حنیف حیدرنژاد- ناتالی امیری از خبرنگاران و مجریان شبکه یک تلویزیون دولتی آلمان از پدری ایرانی و مادری آلمانی در مونیخ به دنیا آمده است. او دوتابعیتی است. امیری از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰ گزارشگر و مدیر دفتر شبکه یک تلویزیون دولتی آلمان (ARD) در تهران بود. در اواخر سال ۲۰۱۹ وزارت خارجه آلمان به تلویزیون شبکه یک آلمان اطلاع داد که امکان دستگیری و به گروگان گرفته شدن ناتالی امیری توسط نهادهای امنیتی در ایران وجود دارد و توصیه کرد که او دیگر به ایران نرود. از آن به بعد او نتوانست به ایران بازگردد.
ناتالی امیری که در گذشته به دلیل محدودیت یا ملاحظات شغلی نمیتوانست به صورت باز نظراتش در مورد رژیم ایران، جامعه و مردم بیان کند، اینک در گفتگوهای تلویزیونی خیلی آزاد، همراه با احساسی که نشان از عشق و علاقه او به ایران و مردم است، از حسرتی که چرا مردم در ایران با وجود بارها تلاش، هنوز نتوانستهاند به آزادی برسند سخن میگوید. امیری اخیرا با چاپ کتابی به نام «میان دو دنیا؛ درباره قدرت و ضعف در ایران» تجربیات خود از کار و زندگی و همچنین ارزیابیهایش از تحولات سیاسی- اجتماعی در ایرانِ بعد از انقلاب اسلامی را منتشر کرده است.
ناتالی امیری در ایام نوروز در گفتگویی با تلویزیون هامبورگ به سوء مدیریت رژیم از جمله در رابطه با کرونا اشاره میکند. وی تاکید میکند آمارهای رسمیحکومتی، ارقام واقعی ابتلا و مرگ ناشی از کرونا را نشان نمیدهند. ارقام نهادهای بینالمللی از دستکم ۵ برابر بودن آمار رسمی سخن میگویند. او در ارتباط با حساسیت رژیم ایران در مورد مخفی کردن آمار واقعی ابتلا و مرگ و میر ناشی از کرونا به نمونهای اشاره میکند که چطور وقتی چندی پیش یک پزشک ایرانی از ۲۲ برابر بودن آمار رسمیابتلا و مرگ و میر ناشی از کرونا در کشور سخن گفت، او را دستگیر کرده و روزنامهای که آن آمار را منتشر کرده بود تعطیل کردند.
در مورد میزان آزادی و یا محدودیت خبرنگاران خارجی در ایران، ناتالی امیری میگوید: در بین کشورهایی که آنجا گزارشگر بودم، از جمله سودان، ترکیه، سوریه، اریتره و مصر، بدترین کشوری که به عنوان روزنامهنگار میتوانستم کار کنم ایران بود. دولت و نهادهای اطلاعاتی- امنیتی ایران، خبرنگار را به دید دشمن نگاه میکنند و همه کار میکنند تا نتوانی گزارشی را که میخواهی، تهیه کنی. بهخصوص وقتی که تظاهرات و اعتراضات بود، این محدودیتها بیشتر هم میشد. اگر ما موفق میشدیم با همه محدودیتها خود را به محل یک تظاهرات برسانیم، این مردم بودند که با حمایتِ خودشان کمک میکردند تا ما دستگیر نشویم.
امیری در مورد شدت سرکوب اعتراضات در ایران میگوید: تظاهرات در ایران واقعا با خطر همراه است. اینطور نیست که بتوانی راحت پلاکارد به دست بگیری و اعتراض کنی و بعد از آنهم راحت پلاکاردها را جمع کنی و بروی خانه و ساندویچ بخوری. شرکت در تظاهرات یعنی پذیرش ریسک و اینکه تو همه چیز را ممکن است از دست بدهی. رژیم در خیابان به سوی مردم شلیک میکند. بنا به گزارش رویترز در تظاهرات «آبان ۹۸» ۱۵۰۰ نفر کشته شدند. در تظاهرات سال ۸۸ من با برخی پدر و مادرها صحبت کردم که برای آنکه بچههایشان به خیابان نروند و تظاهرات نکنند، آنها را در خانه حبس کرده بودند، چون از این میترسیدند که بچههایشان دستگیر و شکنجه شده یا مورد تجاوز قرار بگیرند، مثلا در بازداشتگاه کهریزک برخی را چنان مورد تجاوز قرار داده بودند که بعد از آزادی باید بخیه میشدند.
