اکونومیست- سردار قاسم سلیمانی که مدتها به عنوان عامل برجستۀ امنیتی در درون ایران مورد احترام بود همواره به صورت شخصیتی در تاریکی و ابهام جلوه میکرد.
ولی همین که تصاویر او در میدانهای جنگ عراق منتشر شد در حالی که وی فرماندهی مبارزه علیه حکومت اسلامی (داعش) را بر عهده داشت و جهادیون داعش را از حوالی بغداد به عقب راند، این فرمانده پنجاه و شش سالۀ سپاه قدس چنان به معروفیت رسید که حتی به عنوان مرد سال انتخاب شد. هنگامی که ایران در پی گسترش نفوذ خود در خاورمیانه بود چهره قهرمانانه سلیمانی در ابتدا قابل تحمل بود و تبلیغ دربارۀ او حتی تشویق هم میشد تا آنجا که طرفداران او، وی را «ابرمرد» لقب دادند.
پس از مدتی اما ورق برگشت. در ماههای اخیر سردار سلیمانی از انظار ناپدید شد و فقط این هفته که برای دادن گزارشی به مجلس خبرگان به ایران آمده بود نامیاز وی در رسانهها برده شد.
حالا دیگر نه تنها عکسهای او با مبارزان و مجاهدان شیعی خریداری ندارد بلکه بخشی از استراتژی او سؤالبرانگیز شده است از جمله رفتار تند او با سنیهای عراقی به شدت نکوهش میشود. یک تحلیلگر سیاسی در تهران میگوید از او بسیار شکایت شده است. سردمدار این انتقادکنندگان، آیتالله علی سیستانی عالیمقامترین رهبر شیعه در عراق است. یکی از انتقادات و شکایت بی پردۀ آیتالله که روز ۱۳ مارس بیان شد، یک سلسله بیانات آمیخته با غرور و تکبر سلیمانی دربارۀ نفوذ بی همتای ایران در عراق، سوریه، لبنان و بحرین بود. بر اساس گفتۀ این صاحب نظر مورد اعتماد در تهران، آیتالله سیستانی دربارۀ فرمانده یادشده به خامنهای نیز شکایت کرده است. ولی آخرین برگ علیه سلیمانی هنگامی رو شد که وی دربارۀ هلال شیعی در پنجمین کشور منطقه یعنی اردن سخن به میان آورد. این منبع معتمد در تهران افزوده است که سردار سلیمانی اکنون زیر نظارت شورایی قرار گرفته و دیگر نمیتواند طوری صحبت کند که انگار وزیر امور خارجه دارد مواضع ایران را اعلام میکند.
دخالت نظامیعربستان سعودی در یمن نیز یکی دیگر از نشانههای افول ستارۀ فرمانده سردار سلیمانی است. اقدام عربستان سعودی در رأس ائتلافی از کشورهای عرب خلیج فارس به دنبال کمکهای ایران به حوثیهای یمن صورت گرفت.
منبع یادشده در این زمینه اظهار داشت که سپاه قدس برآورد بسیار بد و نادرستی از اوضاع یمن داد و رهبر را مطمئن ساخت که عربستان سعودی به یمن حمله نخواهد کرد. به همین دلیل است که محسن رضایی دوباره لباس نظامی سپاه را به تن کرد.
محسن رضایی فرمانده سابق سپاه پاسداران است که پس از ترک خدمت در این سپاه در سال ۱۹۹۷ وارد سیاست شد ولی سه بار در انتخابات ریاست جمهوری ناکام ماند. رضایی مردی مورد اعتماد نظام است ولی فاقد وجهۀ ملی میباشد. محسن رضایی برای نظارت بر فعالیتهای سردار قاسمی به خدمت مجدد فرا خوانده شد. سپاه قدس بخش روابط عمومیندارد و به طور اصولی عملیات سپاه نباید مورد تبلیغات قرار گیرد. به گفته منبع مورد اعتماد اکونومیست، تبلیغ دربارۀ سپاه قدس و اقدامات آن فراتر از حد بود و به همین دلیل از طرف رژیم اسلامی متوقف شد.
اینک در حالی که سردار قاسم سلیمانی از شهرت و معروفیت افتاده است، مرد دیگری جای او را گرفته: محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی که در مورد عراق و سوریه بیشتر طرفدار دیپلماسی است تا اقدامات نظامی، و این تغییر بزرگی به نظر میرسد در حالی که در سالهای اخیر، سردار سلیمانی همواره به عنوان مرکز و نماد قدرت رژیم ایران در خارج از مرزهای کشور به نظر میرسید.
در هفتههای اخیر، ظریف به روسیه، عراق، عمان، قطر، کویت و لبنان مسافرت کرده و این هفته نیز قرار است به تونس برود. هدف واقعی او از این مسافرتها، پیدا کردن راه حلی برای پایان بخشیدن به جنگ داخلی سوریه است. ایران مدعی است که تنها مشاوران نظامی در اختیار بشار اسد گذاشته است ولی تعدادی فرمانده ایرانی همراه با شمار زیادی سرباز که از ایران اعزام شده بودند، در سوریه کشته شدهاند. هزینۀ این فعالیتها، هم از نظر مالی و هم از نظر تلفات انسانی، روز به روز افزایش مییابد.
*منبع: اکونومیست، ۵ سپتامبر ۲۰۱۵
*مترجم: علی نوری