‌کنم خودم را مشغول نگه دارم. در مجموع برای بیش از ۱۰۰ فیلم کار صدابرداری و موسیقی متن انجام داده‌‌ام.

-وضعیت موزیک پاپ ایرانی در داخل و خارج ایران را چطور ارزیابی می‌کنید؟

-یک زمان هنرمندان در ایران اجاره نداشتند مثل زمان حاضر در این سطح وسیع در حوزه ساخت موسیقی فعالیت کنند، اما در حال حاضر تعداد تنظیم‌کننده، تهیه‌کننده و آهنگساز در ایران به مراتب بیشتر از گذشته شده؛ در گذشته همه منتظر بودند آهنگی از آهنگساز محبوب‌شان به بازار عرضه شود اما الان اینطور نیست و هر روز ده‌ها آهنگ به بازار موسیقی ارائه می‌شود. این مسئله به نوعی باعث شده کیفیت کار در موسیقی دچار اُفت شود، یعنی بجای پیشرفت کمی ‌پسرفت داریم چون زیادی کپی‌برداری می‌شود؛ از طرفی با آمدن کامپیوتر در موزیک ایران به استفاده از کامپیوتر، تکنیک و تکنولوژی تکیه زیادی می‌شود تا هنرِ تهیه و تنظیم! البته هنر و تکنولوژی می‌توانند با هم کار کنند و باعث بهتر شدن کیفیت کار ‌شوند اما متاسفانه کمی ‌درصد استفاده از تکنولوژی در حوزه آهنگسازی و تولید موزیک بیشتر است. با وجود این هنوز هستند کارهای بسیار زیبایی که از لس‌آنجلس و ایران به بازار موزیک وارد می‌شوند ولی فکر می‌کنم باید به هنر توجه بیشتری کنیم، چون اثری که به مردم تحویل می‌دهیم باید محتوا و کیفیت خوبی داشته باشد، به عنوان کارنامه‌‌ای که از ما باقی می‌ماند.

-این روند از چه زمانی شروع شد؟

-یک نیمچه انقلابی بود که جوانان چندین سال پیش انجام دادند که باعث شد حکومت فعلی ایران دایره فعالیت در حوزه موزیک را کمی ‌بازتر کند، خواننده‌ها بیرون بیایند و موزیک کار کنند و کنسرت برگزار شود. از زمانی که این اتفاق رخ داد بازار برنامه‌های لس‌آنجلس و هم تهیه و تولید کارها عوض شد، چون قیت‌ها بسیار کاهش پیدا کرد. از طرفی در ایران، تعداد هنرمندان زیاد شد، پیش از آن زمان در ایران ۸ تا ۱۰ تنظیم‌کننده داشتیم اما زمانی که بازار موسیقی لس‌آنجلس داغ بود در ایران یکشبه ۳۰۰ تنظیم‌کننده وارد بازار شدند، برای همین بازار پر شد از محصولات خوب و بد و این دنیای موسیقی پاپ ایرانی را عوض کرد.

-در حال حاضر وضعیت بازار تهیه و تولید موسیقی پاپ در خارج از ایران چگونه است؟

-مهمترین مشکل تهیه و تولید آهنگ در خارج از ایران مسائل اقتصادی است و گران بودن مواردی نظیر طراحی جلد آلبوم، استودیو و دستمزد. هزینه دستمزد یک آهنگساز در ایران حدود ۵۰ دلار و در آمریکا دست کم ۳۰۰ دلار است، برای همین یک خواننده که آهنگی به بازار ارائه می‌دهد باید همه این مسائل را در نظر بگیرد، مثلاً یک تنظیم‌کننده خوب در آمریکا دوهزار دلار و در ایران ۳۰۰ دلار دستمزد می‌گیرد؛ یک خواننده به فکر جیب خودش هم هست چون درآمد زیادی ندارد بنابراین تا جایی که می‌تواند بودجه تهیه کار خود را کمتر می‌کند.

-عصر طلایی موزیک پاپ ایرانی پس از انقلاب را شاید بتوان در دهه شصت خورشیدی دید. در آن دوره برخی از هنرمندان مانند هایده و معین آلبوم‌های مشترک به بازار ارائه کردند.

-بله، در دهه شصت همکاری بسیاری از خواننده‌ها را داشتیم از معین و‌ هایده تا شهرام و ابی و شاهرخ که به صورت مشترک آلبوم منتشر کردند، چون هم شنونده را بیشتر راضی می‌کند و هم باعث فروش بیشتر می‌شود. فکر می‌کنم برای خانم‌هایده و معین که سبک خودشان را داشتند این همکاری باعث شد که طرفداران دو خواننده در یک آلبوم به آثار آنها دسترسی پیدا کنند. این آلبوم‌های مشترک و دو صدایی یک راه بسیار مناسب و شناخته شده‌‌ای در موسیقی دنیاست که خواننده‌های معروف آمریکایی هم آن را دنبال می‌کنند.

– در نوروز ۱۳۶۸ پس از پایان یکی از تلخ‌ترین دوران پس از انقلاب یعنی جنگ هشت ساله ایران و عراق، شما آهنگ ترانه «طنین صلح» را ساختید که با صدای گروهی از خوانندگان ایرانی نظیر معین و مرتضی و اندی و کوروس و فتانه اجرا شد. این اثر چگونه شکل گرفت؟

-خانم هدیه یکی از بهترین ترانه‌سراهایی که افتخار همکاری با او را داشتم با آقای علیرضا امیرقاسمی ‌در مورد صلحی که در ایران شده بود، بعد از جنگی که بیهوده چند سال طول کشید صحبت کرد و همگی فکر کردیم برای پایان این جنگ و آغاز صلح یک آهنگی به بازار عرضه کنیم به نام «طنین صلح»…

-… در آخرین دقایق گویا ‌هایده نتوانست در اجرای این ترانه با شما همراهی کند.

-…بله، یادم می‌آید که به سانتا مونیکا به منزل خانم‌هایده رفتم و آهنگ را برای وی اجرا کردم. البته خانم هدیه اشعار زیادی برای ترانه‌های ‌هایده سروده بود. به من هم دو تا شعر داده بود که برای خانم‌ هایده درست کرده بودم که متاسفانه هیچوقت فرصت پیش نیامد آن آهنگ‌ها را ضبط کنیم.

-با توجه به اینکه در ترانه‌هایی که شما آهنگ آنها را ساخته‌اید، عشق همواره حضور دارد، نگاه شما به مقوله عشق چگونه است؟

-زندگی بدون عشق، زندگی نیست؛ البته عشق اول من همیشه موسیقی بوده برای همین باعث شد دیر ازدواج کنم ولی الان ۶ سال است که ازدواج کرده‌ام؛ همسرم اهل چین و آهنگساز و موزیسین خوبیست؛ با هم کار می‌کنیم و مدیریت استودیوی من هم بر عهده اوست.

-اگر روزی به ایران برگردید دوست دارید چه کنید؟

-خیلی دوست دارم در ایران برای بچه‌هایی که توانایی مالی ندارند تا در رشته موسیقی درس بخوانند یک مدرسه موسیقی باز کنم.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۴ / معدل امتیاز: ۳٫۵

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=223294