روشنک آسترکی – با گذشت حدود یکسال از شیوع کُرونا در ایران، اکثر کسب و کارهای کوچک و بزرگ در حوزههای تولیدی، صنعتی و خدماتی دچار بحران شدهاند.
دولت از ابتدای اعلام رسمی شیوع کُرونا در کشور وعدههایی برای حمایت از مشاغل مختلف داد اما در عمل موفق نشد این وعدهها را عملی کند و در نتیجه میان همه اصناف نارضایتی عمومی ایجاد شد.
در این میان اما مشاغلی هم بودند که پس از تحمل سالها رکود تورمی، شیوع کُرونا برای کسب و کارشان، حکم تیر خلاص را داشت و آنها را دچار زیانهای جبرانناپذیر و حتی ورشکستگی کرد. با اینهمه آنها نیز از سوی دولت نادیده گرفته شده و مشمول حمایت نشدند.
چهار ماه پس از شیوع کُرونا در ایران بود که کارشناسان حوزه کسب و کار اعلام کردند بیشترین زیان ناشی از کُرونا به بخش خدمات وارد شده است. مصطفی دینمحمدی اقتصاددان و استاد دانشگاه خردادماه امسال گفت که «تغییرات و تاثیرات حاصل از شیوع کرونا، بیشترین فشار و آسیب را روی حوزه خدمات و فعالیتهای مربوط به این حوزه گذاشته است.»
با اینکه در آن زمان مرزهای بسیاری از کشورها بر روی ایران بسته بود و روند تجارت خارجی با بنبست روبرو شده بود اما این کارشناس اقتصادی معتقد بود که بخش خدمات بیش از بخش تجارت آسیب دیده است.
اکنون با گذشت بیش از ۱۰ ماه از اعلام رسمی شیوع کُرونا در کشور، همچنان بخش خدمات در حال زیان دیدن از شیوع کُروناست و در میزان بیکارشدگان نیز رکورددار است.
مروری بر گزارشهایی که درباره رستههای شغلی خدماتی آسیبدیده از کُرونا نشان میدهد که تمرکز گزارشها بر مشاغلی چون رستورانها، هتلها، باشگاههای ورزشی و مراکز فرهنگی، تفریحی و گردشگری، آموزشگاهها، سینماها، حمل و نقل و تالارهای پذیرایی بوده است.
این در حالیست که برخی از رستههای شغلی، نه تنها از گزارشها جاماندهاند بلکه همانگونه که گفته شد در حمایتهای دولتی نیز نادیده گرفته شدند.
یکی از این اصناف دیجیها بودند که در جشنها و مهمانیها فعالیت داشتند اما با شیوع کُرونا و تعطیلی مهمانیها و جشنها، از کار بیکار شدند. هزاران نفر در استانهای مختلف ایران به عنوان دیجی، نوازنده و خواننده عروسی فعالیت داشتند که به دلیل نداشتن تشکل صنفی و به رسمیت شناخته نشدن از سوی اداره کار، نه حقوق بیکاری دریافت کردهاند و نه به نوع دیگری حمایت میشوند.
کیهان لندن پیشتر در گزارشی به مشکلات این رسته شغلی پس از شیوع کُرونا پرداخته بود.
https://kayhan.london/1399/04/09/%da%af%d9%81%d8%aa%da%af%d9%88-%d8%a8%d8%a7-%db%8c%da%a9-%d8%ae%d8%a7%d9%86%d9%85-%d8%af%db%8c%e2%80%8c%d8%ac%db%8c-%d9%88-%db%8c%da%a9-%d8%aa%d8%a7%d9%84%d8%a7%d8%b1%d8%af%d8%a7%d8%b1
در این میان اما هستند اصنافی که بطور رسمی در ایران فعالیت دارند اما آنها هم با وجود زیان هنگفت مورد توجه قرار نگرفتهاند: «کترینگ»ها و پیمانکاران غذا.
این صنف از پیش هم به دلیل رکود تورمی و برخی تغییرات در ادارات دولتی دچار زیان بودند و کُرونا، کسب و کارشان را بطور کامل دچار بحران کرد.
پیمانکاران غذا در قالب شرکتهایی در حوزه تهیه و توزیع غذا فعالیت دارند و طرف قرارداد آنها عمدتا شرکتهای دولتی، خصوصی، دانشگاهها و بیمارستانها برای تهیه و توزیع غذای کارکنان و مراجعهکنندگان هستند. با شیوع کُرونا اما بخش زیادی از این شرکتها با مشکل روبرو شدند.
