جهان مجازی در آینه‌ی واقعیت؛ دستاوردی فراتر از ابزار

- تأثیر اینترنت بر جهان در همه‌ی عرصه‌ها انکارناپذیر است. این نقش در حالی سال به سال افزایش می‌یابد که رسانه‌ها نیز با آن دستخوش تحولات جدی شده‌اند.
- امروز بیشترین شمار مخاطبان رسانه‌های نوشتاری، صوتی و تصویری از طریق اینترنت با آنها در ارتباطند.
- در این میان، شبکه‌های اجتماعی همراه با تلویزیون‌های ماهواره‌ای نقش مهمی در اطلاع‌رسانی و آگاهی مردم تحت حکومت رژیم‌هایی مانند جمهوری اسلامی بازی می‌کنند.
- با همه‌ی فوایدی که اینترنت و فضای مجازی برای جامعه بشری دارد اما خطر کوچ‌های جمعی از جهان واقعی به دنیای مجازی را می‌بایست جدی گرفت.
- دنیای مجازی نیز مانند دنیای واقعی عاری از مشکلات و خطر نیست. پژوهشگران از اعتیاد به انواع فعالیت‌های مجازی، تشدید انزوا، کاهش میزان تحمل دیگری و تبدیل انسان واقعی به ابزار دنیای مجازی صحبت می‌کنند.

شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۹ برابر با ۱۳ مارس ۲۰۲۱


ارتباطات و اطلاع‌رسانی از ابتدا یار و همراه یکدیگر بودند. از طبل و بوق که اولین وسایل برقراری ارتباط از راه دور بودند، تا بعدها تلگرام و تلکس و تلفن در چند دهه آخر فاکس و اینترنت، همه در گسترش رسانه‌ها و اطلاع‌رسانی سهم بسزایی ایفا کرده‌اند.

البته تنها نقش این فن‌آوری‌ها تسهیل در انتقال اطلاعات از تهیه‌کننده به مصرف‌کننده نبوده است. با ورود هرکدام از این فن‌آوری‌ها به جهان ارتباطات، اطلاع‌رسانی نیز دچار تحولاتی شده است. این تحولات در دوران اینترنت و به ویژه با آغاز به کار شبکه‌های اجتماعی تا بیش از یک دهه پیش به راستی تصورناپذیر بود.

ورود سیاست به شبکه‌های اجتماعی

امروز شبکه‌های اجتماعی نقش عمده‌ای در تبادل اطلاعات و اطلاع‌رسانی ایفا می‌کنند. این شبکه‌ها تحولات بسیاری را رقم زده‌‌اند. شاید مهم‌ترین نقش شبکه‌های اجتماعی، اگرچه بنیانگذاران آن در زمان خود شاید به آن فکر نکرده بودند، دخالت در سیاست و آگاهی‌رسانی اجتماعی است. البته ایرانی‌ها اولین کسانی بودند که در سال ۸۸ و در کشاکش کارزار انتخابات ریاست جمهوری اسلامی آن سال، توپ سیاست را به زمین فیسبوک و توئیتر انداختند. حضور «سیاسی» ایرانی‌ها در فیسبوک و توئیتر در آن دوران در حدی بود که حتا مدیران این دو شبکه اجتماعی نیز اعتراف کردند که استفاده ایرانی‌ها از این دو شبکه اجتماعی فراتر از تصور آنها بوده است و بسیاری از رسانه‌های نوشتاری، صوتی و تصویری نیز گزارش‌ها و تحلیل‌هایی در این رابطه منتشر ساختند و این تجربه‌ی تازه را یک «پدیده‌» خواندند.

