احمد رأفت – گفتگوی ظاهرا ۷ ساعته محمدجواد ظریف با سعید لیلاز که اندکی بیش از سه ساعت ان به خارج «درز» کرده، اسراری را فاش نکرد. آنچه وزیر خارجه دولت «تدبیروامید» (که البته نه تدبیری در ۸ سال عمر آن دیده شد و نه امیدی را در دل مردم زنده کرد) در این گفتگو بیان میکند برای کسانی که اخبار روزانه را دنبال میکنند تازگی ندارد.
اینکه منافع روسیه حکم میکند که روابط ایران با غرب و به ویژه ایالات متحده آمریکا بهبود پیدا نکند و گستردگی نداشته باشد، حقیقتی است که نمیتوان آن را انکار کرد. اینکه روسیه در راه دستیابی به هر بهبودی در روابط تهران با غرب، مستقیم یا از طریق عواملش در رهبری جمهوری اسلامی سنگاندازی میکند نیز چیز تازهای نیست و در مورد آن بسیار گفته و نوشته شده است. نفوذ روسیه در بخشهایی از نظام به سالهای اول تشکیل جمهوری اسلامی باز میگردد و حتا برخی از عوامل نظام همچون صادق قطبزاده در پیامد مقابله با این نفوذ جان خود را از دست دادند.
ارجحیت «میدان» بر «دیپلماسی»
اینکه سیاست خارجی جمهوری اسلامی در کشورهای منطقه توسط نیروی قدس طراحی و اجرا میشود آنقدر در این سالها عیان بوده که احتیاجی به بیان آن نیست. کافیست نگاهی به نام سفرای جمهوری اسلامی در کشورهایی چون لبنان، عراق و یا سوریه انداخت و یا سفرهای فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی قدس به این کشورها را در نظر گرفت. در اینکه سالها قاسم سلیمانی فرمانده «میدان» نماینده تامالاختیار جمهوری اسلامی در کشورهای منطقه بوده نیز کمتر شکی وجود دارد.
اینکه روسیه در جنگ سوریه پای جمهوری اسلامی را که در ابتدا پشت پرده از بشار اسد حمایت میکرد به عنوان نیروی زمینی و گوشت دم توپ به میان کشید و حالا نیز که دیگر نیازی به حضور سپاه و نیروهای تحت حمایت آن ندارد در صدد اخراج آن با نگاه به نزدیک شدن آغاز روند بازسازی این کشور ویران است هم تازگی ندارد.
اینکه سپاه و نیروی قدس مستقل از دولت در زمینههای مختلف عمل میکند نیز امر ناشناختهای نیست. قبل از محمدجواد ظریف، در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی و محمود احمدینژاد هم این «استقلال» سپاه به زبانی دیگر مطرح شده بود. اینکه وظیفه وزارت خارجه به «مالهکشی» و یا به قول محمدجواد ظریف «علاج» خلاصه میشود نیز چیز تازهای نیست. در ۸ سال گذشته محمدجواد ظریف دروغهای بسیاری برای «علاج» جنایات و تباهکاریهای جمهوری اسلامی تحویل مقامات کشورهای خارجی و رسانههای بین المللی داده است.
اهداف «درز» فایل صوتی
آنچه «درز» بخشهایی از این گفتگو را به خارج میتواند قابل توجه کند، زمان رساندن آن به یک شبکه تلویزیونی خاص و دستهای پشت پرده این اقدام و اهداف احتمالی آن است. حسن روحانی، و البته بخشی از تحلیلگران، همزمانی این «درز» با مذاکرات جاری در وین برای بازگشت آمریکا به پیمان هستهای سال ۲۰۱۵ را که در سال ۲۰۱۸ دونالد ترامپ از آن خارج شد، اتفاقی نمیدانند. حسن روحانی چهارشنبه گذشته هدف از انتشار گفتگویی را که به گفته او قرار بود «محرمانه» باشد و «بعد بخشی از آن منتشر شود» ضربه زدن به مذاکرات وین در «اوج موفقیت» میداند.
برخی دیگر اما همزمانی انتشار این نوار با مذاکرات جاری در وین را اتفاقی نمیدانند، ولی هدف آن را نه ضربه بلکه «تسهیل» این مذاکرات میدانند. حامیان این نظر معتقدند که انتقادها و اتهاماتی که محمدجواد ظریف به روسیه وارد میکند نوعی «دلربایی» از دولت جو بایدن و برخی کشورهای اروپایی با توجه به بحران در روابط آنها با مسکو و ولادیمیر پوتین است. ماریا زاخاروا سخنگوی وزارت خارجه روسیه در واکنش به بخشهایی از گفتگوی محمدجواد ظریف و سعید لیلاز، آن را «اظهارات نسنجیده و غیرقابل قبول» خواند و اضافه کرد که روسیه مبدأ را «بر عمل و نه حرف» قرار میدهد.
