در تمام سالهای گذشته رهبران جمهوری اسلامی و جناحیناش و همچنین وابستگان و لابیگران رژیم در خارج کشور مرتب تبلیغ میکردند که انتخابات و رأی دادن یعنی «تمرین دمکراسی»، و «قهر کردن با صندوق رأی» یعنی انفعال، بیتفاوتی، بیعملی، پشت کردن به قواعد دمکراسی و توجیهاتی از این دست.
اما تمامی این حرف ها بر بنیاد غلط مطرح میشده و میشود. چنین ادعاهایی زمانی درست است که در ایران یک نظام مبتنی بر دمکراسی برقرار باشد و انتخابات نیز با شرایط و لوازم دمکراتیک برگزار شود. ولی از آنجا که در ایران امکان توضیح و روشنگری در این زمینه در رسانههای آزاد و مستقل وجود ندارد و همچنین در خارج کشور هم پس از اینکه لشکری از مدافعان پروژه امنیتی اصلاحات برای استمرار رژیم به اروپا و آمریکا هجوم آورده و رسانهها را از یکسو به دلیل سیاستهای تأمینکنندگان مالی این رسانهها و از سوی دیگر به دلیل بیپرنسیپیهای اخلاقی مانند باندبازی و تطمیع مادی قُرق کردند، حضور مخالفان جمهوری اسلامی و دمکراسیخواهان در این رسانهها به شدت کمرنگ شد تا اینکه شبکههای اجتماعی به میدان آمدند و رابطه مستقیم آنها را با مردم داخل کشور بیش از پیش برقرار ساختند.
آنها با دست کم دو نسل تازه به میدان آمده به ادامه روشنگری درباره آنچه پرداختند که در دهههای گذشته مرتب تکرار میشد از جمله:
نظام جمهوری اسلامی یک دیکتاتوری مذهبی و فرقهای است که ساختار آن طبق قانون اساسیاش بر «ولایت مطلقه فقیه» تکیه دارد و همه حقوق و اختیارات سرنوشت کشور در دست یک فرد به عنوان «رهبر» است!
در چنین رژیمی رسیدن به دمکراسی آنهم از راه انتخابات که فقط یکی از ابزار فنی مردمسالاریست ممکن نیست. از همین رو رژیم ولایت فقیه از این ابزار فنی برای کسب مشروعیت و استمرار خود استفاده کرده!
حتا لغو نظارت استصوابی نیز بدون لوازم و شرایط دیگر مانند احزاب آزاد و متنوع و رسانههای آزاد و مستقل منجر به برگزاری «انتخابات» به معنی اختیار و رأی آزادنهی مردم نمیشود.
انتخابات در جمهوری اسلامی به معنی دست به دست کردن دستگاه دولت بین جناحین نظام و بهره بردن آنها از منابع سیاسی و اقتصادی کشور و تقسیم رانت بین خانوادههای مافیایی است.
آنچه نیز به عنوان اصلاح و اصلاحات مطرح میشود یک پروژه امنیتی برای استمرار نظام است که امکان ندارد به هیچ اصلاحی در این رژیم منجر شود.
و واقعیات دیگری که هزاران هزار بار تکرار شده است. اما چارهای جز صبر نبود تا جامعه خود بنا بر تجربه و به بهایی سنگین از جمله سرکوب خونین و فلاکت اقتصادی کشور به این نتیجه برسد که با رأی ندادن به نظام میتوان از صندوقهای رأی اعاده حیثیت کرد! مردم ایران با تحریم انتخابات رژیم در ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ هرگز تا این اندازه با حرمت صندوق رأی و ارزش آرای خود آشتی نبودهاند.
الاهه بقراط
نگفتمت که پای منبر ملا چه می کنی؟
حافظ گفته بود که:
دوش دیدم که ملائک در میخانه زدند گِل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند
رند و عیاری (پارسی: ای یار؟) پرسیده بود که ” در میخانه هیچگاه بسته نبوده، پس چرا حافظ گفته که؛ ملائک هم باید در میخانه زنند؟
حافظ پاسخ داده بوده که بخاطر ارزش و حرمت و اعتبار ” می و جامش” واجب است که حتی ملائک هم قبل از ورود به میخانه،در میخانه زنند و اجازه بگیرد!
در نظام های دموکراتی واقعی جهان ” صندوق رای انتخابات ” دارای ارزش، اعتبار، و حیثیتی وصف ناپذیر والایی دارد.
متاسفانه اما در نظام عنقلاب کمدی درام مسخره ملایان فاسد و تبهکار در ایران اسیر، این صندوق رای چیزی مانند صندوق
” جادو جنبل ” مرتاضان و رمالان هندوست !
از اینرو، بدرستی خانم بقراط، سردبیر گرامی کیهان لندن، از ” اعاده حیثیت صندوق رای مردم ” و بعبارتی دیگر توهین به آن سخن می گوید!
به کلیپ زیر نگاه کنید متوجه می شوید؛ چگونه یک استاد دانشگاه ایرانی در آمریکا دارد میرود که ” رای ” خود را در صندوق یک ملای شپشوی شش کلاس سواد شارلاتان قاتل جوانان نازنین
این سر زمین کهن بیاندازد: حال صندوق بماند، اما این شخص رای دهنده، اصلن برای خود هیچ اعتبار، حیثیتی انسانی، اخلاقی و علمی دارد؟
مشگل ما ایرانیان یکی اش هم، همینه !
پاینده بماند ایران
https://youtu.be/KoEMKo1IF_g
شاهزاده گفتن رای ندهید، ما هم گفتیم همراهی کردیم؛ حالا به فرخ و عطاء بگو هر چقدر که میخواهند حنجره بدرانند و رودهدرازی کنند
وقتی «نیکاراگوئه» ، «کوبا» و «فنزوئلا» پیام تبریک بفرستند، تو خود ببین که اوضاع چقدر خیط است!
آمار ناشناس ۱ توسط یکی از مسیولین استانداری خراسان رضوی هم بیان شده .
من برآورد دقیق ندارم ولی با دیدگاه دایی جان ناپلئونی خود که ۱۲ سال پیش کدخدائی آمارِ آراء مأخوذه (به قول خودشان) را اعلام می کرد جمع کل رأی دهندگان را ظاهراً به اشتباه ۳۳% و خورده ای اعلام وسپس تصحیح کرد ۶۰% وخورده ای! من فکر می کنم عدد درست همان ۳۳% و اندی بود که با ریزش حالا به حدود شاید ۲۰-۱۵% رسیده باشد. شاید!
منظور از امار واقعی ،، یعنی واقع شده ، اتفاق افتاده ،، با دست کاری و تقلب ،،
شده امار ۱۹ میلیون نفر ،،
اما ،، ،، ،،
امار حقیقی ،، فقط و فقط ، یک دهم امار
ساختگی میباشند ،،
یعنی ۱۹۰۰۰۰۰ – یک میلیون و نهصد هزار نفر ..
آمار واقعی به نقل از یک منبع موثق در وزارت کشور بشرح ذیل است
رئیسی ۷/۹۰۰/۰۰۰ رای
آرای باطله ۶/۲۰۰/۰۰۰ رای
همتی ۲/۳۰۰/۰۰۰
محسنن رضائی ۱/۴۰۰/۰۰۰ رای
قاضی زاده ۲۲۰/۰۰۰ رای
جمع کل آرای ماخوذه واقعی:
” ۱۹/۰۲۰/۰۰۰ رای”