در سال‌های بعد در ایران و در دیگر کشورها، به ویژه جوامع بسته و قربانی محدودیت و سانسور، شبکه‌های اجتماعی این امکان بی‌همتا را فراهم آوردند که شهروندان از دیوارهای نظام‌های اقتدارگرا عبور کنند و با استفاده از امکاناتی که فضای مجازی به وجود آورده، سانسور را به یک تلاش بی‌اثر تبدیل نمایند. البته نظام‌های دشمن آگاهی و آزادی اندیشه وبیان هم بیکار ننشستند و با فن‌آوری‌هایی که گاهی فیلتر نام دارند و گاهی پارازیت، توانستند حفره‌های به وجود آمده در دیوار سانسور را بطور موقت، اما نه کامل و دائم، ترمیم کنند. متاسفانه هنوز هم کلید این شبکه‌ها به دلیل نیاز به زیرساخت‌هایی که در اختیار شهروندان نیست، به نوعی در دست نظام‌های غیردمکراتیک و سرکوبگر است که هر زمانی احساس خطر کنند، با خاموش کردن اینترنت به دور فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی نیز حصار، هرچند موقت و ناکارآمد، بکشند. در این روزها شاهد هستیم که بخش‌هایی از بلوچستان در تاریکی و سکوت اینترنتی فرو رفته است.

شهروندخبرنگار

گسترش شبکه‌های اینترنتی و به بازار آمدن تلفن‌های هوشمند که قابلیت ورود به اینترنت، نگارش و تصویربرداری دارند، در عمل هر شهروندی می‌تواند نقشی فعال در اطلاع‌رسانی داشته باشد. نقشی که در ادبیات رسانه‌ای سال‌های اخیر برای آن نام «شهروندخبرنگار» انتخاب شده است. البته باید بین شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌، بین شهروندخبرنگار و روزنامه‌نگار حرفه‌ای، تفاوت‌های لازم را قائل شد. برای مثال، رسانه در قبال قانون  و مخاطبانش مسئولیت حقوقی و اخلاقی دارد؛ از همین رو باید هر خبری را قبل از انتشار راستی‌آزمایی کرده و اخبارش را از منابع قابل اعتماد دریافت کند. هرقدر آزادی بیان و امکانات رسانه‌ای گسترده‌تر باشد، به همان اندازه نیز مسئولیت‌ها سنگین‌تر می‌شوند. در شبکه‌های اجتماعی ولی نه کسی مسئول است و با وجود تدوین مقررات در کشورهای مختلف، قوانین سختگیرانه‌ای از نظر اعتبار خبررسانی بر آنها نظارت نمی‌کند. غیبت قانون این نظارت را بر عهده گردانندگان این شبکه‌ها گذاشته است که آنها نیز گاه به میل و سلیقه خود عمل می‌کنند و در برخی موارد نظارت آنها بحث‌برانگیز و به نوعی در تضاد با اصولی مانند آزادی بیان قرار می‌گیرد که در قوانین اساسی کشورهای دمکراتیک بر آنها تاکید شده است.

بازار داغ اخبار جعلی

البته گسترش رسانه‌های اجتماعی مشکلاتی را هم به وجود آورده‌ است از جمله انتشار اخبار و تصاویر غیرواقعی، دستکاری شده و جعلی که با عنوان «فیک نیوز» شهرت یافته‌اند. در برخی موارد این اخبار جعلی غیعمدی و در برخی موارد کاملا عمدی و هدفمند هستند. در روزهای گذشته فردی در حساب کاربری خود در یکی از شبکه‌های اجتماعی خبری را منتشر کرده بود در رابطه با «آبان تریبونال»، با ادعای اینکه  این دادگاه مردمی برای بررسی جنایات رژیم در آبان ۱۳۹۸برگزار شده و حکمی هم در محکومیت علی خامنه‌ای و دیگر سران نظام صادر کرده است.  عکسی نیز از «ایران تریبونال» چند سال پیش به عنوان جلسه این دادگاه در کنار متن منتشر شده بود. به نویسنده این خبر جعلی که گمان می کردم اشتباه کرده، تذکر دادم که برگزاری این دادگاه مردمی تا ماه تیر ۱۴۰۰ به تعویق افتاده و آن عکس هم مربوط به چند سال پیش و دادگاه مردمی دیگری است. پاسخ منتشرکننده قابل توجه است: «خب، اگر هم تشکیل شده بود همین رای را صادر می‌کرد بنابراین خبر من جعلی نیست! عکس هم بالاخره از جلسه یک دادگاه دیگر علیه رژیم است و مشکل اینکه بجای این یکی دادگاه منتشر کرده‌ام در کجاست؟!» متاسفانه بیش از یکصد نفر این خبر جعلی را «لایک» زده و چند ده نفر نیز آن را به اشتراک گذاشته بودند! پخش اخبار جعلی در شبکه‌های اجتماعی که کسی بر آنها نظارت ندارد، بدون شک بر اعتماد مخاطبان به اخباری که جعلی نیستند تأثیر منفی می‌گذارد و از اعتبار اطلاع‌رسانی می‌کاهد. این نوع اخبار جعلی که باعث سردرگمی مخاطبان می‌شوند کم نیستند و وظیفه‌ی راستی‌آزمایی را به مخاطب منتقل می‌کنند تا حتما از درستی آنچه مسئولیت نقل و اشتراک‌گذاری آن را بر عهده می‌گیرد اطمینان پیدا کند.