سلیمانی فدای بقای نظام
سالها پیش روحالله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی گفته بود برای حفظ نظام و مقابله با فروپاشی آن میتوان حتا اصول و فروع دین را نیز قربانی کرد. قربانی کردن قاسم سلیمانی که دیگر در قید حیات نیست و طرح «محور مقاومت» وی نیز با مشکلات بسیار جدی در منطقه روبروست، برای نظامی که با بحرانهای بنیانبرافکن در درون خود و نارضایی گسترده مردم روبروست، بهای سنگینی نیست. بسیاری در درون نظام به این نتیجه رسیدهاند که سیاستهای قاسم سلیمانی هزینههای بالایی برای نظام داشته و یکی از دلایل عمده اعتراضات مردم است. مردمی که شبها خواب گوشت بر سفره خود می بینند و شاهدند که ماجراجوییهای «حاج قاسم» برای آنها میلیاردها دلار هزینه داشته است. هزینهای که از جیب آنها پرداخت شده، میشود و خواهد شد. انداختن «گناه» در نظامهای استبدادی بر گردن «رفتگان» سابقه تاریخی دارد و در ایران نیز چنین بوده و هست.
در عین حال، اشتباه است اگر فکر شود که این فایل را «مخالفان» یا «منتقدین» نظام برای تضعیف حاکمیت به خارج درز دادهاند! در هیچ نکته از آنچه در این فایل گفته شده هیچکدام از خط قرمزهای اصلی نظام زیر پا گذاشته نشده و ایرادی به رهبری علی خامنهای وارد نشده است. اصلا محمدجواد ظریف چنانکه خود نیز اشاره میکند با اصرار رهبری در مقامهای تا کنونی خود منصوب شده است. چندی پیش نیز ظریف در گفتگویی گفت: «آقا یک نکتهای میفرمودند که فلانی [ظریف] میآید مخالفتش را میگوید ولی وقتی من دستوری میدهم میرود و عین آن را اجرا می کند حتا اگر ۱۸۰ درجه مخالف نظرش باشد.» خود ظریف نیز بر این موضوع بارها تأکید کرده است.
ذغال برای تنور انتخابات
البته انتشار این فایل در آستانه «سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری اسلامی» که قرار است ۲۸ خرداد برگزار شود، میتواند در گزینش جانشین حسن روحانی تاثیرگذار باشد. بعید نیست در آخرین لحظات طیفی که بخشی از اصلاحطلبان و اصولگرایان را در بر میگیرد بر سر نامی که میتواند علی لاریجانی رئیس سابق مجلس شورای اسلامی و مشاور کنونی علی خامنهای و مسئول اجرائی پیمان ۲۵ساله با چین، باشد به توافق برسند. علی لاریجانی تنها فردیست که در صورتی که ابراهیم رئیسی نامزد ریاست جمهوری اسلامی شود، میتواند رهبر جمهوری اسلامی را برای گزینش رئیس دولت آینده بر سر دوراهی قرار دهد. اگرچه نامزدهای نهایی همگی با تأیید خامنهای خواهند بود و وی تنها زمانی ممکن است به «خطر» تن دهد که آن را برای تبلیغات انتخاباتی لازم بداند. در این میان، اگر عدهای در نظام یکدست شدن سه قوه (دولت، قوه قضائیه و مجلس شورای اسلامی) را بهترین راه برای تضمین بقای جمهوری اسلامی در چند سال آینده می دانند، اما بخش دیگری معتقدند تنها یک دولت فراجناحی که مورد اطمینان و حمایت «رهبر» باشد، میتواند چند صباحی به عمر این نظام از هم گسیخته و در حال فروپاشی بیافزاید.
البته انتشار این نوار و جنگ زرگری بین هواداران غرب و روسیه، «میدان» و «دیپلماسی» میتواند بر بخش «خاکستری» جامعه نیز تاثیر بگذارد و در بخشی این توهم را به وجود آورد که گویا با حمایت یک جناح میتوان جناح دیگر را تضعیف کرد.
امروز در ایران و حتا خارج از کشور سه گروه واجد رأی دادن وجود دارد. بخش بزرگی که مدتیست با جمهوری اسلامی خداحافظی کرده و دیگر در انتظار معجزهای از این امامزاده نیست. بخش کوچکی که منافع خود را با این نظام گره زده و سقوط آن را ضربه بر اهداف و منافع خود میداند. بخش سوم اما اگرچه به این نظام باور ندارد، ولی هنوز چشماندازی برای آینده ندارد و سرگرم کلنجار رفتن با شک و تردیدهای خود است. این بخش که در آخرین نظرسنجیها گفته است «احتمالا» رای نخواهد داد، می تواند با برخی ترفندها، از جمله جنگ زرگری، بار دیگر فریب خورده و ۲۸ خرداد با انگشت آبی در خیابان ظاهر شود.
