مسئول وضعیت فلاکتبار کشور ایران کیست؟      

یکشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۹ برابر با ۳۱ ژانویه ۲۰۲۱


جمشید عنبرستانی – در یک کشور متمدن، پیشرفته و قانونمند مجلس و دولت که مسئول اداره کردن کشور هستند پاسخگو و مسئول اصلی وضعیت جاری کشور که متأثر ازقوانین، سیاست‌های اجرایی و عملکرد آنان در اداره و مدیریت کشور بوده می‌باشند. اگر امری بر خلاف قانون و یا سوء استفاده از قدرت جهت منافع شخصی یا گروهی از سوی مسئولان سیاسی  کشور صورت گیرد با شدت با آن برخورد می‌شود و راه گریز از پاسخگویی برای دولتمردان ناممکن و یا بسیار محدود است.

اما در کشور ایران تحت حاکمیت روضه‌خوان‌ها و ولایتمداران که نه نشانی ازتمدن و پیشرفت دیده می‌شود و نه از پایبندی به قانون، مجلس و دولت اسلامی به صورت کارتل‌های اقتصادی و شبکه‌های درهم تنیده مافیایی اقتصادی فعالیت می‌کنند و قوانین و لوایح  تصویب شده در مجلس و دولت نه در راستای پوپا کردن اقتصاد کشور و ایجاد شغل و رفاه و امنیت برای مردم بلکه در جهت ایجاد تسهیلات و هموار کردن  کانال‌های جدید برای چپاول وغارت هر چه بیشتر مردم و ثروت کشور است (شهرام جزایری یکی از اختلاسگران بزرگ در زمانی که مهدی کروبی رییس مجلس شورای اسلامی بود با دادن رشوه‌های کلان به کروبی و بسیاری از نمایندگان مجلس آنان اقدام به تصویب لایحه  در مجلس جهت رفع موانع قانونی در راستای فعالیت‌های اقتصادی این مفسد اقتصادی و اختلاسگر می‌کردند). جمهوری اسلامی با فساد و دروغ زاده شد و با جنایت و دزدی و فریبکاری رشد کرده است.

گهگاهی که پرونده‌های فساد و دزدی‌های نجومی ‌سران و وابستگان نظام افشا می‌شود و بر سر زبان‌ها می‌افتد حاکمان تنی چند از پادوهای خود را برای فریب مردم و پاکدست نشان دادن خود به دار می‌کشند و یا به ظاهر به زندان محکوم می‌کنند.

واقعیت امر این است که رهبران شارلاتان و هزارچهره در جمهوری اسلامی ملت ایران را غلام و کنیز و برده خود می‌پندارند و مردم کشور را در جایگاهی نمی‌بینند که بخواهند پاسخگوی اعمال خود به آنان باشند.

پرسش اساسی این است که چه کسی مسئول وضعیت فلاکتبار کشور ایران است؟ آیا استعمارگران و کارتل‌ها و یا حکومت دست‌نشانده آنان جمهوری اسلامی مقصر و بانی  فلاکتی هستند که سراسر کشور را در بر گرفته است؟

با سپری شدن چهل و دو سال از عمر جمهوری اسلامی که جز فقر و فساد و نکبت و تباهی و بی‌آبرویی بین‌المللی ارمغان دیگری برای ملت ایران نداشته است شاید بتوان مقصر اصلی وضعیت موجود را خود مردم ایران دانست. چرا که طی دهه‌ها با مماشات و یا بی‌عملی و بی‌تفاوتی خود در مقابل حکومت ضد ایران و ایرانی جمهوری اسلامی و حتا همراه شدن با حکومت در بزنگاه‌های حساس مانند انتخابات نمایشی و فرمایشی مجلس و ریاست جمهوری باعث دوام و قوام رژیم اسلامی شده‌اند.

این یک نوع خودفریبی زشت و کودکانه است که بی‌تفاوتی و بی‌ارادگی اکثریت ملت در مقابل ظلم و ستم و جنایات و غارتگری‌های حاکمان به ظاهر ایرانی جمهوری اسلامی را به صبر و شکیبایی مردم نسبت دهیم. در دادگاه وجدان جرم سکوت در برابر ظلم و بی‌عدالتی کمتر از جرم ظالم نیست.

جمهوری اسلامی با نفاق‌افکنی میان اقوام ایرانی با موفقیت آنان را از یکدیگر دور و نسبت به احوال هم بی‌تفاوت کرده است.

برای آذربایجانی‌ها اهمیتی ندارد چه ظلمی ‌از سوی حکومت به مردم خوزستان روا می‌شود و برای مردم سایر نقاط کشور جنایات حکومت علیه مردم کردستان و بلوچستان دارای اهمیت نیست و برای هیچکدام از اقوام ایرانی واگذاری بخش وسیعی از سهم ایران در دریای کاسپین توسط رژیم ملایان به روس‌های گانگستر و ایرانخوار دارای اهمیت نبود و به هیچ گرفته شد و مطمئنا اگر فردا بشنویم چینی‌ها جزیره کیش را خریده‌اند و ایرانیان اجازه ورود به این جزیره را ندارند باز هم شاهد بی‌تفاوتی مردم که کشور را دو دستی تحویل روضه‌خوان‌ها و اوباشان مسلح حکومت داده‌اند خواهیم بود.

نزدیک به یک دهم از جمعیت ایران (هشت میلیون) جلای وطن کرده‌اند و در کشورهای مختلف پراکنده شده‌اند و میلیون‌ها ایرانی دیگر نیز در تلاش و یا آرزوی ترک وطن هستند تا خود و عزیزانشان را از شرّ حکومت ملایان نجات بخشند.

دستاورد‌های حکومت اسلامی در طی چهار دهه  برای مردم ایران بسیار چشمگیر بوده است که بسیاری از این دستاوردها حتا در زمان حکومت شاه فقید نیز وجود نداشته است.از نمونه‌های بارز این دستاوردها می‌توان به فقر گسترده مردم، بیکاری بخش وسیعی از نیروی کار کشور و قشر تحصیل کرده، کارتن‌خوابی، گورخوابی، فروش فرزند، فروش کلیه و اعضای بدن، غارنشینی، خودفروشی زنان شوهردار به دلیل فقر و تنگدستی، بچه‌های کار، فاحشه‌خانه‌های اسلامی در سراسر کشور، مسئولان و مدیران رده بالای دولتی و نمایندگان مجلس و وزیران و رییس جمهورهای دارای مدارک تقلبی و جعلی دانشگاهی و… اشاره کرد.

حکومت جمهوری اسلامی دو بار در سال‌های اخیر توسط  اقلیتی از جوانان و میهن‌پرستان در سراسر کشور به چالش کشیده شد که هر دو بار در اثر عدم حمایت اکثریت خاموش و بی‌تفاوت مردم توسط مزدوران جنایتکار حکومت به شدت سرکوب شد. مردم ایران در یک فضای ناامیدی و بدون اتکا به قدرت و توانایی خود در انتظار یک ناجی بسر می‌برند. در داخل کشور نیروهای منسجم و یا اپوزیسیونی که مورد حمایت مردم باشد وجود ندارد و شخصیت‌های سیاسی شناخته شده که مورد قبول و احترام مردم هستند یا در زندان بسر می‌برند و یا با تهدیدهای نیروهای امنیتی مجبور به سکوت شده‌اند و یا توسط  مزدوران رژیم به هلاکت رسیده‌اند.

در خارج از کشور فرایند اپوزیسیون تبدیل به یک سرگرمی ‌و «دورهمی» ‌برای افراد و تشکیلاتی شده که خود را اپوزیسیون جمهوری اسلامی معرفی می‌کنند. چهل و دو سال مردم ایران مقابل رژیم اسلامی کوتاه آمدند که ثمره آن وضعیت اسفبار امروز مردم و کشور است و اپوزیسیون و نیروهای سیاسی مخالف جمهوری اسلامی در خارج از کشور نیز در این چهار دهه هیچ کار تاثیرگذاری انجام نداده‌اند.

اکثریت ملت ایران طی این سال‌های طولانی و پر درد و رنج هیچگاه سعی نکردند به قدرت جمعی خود متکی شوند و با یکی شدن و با هم بودن بساط رژیم روضه‌خوان‌ها را جمع کنند و نقطه پایانی بر درد و محنت خود بگذارند.

قدیمی‌ها و مو سپیدها می‌گفتند «همانهایی که آخوندها را آوردند و به قدرت رساندند همانها هم آخوندها را خواهند برد» شاید اصلا همینطور باشد که قدیمی‌ها گفته‌اند.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=229066

یک دیدگاه

  1. آریا

    خب این را همه ما میدانیم که مسئول سیه روزی مردم ایران و تمام مردم عراق و افغانستان و سوریه و یمن رژیم اهریمنی آخوندی حاکم بر ایران است. اتفاقأ اروپایی ها و آمریکایی ها هم این را میدانند ، ولی همواره به تداوم این رژیم کمک کرده اند . فقط یک نمونه کوچک مینویسم و هر کسی میتواند صحت و سقم آن را از طریق اینترنت بدست آورد. حتی در وبسایتهای ایرانی هم نوشته شده که سازمان ملل متحد بابت هر پناهنده افغانی روزانه سه دلار به رژیم ایران پرداخت میکند. اگر تعداد پناهندگان افغانی را سه میلیون نفر فرض کنیم ، که البته بیشتر هم هستند ، یعنی سازمان ملل روزانه نه میلیون دلار به ملایان میدهد که خرج افغانها نمایند. میشود ماهیانه دویست و هفتاد میلون دلار و سالیانه بیش از سه میلیارد دلار و در چهل و دو سال بیش از یکصد و بیست میلیارد دلار . همه میدانیم که مردم زحمتکش افغانستان با چه سختی و مشقتی در ایران امرار معاش میکنند. آیا شما فکر میکنید که رژیم آخوندی بیش از صد میلیارد دلار برای افغانها خرج کرده؟ این یک نمونه از آن امدادهای غیبی به رژیم اهریمنی دست پرورده کمیسیون سه جانبه برژینسکی و بیلدر برگر ( لطفأ در اینترنت در این باره تحقیق کنید) است. چرا سازمان ملل نباید از رژیم بپرسد که با این همه پول چه کرده و چرا افغانها با این سختی در ایران زندگی میکنند؟؟؟؟؟؟؟؟؟

Comments are closed.