کوچ از میدان واقعی مبارزه به خیابان‌های مجازی

خطر دیگر شبکه‌های اجتماعی کشاندن فعالیت اجتماعی و مبارزه برای تغییر به داخل اتاق و پشت  صفحه کامپیوتر است. نمی‌توان منکر نقش این شبکه‌ها در آگاهی دادن و دعوت به مبارزه شد، ولی نباید از نظر دور داشت که میدان اصلی مبارزه جهان مجازی نیست. برای تغییر باید در صحنه‌های جهان واقعی حضور پیدا کرد.

احمد بارکی‌زاده kayhan.london©

شبکه‌های اجتماعی فقط وسیله و ابزارند! ابزاری برای آماده ساختن و تجهیز شهروندانی که علاقمند به تغییرات مثبت در جامعه خود هستند. چه برسد به کاربرانی که با یک نظام ستمگر دست و پنجه نرم می‌کنند که نه مجازی بلکه کاملا واقعی سرکوب می‌کند! مبارزه با نظام‌های اقتدارگرا و سفاک در جهان واقعی ربطی به بازی‌های اینترنتی که دشمن را می توان با مهارت در استفاده از «جوی‌استیک» شکست داد و نابود کرد، ندارد. چنانکه همین دشمن نیز مخالفان خود را با ابزار حقیقی به اسارت در می‌آورد و یا اعدام می‌کند. اشتباه گرفتن امکانات فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی با مبارزه واقعی در عرصه‌های مختلف اجتماع مانند این است که وسیله نقلیه را با راه اشتباه گرفت!

خودنمایی‌های مجازی

البته شبکه‌های اجتماعی برای عده‌ای به وسیله‌ی خودنمایی و خودارضائی نیز تبدیل شده است. معیار اصلی یک نوشته یا اثر تصویری و صوتی نمی‌تواند تنها شمار دنبال کنندگان و «لایک‌»های زیر آن باشد. گویی همانطور که سانسور سبب خودسانسوری و تنظیم محتوا می‌شود، «لایک» دیگران نیز در تنظیم محتوا تأثیر می‌گذارد! متاسفانه امروز محتوا تا حد زیادی به اسارت واکنش‌ها در شبکه‌های اجتماعی درآمده و کم نیستند کسانی که حاضرند محتوا را قربانی چند لایک کنند. زمانی رسانه‌هایی که چنین سیاستی را برای جلب مخاطب انتخاب می‌کردند، «رسانه زرد» می‌خواندند و زیر ذره‌بین نقد قرار می‌دادند چرا که یکی از وظایف رسانه‌ها را بالا بردن سطح توقع مخاطبان از رسانه و در نتیجه تعالی فرهنگی جامعه می‌دانستند. امروز ولی گویا ورق برگشته و بسیاری از رسانه‌ها و کارگزاران حرفه‌ای رسانه‌ای نیز به دام «لایک» و «کلیک» مخاطبان افتاده‌اند! شبکه‌های اجتماعی، مانند اپ جدید «کلاب هاوس» بجای اینکه فرصتی برای تبادل نظر و انتقال تجربه در گفتگوهای منطقی و فارغ از رسمیت رسانه‌ای باشد، به فرصتی تبدیل شده تا عده‌ای جای خود را در فهرست یک نوع «سلبریتی‌» بجویند که با خودنمایی صوتی و حضور تقریبا ۲۴ ساعته خواب ندارند و می‌توان حضور آنها را در بیش از ده اتاق در روز مشاهده کرد!

