شماری از اعضای جامعه هنری ایران دادخواستی (پتیشن) درباره جنبش «من هم» و «حراج تهران» راهاندازی کردند و خواستار پایان هرگونه توهین نسبت به زنان و هنرمندان در این حراج و هر منبع قدرت دولتی، شبهدولتی، یا خصوصی در صحنهی هنر معاصر ایران شدند.
شماری از اعضای جامعه هنری ایران با صدور بیانیهای خواستار دادخواهی در ارتباط با جنبش «من هم» در ایران و «حراج تهران» برای گردآوری امضا با هدف پایان دادن به هرگونه توهین نسبت به زنان و هنرمندان در این حراج و هر منبع قدرت دولتی، شبه دولتی یا خصوصی در صحنه هنر معاصر ایران شدند.
بیانیهی جامعهی هنری ایران دربارهی جنبش #من_هم و #حراج_تهران:
برخوردهای استبدادی با خواستها و پرسشگریهای مدنی سالهاست که هستی جامعهی ایران و بهویژه زنان و هنرمندان را تهدید میکند اما اکنون کمتر کسیست که بعد از حراج سیزدهم تهران و رخدادهای پس از آن، دربارهی نقش … pic.twitter.com/XSmSSBpguy— باربَد گلشیری◾Barbad Golshiri (@Barbad_Golshiri) February 15, 2021
امضاکنندههای این بیانیه با یادآوری اینکه مجموعهدارهای حرفهای و خوشنام نمیتوانند نسبت به این رفتارها بیتفاوت باشند، اضافه کردند که «ممکن است شماری از ما دربارهی چگونگیِ طرح اتهامهایِ جنسی و خطر زهدورزیِ اخلاقی بحث داشته باشیم، و صد البته در نبودِ دادگاههای مستقل، قانونِ برابریخواه، رسانههای آزاد، و نهادهایِ آموزشیِ آگاه به مسالهیِ نابرابریِ جنسی در ایران، لازم است این گفتوگوی انتقادی بین ما عضوهای جامعهی هنری کشور ادامه پیدا کند.»
در ادامه آمده است: «اما اکنون مسئلهی اصلی، تلافیجوییِ آیدین آغداشلو است و حریفطلبیدن حراج تهران، علیرضا سمیعآذر، و همدستاناش. این رفتارها به شدت محکوماند و باید پایان یابند.»
در بیانیه این دادخواست به افشاگری زنان تعرضدیده و مورد تجاوز جنسی قرار گرفته تحت عنوان جنبش «من هم» اشاره شده که در تابستان ۱۳۹۹ بطور گسترده در شبکههای اجتماعی اعلام شد و اسامی چهرههای شناختهشدهای عرصه هنر و فرهنگ از جمله «آیدین آغداشلو» نیز به میان آمد با این حال، در دیماه امسال تابلویی از آغداشلو به بهای بیش از ۱۲ میلیارد تومان در «حراج تهران» معامله شد!
امضاکنندگان این دادخواست، معاملهی تابلوی آیدین آغداشلو در این حراجی به مدیریت علیرضا سمیعآذر را «یک نمایشِ قدرت در پشتیبانی از آغداشلو» تعبیر کرده و آوردهاند: «حراج تهران با «شکستن رکوردِ همهی ادوار خود» و مهندسی یک جهش قیمتِ دهبرابری برای کار هنرمندی در معرضِ اتهامهای جدی آزار جنسی، همهی پرسشها، نگرانیها، و اعتراضهای هنرمندان و جامعهی مدنی ایران را در اینباره به هیچ گرفت و در عمل، موج معترضها و قربانیها را خس و خاشاک خواند.»