مدیر یکی از شرکتهای پیمانکاری غذا در ایران، درباره مشکلاتی که این صنف به دلیل شیوع کُرونا دچار شدند به کیهان لندن میگوید: «پیمانکاران تهیه و توزیع غذا در دو بخش متفاوت فعالیت دارند. بخشی از پیمانکاران در پروژههای درونشهری قرارداد داشتند و غذای نیمروزی تهیه و توزیع میکردند و بخشی دیگر در پروژههای عملیاتی فعالیت میکردند که برای مثال در دکلها حفاری و خارج از شهر، غذای پرسنل را تهیه و توزیع میکردند. آن بخش از شرکتها که در پروژههای درون شهری فعالیت داشتند در فواصل مختلفِ یک سال گذشته دچار آسیبهای زیادی شدند و اکثرا تعطیل شدند اما آن پیمانکارانی که پروژه های عملیاتی داشتند، با توجه به شرایط و موقعیت محل کارِ طرف قرارداد، تعطیل نشدند و با اجرای پروتکلها به کار خودشان ادامه دادند و کماکان مشغول کار هستند.»
او درباره آندسته از شرکتها که پروژههای درونشهری داشتند به کیهان لندن میگوید: «این شرکتها غالبا با ادارات و سازمانهای دولتی، بیمارستانها، دانشگاهها و با ادارات خصوصی که تعداد کارمندان زیادی دارند و ناهار توزیع میکردند، طرف قرارداد بودند. روش کار به این شکل است که مثلا یک دانشگاه برای تهیه و توزیع غذای سلف مناقصه برگزار میکند و چند شرکت تهیه و توزیع در مناقصه شرکت و در نهایت یک شرکت برنده میشود و در دوره قرارداد تهیه و توزیع غذای مجموعه را به عهده میگیرد. بعد از شیوع کُرونا دانشگاهها تعطیل شد و بسیاری از ادارهها و سازمانها هم به دلیل دورکاری و کاهش ساعات کار، و همینطور کاهش احتمال انتقال ویروس، توزیع غذایی نیمروزی را حذف کردند و در واقع پیمانکار بیکار شد.»
این پیمانکار غذا به کیهان لندن میگوید که این صنف پیشتر نیز آسیب زیادی از رکود تورمی دیده بود و کُرونا فقط پیکر کمجان بسیاری از شرکتهای پیمانکاری غذا را بیجان کرد.
او توضیح میدهد: «رکود اقتصادی و تورم وحشتناکی که از سالهای گذشته به ویژه از سال ۹۷ شروع شد به ما فشار مالی و استرس روانی غیرقابل تحملی وارد کرد و باعث شد ما از برنامهریزیهایی که برای اجرای هرچه بهتر کار انجام داده بودیم، خارج شده و حتی نتوانیم آنطور که میخواستیم قراردادها را با شرایط مطلوب پیش ببریم.»
او میافزاید: «از یکطرف عدم پرداخت بهموقع مطالبات و از طرف دیگر تورم ساعتی و کمبود مواد غذایی در بازار، پیمانکار را ناچار میکرد جنس را نقدی خریداری کند چون بسیاری از بنکداران حاضر به فروش مواد غذایی با چک نبودند و یا اگر میخواستند چک قبول کنند، به صورت سودی و با کشیدن درصدی بر مبلغ نهایی خرید، چک را قبول میکردند و این باعث شد شرکتهای پیمانکاری غذا تاوان زیادی پرداخت کند. برای مثل رب گوجه از قیمت ۳۷۰۰ تومان بطور ناگهانی افزایش قیمت پیدا کرد و ما در مدت کوتاهی مجبور شدیم برای هر رب گوجه ۱۵۰۰۰ تومان پرداخت کنیم. در چنین شرایطی حساب کنید کُرونا هم شیوع پیدا کرد.»
مدیرعامل یک شرکت دیگر پیمانکاری غذا نیز با اشاره به شرایط دشواری که این شرکتها در سالهای گذشته پشت سر گذاشتند به کیهان لندن میگوید: «یکی از مشکلاتی که با شیوع کُرونا برای ما ایجاد شد این بود که در قوانین ایران شیوع بیماری واگیردار جزو «حوادث قهری» است و در نتیجه تعهدات طرفین قرارداد در چنین شرایطی معلق شده و هیچ طرف مسئول زیان طرف دیگر نیست. قراردادهای بسیاری از شرکتهای پیمانکاری غذا در این شرایط مشمول شرایط «حوادث قهری» شد و در نتیجه با تعطیلی سازمانها و ادارات و حتی تعطیلی توزیع غذا در بسیاری از بیمارستانها و درمانگاهها، کارفرما دیگر تعهدی نسبت به پرداخت خسارت به پیمانکار نبود. تصور کنید پیمانکار برای اجرای به موقع تعهدات و برای اینکه از هجوم تورم در امان بماند، حجم بالایی از مواد غذایی قابل نگهداری مثل برنج، روغن، رب گوجه، حبوبات و… را نقدی با با چک خریداری کرده بود. کار و درآمد از دست رفته بود و سررسید چکها یکی بعد از دیگری میرسید. از طرف دیگر نیروی کار زیادی در این صنف از کار بیکار شد.»