اعتیاد به شبکه‌های اجتماعی

با همه‌ی فوایدی که اینترنت و فضای مجازی برای جامعه بشری دارد اما خطر کوچ‌های جمعی از جهان واقعی به دنیای مجازی را می‌بایست جدی گرفت. بسیاری از پژوهشگران دانشگاهی در سراسر جهان سال‌‌هاست سرگرم بررسی پدیده وابستگی بیش از حد به فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی هستند. آنها صحبت از اعتیاد به انواع فعالیت‌های مجازی می‌کنند. در برخی از کشورها حتا مراکزی برای ترک اعتیاد به شبکه‌های اجتماعی، بازی‌های کامپیوتری و بطور کلی فضای مجازی ایجاد شده است. این اعتیاد، مانند اعتیاد به مواد مخدر، الکل و یا قمار، می‌تواند پیامدهای ناگوار داشته باشد. در برخی از این پژوهش‌ها به انزواگرایی شدید، کاهش میزان تحمل دیگران و زندگی در اسارت این شبکه‌ها و تبدیل انسان واقعی به ابزار دنیای مجازی به عنوان خطرهای جدی اشاره می‌شود.

با همه اینها، نقش فضای مجازی در ایجاد تغییرات در دنیای واقعی را نمی‌توان نادیده گفت. دنیایی که سال‌هاست چشم‌انداز تازه‌ای برای تغییر و تحول به روی ایرانیان گشوده است.
احمد رأفت

[کیهان لندن شماره ۳۰۳]

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=233948

4 دیدگاه‌

  1. بهین

    درود یاران جان-فرخندگی ونیک بختی وراستی ودرستی درسال نو باشماباد.
    کاملن درست است که دنیای مجازی را به جهان پهلوانان پنبه ای وا گذاشت
    وعربده های مستانه آنان را شنید اما این تصویری کامل نیست چرا که برای ملتی
    چون ایرانیان که شور بختانه از صفویه به این سو چنان مسخ اباطیل وگزافه های
    نابخردانی در لباس فقیه ودانشمند شده اند که پاره ای از نظرات انان بجز با
    ریشخند شعور مردم بهیچ وجه توجیحی نمی تواند داشته باشد مانند. ماهی
    سرسره ابن خرخره ابن جرجره ابن …. یا ضمانت کردن آهوی ویا با خری بنام براق*
    به اسمان ونزد الله رفتن وبرتختی با وی شام خوردن یا حوریان ۷۰متر قدی در
    بهشت وووو این سخره چنان در ذهن عده ای رسوخ می کند که مخالف آن در
    محضر دادگاه سلاخی شده وقاتل آزاد می شود .دست کم جوابگویی به این اباطیل
    دردنیای مجازی نه شامل کارد اجین شدن یابامسلسل در دفتر مجله گلوله باران و
    نه چون نویسنده آیات شیطانی نیم عمر در خفا زیستن را دارد.جان کلام انست که
    هر کاری عواقبی ناخواسته دارد که ممکن است مطلوب نباشنداما قدمی به جلو و
    گاهی پیشرفتی بزرگ است .سعی کنیم جامع بین تر باشیم .
    * براق که هم ریشه برق است را شاید بتوان خر برقی گمان برد که تسلا سازنده اش
    است .توجه نمایید این اباطیل تولدی مقارن با پیشرفت های علمی در اروپا دارند
    همان (رنسانس) گویی از ترس علو گرا نشدن مردم سعی شده عمق بی شعوری را
    بیشتر کنند.

