آن مرد رفت!
آن مرد برخلاف تبلیغاتی که از روز انتخابش در نوامبر ۲۰۱۶ از سوی جمهوری اسلامی و برخی تحلیلگران و لابیگرانش در ارتباط با حمله نظامی به ایران دامن زده شد، بدون جنگ رفت! آنهم در حالی که جمهوری اسلامی برای به راه انداختن یک درگیری نظامی کم بهانه به دست نداده بود!
آن مرد با همه ارزیابیهای منفی و ناخوشایندی که سیاستمداران جهان و مردم کشور خودش و دیگر کشورها، طبیعتا بر اساس منافع خود، از وی دارند، تا جایی که به ایران و منطقه مربوط میشود، همواره با دولتمندانش از مبارزات مردم ایران برای آزادی و دموکراسی دفاع کرد، و با فشار حداکثری جمهوری اسلامی را به شدت تضعیف و جیباش را، که اگر هم پر میبود هرگز برای مردم خرج نمیشد، خالی کرد و با «پیمان ابراهیم» گامی مهم و تاریخی در عادی ساختن روابط اعراب و اسرائیل و صلح خاورمیانه برداشت.
آن مرد از تغییر رژیم در ایران نمیگفت بلکه به دنبال معامله با جمهوری اسلامی بود؛ چنانکه به دیدار دیکتاتور رژیم کمونیستی کره شمالی نیز رفت.
آن مرد رئیس جمهوری آمریکا بود و در برابر مردم و مملکت خودش وظیفه و مسئولیت داشت و برای حفظ منافع آنها حاضر به معامله با انواع دیکتاتوریها بود. لزوم حفظ صلح یا جنگ را همین منافع تعیین میکند. پروندهی چهار سالهی او نه با جنگ بلکه با صلح بسته شد.
این مرد آمد.
این مرد برخلاف تبلیغاتی که از روز انتخابش در نوامبر ۲۰۲۰ از سوی جمهوری اسلامی و برخی تحلیلگران و لابیگرانش در ارتباط با صلح و معامله میشود معلوم نیست با چه پروندهای برود.
این مرد با همه ارزیابیهای مثبت و خوشایندی که سیاستمداران جهان و مردم کشور خودش و دیگر کشورها، طبیعتا بر اساس منافع خود، از وی دارند، معلوم نیست در ارتباط با مبارزات مردم ایران برای آزادی و دموکراسی و رویدادهای منطقه چه خواهد کرد.
این مرد نیز به دنبال معامله با جمهوری اسلامیست.
این مرد نیز رئیس جمهوری آمریکاست و در برابر مردم و مملکت خودش وظیفه و مسئولیت دارد و برای حفظ منافع آنها حاضر به معامله با انواع دیکتاتوریهاست. لزوم حفظ صلح یا جنگ را همین منافع تعیین میکند. برای بسته شدن پروندهاش باید منتظر ماند و دید.
اما برای ایرانیان یک نکته مهم میبایست روشن باشد: سرنوشت مردم ایران توسط قدرتهای بزرگ تغییر نمیکند؛ بلکه برعکس: سیاست قدرتهای بزرگ را مبارزات مردم تغییر میدهد! بیهوده نیست که جمهوری اسلامی تلاش میکند اعتراضات سالهای اخیر را به «سیاستهای ترامپ» ربط دهد و با پاشیدن بذر ناامیدی وانمود میکند که با تغییر دولت در آمریکا، تغییر رژیم در ایران منتفی شده! مردم ایران نه در چهار سال اخیر بلکه بیش از چهل سال است با آن مبارزه میکنند! اگر غیر از این میبود، جمهوری اسلامی تلاش نمیکرد با انتخابات به نمایش حقانیت برای خود بپردازد! چند روز فضای بدون سرکوب کافیست تا مردم هم شرایط ایران و هم سیاست خارجی کشورهای دیگر را تغییر بدهند! وگرنه با سرکوب نیز سرانجام این تغییر اما با هزینههای بیشتر برای هم حکومت و هم مردم روی خواهد داد.
الاهه بقراط
سیلی هایی به وسیله اشغالگران به چهره ایران و ایرانی . حتما جریان سیلی زدن نماینده مجلس به صورت یک سرباز در حال انجام وظیفه را تا کنون دیده اید . این نماینده که با رای ۲ درصدی به مجلس آخوندزادگان رفته سابقه اینچنین دارد .
