بیژن فرهودی – سیاست بریتانیا در قبال ایران چگونه باید باشد؟ آیا لندن و تهران با وجود تنش در مناسبات خود طی ۳۶ سال گذشته میتوانند روابطی عادی و بر پایه احترام متقابل داشته باشند؟ آیا حمایت لندن از توافق بالقوه هستهای میتواند دست دولت حجتالاسلام حسن روحانی را در رعایت حقوق بشر در ایران تقویت کند؟ اینها و بسیاری پرسشهای دیگر موضوع مباحثهای سه ساعته بود که روز پنجشنبه ۶ نوامبر در صحن مجلس عوام بریتانیا با حضور ۱۶ تن از نمایندگان و همچنین معاون وزارت امور خارجه انگلیس برگزار شد.
علت اصلی برگزاری این جلسه، بررسی گزارش سوم کمیته امور خارجی پارلمان این کشور زیر عنوان «سیاست بریتانیا در قبال ایران» بود. هدایت کننده اصلی این جلسه کسی جز جک استرا وزیر امورخارجه پیشین بریتانیا و احتمالا بهترین دوست جمهوری اسلامی در غرب نبود. استرا که از مشوقان سرسخت سیاست مماشات و نزدیکی با رژیم ایران تحت کنترل آیتاللههاست، در ابتدای جلسه سخنان مبسوطی در مورد تاریخ و جغرافیای ایران برای قانونگذاران انگلیس ایراد کرد که بی شباهت با صحبتهای یک معلم در کلاس درس ایرانشناسی نبود.
استرا گفت روابط ایران با بریتانیا طی چند دهه گذشته نزدیک اما دشوار بوده است و بعد با ذکر این تجربه ایرانیان که پشت پرده هر رویدادی یک انگلیسی پنهان است سعی کرد علت امر را از دیدگاه ایرانیها بیان کند. گو اینکه سوءظن دیرینه ایرانیان نسبت به دولت انگلیس با این مثل بهتر بیان میشود که زیر عمامه هر آخوند جمله «ساخت انگلیس» نقش بسته است!
استرا در بخش دیگری از درس فشرده ایرانشناسی خود اظهار داشت که دولت بریتانیا در انقراض سلسله قاجار نقش داشت و رضا شاه را به قدرت رساند. وی گفت: «ما و اتحاد جماهیر شوروی برای ۵ سال از ۱۹۴۱ تا ۱۹۴۶ ایران را اشغال کردیم. ما و ایالات متحده بعدا در سال ۱۹۵۳ با توطئه موفق شدیم محمد مصدق نخست وزیر ایران را که به شیوه دموکراتیک انتخاب شده بود از کار برکنار کنیم.»
جک استرا که ژانویه گذشته همراه با ۳ عضو دیگر پارلمان بریتانیا با هدف بهبود مناسبات دو کشور به دعوت کمیته دوستی ایران و بریتانیا در مجلس شورای اسلامی به ایران سفر کرده بود معتقد است که با وجود رابطه پیچیده و دشوار ایران و انگلیس، و همچنین آمریکا و دیگر کشورهای غربی، ایران برای آینده خود اساسا نگاهش به سوی غرب است و نه شرق یا جنوب.
هر چند استرا در سراسر این مباحثه نقش حامی جمهوری اسلامی و به اصطلاح غربیها نقش «وکیل شیطان» را ایفا کرد ولی در چند نوبت برخی از نمایندگان نطراتی در مذمت جمهوری اسلامی و شخص حسن روحانی ابراز داشتند. به طور نمونه فیلیپ هالوبون نماینده حزب محافظهکار برای نشان دادن ریاکاری حسن روحانی، رییس جمهوری اسلامی، به اظهارات وی که در سال ۲۰۰۴ رییس هیات نمایندگی ایران در مذاکرات هستهای بود اشاره کرد که گفته بود: « در حالی که مشغول گفتگو با اروپاییان در تهران بودیم به نصب دستگاههایی در بخشهایی از تاسیسات اصفهان پرداختیم… [و] با ایجاد یک محیط آرام توانستیم کارمان را تکمیل کنیم.»