  2. طلسم دین و نقش مهم جهان مجازی

    وقتی به چهار دهه زندگی خونین مردم ایران بعد از انقلاب حیوانی تا محقق شدن اسلام(سیاسی) نگاه میکنید با اشک تمساح اسلام خون آشامی روبرو هستید که حاضر است برای فساد خدا هر جنایتی را مباح نماید. سران بزدل و دین جنایتکار برای پاسخگویی به کثافت و جنایت خدا از پست ترین شان خود برای مخدوش کردن واقعیت های استفاده میکنند. نگاه کنیم به این سه مورد:

    “مردم سالاری دینی”(خیر ولایت فقیه مطلقه برای منگول و خائن به ملت دیگر جواب نمیدهد. پرخوری اسلام از دهان تربچه اصلاح طلب آب نشت کرده و اشتهاها با حماقت ملت هرروز بیشتر و بیشتر میشود؛ مهدی؛ حسن؛ اکبر؛ محمد؛ محمود و حسن و … می آیند تا مردم سالاری دینی را وارد فاز جدیدتری کنند برای چه هدفی؟ برای خدای فاسد و جبار اسلام).

    “اسلام سیاسی”(فاحشه گری اسلام را سیاسی کردن فقط هنر ایرانیان است و بس. آنهم با دو رهبر؟ که یکی جام زهر بالا میبرد و دیگری با شیادی دین رهبر بیسواد مطلقه ملت بیسواد میشود؛ رسم اسلام: آنکه سواد خواندن و نوشتن ندارد پیغمبر “خاتم” جا زدند براینکه مزاحم بعدی برای دین پیدا نکنند؛ زکی خیال باطل. این سید لالایی خوان مرده ها میشود رهبر که خودش میگوید به حال ملت باید گریست. به امت هم رلی دادند تا در گوشش یاسین تلاوت کنند).

    “برما بسی کمان ملامت کشیده‌اند”(ژ س بدست روشنفکر دینی طلب کار! در کنار پرخوری رهبر منگول اصلاح طلب و رهبر اسلام (سیاسی). چرا ملت عملکرد این خائن تطهیر کن انقلاب حیوانی-اسلامی را فراموش نمیکند؟ بگذارید کمی به عقب برگردیم.

    تاریخ رایش سوم آلمان یکی از دوران بسیار غنی پست فطرتی بشر است. هر چه بیشتر تاریخ غنی آلمان را مطالعه کنید – بعید میدانم تاریخ انگلیس محتوای غنی تری از تاریخ آلمان داشته باشد. شاید در اشتباه هستم – با این سوال آزار دهنده ذهن روبرو میشوید. چگونه از غنی ترین تمدن بشر؛ پست فطرت ترین بیرون میزند؟ جواب را به خود شما واگذار میکنم.

    حالا در این تاریخ به دو اصطلاح بس عجیب برخورد میکنیم که یونیک اند. زیرا فقط برای این دوره ساخته شده و یا برای چنین سیستم دیکتاتوری.
    معنی خاصی آنها فقط به زمان خاص تاریخ کشوریست و یا چنین سیستمی ارتباط دارد. برای درک ایندو و عبارات دیگر برآمده از تاریخ نازی آلمان حتما نیازمند مطالعه این دوره است.

    بقول آلمانی ها Vorsicht :

    استفاده نابجای این عبارات در فرهنگ آلمان و یا مردم آنجا برای خود زخمهای روحی جبران ناپذیری همراه است. تاکیدم مطالعه تاریخ رایش سوم و اینکه این عبارات یونیک را چگونه میتوان استفاده نمود اگر قصد استفاده را دارید. کسانیکه با فرهنگ؛ جامعه؛ تاریخ و یا مردم آلمان انس و آشنا نیستند و یا کم هستند تاکید میکنم از استفاده آن جدا پرهیز کنند.

    دو اصطلاح Bürotäter و Schreibtäter در کنار اصطلاح های دیگر؛ محصول این دوران هستند. فکر میکنم دیکشنری هم در این زمینه در آلمان بچاپ رسیده.
    بعضی از این عبارات هنوز در جامعه آلمانی استفاده میشود اما ایندو خیر مگر شرایط خاصی ایجاب نماید.
    ….
    ما وقتی انقلاب ایران برای کالبدشکافی روی میز قرار میدهیم در کنار جنایت های صورت گرفته جنایت Schreibtäter را کمتر مورد بررسی قرار داده ایم. از جمله رل روشنفکران پیاده نظام اسلام جنایتکار. فعلا به همین بسنده کنم.)