از ریاست ستاد انتخاباتی احمدینژاد تا بهارستان
شاید بد نباشد کمی هم درباره این نماینده مجلس بدانیم. او پیش از ورود به مجلس در دولتهای نهم و دهم پُستهای مهمی چون فرمانداری، معاونت استانداری، مدیرکلی امور اجتماعی استانداری خراسان رضوی، استانداری چهارمحال و ریاست ستاد انتخاباتی احمدینژاد در سال ۸۸ را در اختیار داشته است.
عنابستانی متولد سال ۱۳۵۰ در روستای عنابستان از توابع شهرستان سبزوار است. او مدیرکل امور اجتماعی استانداری خراسان رضوی در دولت نهم و پس از آن معاون استانداری این استان و فرماندار شهرستان سبزوار و استاندار استان چهارمحال و بختیاری در دولت دهم بود.
این سیاستمدار اصولگرا پس از غیبت چندساله، در انتخابات مجلس یازدهم شرکت کرد و نماینده سبزوار، جغتای، جوین، خوشاب و داورزن شد. این در حالی است که امروز روزنامه «جوان» مدعی شده «عنابستانی در سایت شخصی، خود را وکیل دادگستری معرفی کرده، اما گویا این عنوان خلاف واقع است و پروانه وکالت او باطل شده است.»
آفرین بر خانم بقراط , ما تا این آگاهی را نیابیم که احساسات را کنار گذاشته و منطقی پشتیبان خدمتگزاران راستین ایران باشیم مشکلاتمان قرنها هم حل نمیشود . بهتر دیدم کامنتی را که برای کیهان لندن زیر تیتر : نامه «اتحادیه ملی برای دموکراسی در ایران» به جو بایدن: در کنار مردم ایران بایستید و از آنها «حمایت حداکثری» کنید! نوشته بودم را اینجا هم بیاورم :
اسد خان
ای کاش کیهان لندن بخشی را ایجاد کند که ما خوانندگان را مرحله به مرحله راهنمائی کند که سیاستمداران منتخب امریکا یا هر کشور غربی یا حتا شرقی بر اساس منافع کشور و مردم خود اظهار نظر سیاسی میکنند یا جهت سیاسی میگیرند و ممکن است منافع دیگران به ویژه مردم احساسی خاورمیانه و باز هم به ویژه ایرانیان حساس برایشان اهمیتی نداشته باشد . آنها از این احساسات نهایت استفاده و حتا سو استفاده را میکنند . آنها میدانند ملتی که در هر مورد تاریخی با کمترین تحریکی بر ضد منافع خود به حرکت در میاید و در جهت منافع آنها حرکت میکند میتواند در نقش ” شیر ده ” آنها باشد . از آمپول زمان امیر کبیر گرفته تا حرکت ملیونی پشت متحجرترین آدم تاریخ سیاسی جهان یعنی خمینی شیاد مثال : سار کوزی اول از قذافی پول گرفت بعد با میراژ قذافی را به تله انداخت و…. بایدن و ترامپ و سایرین میهن دوستانی هستند که در جهت منفعت مردم خود گام بر میدارند و از دزد های حاکم بر ما مردم احساساتی استفاده و سو استفاده میکنند و باج مدرن میگیرند , یعنی انفجار یک موشک در آرامکو عربستان سبب میشود سرمایه عظیم شیخ های منطقه به سبب نا امنی به بانک های غرب سرازیر شود و,,,,, کمتر فریب الفاظ : حقوق بشر , دموکراسی , آزادی و,,,, را بخوریم.
قیام مردم در مسکو : معیار مردم اند!
https://youtu.be/cX6h8StIABw
معیار تغییر مردم اند !
فوری…فوری…شورش،در مسکو .. سقوط دیکتاتور روس پوتین در مسکو قبل از سقوط بچه دیکتاتور سید علی .
https://youtu.be/FGE7dVvfp7E
کاملا درست میفرمایند خانم بقراط.
سرنوشت ایران در دست بایدن یا پوتین یا امام زمان نیست، دست مردم ایران است. آنها هم دو دسته اند.
دسته اول، اکثریت زیر خط فقراست و اگر در سطل زباله دنبال غذا نگردد در صف نان و تخم مرغ و گوشت و زهر مار وقت حس کردن وضعیت یا فکر کردن در آنمورد برایش نمیماند.
دسته دوم، اقلیت منفعت طلب و فرصت طلب و کوته بین است که پول دارد و یا ذر صف خرید ارز و طلا است و یا در خیابان بر علیه افت بازار بورس و بقیه کثافت کاریهای خودشان تظاهرات میکند. عده کمی هم که به فکر خودشان زرنگترند ولی پولی ندارند دنبال درست کردن یک کیس پناهندگیند تا بتوانند از راه ترکیه به کانادا بزسند.