رادیکال کردن فضا به خاطر انتخابات
روشنک آسترکی – انتشار گفتگوی ظریف نه «درز» و نه «سرقت» فایل صوتی بود بلکه یک پروژه هماهنگ و سازماندهی شده از سوی اصلاحطلبان است تا میدان بازی انتخابات را بهم بریزند.
یکی از مهمترین وظایف اصلاحطلبان که خود را «خندق نظام» میدانند، گرم کردن تنور انتخابات ریاست جمهوری و برجسته کردن دوقطبی کاذب «بد و بدتر» بین نامزدهایی است که طی روند نظارت استصوابی از میان خودیترین عناصر حکومت گزینش می شوند. آنها در این دو قطبیسازی تلاش دارند با هراسآفرینی سازماندهی شده و هماهنگ درباره گزینه «بدتر»، توجه افکار عمومی را به گزینه «بد» جلب کنند که او نیز از معتقدترین و وفادارترین مهرههای نظام است که توسط شورای نگهبان و با رضایت مستقیم علی خامنهای به نمایش انتخابات راه یافته است. با اینهمه در انتخابات ۱۴۰۰ انجام وظیفه اصلاحطلبان برای ماندگاری و پایداری نظام و کشاندن مردم پای صندوقهای رأی بسی دشوارتر از قبل شده است.
تشدید بحران اقتصادی و فقر و فلاکت، کشتار مردم در دی۹۶ و آبان۹۸، سرنگونی هواپیمای اوکراینی، سرکوب اعتراضات صنفی، صدور احکام سنگین قضایی برای فعالان مدنی و سیاسی و اعدام نوید افکاری از جمله عواملی است که به شدت پایگاه اجتماعی نظام به ویژه اصلاحطلبانی را که در سالهای ۹۲ و ۹۶ مردم را به نفع حسن روحانی به پای صندوق رأی کشاندند به شدت تضعیف کرده است.
بال اصلاحطلب نظام در سال ۹۲ برای پروژه «امیدسازی» اکبر هاشمی رفسنجانی را در حمایت از روحانی به «میدان» آورد و با حمایت میرحسین موسوی و مهدی کروبی از حسن روحانی، توانست پیروز انتخابات شده و هشت سال گذشته دولت را در دست بگیرند. با این حال هم برجام شکست خورد، هم وضعیت اقتصادی خیلی بدتر از دولت احمدینژاد شد، و هم فساد و چپاول تا دفتر ریاست جمهوری نیز رسوایی به بار آورد. در چنین شرایطی این جریان میبایست هم بتواند «امید» کاذب را بار دیگر در میان مردم ایجاد کند و هم با «روایتسازی» شکست هشت سال گذشته را توجیه نماید. به بیان دیگر آنها به دنبال این هستند که یک روایت برای ناکامی خود و عملی نشدن وعدهها به مردم ارائه کنند و این کار با فایل صوتی محمدجواد ظریف که از افراد مورد نظر اصلاحطلبان برای نامزدی سیزدهمین ریاست جمهوری اسلامی است، صورت گرفت.
آنها از یکسو میخواهند بگویند «برجام زنده است» و مسیر احیای آن باز و رو به جلو است؛ و از سوی دیگر با ایجاد دوگانه «قاسم سلیمانی- دونالد ترامپ» آنها را مانع برجام و گشایش روابط با جهان و بهبود شرایط اقتصادی نشان میدهند. قاسم سلیماینی مانع داخلی عنوان میشود در حالی که علی خامنهای در رأس نظام قرار دارد و عملکرد سلیمانی و دولت زیر نظر او بوده است اما در این فایل صوتی نه تنها هیچ نقدی از علی خامنهای صورت نمیگیرد بلکه بطور هدفمند او نزدیک به اصلاحطلبان نشان داده میشود چرا که پیروزی هر جریانی در انتخابات نیازمند موافقت رهبر نظام است. همچنین آمریکا نیز مورد نقد قرار نمیگیرد بلکه دونالد ترامپ مقصر نشان داده میشود چون جمهوری اسلامی همچنان نیازمند توافق با آمریکاست. اکنون در این مسیر، در داخل و خارج، نه سلیمانی و نه ترامپ وجود ندارد!
