(+ویدئو) عبدالوهاب شهیدی استاد آواز، آهنگساز و نوازنده بنام عود بامداد امروز (دوشنبه، ۲۰ اردیبهشت) در سن ۹۹ سالگی درگذشت. این استاد موسیقی پس از تزریق واکسن کرونا همزمان با واکسیناسیون سالمندان بالای ۸۰ سال، بر اثر سکته قلبی جان سپرد.
عبدالوهاب شهیدی استاد آواز، آهنگساز و نوازنده بنام عود بامداد امروز دوشنبه ۲۰ اردیبهشتماه بر اثر سکته قلبی در بیمارستان در سن ۹۹ سالگی درگذشت. او پس از انقلاب هرگز اجازه فعالیت هنری پیدا نکرد.
این استاد آواز دو روز پیش همزمان با اجرای واکسیناسیون شهروندان بالای ۸۰ سال در ایران، واکسن دریافت کرده بود که موجب شده تا عدهای تزریق واکسن را با مرگ او مرتبط بدانند. این افراد میگویند بسیاری از چهرههای شناخته شده و فرهیخته جامعه اکنون بالای ۸۰ سال سن دارند و نسبت به سلامت حداقل این گروه از جامعه پس از دریافت واکسن کرونا جای نگرانی وجود دارد.
شامگاه دیروز حساب اینستاگرام عبدالوهاب شهیدی که توسط علی خردمند نوه او اداره میشود تاکید شد علت بستری شدن این هنرمند به سبب ابتلای او به ویروس کرونا نبوده و استاد شهیدی چهار روز قبل (۱۵ اردیبهشتماه) نخستین دوز واکسن کرونا را دریافت کرده بود.
پیکر عبدالوهاب شهیدی روز چهارشنبه ۲۲ اردیبهشت ماه ساعت ۱۰صبح در قطعه هنرمندان به خاک سپرده میشود.
عبدالوهاب شهیدی متولد سال ۱۳۰۱ خورشیدی در میمه اصفهان بود. او از اوایل دهه ۱۳۲۰ فعالیت هنری خود را با فراگیری آواز، سنتور و عود نزد استاد زندهنام اسماعیل مهرتاش آغاز کرد. شهیدی بجز آواز خواندن و آهنگسازی، نوازندهای چیره دست در ساز عود نیز بود.
وی همچنین سابقه همکاری با موسیقیدانانی مانند جلیل شهناز، فرامرز پایور، علیاصغر بهاری، حسین تهرانی، رحمتالله بدیعی، حسن ناهید و محمد اسماعیلی را داشت.
عبدالوهاب شهیدی در اجرای آوازهای محلی نیز پیشرو بود. تصنیف معروف «زندگی» با مطلع «آن نگاه گرم تو» از جمله آثار محبوب و مشهور این هنرمند در حوزه آوازهای محلی و فولکلور ایران است.
امروز #عبدالوهاب_شهیدی بدرود حیات گفت.وی ازنسل بزرگانی بود که در زمانه ای که هنرخوارگشته و جادویی ارجمند،نمونهای برایش نمیتوان یافت. هیچگاه مجیز قدرت نگفت وبه آتش خشم انقلابیون گرفتارشدوگرنه مثل آن دیگری، میتوانست هم سرودانقلابی بخواند وهم آرامگاه فردوسی را قرق کند!
روانش شاد pic.twitter.com/zxQHts933C— Behrooz.Hooseini (@BehroozHos1989) May 10, 2021
همچنین تصنیفهای دیگری مثل «یار بی وفا» و «بی تو بسر نمیشود» از اجراهای اوست. شهیدی قطعات قدیمی معروفی مانند آثار عارف قزوینی را نیز اجرا کرده است که از میان آنها میتوان به تصنیفهای «گریه را به مستی بهانه کردم» و «گریه کن» اشاره کرد.
عبدالوهاب شهیدی فرزند میرزا حسن شهیدی ملقب به صدرالاسلام بود و در خانوادهای روحانی متولد شد. خودش مشوق اصلی در فعالیتهای هنریاش را پدرش دانسته و در اینباره گفته است: «پدر هم از آنجا که موسیقی را خیلی خوب میدانست، به من کمک میکرد و چند مثنوی را به من یاد داد که ای کاش نرفته بود و من از او بیشتر میآموختم. اما ۱۳ ساله بودم که ایشان درگذشت».
