جولیان لی (بلومبرگ)- این هفته زمانی که جو بایدن به عنوان چهل و ششمین رئیس جمهوری آمریکا مشغول به کار شود لیست بلند بالایی از موضوعات فشرده روی میز دارد که باید به حل و فصل آنها بپردازد و ایران هم یکی از مهمترین آنهاست.
جو بایدن قصد خود را برای بازگشت ایالات متحده به توافقهای بینالمللی مثل «معاهده اقلیمی پاریس» و «توافق اتمی» پنهان نکرده است. به نوشته وبسایت بایدن بازگشت او به این توافقات در اولویت نخسین روز کاری او قرار دارد اما بهبود روابط با جمهوری اسلامی یران که ممکن است شامل لغو تحریمهای نفتی شود نمیتواند در صدر فهرست اولویتهای بایدن قرار داشته باشد و او برای این کار نیاز به زمان بیشتری دارد.
اینهمه در حالیست که مخالفت شدیدی با توافق اتمی در ایالات متحده در هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات وجود داشت چنانکه این توافق در سال ۲۰۱۵ به تصویب سنا نرسید و این مخالفتها همچنان ادامه دارد. اکنون هر دو طرف این قرارداد در حال نقض مفاد توافق اتمیاند که آمریکا در هشتم ماه مه ۲۰۱۸ از آن خارج شد: ایالات متحده پس از خروج از این توافق به اعمال تحریمهای شدید دست زد و رژیم ایران از طریق افزایش غنیسازی اورانیوم تا ۲۰ درصد که بسیار فراتر از سطح تعیین شده در برجام است آن را زیر پا میگذارد.
در چنین شرایطی، سادهترین گام برای هر دو طرف جهت حفظ توافق برجام، به عقب برگرداندن این اقدامات آنهاست تا شرایط دقیقاً به نقطهای برسد که چهار سال پیش بود و ایجاد نگرانی برای هیچیک از طرفین نمیکرد. اما اگر آمریکا شرط بازگشت به توافق را توقف حمایت از حزبالله، حماس و حوثیهای یمن توسط جمهوری اسلامی قرار دهد، دریافت اینکه طرفین چگونه بر سر اختلافات خود به توافق خواهند رسید دشوار خواهد بود.
اگر تحریمهای نفتی ایران لغو شود، جمهوری اسلامی قادر خواهد بود به سرعت تولید نفت خود را مانند گذشته به چهار میلیون بشکه در روز برساند همانطور که در سال ۲۰۱۶ این کار را کرد. اما بطور کلی نمیشود روی این قضیه چنین حساب کرد که گویا خیلی زود این اتفاق خواهد افتاد. احتمالاً هرگونه افزایش اولیه در تولید نفت ایران میتواند برای محک زدن عزم آمریکا جهت رفع تحریمها یا ادامه آن باشد.
مجلس افراطی شورای اسلامی در ایران از توافق اتمی استقبال نمیکند و ماه گذشته تصویب کرد که اگر آمریکا تحریمها نفتی و بانکی را لغو نکند از بازدید تأسیسات اتمی ایران توسط بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی جلوگیری میکند.
همچنین ۱۸ ژوئن آینده، ایران در آستانه انتخابات بعدی ریاست جمهوری اسلامی قرار خواهد داشت و حسن روحانی که جایگاه خود را به عنوان رئیس دولت با امضای توافق اتمی محکم کرده بود احتمالاً با یکی از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی یا شخصی بسیار نزدیک به این ارگان جایگزین خواهد شد.
انعطاف آنها برای مذاکره درباره نقش رژیم ایران در منطقه بسیار کمتر است. آنها با توافقی که دسترسی کنونی به تسلیحات نامتعارف را محدود کند مخالفند که این احتمالاً مذاکرات آینده را بسیار دشوارتر میکند بطوری که حتا ممکن است مذاکرات تا اواسط سال ۲۰۲۱ آغاز نشود.
بسیاری از مشتریان پیشین نفت ایران بیصبرانه منتظر آیندهی قابل پیشبینی برای ایران هستند اما در شرایطی که تحریمهای آمریکا و مجازات ناقضان تحریم هنوز به قوت خود باقیست مشکل بتوان تصور کرد که اروپا، ژاپن، کره جنوبی و یا هند به عنوان مشتریان نفت ایران حاضر به خرید نفت از این کشور باشند. مگر اینکه که به آنها تضمین داده شود در صورت خرید نفت ایران با مجازات رو برو نخواهند شد که این کار مستلزم برداشتن کل تحریمهاست.
به نظر میرسد چین برای افزایش واردات نفت از ایران بسیار مشتاق است به ویژه پس از آنکه کاهش ناگهانی تولید نفت عربستان به میزان یک میلیون بشکه در روز به واردات چین شوک وارد کرد. اما مسئله اینجاست که حجم قابل توجهی از نفتی که در ماههای اخیر توسط چین از ایران وارد شده همچنان تصفیه نشده در انبار نگهداری میشود و قابل فروش نیست.
تحلیلگران انرژی مستقر در لندن این رقم را ۳۰ میلیون بشکه تخمین میزنند. هرگونه افزایش تقاضای چین فقط بطور موقت باعث تسکین شرایط اسفبار شرکت ملی نفت ایران میشود که درواقع این کار نیز تنها زمانی اتفاق خواهد افتاد که تکلیف آن حجم بشکهها در انبار روشن شده و به بازار فروش منتقل شوند.
حجم فرآوردههای خام و تصفیه شده قاچاق از ایران ممکن است در ماههای آینده صعودی شود، اما انتظار میرود که میزان آن کم باشد چنانکه به این زودیها نخواهد توانست روانه بازار شود و زمان زیادی خواهد برد تا جایگاه خود را دوباره در بازار به دست آورد.
*منبع: بلومبرگ
* نویسنده: جولیان لی استراتژیست مسائل نفت و تحلیلگر ارشد در مرکز مطالعات بینالمللی انرژی
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن