با گذشت حدود یک سال از وعده اجرای طرح طبقهبندی مشاغل برای نیروهای شاغل در پروژههای نفتی، این طرح همچنان اجرا نشده و نارضایتی کارگرانی که زیر بار فشار مالی هستند افزایش یافته است.
نیروهای شاغل در صنعت نفت از دو سال پیش اعتراضاتی را نسبت به پایین بودن دستمزد، اجرا نشدن طرح طبقهبندی مشاغل و شرایط دشوار کاری که از سوی شرکتهای پیمانکاری در شیفتهای ۱۲ ساعته به آنها تحمیل میشود برگزار کردند.
بر اساس بخشنامه ضوابط جدید پرداخت کارکنان مشاغل پیمانکاری که سال گذشته از سوی بیژن نامدار زنگنه وزیر نفت ابلاغ شد، قرار بود که طرح طبقهبندی مشاغل ویژه کارکنان پیمانکاری نفت از اول فروردینماه ۹۹ اجرا شود. اکنون با گذشت ۱۰ ماه نه تنها این ابلاغیه اجرا نشده بلکه طی ماههای گذشته حقوق و دریافتی نیروهای پیمانکاری در برخی مناطق کاهش ۳۰ الی ۴۰ درصدی داشته است.
این در حالیست که بیژن نامدار زنگنه وزیر نفت روز دوشنبه سوم شهریورماه درباره دستورالعمل بهبود وضع معیشت کارگران و کارکنان پیمانکاری گفته بود: «بهتازگی طرح طبقهبندی مشاغل از سوی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ابلاغ شده است. چهار کار گروه باید در چهار شرکت اصلی تشکیل شود، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با تشکیل این کارگروهها موافقت کرد و از این بابت از آنها تشکر میکنیم. با تشکیل این کارگروهها طرح طبقهبندی مشاغل نیروهای کارگری پیمانکارها اجرا میشود و حقوق دریافتی بهبود مییابد.»
اکنون با گذشت ماهها از وعدههای بیعمل وزرات نفت و افزایش پیدرپی هزینه زندگی، کارکنان به شدت خشمگین و ناراضی هستند. یکی از کارکنان در اینباره به خبرگزاری ایلنا گفته است: «گرانی و تورم بیداد میکند و هزینههای زندگی برای کارگران پیمانکاری پارس جنوبی، کمرشکن شده است. چون طرح طبقهبندی به درستی اجرایی نشده، سابقه کار و تخصص ما پیمانکاریها برابر با هیچ است؛ الان کسی که ۱۰ سال سابقه تعمیراتی دارد با کسی که ۴ سال پیش آمده سر کار، در پایه حقوق فقط ۲۰۰ یا ۳۰۰ هزار تومان اختلاف دارد.»
https://kayhan.london/1399/05/17/%da%af%d8%b2%d8%a7%d8%b1%d8%b4-%d9%88%db%8c%da%98%d9%87-%da%a9%db%8c%d9%87%d8%a7%d9%86-%d9%84%d9%86%d8%af%d9%86-%d8%a7%d8%b2-%d8%a7%d8%b9%d8%aa%d8%b5%d8%a7%d8%a8-%da%a9%d8%a7%d8%b1%da%af%d8%b1%d8%a7
اجرا نشدن طرح طبقهبندی مشاغل تنها مشکل نیروهای شاغل در پروژههای نفتی نیست؛ آنها از تبعیض گسترده توسط شرکتهای پیمانکاری و شرایط دشوار و سخت شغلی که در بسیاری موارد بیگاری کشیدن از کارگران است نیز اعتراض دارند: «مشکل ما تنها عدم اجرای طرح طبقهبندی مشاغل نیست؛ تبعیض و تفاوت در شرایط کار و حقوق، بیش از هر چیز دیگر آزاردهنده است؛ ابتدای بحران کرونا، کارگران پیمانکاری را ۱۴-۱۴ کردند و لااقل ما هم مثل رسمیها توانستیم چندماه اول بحران، نصف ماه را کنار خانوادههایمان باشیم اما بحران که فروکش کرد و استان بوشهر که از وضعیت قرمز خارج شد، این مزیت را نیز از ما گرفتند؛ اکنون دوباره بسیاری از کارگران پیمانکاری پارس جنوبی با سیستم ۲۰-۱۰ کار میکنند یعنی در هر ماه، فقط ده روز آف و تعطیلی دارند.»
کُرونا هم بر اعتراضات شاغلان در صنعت نفت افزوده است؛ عدم رعایت اقدامات پیشگیرانه از سوی مدیران پروژههای نفتی کارگرانی که در شرایط دشوار و با حقوق ناچیز مشغول به کار هستند را با خطر ابتلا به کُرونا نیز قرار داده است.
شاغلان در صنعت نفت میگویند: «سرویسدهی، کانکس استراحت، غذا، همه برای پیمانکاریها در حد صفر. بهرغم بحران کرونا، هنوز هم غذا را «دست به دست» به دست نیروی پیمانکار میرسانند، ضمن اینکه غذا هیچ گونه کیفیتی ندارد. این در حالیست که یک نیروی رسمی با ۵ سال سابقه، حدود ۱۵ میلیون تومان میگیرد و یک نیروی پیمانکاری با همین سابقه حدود ۵ میلیون یا ۵ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان میگیرد و همه خدمات رفاهی رسمیها و سرویسدهی و اتاق استراحت آنها با ما فرق میکند. توی همه چیز تبعیض است، حتی سرویس بهداشتی!»
https://kayhan.london/1399/09/04/%d9%86%d8%a7%d8%b1%d8%b6%d8%a7%db%8c%d8%aa%db%8c-%da%a9%d8%a7%d8%b1%da%af%d8%b1%d8%a7%d9%86-%d8%b4%d8%b1%da%a9%d8%aa%e2%80%8c%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%be%db%8c%d9%85%d8%a7%d9%86%da%a9%d8%a7%d8%b1%db%8c
نیروهای شاغل در شرکتهای پیمانکاری پروژههای نفتی که شامل کارگران، تکنسینها و مهندسان میشوند حالا با روند کاهش حقوق هم روبرو شدهاند و میگویند «تبعیض را که از میان بر نداشتهاند، سابقه و مهارت ما را که به هیچ گرفتهاند لااقل از سطح حقوق و دستمزدهایمان کم نکنند»
یکی از نیروهای شاغل در پارس جنوبی درباره کاهش حقوقها به خبرگزاری ایسنا گفته است: «حقوق من از ۱۰ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان به ۶ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان رسیده و قول یک میلیون اضافه کار (خارج از قرارداد) هم دادند که نهایتا میشود ۷ میلیون و ۲۰۰ تومان اما به شکل شفاهی مطرح شده و هر ماه ممکن است زیر آن بزنند و بگویند جزء تعهدات ما نیست!»
اوایل بهمنماه نیز نامهای اعتراضی از سوی کارکنان پیمانکاری فاز ۱۹ پارس جنوبی نسبت به پایین بودن پایه حقوق و تبعیض در شرایط کاری پارس جنوبی منتشر شد.
در بخشی از این نامه آمده بود که «حقوق پایه که تمامی آیتمهای فیش حقوقی و حکم وابسته به آن است بین ۳۰ تا ۴۰ درصد کاهش یافته است، این کاهش برای افراد با سابقه چشمگیرتر نیز بوده که باز هم به شکل سلیقهای سه یا چهار نفر از سرپرستان مشمول این کاهش حقوق نشدهاند. این آیتمها در فیش حقوقی شامل اضافهکاری، نوبت کاری، شیفت کاری، جمعه کاری، تعطیل کاری، عیدی، سنوات و… بوده و متاسفانه پیگیریهایی که در اداره کار و خدمات منطقه ویژه و همچنین فرمانداری شهرستان کنگان انجام شده و جلساتی که در این باره گرفته شده، به جایی نرسیده است.»
وقتی که ربابه اشرف شد و قهرمان خلق قهرمان ومدافع حقوق کارگران
قهرمان سازی مخالفین شاه سبب بدبختی امروزه ملت ایران و به ویژه کارگران یعنی کسانی که تنها منبع درآمدشان بازوی کارشان است شد . پدر بهروز و ربابه دهقان که به نوشته زندگی نامه خود شان میراب و بی سواد و فقیر ( تمام زندگی نامه های افراد مجاهد و چپی که در اوائل این شورش ننگین با جلد سفید چاپ میشد این جمله حتما بود : در خانواده ای فقیر و کارگری و یا مذهبی متولد شد که به نوعی در ان دوران سند محکم حقانیت طرف بود ) در فرقه دموکرات میهن فروش عضو بود و این پدر فقیر فرزند پسر خود یعنی بهروز را به امریکا برای تحصیل میفرستاد ( حل این معما را به هوش خواننده باید واگذار کرد ) و ایشان در برگشت ناگهان مدافع حقوق کارگران بخت برگشته میشود . ربابه که دختر روستائی ساده ای بود در سفر به تهران مورد توجه این چریک های متوهم قرار گرفته و به سبب ظاهر روستای خود با چادری مندرس برای ارتباط گروه با بقیه حامل پیامی میشود که ساواک ویرا دستگیر و چون گروه مسلح و حمله کننده به چند بانک و کشتن چند پاسبان و کارمند بانک ( اعلامیه پیروزمندانه گروه این چند نفر را عامل امپریالیسم و مزدور بیگانه و شاه معرفی میکند بنازم به توهم ) بود برای اعتراف گرفتن از ایشان در رد یابی گروه مسلح احتمالا کمی شکنجه هم میشود چون خطر کشتن چند عامل دیگر امپریالیسم یعنی کارمند بانک و پاسبان هم بوده . ایشان به سبب خطرناک بودن
گروه در زندان میماند که یکبار هم با چادر فرار کرده و به سبب همین فرار قهرمان خلق و رفیق کبیر و خلاصه القاب دیگر که این آدمهای متوهم به هم میدهند بدون اینکه در این کشور سنگی را روی سنگ گذاشته باشند یا کار مثبتی برای مردم صورت داده باشند را صاحب میشود . داستان سازی ربابه خانم و چریکها بعد از شورش ۵۷ دیگر صورت افسانه به خود میگیرد از تجاوز و سلول انفرادی و خرس و….. برای این ملت عاشورای دیگری میسازند تا عده ای زیر علم ان سینه بزنند و نام اشرف بر این شهید عاشورائی نهاده میشود .
منظور اینست که این کارگران به ویژه کارگران صنعت نفت در زمان شاه از رفاه نسبی برخوردار بوده و اداره کل کار و امور اجتمائی حتا برای رفاه آنان در شمال ویلا های ساخته بود و هر خانواده کارگری با ثبت نام میتوانست ۱۵ روز آنجا ساکن و برای تغذیه تنها یک تومان یعنی ده ریال بپردازد اما این متوهمین در نقش چریک و مدافع خلق چنان بلایی بر سر جامعه نازل کردند که امروزه کارگر که هیچ طبقه میانی هم رو به فناست .