چهره و حرفهای علیرضا سمیعآذر را به یاد داشته باشید و فراموش نکنید که به جای بایکوت یک #آزارگر_جنسی،از او و آثارش حمایت شد و به قربانیان و کسانی که اعتراض آنها را منعکس کردند لقب «رسانههای زرد» داده شد.#آیدین_آغداشلو #me_toohttps://t.co/hoOxxZrB5R pic.twitter.com/zF3e4wm8gS
— پری (@pardis__rabiee) February 15, 2021
در بیانیه دادخواست جامعه هنری ایرانیان نوشته شده است: «نهادِ «حراج تهران» با نادیدهگرفتن و خوار شمردن اتهامهای دستدرازیِ جنسی، پیام نمادینِ ادامهی تخطئه و تهدید را بهروشنترین شکل ممکن فرستاد.» در این دادخواست همچنین به مصاحبهای اشاره شده که علیرضا سمیعآذر مدیر «حراج تهران» ۲۸دیماه با خبرگزاری فارس داشته است که «پیام آشکارِ بخشی قابل توجه از زنهای ایرانی را به «رسانههای زرد» نسبت میدهد و با مغالطهای پیشپاافتاده، آنها را به کلی نادیده گرفته و میگوید: «افکار عمومی داخل جامعه هنری اتفاقاً در این قضایا اغلب طرفدار آقای آغداشلو بوده و هست». پیداست که پیوند قدرت و رانت در این نهاد، رابطهی زنده و اُرگانیک حراجخانه را با جامعهی هنری به کلی قطع کرده است.»
امضاکنندگان دادخواست جامعه هنری ایران رفتارهایی از این دست را «از یکسو در ادامهی ارعاب زنان و نویسندگانی» دانستهاند «که دربارهی اتهام آزارها و خشونتهای جنسی آغداشلو لب به سخن گشودهاند، و از سوی دیگر در امتداد نقش مخرب نهادِ غیرشفاف حراج تهران قرارمیگیرد؛ نهادی که بهنامِ هنر، بدل به مکانی برای جابجایی پرسشبرانگیز پولهای کلان در میان گروههای نزدیک به قدرت در ایران شده است.»
در بخش دیگری از این بیانیه، سکوت در برابر «ترکیب نظاممندِ پدرسالاری و یکهسالاری» بسیار خطرناک توصیف و افزوده شده است: «سرانجام، زمانِ آن فرارسیده که جامعهی هنری ایران واکنشی یکپارچه به انحصارگراییِ حراج تهران نشان بدهد. این نهاد با ترسیمِ تصویری غلط از اقتصاد هنر و سوء استفاده از مشکلهای ذاتیِ بنگاههایِ بازارمحور، ساز و کاری غیرشفاف، ناسالم، و تکسویه را برپا کرده است که نهتنها چندان اجازهای به بررسی و روشن شدن کارکردش نمیدهد، بلکه هرگونه پرسشگری یا نقد نهادی را پس میزند.»
امضاکنندگان این دادخواست آوردهاند: «بر برخوردهای استبدادی با خواستها و پرسشگریهای مدنی سالهاست که هستیِ جامعهی ایران و بهویژه زنان و هنرمندان را تهدید میکند اما اکنون کمتر کسیست که بعد از حراج سیزدهم تهران و رخدادهای پس از آن، دربارهی نقش مخرب این نهاد در فضایی غیررقابتی شک و تردید داشتهباشد. همصدایی کسانی که با چنین برخوردهایی موافق نیستند، میتواند بازدارندهی دستکم بخشی از جوّ تهدید و انحصارگراییِ جاری در هنر امروز ایران باشد. جنبش زنهای ایران و شجاعت تردیدناپذیر آنان که صدایشان را بلندکرده و حق عاملیت خود را طلبیدهاند، الهامبخش ماست.»
در این بیانیه «اقتصادی سالم و به دور از ویژهخواری، حق بنیادینِ جامعهی هنری ایران» دانسته شده که «حراج تهران با رفتارهای غیرمسئولانهای که تنها نمونهای از آن را در بالا برشمردیم، در جهت تخریب این فضا گام بر میدارد. این رویه به هیچ رو پذیرفتنی نیست و نقش منفی حراج در صحنهی هنر معاصر ایران باید تغییر کند.»