پیشتر اصلاحطلبان تلاش داشتند حسن خمینی را وارد معرکه انتخابات کنند چون معتقد بودند او میتواند با مطرح کردن انحراف نظام از اهداف پدربزرگش مردم را به خود جلب کند و حتا رادیکالتر از حسن روحانی در رقابتها ظاهر شود. هم اکثریت اصلاحطلبان بر روی او به «اجماع» میرسیدند و هم میتوانست حتا حمایت طیف احمدینژاد را داشته باشد چون احمدینژاد محاسبه میکرد که با آمدن حسن خمینی در قامت رئیس جمهور و حتا رهبر آینده، طیف اطلاعات سپاه- مجتبی خامنهای به حاشیه خواهد رفت. ولی خامنهای اجازه نداد و محاسبات اصلاحطلبان به کلی بهم خورد. آنها حالا دیگر گزینهای ندارند که هم از سد شورای نگهبان عبور کند و هم بتواند شور و هیجان ایجاد کرده و تنور انتخابات نظام را داغ کند. جدا از این، در دست گرفتن دولت برای استفاده بیشتر از مواهب سفره انقلاب، خیالی نیست که اصلاحطلبان به راحتی از آن عبور کنند. به نظر میرسد آنها میخواهند برای فشار به خامنهای فضا را رادیکالتر کنند. اعلام نامزدی از سوی مصطفی تاجزاده و انتشار فایل صوتی ظریف همگی تکههایی از پازلی هستند که اصلاحطلبان برای پرشور کردن انتخابات و کسب ریاست دولت در حال تکمیل آن هستند. آنها بر سر دیگر جریانهای نظام منّت هم میگذارند که تنور انتخابات و مشروعیت را برای نظام داغ کردهاند.
جدال بر سر سهم بیشتر
حامد محمدی – انتشار فایل صوتی ظریف با هر هدف و انگیزهای که بوده باشد بیانگر جدال مافیاهای نظامی و امنیتی بر سر حفظ و سهم بیشتر از قدرت سیاسی و اقتصادیست است که ترکشهای آن به نظام اصابت میکند. جدالی از همان جنس که دیر یا زود علی خامنهای را مجبور خواهد کرد فرمان «کِش ندهید» صادر کند.
پس از آنکه فایل صوتی ظریف سر از لندن در آورد، حسن روحانی آن را «سند محرمانه» خواند و گفت «سرقت» شده و از وزارت اطلاعات خواست «بیرحمانه» به برخورد با منتشرکنندگان بپردازد آنهم در حالی که رد پای امنیتیها و نظامیها در انتشار این فایل پیداست.
ممنوعالخروج شدن ۱۵ تا ۲۰ نفر که ادعا میشود با انتشار این فایل مرتبط هستند و برکناری حسامالدین آشنا مشاور رسانهای حسن روحانی از ریاست «مرکز بررسیهای استراتژیک» از نخستین پیامدهای نه سخنان ظریف بلکه انتشار این فایل است!
حسامالدین آشنا از مهرههای اطلاعاتی با نفوذ در دولت روحانی است. او داماد قربانعلی درّی نجفآبادی وزیر پیشین اطلاعات در دولت محمد خاتمی است که در همان دوران و همزمان با وقوع «قتلهای زنجیرهای» به معاونت وزارت اطلاعات منصوب شد. او آنقدر به حلقهی مافیایی قدرت نزدیک است که خطبه عقدش را علی خامنهای خواند. برخی میگویند آشنا «استعفا» داده. او نیز تقصیر انتشار فایل صوتی (و نه تهیهکنندگی مصاحبه را) را به گردن دیگران انداخته و در توییتی ابراز امیدواری کرده «مسئولان ذیربط بجای دراز کردن حکیمباشی، حداقل یک مسیر نفوذ را شناسایی کنند!» آشنا خواسته بدون هیچ خط قرمزی با عاملان انتشار این فایل برخورد شود.
داریوش سجادی از مفسران صداوسیمای رژیم در یک برنامه زنده با اشاره به انتشار این فایل صوتی ادعا کرد «گرای ترور قاسم سلیمانی را حسن روحانی به آمریکا داد.»
رامین مهمانپرست سخنگوی پیشین وزارت خارجه جمهوری اسلامی گفت «ظریف نباید در زمان مذاکرات مصاحبه میکرد و باید احتمال درز آن را میداد.» او همچنین تأکید کرد «درز این فایل عامدانه صورت گرفته است.»
گذشته از همهی حدس و گمانها و سناریوهای ممکن، مسئلهای که نباید نادیده گرفته شود ماهیت حمله به ظریف است: کسی از مقامات و مسئولان نظام به او نمیگوید که سخناناش در این مصاحبه «اشتباه» است بلکه میگویند «چرا اطلاعات محرمانه و سرّی» را بیان کرده است!