او همچنین میگوید: «قراردادهای گاه و بیگاهی که درآمدهای متفرقه ما به شمار میرفت هم از بین رفت. برخی تالارها برای پذیرایی شام با شرکتهای پیمانکاری غذا قرارداد میبستند که با تعطیلی تقریبا صد درصدی تالارها همین درآمدهای خُرد هم از ما گرفته شد.»
این شرایط شامل حال «کترینگ»ها که تهیه و ارسال غذا را به عهده دارند هم شده است. بخشی از کترینگها زیرمجموعه شرکتهای پیمانکاری غذا هستند و برخی نیز تنها به موضوع تهیه و توزیع غذا مشغول هستند.
شیوا ساکن شهر شیراز است که به گفته خودش از هشت سال پیش با درست کردن شیرینی و کیک خانگی برای جشنها و میهمانیها و نوروز کارش را در خانه آغاز کرد و حالا یک «کترینگ» پر مشتری دارد که کُرونا فعالیت آن را متوقف کرده است.
او میگوید از بعد از شیوع کُرونا مشتریهایش «تک و توک» شدند بطوری که مجبور شد قرارداد اجاره محلی که برای آشپزخانه اجاره کرده بود را فسخ و با شش کارگر و یک آشپز و پیک موتوریاش تسویه حساب کند: «کسب و کار من اول از پخت شیرینی و کیک برای فامیل و آشنا شروع شد و بعد کمکم مشتریها در کنار کیکِ جشنهایشان، سفارش فینگرفود هم میدادند. با زیاد شدن مشتریها به فکر راهانداختن یک کسب و کار برای فروش غذای خانگی افتادم و بعد از مشورت با چند نفر، به این نتیجه رسیدم که بجای تأسیس رستوران یک آشپزخانه راه بیاندازم و کیک و غذا را در منزل یا محل کار مشتری تحویل دهم. شش سال طول کشید تا به نقطه ایدهآل در کسب و کارم برسم و تصمیم داشتم آشپزخانهام را به یکی از خیابانهای اصلی شهر ببرم که مشتری را برای ارائه «غذای بیرونبر» بپذیریم و فقط با پیک غذا ارسال نکنیم که کُرونا فعلا همه چیز را متوقف کرده است.»
شیوا میگوید شیوع کُرونا در مردم وحشتی ایجاد کرد که بیرون غذا نخورند و یا سفارش ندهند؛ حتی اگر این غذا در ظرف بستهبندی برای آنها ارسال شود و البته هفتههای اول وضعیت بدتر بود: «ما تا اواخر خرداد عملا هیچ فروشی نداشتیم اما انگار آدمیزاد سرشتاش طوریست که به هر شرایطی عادت میکند. از خرداد تک و توک مشتری داشتم که بیشتر هم برای کیک تولدهای کوچک بود که خانواده میخواستند جشن کوچکی داشته باشند. این مشتریها هم کسانی هستند که مرا میشناختند و به من اعتماد داشتند که پروتکلها را رعایت میکنم. برای شب یلدا هم ۱۰ سفارش کیک یلدایی داشتم که رکورد چند ماهه گذشته را در سفارش شکسته است.»
او حالا به تنهایی کار میکند و در مواردی از دو کارگر سابقش که آنها هم به خاطر کُرونا خانهنشین شدهاند، به صورت ساعتی کمک میگیرد: «قبل از کُرونا من شش کارگر داشتم. کارهای تزیینهای نهایی کیک و شیرینی و نظارت بر پخت غذاها را همیشه خودم انجام میدادم. کارگرها در آماده کردن و پخت غذا و بستهبندی سفارشها فعالیت میکردند. اوایل از بیرون پیک موتوری میگرفتم اما کارم که زیاد شد دو پیک موتوری استخدام کردم و یک آشپز اصطلاحاً «کبابزن» استخدام کردم که پخت کبابها با او بود. منوی ما خیلی متنوع بود. چند غذای ثابت و چند غذای هفتگی داشتیم که بسته به فصل تغییر میکرد. یک غذای روز هم داشتم که اسمش را گذاشته بودیم «مامانپز» و اتفاقا فروش بالایی داشت؛ مثل عدس پلو، کلم پلو، آش سبزی. بعد از کُرونا یک ماه صبر کردم و بعد که آمارها و بیخیالی دولت را دیدم و کُرونا هم تا آمریکا رفت، فهمیدم حالا حالاها قضیه کُرونا باقی هست. برای همین با کارگرها تسویه کردم و مغازه را تحویل دادم. الان اگر سفارشی داشته باشم که حجم کارش بالا باشد از دو تا از کارگرها با مزد ساعتی کمک میگیرم و در خانه کار میکنم.»
مقاطعه کاران دولتی با زو بند با مدیران سطح بالای دولت اونقدر دزدیدن اگه ۱۰۰ سال دیگه هم از جیب بخورن ککشون نمیگزه نگرانشون نباشید.