طبق اعلام فرمانده یگان حفاظت محیط زیست، در جریان تعقیب و گریز افراد ناشناس سوار بر یک اتومبیل نیسان توسط محیطبانان در منطقه حفاظتشده «فیله خاصه» استان زنجان، مهدی مجلل ۳۴ ساله و میکاییل هاشمی ۴۲ ساله از محیطبانان منطقه بر اثر اصابت گلوله «سلاح جنگی» کشته شدند.
سرهنگ جمشید محبتخانی فرمانده یگان حفاظت محیط زیست از کشته شدن دو نفر از محیطبانان در منطقه حفاظت شده «فیله خاصه» در استان زنجان خبر داد که توسط شکارچیان غیرمجاز «محلی» صورت گرفته است.
طبق اعلام فرمانده یگان حفاظت محیط زیست، در جریان تعقیب و گریز افراد ناشناس سوار بر یک اتومبیل نیسان توسط محیطبانان در منطقه حفاظتشده «فیله خاصه» استان زنجان، مهدی مجلل و میکاییل هاشمی از محیطبانان منطقه بر اثر اصابت گلوله «سلاح جنگی» کشته شدند.
میکاییل هاشمی ۴۲ ساله و مهدی مجلل محیطبانان «فیله خاصه» ۳۴ ساله بودند.
محبتخانی پس از چندی در گفتگو با خبرگزاری صداوسیمای جمهوری اسلامی ابتدا از دستگیری یک فرد مظنون و سپس مظنون دیگری از این تیراندازی خبر داد و گفت که «پلیس در پی جستجوی دیگر عاملان این حادثه است.»
سرهنگ جعفر رحمتی رئیس پلیس آگاهی استان زنجان در این ارتباط گفته که «موضوع به صورت دقیق در دست بررسی آگاهی استان قرار دارد در خصوص جزئیات این حادثه بعد از تکمیل تحقیقات اطلاع رسانی لازم انجام خواهد شد.»
به گفتهی او، «تا کنون دو نفر از عوامل شهادت محیط بانان زنجان دستگیر شدند و بررسی برای روشن شدن زوایایی این جنایت در دست انجام است».
مناطق حفاظت شده سرخآباد و انگوران، سه منطقه شکار ممنوع فیله خاصه، خرمنه سر و خراسانلو و یک پناهگاه حیات وحش انگوران است. وسعت منطقه فیله خاصه در استان زنجان ۱۱۰ هزار و۵۳۲ هکتار است.
محیطبانان در ایران فاقد تجهیزات حفاظتی و اتومبیلهای گشت هستند و مجوز حمل سلاح را نیز ندارند و در صورت آموزش به کار بردن سلاح، تنها اجازه حمل سلاح را به مدت شش ماه دارند.
سرهنگ جمشید محبت خانی فرمانده یگان حفاظت محیط زیست چندی پیش گفته بود: «در حوزه تجهیزات انفرادی محیطبانان نیز از دو سال گذشته تا کنون حدود ۴۰ میلیارد تومان هزینه شده و سازمان حفاظت محیط زیست همچنان پیگیر تجهیز بیشتر محیطبانان است.»
این درحالیست که با بروز بحرانهای شدید اقتصادی و کمبود مواد غذایی و گوشت، افزایش چشمگیری در شکارهای غیرمجاز در مناطق مختلف حفاظتشده دیده میشود. افزایش شکارها بر شدت مقاله و کشتن محیطبانان از سوی شکارچیان مسلح، روند نگرانکنندهای را به وجود آورده است. به ویژه اینکه برای هر ۱۲هزار هکتار فقط یک محیطبان وجود دارد و فعالیت انفرادی این افراد، خود عامل مهمی برای کشتهشدن و مصدومیت و معلولیت آنهاست. با این حال برخی از کارشناسان بر این باورند که حمل سلاح از سوی محیطبانان میتواند درگیری بین شکارچیان و آنها را به نزاعی شدیدتر بدل کند.
وضعیت معیشتی و حقوق اندک محیطبانان در کنار عدم استخدام این گروه از حافظان محیط زیست، شرایط زندگی را برای این قشر از جامعه به شدت سخت کرده است.