جک استرا با این گفته که هیچ نشانه و مدرکی در دست نیست که انچه در اصفهان نصب شد با ساختن تسلیحات در برنامه هستهای ایران ارتباط داشته باشد، در مقام پاسخ برآمد و سپس در حمایت از یک توافقنامه بالقوه اتمی بین ایران و قدرتهای بزرگ از جمله بریتانیا بر این نکته تاکید کرد که معاملهای که برای هر دو طرف خوب باشد مزایای دیگری نیز در برخواهد داشت که یکی از آنها در عرصه حقوق بشر خواهد بود.
استرا ضمن تقبیح بخشهایی از کارنامه حقوق بشر در ایران از جمله بازداشتها و اعدامهای اخیر، گناه نقض حقوق بشر را یکسره به گردن قوه قضاییه جمهوری اسلامی انداخت و گفت دولت «منتخب» دستگاه قضا را کنترل نمیکند. وی سپس استدلال کرد که هر چه بیشتر بتوان در جهت عقد یک قرارداد قابل قبول اتمی گام برداشت، این امر در حکم قدرت بخشیدن به دولت «منتخب» برای رفع دیگر نگرانیها از جمله نگرانیهای مربوط به حقوق بشر خواهد بود. وی اضافه کرد که عکس این موضوع نیز صادق است.
از سوی دیگر، مایک هنکاک نماینده مستقل در پارلمان به این نکته اشاره کرد که هیچ شاهد و قرینهای وجود ندارد که نشان دهد دادن امتیاز از سوی غرب به رژیم ایران، کمکی به وضع مردم ایران کرده باشد و اضافه کرد که به نظر او شواهد بسیار اندکی از بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران به چشم میخورد.
در رابطه با مسئله حقوق بشر، اندی اسلاتر، یکی از نمایندگان از حزب کارگر، قضیه غنچه قوامی شهروند بریتانیایی ایرانی تبار را که به جرم تلاش برای ورود بانوان به استادیوم محل برپایی یک مسابقه والیبال مردان به یک سال حبس در ایران محکوم شده است مطرح کرد و خواستار نقش فعالتر وزارت امورخارجه در رسیدگی به این موضوع شد.
جرمی کوربین نماینده ایزلینگتون شمالی از حزب کارگر نیز که یکی از اعضای هیات ۴ نفره اعزامی به ایران بود بر این نکته پای فشرد که در هرگونه رابطه با ایران در آینده باید گفت و شنودی صریح در مورد مسایل حقوق بشر برقرار شود و باید از رژیم ایران خواست که به تمام میثاقهای حقوق بشر احترام گذاشته و یک قوه قضاییه کاملا مستقل داشته باشد تا بیعدالتیهای وحشتناک مانند آنچه در پرونده غنچه قوامی رخ داده تکرار نشود.
در این میان یکی از عجیبترین نظراتی که در جریان این مباحثه در پارلمان بریتانیا ابراز شد این گفته سر ریچارد آتووی رییس کمیته امورخارجی مجلس عوام بود که در ستایش از وجود «جریانی لیبرال در جامعه ایران» مدعی شد که ایران دارای موثرترین رژیم (سیستم) تنظیم خانواده در جهان است و اضافه کرد که ایران بدون به کار گرفتن شیوههای ظالمانهای که چین از انها استفاده کرده موفق به تثبیت رشد جمعیت شده است. این در حالیست که ولی فقیه علنا گفته که معتقد به کثرت جمعیت و خواهان افزایش تقریبا دو برابری جمعیت ایران از ۷۷ میلیون کنونی به ۱۵۰ میلیون نفر است .