امیرآبادی فراهانی عضو هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی در توییتی نوشت «مجلس درز اطلاعات محرمانه و بعضاً سرّی کشور در یک شبکه ضدایرانی را که در قالب مصاحبه نفر اول مسئول سیاست خارجی لو داده شده، تحقیق و تفحص میکند و افراد خائن به ملت و کشور را به قوه قضاییه معرفی خواهد کرد.»
حال آنکه در سخنان ظریف، جز اعتراف و بیان آنچه همه میدانند، نکته محرمانه و سرّی وجود ندارد.
اینچنین که پرواضح مشخص است دوگانگی در حاکمیت که هر طیف فقط به واصله دست یابی به قدرت علم شنگه بر پا میکنند در رابطه با درز گفتگو باید گفت که این کار عمدا به اتفاق انجامیده برای بیشتر کردن تشنجات در بین دو گروه و تضعیف ولایت فقیه که تمام تصمیمات از جانب او اتخاذ میشود که لیلاز را در این رابطه عمدا انتخاب و به بازی گرفتند و او هم که خود را بسیار زرنگ و به عبارتی خود برتر پندار میداند به باتلاق هدایت کردند برای دست و پا زدن از طرف دیگر برای بدست آوردن پاستور در واقع تمام این اعمال به خاطر مشغول کردن افکار عمومی است که با زیرکی با احساسات جماعت بازی کرده تا بلکه مردم در انتخابات شرکت کنند و به طیف مخالف رهبری رای داده تا بتوانند برای چهار سال زمامداری کشور را بدست بگیرند و قانون اساسی را به نفع خودشان تغییر دهند که دیگر چیزی به نام ولایت فقیه وجود نداشته باشد ولی مردم فهیم دیگر به جمهوری اسلامی وفادار نیستند زیرا انواع و اقسامش را تجربه کردند و به دنبال یک سیستم دمکراسی به معنای واقعی هستند.
میدان به جای ملت.
بزرگترین پشتوانه یک دولت و نظام ،ملت است و اگر نظامی با میدان سازی به دنبال امنیت برای بقای خود است ، خود به خود نشان دهنده آن است که ملت با آن نظام نیست.
فایل صوتی ظریف هیچی که نداشته باشد،یک چیز مهم دارد؛ زمینه سازی برای دبیرکلی سازمان ملل.حالا ببینید !!!!
کامنت شما را تا انتها خواندم [با مترجم سرخود]٫ سوای تمام اشتباهات املایی و لغوی [خامنهایهو، مریانها، برلی، خمزمان، متانیاهو، تو در توا، همخ، خفگان، مسعله، فقیه ه، اردشو، …] فقط تو را به خدا این «راجب» هیچ ربطی به ماه «رجب» ندارد و «راجع به» [= درباره روسیه] است؛ رعایت همین یکی میارزد به سرجمع تمام غلطهای دیگر.
در تمام سه ساعت مصاحبه این بابا فقط این جمله بود که توجهم را به خود جلب کرد: Arab world is none of your business !!
دوست عزیزی ترفند فارسی را عربیزه کرده و «طرفند» نوشته! اما بعد: هدف اصلی حذف ،،محترمانه٫٫ [بخوانید کمهزینه] ظریف از لیست کاندیداهای انتصابات جمهوری خامنهای بوده، [مقایسه کنید با فراری دادن «کاوه مدنی» با یک عکس فتوشاپی جشن و پارتی یا مجلس «رقص دختربچگان» در برج میلاد برای شهردار اسبق].
جنگ دو جناح روسی – ریسی و سپاه و..با گروه انگلیسی ظریف و لاریجانی و…با توجه به مذاکرات وین و سهمیه میلیاردها دلارو انتخابات بالا گرفته !
ظاهرا امریکا و انگلیس تا سه هفته دیگر اعلام تصمیم خواهند کرد و خامنه ای در حال تصمیم گیری و تقسیم سهم بین گروه انگلیس و روسی برای روسای به اصطلاح قوای سه گانه میباشد .
ظاهرا ریس سیا نیز در بغداد با شمخانی ملاقات و دستورات را ابلاغ کرده .
ظاهرا جناح روسی سهم کمتری نصیبش خواهد شد!
آقای ماکان …..یاهرکه هستی;…چراپیدانکردی؟ حتاماریا زاخارووای دوست داشتنی راهم مجبور کردتاوارد این لابیرنت !..بی حاصل شود.حالا اینکه بقیه ، زندگی وگروهایی همه چیز رابا یک اظهار نظر دیپلماتیک (خبری) معمولی ازیادبردندبه نظر شمابالا و پایین لازم داشت؟…..من همین سیاستهای ساده و مفید ۴۰ساله رادوست دارم که معنای واقعی دیپلماسی است……حالا شما هم از قول من روایتی که دوست دارید بگویید.ومرا به یک جناح جدیدبچسبانید….عادت کرده ام…خانه (نداشته) نشینی راهم عادت دارم .