ناتالی امیری با اندوه بسیار میگوید: وقتی میبینم چطور جوانان در ایران بارها برای آزادی به خیابان آمده و هر بار شکست خوردهاند، قلبم میشکند. ۹۵ درصد مردمی که در انقلاب ۵۷ به خیابانها آمدند، آزادی میخواستند و امروز میبینند که برعکس شده. به همین خاطر خیلی از پدر و مادرها از بچههای خودشان به خاطر آن انقلاب و آنچه باعث آن شدند عذرخواهی میکنند.
در پاسخ به این پرسش که مردم در ایران چقدر متعصب و مذهبی هستند، ناتالی امیری با اشاره به نظرسنجی موسسه گمان در هلند میگوید: نتیجه این نظرسنجی نشان میدهد که ۴۰ درصد مردم خود را مسلمان و مسلمان شیعه میدانند. به عبارت دیگر ۶۰ درصد جامعه خود را مسلمان نمیدانند [مطابق نظر سنجی موسسه گمان ۳۲٪ جامعه خود را «مسلمان شیعه» میدانند، ۹٪ خود را خداناباور (آتئیست)، ۸٪ معنویتگرا، ۷.۵٪ زرتشتی، ۷٪ ندانمگرا و ۴.۵٪ خود را مسلمان سنی معرفی میکنند].
ناتالی امیری سپس در رابطه با باورمندی مردم در ایران به اسلام به تجربه خودش در ارتباط با مردم اشاره کرده و میگوید: اگرچه تجربه من براساس رابطه با تک تک مردم ایران نبوده وهمه کشور را هم شامل نمیشود، اما در مقایسه با کشورهای عربی و مناطق اسلامی، جامعه ایران غیراسلامیترین جامعهای است که از اسلام روی برگردانده و دلیل آن را هم این عنوان میکنند که توسط اسلام است که سرکوب شدهاند. مردم چیزی از اسلام عایدشان نشده، اما میبینند رهبران کشور فساد را همهگیر کردهاند. در تصاویر، آخوندها سادهزیست به نمایش گذاشته میشوند. اما از طریق شبکههای اجتماعی مردم میبینند که فرزندان این آخوندهای به ظاهر سادهزیست در دانشگاههای معتبر در خارج از ایران در حال تحصیل بوده و با پولی که از صندوق دولتی است خیلی هم لوکس زندگی کرده و با ماشینهای گرانقیمت در سفر هستند. ولی مردم که فقیرتر شدهاند وقتی این مسائل را میبینند به شدت خشمگین شده و شاید تنها چیزی که مانع شده تا مردم به خیابانها نریزند کرونا باشد. اوایل تابستان گذشته که نارضایتی خیلی بالا گرفته بود، یکباره حسن روحانی از ۲۵ میلیون مبتلا به کرونا صحبت کرد تا به این ترتیب مردم را ترسانده و آنها به خیابان نریزند.
در مورد انزجار از آمریکا و اسرائیل ناتالی امیری میگوید: به مناسبت اشغال سفارت آمریکا در ۱۳ آبان به صورت سازماندهی شده خیلی از دانشآموزان را با اتوبوس به آنجا میآورند و از آنها با شیرینی و نوشابه پذیرایی میکنند تا شعار «مرگ برآمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» بدهند. در آنجا با گروهی از نوجوانان ۱۲-۱۳ ساله صحبت کردم و پرسیدم اگر من فردا برای شما ویزای آمریکا جور کنم نطرتون چیه؟ همه با خوشحالی میگفتند، عالی! چه خوب میشه اگه بتونیم به آمریکا بریم! ناتالی امیری اضافه میکند: اینطور نیست که کسی بخواهد به چین یا روسیه برود! کلاسهای زبان در ایران برای چند ماه آینده رزرو شده، چون خیلیها دنبال یادگیری زبان انگلیسی و فرانسه و آلمانی هستند تا به غرب بروند. بهترین مغزهای کشور از همان دوره دانشگاه با بورسیه جذب آمریکا میشوند.