    این بزدلها آگاه از واقعیتهای جامعه؛ هر چند صباحی از زیر بیرق سبز محمدی ظاهر تا راه خیانت به ملت را ادامه دهند.

    آیا در جامعه ای که طلسم دین شکستکه شده این حقارت ها و خیانتها ممکن است؟
    در جهان مجازی با تمام نقص اش چطور؟

  3. #دختر_آبى BlueGirl#

    شبکه‌های مجازی مثل فیسبوک دشمن دموکراسی و بشریت هستند.

    فیسبوک، با بلعیدن اکثر بودجه آگهی‌ها، رسانه‌های ملی‌ و محلی را ورشکست میکند؛
    با کوکی‌ها و لگاریتم و پروفایل و ارائه محتوای مشابه لایک‌ها، ذهن مخاطب را بسته‌تر کرده و افراطی‌ها را افراطی‌تر میکند؛
    سربازان پیاده تئوری توطئه را معتقد‌تر میکند؛
    مخاطب را بهتر از خودش میشناسد؛
    با شناخت از مخاطب، سیگنال پیغام را با دقتی‌ لیزری نشانه‌گیری میکند؛
    سانسور میکند؛
    نتیجه انتخابات را در دموکراسی‌ها از پیش تعیین میکند؛
    ترامپ‌ها و برلوسکونی‌ها را به قدرت میرساند؛
    بریتانیا را از اروپا جدا میکند؛
    مخاطب را به تبلیغ کنندگان و سیاسیون میفروشد؛
    و جامعه را به بازی «سیرک و نان»، فقط و فقط برای سرگرمی، تقلیل میدهد. (Bread and Circuses)

    دوستان، فیسبوک دشمن دموکراسی و بشریت است! خود و دوستانتان را معتاد فیسبوک نکنید.

  4. توماس جفرسون

    در فضای مجازی ،اصلاعات کم ارزش و سهل الهضم، سریعتر و بصورت گسترده تر پخش می شوند.

    این باعث شده تا ذهنیت گله ایی herd mentality و‌حماقت گسترش یافته و تقویت شوند و دهکده جهانی مورد نظر مارشال مک لوهان به یک جهان روستایی تقلیل یابد. دیگر خبری از خردورزی، استدلال منطقی، تفکر نقادانه و ذهن جستجوگر نیست.
    Too many village idiots
    Too few dragons

    قبل از انفجار اطلاعات، انقلابهای مهم، توسط مردمانی رخ می داد که از ارزش اقتصادی برای استثمار شدن برخوردار بودند اما قدرت سیاسی نداشتند.

    اکنون پوپولیستها در جهان غرب ( از چپ تا راست) با استفاده از فیک نیوز تلاش می کنند که مردمانی را که هنوز قدرت سیاسی دارند ، اما در حال از دست دادن ارزش اقتصادی برای استثمار شدن هستند، بسیج کنند .

    تا آنجاییکه به خلافت شیعه مربوط است، جهان مجازی ابزاری است برای کنترل و دستکاری ذهنی مخاطبان و پرپاگاندا، چه بسا در کسوت اپوزیسیون نظام.

    در مورد موضوع اعتیاد به اینترنت صحبت زیاد شده، اما قدرت توهم زایی آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است.

    اگر در گذشته، پهلوان پنبه ها در محافل منقلی و در عالم هپروت یک نظام حکومتی را سرنگون کرده و اتوپیای مورد نظر خود را برپا می کردند، اکنون ویژگی ذاتی اینترنت باعث می شود تا بدون مصرف هر گونه ماده توهم زا، متوهمان در محافل دیجیتالی به اپوزیسیون بازی بپردازند.

    مبارزه به سادگی ایجاد یک اکانت توییتری و یا فیسبوکی و‌جمع آوری لایک و فالور است. حتی از آن ساده تر، کلیک برای امضای یک‌کمپین. هر چند برخی مبارزان در یافتن محل کلیک هم دچار مشکل هستند!!

    خلاصه، بقول تینا فی Tina Fey، نویسنده نمایشنامه نویش و‌هنر پیشه آمریکایی:
    اینترنت انباری است برای همه زباله های بشر.
    The internet is the repository of all human garbage. 

Comments are closed.