به ایران اسلامی خوش آمدید.
من نوشته و گفتار خانم بقراط کاملاً موافقم.
اپوزیسیون چپ ایران در هفتاد سال گذشته مداوما از خطر جنگ و امپریالیسم امریکا داد سخن داده و منظورش جلوگیری از دسترسی مردم ایران به حکومتی نو اور و دموکرات بوده
خدا بیامرز کاکا توفیق که بنیان گذار حزب خران بود و از این به اصطلاح دموکراتها روی واقعی تری نشون داد. مثل سیاست داخلیشان در خارج هم سبیل همه را چرب میکنند. اینو باید دموکراسی نقدی نامید.
نقطه نظر خانم بقراط را قبول دارم. بامید انروز که مردم ایران به ازادی و دموکراسی دست یابند.
پایان نتیجه کاری دولت کاملا هریس با جنگی ویرانگر در خاورمیانه خواهد بود ..
چونکه ٬٬ جو احمدی بایدن نژاد درشکه چی الاغ های حزب دموکرات .. بوی الرحمان میدهد و بزودی حتی زودتر از جیمی کارتر ملعون به چیز بوس خمینی دجال خواهد رفت ..
صرف نظر از ضعفهای شخصیتی و کارنامه خنثی جو بایدن در طول ۴۷ سال گذشته و همچنین افول قوای دماغی اش بعلت کهولت سن، بنظر می رسد که شدیدا تحت تاثیر اوباما، اوباماییسم و اعضای دولت پنهان که نفوذیهای اوباما در دستگاه حاکمیتی آمریکا هستند، می باشد.
اگرچه چپگرایان و اسلامیستها و استمرارطبان وآمریکاییان شیعه اثنی عشری تلاش می کنند تا مفهوم گلوبالیسم را به نظریه پردازان توطئه نسبت دهند، اما این جریان سیاسی-فرهنگی – اجتماعی، عملا و رسما و علنا بصورت تخته کاز و ترمز بریده چندین سال است که در جهان یکه تازی می کند و ترامپیسم فقط سرعت آن را برای مدتی کند کرد.
نیم نگاهی به اعضای کابینه بایدن نمادی از این جریان است: یا شیفته اوباما و کارگزار سابق او هستند، یا نسل دوم مهاجران از کشورهای جهان سومی، یا مسلمان، یا اسلامگرا، یا مماشتگر با تروریستهای اسلامی ، یا اپوزیسیون ارزشهای آمریکایی و همگی معتقد به گلوبالیسم و مارکسیسم فرهنگی ونسبیت گرایی فرهنگی و سیاست هویت محور و نسبیت گرایی اخلاقی.
تصادفی نیست که با به قدرت رسیدن پدر بزرگ این افراد،جیمی کارتر، رنسانس اسلامی نیز در خاورمیانه شتاب گرفت و دومین حکومت دینی تاریخ بشر،پس از حکومت پاپها در دولت شهرهای ایتالیا در قرون وسطی، در ایران تشکیل گردید.
در دوران کلینتون؛ القاعده قدرتمند تر شد و جهادیستها در قفقاز وبالکان جنگهای خونین به راه انداختند ویککشور مسلمان در اروپا بوجود آمد وشاخ آفریقا تکه پاره شد و در الجزایر انقلاب اسلامی شروع شد که البته با هشیاری مردم و نظامیان سرکوب شد،
در دوران اوباما؛ پروژه جنبش سبز با هدف بازگشت به دوران طلایی امام وبهار عربی برای تشکیل حکومتهای اسلامی در خاورمیانه و شمال آفریقا کلید خورد و خلافت اسلامی در شامات ( داعش) تشکیل شد،
اما، علی رغم همه این خباثتهای اسلام گرایانه، مردم شجاع و هوشمند الجزایر و مصر و تونس و دیگر کشورهای عربی، این توطئه ها راتا حد زیادی خنثی کردند، هر چند بهای سنگینی هم پرداخت کردند.
باید اعتراف کرد که وضعیت جهان به سرکردگی آمریکای گلوبالیست و دموکرات اصلا خوب نیست. اپوزیسیون موثر و کارآمد و یکپارچه هم که اصولا وجود ندارد.
پس بنابراین، بحث خانم بقراط کاملا درست است. فقط مردم می توانند سیاست قدرتهای خارجی را تغییر دهند و در نهایت سرنوشت خویش را تعیین کنند.