آقای کمال،
پاسخ به پرسش شما به احتمال زیاد آری است.
شاید دانشگاههای آیوی لیگ و چپگرا در شهرهای پست مدرن آمریکایی از هم اکنون صف کشیده اند و با یکدیگر مسابقه می دهند تا حاج آقا ظریف را جذب هیت علمی خود کنند،
کرسیهای تحقیقی و برنامه های درسی برای او در حال تدوین شدن هستند، مانند : حقوق بشر اسلامی، دیپلماسی امام زمانی در جهان آشفته کنونی، تاثیر تمدن اسلامی در پیشرفت جهان ، اسلام دین صلح، سقوط اخلاقی غرب، تشیع راهی برای نجات بشریت، بررسی ابعاد فتوای تاریخی امام خامنه ایی در مورد حرام بودن بمب اتم، نقش آمریکاییان شیعه اثنی عشری در خنثی کردن سیاستهای امپریالیستی آمریکا، اهداف مترقی داکترین نابودی اسراییل، نظریه مترقی ولایت مطلقه فقیه برای نجات تمدن غرب، اهداف صلح آمیز و بشر دوستانه برنامه موشکی و هسته ایی خلافت شیعه ، زندان و شکنجه راهی برای نجات منحرفان، وغیره،
نیویورک تایمز و واشنگتن پست و هافینگتن پست و سی ان ان وسی بی اس و غیره هم برای مصاحبه و میزگرد و گرفتن حق امتیاز نظرات و مقالات او سر از پا نمی شناسند. چه بسا در انتظار برای وصال به معشوق، اندیشکده ها و دانشگاهها و چهره های رسانه ایی بصورت زودرس دچار ارگازم هم شوند.
من هر چه بالا و پایین کردم متوجه نشدم که انتشار این فایل چه فایده ای برای کدام قسمت نظام مقدس میتواند داشته باشد
موضوع این است که ما بیش از حد این نظام بی نظم را جدی میگیریم و گمان میبریم که هر کار که میکنند روی حساب است
ولی
باور بفرمایید که الله بختکی تر از این رژیم توی تاریخ و عرض جغرافی نبوده…
احتمالا یکی از هشتاد و چند میلیون ایرانی این نوار را بر اثر شلختگی حضرات بدست آورده و مثل هر کدام از ما -اگر امکانش را داشتیم-منتشر کرده
اینکه حالا یک جایی افتخار این انتشار را بخود میدهد؛ خوب بگذارید خوش باشند…این ادعا ضرری به منافع ایران نمیزند
ایا بزودی شاهد خواهیم بود که ماله کش اعظم بعنوان استاد حقوق بشر در دانشگاه های امریکا مشغول تدریس، مقالات ایشان در روزنامه ها درج و مصاحبه های ایشان در تمامی ایالات و تلویزیونهای امریکا پخش شود؟ همانند آقای موسویان استاد کنونی دانشگاه امریکا وسفیر سابق جمهوری فقیه در المان هنگام جنایت و ترور رستوران میکونوس.
نه به جمهوری چینی -روسی- اسلامی،( اتحاد سرخ و سیاه)
رای -بی-رای
مصاحبه ای که نشان داد دولت بازیچه دست سپاه و خامنه ای است
قطعا در این انتخابات کسانی که از ترس آمدن بدتر میرفتند پای صندوق دیگه نخواهند رفت، قطعا یک اصول گرا با رای وفاداران نظام سر کار خواهد آمد و از آنجا که وظیفه جناح اصولگرا ( جناح واق واق نظام)فقط واق واق کردن و ترساندن مردم و دول غربی است و قادر به هیچگونه مذاکره با آمریکا نمیباشند، جناح اصلاح طلب ( جناح ماله کش و بزک کننده نظام نزد مردم و غربی ها) باید در همین فرصت دو ماهه به یک توافق با آمریکا برسد چون از وظایف این جناح در نظام انجام توافقات با غرب است بهمین دلیل نظام دارد به آب و آتش میزند تا این توافق صورت گیرد، که به احتمال. صد در صد صورت میگیرد.
در ضمن همه فکر میکنند که جناح اصلاح طلب در خدمت جناح تند رو و اصول گرا است، اما این هم از حقه های نظام است، در حقیقت جناح تندرو و واق واق نظام در خدمت روباه های اصلاح طلب است.
هر دو جناح در خدمت فقط و فقط حفظ نظام هستند و بس
مطالب محوری در این مقاله مورد تحلیل قرار گرفته اند.