امضاکنندگان این بیانیه، در اعتراضِ به عملکرد «غیرشفاف و رفتار زنستیز حراج تهران» اعلام کردند که «با آن نهاد همکاری نخواهیمکرد و میکوشیم تا آنجا که در اختیار یک هنرمند یا مؤلف است، از راهیابیِ اثر هنری یا تولیدِ خلاقهی خود به این حراج یا انتشارات آن جلوگیری کنیم. ما همچنین، سایر عضوهای جامعهی هنری ایران را نیز بههمراهی و همصدایی فرامیخوانیم. بیشک با آگاهیافزایی در سطح جامعهی هنری میتوانیم گامی برای جلوگیری از تکقطبیشدن هنر ایران و یکهتازی گروهی خاص برداریم، و از سهم خود برای ایجاد دگرگونی اجتماعی و فرهنگی دست نکشیم».
امضاکنندگان این بیانیه عبارتند از:
مریم اشرافی، هما امامی، سارا امتعلی، نازگل انصارینیا، حسین ایالتی، مهسا بیگلو، عسل پیروی، ژینوس تقیزاده، نیوشا توکلیان، بکتاش سارنگ جوانبخت، شهرزاد چنگلوایی، شهلا حسینی، مهدی حسینی اشلقی، ناهید حقیقت، طاها حیدری، رها خادمی، زهره دلداده، ایمان راد، محمدرضایی کلانتری، میلاد رستمی، ندا رضویپور، زروان روحبخشان، همایون سیریزی، پیمان شفیعیزاده، نسترن صارمی، علی رضا صحافزاده، مهرنوش علیمددی، آرش فایض، شهاب فتوحی، نگار فرجیانی، پرنیان فردوسی، مدیا فرزین، مهسا فرهادیکیا، رعنا فرنود، پرستو فروهر، شادی قدیریان، البرز کاظمی، سیمین کرامتی، باربد گلشیری، مقداد لرپور، ندا محمدی، معصومه مظفری، ماندانا مقدم، نازنین نوروزی.
یکی دیگر از منابع پولشویی اخوندیسم .. اجرای کنسرتهای خارج از کشور
با برخی از هنرمندان محبوب لوس انجلسی میباشد که صاحب چند خانه و یلای مجلل در امریکا و اروپا شدند .
خوشبختانه به علت شیوع کرونا و لغو کنسرتها فعلا یکسالی میباشد که این کانال
پولشویی اخوندی حزب اللهی بسته شده ..
اما همین جماعت با برپایی برنامه ها تلویزونی با نمایش شوی – پیدا کردن استعداد های جوان همچنان در این ایام کرونا و ممنوعیت کنسرت به پولشویی برای رژیم تروریستی اخوندی با اینگونه نمایشات تلویزیونی ادامه میدهند .
ادامه،
علاوه بر پیگیری اتهام جنسی آیدین آغداشلو، بنظرم جامعه هنری ایران باید در مورد تابلو تقلبی او که یک کپی برداری ناشیانه از تابلو دوک و دوشس اوربینو اثر پیرو دلا فرانچسکا نقاش دوران اولیه رنسانس اهل توسکانی است، نیز افشا گری نماید.
Duke and Duchess of Urbino by Piero della Francesca
همچنین در مورد نقش گالری های خصولتی طهران در تبلیغ و ارتقا و اعتبار بخشیدن به نقاشان ومجسمه سازان حکومتی و گران فروشی آثار بی ارزش وتقلبی آنان با هدف اصلی پولشویی پولهای کثیف نیز باید افشاگری شود.
ملایم ترین نوع سورفتار جنسی از سوی یک نخبه سیاسی، فرهنگی، آکادمیک و یا هنری در یک کشور متمدن منجر به انتحار حرفه ایی و رسوایی ابدی آن فرد می گردد، حتی اگر شکایت و پیگرد قضایی در کار نباشد.