او در گفتگویی بیان کرده بود: «ساز اول من سنتور بود که سال ۱۳۲۲ شروع کردم. ۱۲ سال سنتور میزدم. آن زمان رادیو گوش میکردم، رادیو خاورمیانه، عربی را که گوش میکردم، این صدای عود، من را خیلی منقلب میکرد. اینکه میگویند هر کسی هر آرزویی دارد به آن میرسد، من هم به آرزویم رسیدم. اولین نفری که من را راهنمایی کرد، آقایی بود با نام «خضوری» که عرب و از اهالی بصره بود. با او آشنا شدم. برایم عود آورد، راهنماییام کرد، طرز کوک و انگشتگذاری را یاد داد. یک مدت هم با هم نوازندگی میکردیم. چون من با «تار» آشنایی داشتم، زود پیدایش کردم.»
https://www.youtube.com/watch?v=0QhEFqI7SmA
او در دههی بیست، موسیقی را از اسماعیل مهرتاش فرا گرفت و در آغاز به دلیلِ اصفهانی بودن، آوازهای تاج اصفهانی و ادیب خوانساری را آموخت، اما با راهنماییهای استادش، صاحبِ سبکی منحصر به فرد شد.
او در کنار آوازخوانی معتقد بود هر خوانندهای باید حتما بر یک ساز نیز اشراف داشته باشد و خود در ساز عود نوآوریهایی داشته و به گفتهی خودش، تکنیکهای سازِ تار را بر عود پیاده کرد.
او در طول عمر هنری خویش با اساتید بسیار همکاری داشت که از جملهی آنان میتوان به استادان جلیل شهناز، فرامرز پایور، علیاصغر بهاری، حسین تهرانی، رحمتالله بدیعی، حسن ناهید و محمد اسماعیلی اشاره کرد.
شهیدی علاوه بر صدها اجرا در رادیو، آثاری نیز منتشر کرد. از او چند صفحه ساز سلو و چند کاست تا پیش از انقلاب منتشر شد. وی از سال دوم جشن هنر شیراز در آن شرکت داشت. آواز او با جواب تار استاد جلیل شهناز از ماندگارترین اجراهای عبدالوهاب شهیدی در این جشن هنر است.
ترانهی «زندگی» یکی از برجستهترین آثار برجای مانده از اوست که در دهه ۴۰ خورشیدی اجرا شد و همچنان یکی از پرمخاطبترین قطعاتِ موسیقی ایران است. این قطعه در دستگاه ماهور و بر اساسِ دلبستگیهای استاد شهیدی به موسیقی محلی ایران تهیه و در برنامه “گلهای تازه” شماره ۱۰۳ پخش شد.
یکی دیگر از تصتیف های معروف عبدالوهاب شهیدی اثریست با شعری از مولانا که به سرپرستی استاد فرامرز پایور اجرا شده است: «داغ تو دارد این دلم، جای دگر نمیشود/ بی همگان بسر شود، بی تو بسر نمیشود». این برنامه در “گلهای تازه” شماره ۱۲۴ با نوازندگی استادان حسن ناهید (نی)، منصور صارمی (سنتور) و جهانگیر ملک (تنبک) اجرا شد و خود شهیدی نیز در آن عود نواخت.
هر چند با موسیقی سنتی حتی بعنوان شنونده آشنایی چندانی ندارم اما این پرسش برایم مطرح است که درگذشت ایشان که از استادان مسلم موسیقی ایرانی بودند چرا واکنش و بازتابی درخور جایگاه او در بین ایرانیان و بخصوص برون مرزشنینان همتراز شجریان ایجاد نکرد.
او هم آهنگساز بود، هم نوازنده متبحر عود و هم خواننده و هم ترانه سرا، اما شجریان ففط خواننده بود با صدایی عادیی، نه آهنگساز بودو نه بلد بود سازی بزند .
ایشان علی رغم جایگاه والایش در موسیقی ۴۲ سال ممنوع الکار بودند اما دیگری تا توانست تا خرخره از رانت حکومتی بهره جست و با دست و دلبازی نخبگان شیعه اثنی عشری در یک مسابقه تک نفره به مقام خسرو آواز ایران دست یافت و مرگش هم غوغا بپا کرد تا مدتها در موردش نوشتند، اما ایشان در تنهایی و هجران درگذشت .
یادش گرامی باد
فرهنگ و هنر٬ دانش و پژوهش در زمان پادشاهان پهلوی رو به پیشرفتی شگرف گذاشتند ولی بدبختانه با شورش ۵۷ و پس از پیروزی مزدوران بیگانگان٬ همچون دیگر دستاوردها نابود و ویران شدند.
بیشتر ایرانیان نیز به جای پیکار با ویرانگران میهن و سرنگون کردن آنان٬ راه گریز و کوچ به کشورهایی را در پیش گرفته اند که در سرنگونی پادشاهی پهلوی و ویرانی ایران کوشیدند!
از رادیو ایران آوای استاد را می شنیدم و دوست داشتم چون صدای دیگر اساتید بنان، قوامی، محمودی خوانساری، دلکش، مرضیه و بسیارانی دیگر مثلاً سیاوش بیدکانی که بعد با نام اصلی خود محمد رضا شجریان یکی از اساتید بزرگ موسیقی ایران شد.