احتمالا رژیم قصد دارد با چرخش به سمت آمریکا رویکرد نگاه به شرق را تعدیل کند. دلایل آن:
۱- روابط روسیه و رژیم استراتزیک نبوده و بر اساس پارادایم ” دشمن دشمن من دوست من است” ،پایه گذاری شده است.
۲- با کاهش حضور آمریکا در منظقه، همکاری و دوستی روسیه و رژیم، در حال تبدیل شدن به رقابت است.
۳- روسیه مایل به حضور رژیم در سوریه نیست و دست اسراییل را برای عملیات نظامی بر ضد سپاه قدس باز گذاشت.
۴- روسیه از رژیم همواره برای افزایش قدرت چانه زنی و اهرم فشار بر غرب استفاده کرده است.
۵- آمریکا و اروپا خواستار کاهش وابستگی انرژی اروپا به روسیه هستند، ضمن اینکه با ورود رژیم به بازار انرژی، فشار اقتصادی بر روسیه ( که ۶۰ درصد تولید ناخالص داخلی اش وابسته به صادرات انرژی است) افزایش خواهد یافت. لذا رژیم سیگنالهای مثبت غرب را دریافت کرده و فرصت را برای امتیاز گیری مغتنم شمرده است.
۶- با افزایش تنش در اوکراین نیز ، رژیم پی برده که غرب آمادگی مصالحه و امتیاز دهی را دارد.
۷- از سویی دیگر، بحران دیرپای روابط رژیم با آمریکا، می تواند بر معضل جانشینی بی افزاید. شاید اوزما به این نتیجه رسیده که قبل از مرگش و رهبر شدن پسرش، باید مسئله با آمریکا را حل کند.
۸- همچنین برای سهولت روند جانشینی، سپاهیان روسوفیل و پرنفوذ هم باید تضعیف و یا حذف شوند،
ایا برای نویسنده و خوانندگان این مقاله سئوال برانگیز نیست که چرا باید چنین مصاحبه ای انجام شود؟ ظریفی که مترسک خامنه الدنگ هست و بدون اجازه او اب هم نمیخورد؟؟
چطور دستور چنین مصاحبه ای انهم در مهمترین بخش سازمان اطلاعات رژیم یعنی صدا و سیما صادر میشود و بعد درست در چنین شرایط اسفبار سیاسی اقتصادی که نیمی از ایران دودستی به چین تحویل داده شده و نیمه شمالی ان در خفا به پوتین، این به یکباره پخش میشود؟
این طرفند فقط برای منمرف کردن افکار مردم از ماجرای اصلی – توافق پنهانی بین امریکا، اروپا و. چین – بر سر تقسیم و بلعیدن ایران است.
اخبار ضد و نقیض از وین نشانگر این واقعیت است و چرخش ۱۸۰ درجه ای عربستان برای کاهش تشنج با ایران و. سوق دادن منطقه به سمت نرمالیته.
ظریف پیشنهاد قالیباف – رییس مجلس که با دستکاری در بودجه ۱۴۰۰ بیش از. ۸۰۰۰ میلیارد. تومان به جیب خود و همپالکی هایش روان کرده – ظریف را به عنوان وزیر خارجه خود. مطرح کرد. و ظریف هم به پیشنهاد نه نگفت.
هم کشورهای ۵+۱ و. هم رژیم سفاک ج.ا. حالا حالا ها به ظریف نیاز دارند چون استاد سفسته هست.