اما در این نظام اجتماعی بیمارو گندیده، همه همدستان خلافت تبهکار شیعه دست بدست هم می دهند تا بر شهرت و اعتبار و مکنت این سلبریتی حکومتی که ضمنا متقلبی بی آبرو نیز هست، افزوده شود.
در کدام نقطه از این کره خاکی، از مالاوی و بورکینافاسو و فیجی وجیبوتی تا سوئد و لوکزامبورگ و آمریکا و ژاپن، یک تابلوی تقلبی و ناشیانه توسط یک نقاش متقلب و ناشی و متجاوز جنسی رکورد شکنی می کند؟!!!!
این سلبریتی وقیح و بی آزرم و وکیل مدافعان هنری و رسانه ایی اش ( از مسئولان محافل هنری طهران تا بی بی سی فارسی) یا دچار عقده اودیپوس Oedipus Complex هستند و یا در کودکی مورد تعرض جنسی قرار گرفته اند که چنین خون سردانه و بی شرمانه از او دفاع می کنند و فساد اخلاقی اش را ماله مالی می کنند،
بیانیه جامعه هنری بسیار بجا وبهنگام است و باید پیگیری شود.
شیرینی جناب داشاخلو بیش از اینهاست، منتها الان تحریمیم و کفگیر به ته دیگ خورده است. امشالا سریهای بعد جبران میکنیم.
توهین به رضا شاه کبیر پدر ایران نوین – در تلویزیون ایران اینترنشنال ..
یا بهتر بگویم – تلویزیون اخوند اینترنشنال لندن نشین .
که نوه صیغه ای بی بی سی منفور میباشد ..
کارگردانش صادق صبا توده ای – نوکر انگلیس دشمن پهلوی ایرانساز ..
این تلویزیون با تهیه برنامه ای بنام – روشنفکران تهیه و پخش میکند ..
که هنگام بررسی – روشنفکران مشروطه در برکشیدن رضاه شاه کبیر ..
با گرافیکی توهین امیز – درحالی که مفسر بر روی تصاویر میگوید –
بذر حکومت مدرن را روشنفکران با رضا شاه – انها کاشته اند ..
افتابه ای بدست شخصی که به زمین نقشه ایران اب میپاشد –
و از اب افتابه – به قصد توهین به چهره و قامت رضا شاه –
از نقشه ایران با ابیاری افتابه برمیخیزد ..
با توهین و تخریب و تمسخر پهلوی اول در افکار بیننده — همان رروش همیشگی توده ای ها را بکار میبندند ..
بی بی سی منفور + تلویزیون اخوند اینترنشنال – نوکران لندن نشین – دولت عمه الیزابت عجوزه فاحشه بابلیون – دشمنان هویت ملی و تاریخی و شاهنشاهی ایران و خاندان پهلوی ایرانساز خصوصا رضاه شاه میباشند ..
در حالی که ما شاهد هستیم در سراسر ایران –
ملت با شعار – رضا شاه روحت شاد – خواستار بازگشت –
حکومت ملی مشروطه شاهنشاهی عصر پهلوی ایرانساز میباشد .
و هروز بیشتر از دیروز برمحبوبیت شاهزاده رضا پهلوی در میان اقشار مردم ایران از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب افزوده میشود –
حزب توده و ملی مذهبی ها برپا کنندگان اولین جمهوری غارتگران –
با تمام تبلیغات منفی و دروغین و تهمت و افترای ساخته پرداخته ۴۲ ساله ملی مذهبی های خیانتکار مثل مهدی بازرگان و بنی صدر و حزب توده ای ها تا به امروز همچنان به تخریب دروغین – چهره رضا شاه کبیر – کورش کبیر – فردوسی بزرگ – و هویت تاریخی شاهنشاهی ۲۵۰۰ ساله ایرانی مشغولند.
رضا شاه روحت شاد .. رضا شاه روحت شاد .. رضا شاه روحت شاد ..