در این مباحثه توبایس الوود معاون وزارت امورخارجه بریتانیا نیز دیدگاههای دولت دیوید کامرون را نسبت به ایران بیان داشت. آقای الوود ضمن تایید این گفته برخی از نمایندگان مجلس انگلیس که ایران دارای جمعیتی جوان و تحصیلکرده است، اظهار داشت ایران در عین حال نقشی منفی با نفوذ نیابتی در منطقه دارد. الوود ایران را به ایفای نقشی سازندهتر در منطقه و هماهنگ ساختن فعالیتهایش با تلاشهای جامعه بینالمللی در برخورد با داعش و دستیابی به راه حلی مسالمتآمیز در سوریه فراخواند.
معاون وزارت امورخارجه بریتانیا اذعان داشت که بازگشایی سفارتخانههای دو کشور تا کنون به دو دلیل عملی نشده است: تعمیر خسارات به جای مانده از حمله جماعتی به سفارتخانه در نوامبر ۲۰۱۱ و مسئله خدمات صدور روادید.
به گفته الوود پیش از بازگشایی سفارتخانهها ما باید مسئله تامین امنیت سفارت خود در تهران و مسائل مربوط به پرداخت غرامت را پیگیری کنیم. در مورد مسئله خدمات روادید، الوود یادآور شد که در حال حاضر شهروندان ایرانی برای دریافت ویزای سفر به بریتانیا باید به ابوظبی یا استانبول مراجعه کنند. وی متذکر شد که ارائه مجدد خدمات صدور روادید در تهران هم به عنوان جزیی کلیدی از فعالیت عادی یک سفارتخانه و هم برای رابطه گستردهتر دوجانبه ایران و بریتانیا از اهمیت برخوردار است. به گفته معاون وزارت خارجه بریتانیا ما باید به ویژه به مشکل افرادی که هیچ حق قانونی برای باقی ماندن در بریتانیا ندارند رسیدگی کنیم. این مقام بریتانیایی امیدواراست که بتوان به زودی با مقامات ایرانی به توافق رسید تا برنامههای لندن برای بازگشایی سفارتخانهاش در تهران پیش برود. گفته میشود که یک اختلاف اساسی بین تهران و لندن در مورد بازگشایی سفارتخانهها اصرار بریتانیا برای بازگرداندن برخی شهروندان ایرانی است که درخواست پناهندگی آنها در این کشور رد شده اما تهران حاضر به پذیرفتن انها نیست.
در رابطه با مسائل تجاری و تحریمها موضع رسمی دولت بریتانیا این است که فشارهای اقتصادی عامل کلیدی در بازگشت ایران به سر میز مذاکرات اتمی بوده است. به گفته الوود اگر دولت بریتانیا در حالی که نتیجه مذاکرات هستهای روشن نشده است تجارت بین لندن و تهران را آن گونه که برخی از نمایندگان به ویژه جک استرا خواهانش هستند تشویق کند در واقع نفوذ خود را در این زمینه خدشهدار میکند.
دیدگاه دولت کنونی بریتانیا اینست که موفقیت در مذاکرات هستهای میتواند راه را برای متحول شدن رابطه ایران با جهان هموار کند که این به نوبه خود مزایایی فراوان برای امنیت و رفاه اقتصادی خاورمیانه در برخواهد داشت.
جک استرا جلسه مباحثه پارلمان در مورد سیاست بریتانیا در قبال ایران را با این هشدار به پایان برد که اگر به خاطر فشار بخشهایی از آمریکا و بخشهایی از دولت اسراییل توافق هستهای حاصل نشود شاهد افزایش ظرفیت غنیسازی اورانیوم و قدرتبخشی به عناصری در داخل سیستم حکومتی ایران خواهیم بود که ما در واقع خواهان افزایش قدرت آنها نیستیم و افزون بر این مشکلات بیشتری در مورد حقوق بشر پدیدار خواهد شد. استرا چنین نتیجه گرفت که مذاکره با ایران ریسکهایی به همراه دارد اما مزایای دستیابی به«توافقی محترمانه» در مورد پرونده هستهای فراتر از خود مسئله اتمی خواهد بود و به مراتب بر ریسکها میچربد.