سهم مردم ایران از این سفره چه خواهد. بود؟ فقط مرگ و نکبت. تا ایرانیان یکپارچه نشوند این مزدوران را از کشور اخراج نکنند، ایران و. ایرانی دوشیده خواهد شد
خلایق هرچه لایق
هر چند که به نظر من حرفای ظریف دوزار هم نمیارزه و از قبل همه این حرفا رو زدن و اتفاقا خیلی تحلیلی تر و بهتر و مستند تر زدن بخصوص راجب روسیه و غیره اما با این حال این کلمه میدان که ظریف میگه حرف خوبیه.اولا باید توجه کرد که توی ایران سیستم حکومتی حالت شطرنجی داره یعنی مثلا من وقتی به سیستم حکومتی امریکا نگاه میکنم این سیستم انقدر شفاف و دقیقه که من کاملا میفهمم سیستم سیاسی امریکا چه شکلیه و در چه مسیری داره میره.اما سیستم سیاسی ایران که طراحش خامنهایهو از شوروی تقلید شده سیستم سیاسی شطرنجیه.به این معنیکه توی این سیستم مریانها و ادمهایی هستن که به ظاهر زمین تا اسمون با هم فرق دارن و همواره یک نوع دعوای زرگری و اختلاف نظر درونی رو هم به مردم و هم به خارج تلقین میکنن.اما واقعیت اینهکه این ادما همشون مهره های مختلفین که خامنه ای چیده و این تضادهای ساختگی همش برلی فریب مردم و طرفهای خارجیه.مثلا خامنه ای همزمان که ظریف رو میفرسته تا با نیش باز و جملات انگلیسی و پسته و باقلوا بره سراغ خارجیا خمزمان هم قاسم سلیمانف رو میفرسته سراغ همون خارجیا که سربازاشونو ابکش کنه و همزمان هم فخریزاده رو میفرسته سراغ بمب اتم که همون خارجیا رو دچار ترس و تردید کنه.نکته جالب اینه که نتانیاهو به طرز مشکوکی در زمین خامنه ای بازی میکنه.یعنی خامنهای با گماردن فخریزاده برای پروژه بمب اتم هدفش در واقع اینه که به امریکا بگه من دنبال این داستان هستم و متانیاهو هم برای اهداف سیاسی شخصی خودش و اینکه بتونه توی کار بمونه دقیقا میاد همین پروپاگاندا رو با رنگ و لعاب مذهبی و پیش کشیدن ماجرای پوریم و کشتار یهودیان و غیره بولد میکنه و دقیقا همون کاری که خامنه ای میخواد رو انجام میده.اصولا سیستم سیاسی ایران یه سیستم غیر شفاف و چندگانه و تو در توا و اتفاقا این چیز خوبی هم نیست.چون اینهمه پیچیدگی و تو در تو بودن مثلا اخرش میخواد چه بروندادی بده بیرون.اخر که چی.اینا همش هزینه است.البته تنها فایده این حاکمیت این شکلی واسه خود خامنه ایه که ازین وضعیت انسدادی و بحرانی میتونه برای تحمیل خودش به مردم استفاده کنه.وگرنه در علم سیاست مبنای عملکرد یک حکومت خروجی اونه.چقدر اقتصاد بدست اومده چقد توسعه ایجاد شده چقد خرجی که شده برگشته.سیاست علمه و وقتی نگاه به سیاست غیر علمی باشه میشه همین.در ضمن این واژه میدان که ظریف میگه واژه حالبیه.یعنی در ایران همه چیز تحت کنترل سیستم امنیتیه.همخ چیز سیاستگذاری میشه.مثلا حکومت میخواد به زور جمعیتو ببره بالا بعد سیستم بهداشت و درمان که خودش امنیتیه میاد یه کارایی میکنه که این جمعیت و زادو ولد بیشتر بشه.یا سیستم اموزشی برای اینکه سبک زندگی اسلامی و این پیامها و شعارها رو که بیشتر خامنه ای میده رو در ذهن جوانان جا بندازه میاد و اینا رو لابلای کتب درسی اموزش میده و تئوریزه میکنه.یا مثلا برای اسلامیزه و غیر سیاسی کردن دانشجوها میاد و دستگاههای فشار رو میاره دانشگاه تا فضای خفگان ایجاد کنه.اصولا در ج.ا کاملا دیده میشه که تمام بخشهای این حکومت از رسانه بگیر تا اموزش تا بهداشت تا اینترنت تا همه چی بر اساس انچه منافع شخصی خامنه ای و افکار و اراده شخصی خامنهای تنظیم میشه.مثلا خامنه ای از اینترنت میترسه چون اینترنت میتونه به عنوان رسانه موازی عمل کنه و اطلاعات ازاد در اختیار مردم بزاره و این اصلا برای خامنه ای خوب نیست.اینا همش همون حاکمیت میدانه یعنی اراده و خواست و سلایق و منافع شخصی خامنه ای بر هشتاد ملیون ادم و از طرق مختلف تحمیل میشه اونم در همه عرصه ها از بهداشت و درمانش بگیر تا سیاست خارجه و داخله و غیرش.که خود این مسعله هم نشون دهنده ماهیت دیکتاتوری ولایت فقیه ه.در هیچ کجای دنیا سیستم بهداشت و درمان نمیاید خواسته های شخصی یک نفر رو دنبال کنه.حکومت نمیاد خواست و اردشو به سیستم درمان تحمیل کنه بلکه میاد سیاست گذاری میکنه.یعنی چقدر بودجه باید به سیستم داده بشه چقدر نیرو کمه چقد بیمارستان کمه یعنی سیاست گذاری اقتصادی و توسعه محور.نه اینکه بیاد تو بیمارستانا جلوی ازمایش ژنتیک رو بگیره تا سقط جنین نشه که بعدش جمعیت زیاد شه.هیچکجای دنیا یه همچین سیاست گذاری شخصی وجود نداره الا ایران.به نظر من میدان میدان که میگن همینه.