در مورد وضعیت خراب اقتصادی در ایران، ناتالی امیری اشاره میکند: تورم به بالای ۴۰ درصد رسیده و ارزش ریال ۳۰۰ درصد سقوط کرده است. او تاکید میکند: کشوری سرشار از منابع گاز و نفت و دیگر منابع طبیعی امروز به وضعیتی دچار شده که میتوان در فیلمهایی که در اینترنت منتشر میشوند دید که چگونه مردمی که برای تهیه مرغ با قیمت یارانه دولتی صف کشیدهاند، همدیگر را کتک میزنند. مردم تا این حد فقیر شدهاند.
ناتالی امیری در مورد زنان در ایران بر این باور است که تغییر و تحولات آینده ایران توسط زنان رقم خواهد خورد. امیری به قوانین و محدودیتهای قرون وسطایی در مورد زنان اشاره کرده و میگوید با وجود اینهمه تحقیر و سرکوب، زنان در ایران همچنان قوی و پرغرور از حقوق خود دفاع میکنند. امیری به نمونهای از سرکوب زنان در تظاهرات سال ۸۸ اشاره میکند که چطور عدهای بسیجی «مانند حیوان» به زنان حمله میکردند. اما با وجود این همه وحشیگری، زنانی که آنجا بودند دوباره برخاسته و تسلیم نشدند.
ناتالی امیری شگفتزده از طبیعت متنوع و خیرهکننده ایران سخن میگوید و از یک تجربه جالب یاد میکند. امیری میگوید: یک تیم ۷ نفره از خبرنگاران و گزارشگران تلویزیون «آرته» را برای گزارشی از ترکیه تا ترکمنستان همراهی میکردم. اعضای این تیم در مجموع ۲۶ کشور مختلف را دیده بودند. آنها در پایان به من گفتند، در بین همه این کشورها، کشوری که به همه لحاظ، هم به لحاظ مهماننوازی و هم باز بودن، گرما و صمیمت مردم و هم به خاطر تنوع طبیعت ما را تحت تاثیر قرار داد، ایران بود.
ناتالی امیری آرزو میکند در ایران آزاد فردا بتواند در یزد هتلی تاسیس کند تا توریستهایی از کشورهای مختلف، فرصت آشنایی بیشتر با مردم، فرهنگ و طبیعت ایران را پیدا کنند.
*یک گفتگوی دیگر با ناتالی امیری
همزمان با گزارشهای این خانم، میتوان گزارشهای خبرنگار شبکه ۲ المان یعنی ZDF را دید که بسیار به حقیقت جریان یی که گزارش میشد، نزدیکتر بود و می توان دریافت که خبرنگار شبکه ۲ به جبهه دروغین مدعی اعتدلال یعنی اصلاحطلبان تعلق ندارد. یادم هست که در گزارشهایش در زمان سیل عظیمی که در لرستان و آن بخش از ایران بود، این خانم یک اشاره کوتاه هم به عدم رسیدگی دولت و عدم کمک بمردم سخنی در گزارشش نمیاورد و همین را من روی توییتر به او ایراد گرفتم. همیشه نقص ها و کمبودهای اقتصادی را به دلیل تحریم ها میدانست و قلمداد میکرد. البته فشار از سوی حکومت در ایران بر خبرنگاران کم نیست اما همیشه میتوان فهمید از کار خبرنگاران که آیا همسویی میکند با رژیم یا خیر
این خانم یک اصلاحطلب است و یک رپرتاژ درست هم در طول کارش برای ایران نشان ندادو تمام گزارشهایش بسیار محسوس طرفداری از اصلاحطلبان بود. حالا که دیگه به ایران نمیرود چون میترسد به زندان برود بخاطر دو تابعتی ، کتاب مینویسه و خودش را مخالف جلوه میده. این خانم مرا روی توییتر بلاک کرده بدون اینکه به وی بی احترامی کرده باشم، چون همیشه از گزارشهایش ایراد گرفتم . هیچ خبرنگاری که در یک سازمان دولتی در واقع کار میکند اجازه بلاک کردن شهروند دیگر را ندارد.