محمد درویش فعال و پژوهشگر محیط زیست در تیرماه ۹۹ درباره آمار اسفناک تعداد محیطبانانی که در ایران کشته میشوند، گفته بود: «بیش از ۱۳۰ نفر از محیطبانان ما تا کنون شهید شدهاند. صدها نفر هم زخمی شدهاند و خانه و خانواده بسیاری از آنها هم آسیب دیده است.»
او گفته بود: «یک جنگ اعلامنشده بین محیطبانان و متخلفان که اغلب جامعه محلی هستند، ایجاد شده است. مسئله غمانگیز این است که در هیچ جای دنیا امکان ندارد یگانهای حفاظت محیط زیست تا این حد در معرض خطر از دست دادن جان و تهدیدات مالی باشند.»
محمد درویش کشتهشدن محیطبانان در مناطق ناامن آفریقا را نیز کمتر از ایران خوانده و گفته بود: «اگر این را با ناامنترین کشورهای آفریقایی مقایسه کنید، رنجرها در آنجا هم این میزان تلفات ندادهاند. در ایالاتمتحده آمریکا که پنج برابر ایران وسعت مناطق حفاظتشده دارد، در طول ۹۰ سال گذشته ۲۵نفر از رنجرها یا محیطبانان کشته شدهاند و همه در اثر حوادث طبیعی بوده است، مثلا از کوه سقوط کرده یا حیوان وحشی به آنها حمله کرده یا آلوده به زهر حیوانی شدهاند. اینکه ۱۳۰محیطبان ما و اگر جنگلبانان را هم اضافه کنیم بیش از ۱۴۰نفر میشود، در کشور ما شهید شده و جان خود را از دست دادهاند، نشان میدهد یک مشکل جدی وجود دارد.»
در شرایط کنونی که مردم خیلی زیاد زیر فشار معیشتی بسر میبرند بهتر است محیطبانان به خاطر جان خودشان وظیفه خود را جدی نگیرند و کاری نداشته باشند و به روال بی اهمیتی که در تمام اداره ها رواج است و کار ارباب رجوع انجام نمیشود چون کارمندان راضی نیستند و کم کاری میکنند وقتی حاکمان برایشان مهم نیست و مملکت عزیزمان ایران را به سمت پرتگاه وفنا شدن هدایت و به هیچ چیز رحم نمیکنند و فقط به فکر خودشانند و در رفاه کامل بسر میبرند وقتی یک شهروند با همه معضلات به جان میخرد و برای شکار جان یک هم نوع خود را میگیرد باید تصور کرد جامعه به کجا رسیده که شاید فرد قاتل برای سیر کردن شکم خانواده دست به چنین کاری زده به هر حال شکار در طبیعت بهتر از دزدی و یا خفت گیری است این کج فکری حضرات که با دنیا در افتاده و فکر میکنند که به خواسته خود می رسند در توهم بسر میبرند و با دستان خودشان گور خود را درست میکنند ولی حیف که با این بساط درست شده توسط حاکمان عزیزانی که از بین میروند افسوس و بینهایت افسوس!!!!!!
نمی دانم چرا نوشتۀ شما مرا به خدمتِ استادِ سخن سعدی برد:
یکی از شعرا پیش امیر دزدان رفت و ثنایی بر او بگفت. فرمود تا جامه از او بر کنند و از ده به در کنند. مسکین برهنه به سرما همیرفت. سگان در قفای وی افتادند. خواست تا سنگی بر دارد و سگان را دفع کند، در زمین یخ گرفته بود، عاجز شد. گفت: این چه حرامزاده مردمانند، سگ را گشادهاند و سنگ را بسته! امیر از غرفه بدید و بشنید و بخندید. گفت: ای حکیم! از من چیزی بخواه. گفت: جامهٔ خود میخواهم اگر انعام فرمایی.
رضینا مِن نوالِکَ بالرَحیلِ.
امیدوار بود آدمى به خیر کسان مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان
سالار دزدان را بر او رحمت آمد و جامه باز فرمود و قبا پوستینی بر او مزید کرد و درمی چند.