خیلی خوب تحلیل کرده اند و ریشۀ مشکلات را بیان نمده اند. در مورد کرونا که به عنوان یکی از ابزارهای جلوگیری از طغیان مردم به کار می رود شک ندارم ولی اضافه می کنم که بدون تردید، کرونا را برای حذف انتخابی برخی اشخاص استفاده می کنند.
اسلام (براساس آیات مدینه و متون اسلامی بعد از مدینه) دین جهاد و قتال است .جهاد و قتال برای به اسلام در آوردن ، به بردگی کشیدن و با تحقیر جزیه گرفتن .این بلاها هم سر غیر مسلمانان می آید .
اسلام همینی است که تجربه کردید ، سنگسار زن بدبختی که یکبار خیانت جنسی کرده ، کشتار مدیران و ارتشیان بی گناه و بانوی فرهیخته ای مثل فرخ رو پارسا ، کشتار فله ای چپ گرایان به خاطر عقیده ، کشتار نیکتای نوجوان و پویا با شلیک مستقیم به مغز و…
تمامی این جنایات از متن خود قرآن و سوره ی توبه و سیره ی رسولولا آمده .آن رسولولا چنان رحمانیت داشت که دستور سر بریدن ۶۰۰ مرد اسیر یهودی را داد و علی چنان عادل بود که خودش به فریضه ی اسلامی ِ گردن زنی و سلاخی پرداخت .بعد رسولولا و علی به دختران آن قوم تجاوز ها نمودند تا طعم شیرین عدالت اسلامی را به زنان ِ اسیر نشان دهند .
آری اینچنین بود ای برادر و ای خواهر ! اسلام همه اش با کشتار و جنایت توسعه یافت .به خاطر اسلام مردم گرگان قتل عام شدند و آسیاب با خون مردم کار کرد و نان درست کردند و خوردند و بعد نماز خواندند و بعد به دختران و زنان تجاوز کردند تا روح رسولولا و علی و ابوبکر و عمر در جهنم به رقص آیند .
این ها گوشه ای از شیرین کاری های اسلام در ایران است .کافی است به متون اسلامی مثل خود تاریخ طبری و فتوح البلدان و سیره ی ابن هشام و تفاسیر ِ آیات مدنی قرآن مراجعه کنید تا ببینید که کشتار و تجاوز و سرکوب مردم بی گناه ، از رحمت اسلام بوده و این رحمت تا حد خیلی خفه کننده ای زیاد بوده است .
کشتار اسیران بنی قریظه و تجاوز به دختران و زنان بنی قریظه ، اصل اساسی و روزمره ی اسلام سیاسی است و از فردای جنایات ِ علی و رسولولا و عمر و ابوبکر تا امروز ، هر گروه و دسته ای که کمی در مقابل تروریست های اسلامگرا مقاومت کنند ، بنی قریظه ای می شوند .نمونه ای آخرش کاری که با تظاهرکنندگان ِ آبان ۹۸ کردند و حالا کل ایران را به کمک چین کمونیست و پیروان ِ مائوی آدمخوار می خواهند بنی قریظه ای کنند .
در آرمان های کفتار جماران ، روح الضحاک خمینی بود که هر کس که آدم نشود ، بنی قریظه ای می شود .حالا هم که اکثر مردم از حکومت تروریستی اسلامی و اسلام بیزار شده اند ، می خواهند به کمک حزب کمونیست چین ، ملت ایران را بنی قریظه ای کنند .اما کور خوانده اند .مردم ایران این جماعت تروریست را به همان چاه فاضلابی می اندازند که عمام زمانشان در آن مخفی شده .
امسال آخرین سال عمر این حکومت آدمخوار و دزد و چپاول گر است .زمان رفتن سید ضحاکعلی با مربی اش سعید طوسی به آغوش کفتار جماران است.