محمد خاتمی رئیس دولت اصلاحات از جمله افرادیست که مردم را برای حضور پای صندوقهای رأی تشویق کرد ولی اعتنایی از سوی جامعه به درخواست وی نشد. او حالا در اظهاراتی «عدم شرکت (بیسابقه) مردم و وجود بالاترین درصد رأیهای باطله» را یک «زنگ خطر» و «نشانه فاصله مردم با حکومت» دانست ولی با این حال ادعا کرد «حساب مردمی که انتخابات را تحریم کردند از براندازان جدا است!»
![](https://kayhan.london/wp-content/uploads/2016/10/edam3.jpg)
چرا مواضع کنونی خاتمی را باید ناشی از نگرانی و استیصال وی، اصلاحطلبان و کل نظام دانست؟ زیرا او دو سال پیش در اواسط تیرماه سال ۱۳۹۸ در سخنانی هشدار داد اگر مردم از اصلاحات مایوس شوند، اندک اندک «ذهنیت براندازی» قوت میگیرد و «ممکن است خدایی نکرده بتوانند موفق شوند.» او توضیح داده بود «در جامعه، درصدی از مردم به اصلاحطلبان و درصدی به اصولگرایان رای میدهند اما درصد بیشتری از مردم به جریانهای سیاسی کاری ندارند و هرچه بیشتر این درصد جذب انتخابات شوند، گروههای برانداز بیاثرتر میشوند و خدایی ناکرده اگر بتوانند موفق شوند دیگر اصلاح طلبان نیز نمیتوانند کاری از پیش ببرند.»
در سال ۱۴۰۰ آنچه خاتمی از آن نگران بود اتفاق افتاد! در حالی که زمینه های آن در چند سال اخیر و به ویژه پس از اعتراضات سراسری ۹۶ بیش از پیش آماده شده بود.
پیش از برگزاری انتخابات دیاکو حسینی مدیر برنامه مطالعات جهانی مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری اسلامی به ایسنا گفته بود فشار حداکثری آمریکا برای تقویت نارضایتی مردم و بیپشتوانه کردن جمهوری اسلامی «امکان براندازی در ایران را به وجود آورد.» او هشدار داد «اگر مردم در انتخابات بهصورت حداکثری شرکت نکنند این پیام را صادر میکند که همان سیاستها ادامه پیدا کند و در چنین وضعیتی با موج دومی از فشارهای حداکثری روبرو میشویم.»
دیاکو حسینی که از فعالان سیاسی نزدیک به اصلاحطلبان است همچنین گفته بود «تحریم انتخابات توسط مردم میتواند به همان سیاستها منجر شده و نارضایتی از وضع موجود به قدرت نرم ایران آسیب بزند و مشکلات بیشتری را در سطح منطقه و بینالمللی ایجاد کند.»
بخشی از اصلاحطلبان معتقد بودهاند که «بازگشت به برجام عبور از براندازی است!» آنها هشدار میدادند که روی کار آمدن فردی مثل ابراهیم رئیسی یا سعید جلیلی با اجرای نسخه انقلابی اصولگرایان در سیاست خارجی احیای برجام را غیرممکن میکند. بعضی از آنها نیز عنوان میکردند اصولگرایان خودشان به دنبال توافق جدید با غربیها هستند. تیرماه ۱۳۹۹ صادق زیباکلام در مقالهای نوشته بود اصولگرایان به دنبال گرفتن دولت هستند تا سال ۱۴۰۰ برجام جدید را امضا کنند و میوه آن را خودشان بچینند.
روحالله متفکرآزاد عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی و از «نمایندگان ولایی» چندی پیش از برگزاری انتخابات نمایشی گفته بود «نظامی که بقا و ماهیت و هویت خود را از مردم دریافت میکند، مشارکت مردمی در آن همانند اکسیژن عمل میکند و اگر مشارکت حداقلی بجای مشارکت حداکثری اتفاق بیفتد، رئیس جمهور آینده از قدرت و جایگاه متزلزل برخوردار خواهد بود و از قدرت چانهزنی او در داخل و خارج از کشور کاسته میشود.»
او هشدار داده بود «قهر با صندوقهای رأی بدترین گزینه برای نشان دادن نارضایتی مردم است» و آثار و تبعات منفی قابل توجهی دارد قدرت و اقتدار نظام را به پرسش میکشد.
الیاس حضرتی رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملّی و قائممقام حزب اصلاحطلب «اعتماد ملی» که به تازگی متهم به آزار و اذیت جنسی نیز شده است بارها نسبت به «براندازی» هشدار داده و حتا پیش از وقوع اعتراضات سراسری دیماه ۱۳۹۶ هشدار داده بود «شرایط برای خیزش در ایران فراهم شده است.»
ترس حکومت فقط از بالاگرفتن اعتراضات مردمی و تظاهرات سراسری نیست بلکه آنها از «حمله نظامی» هم نگرانند. کاظم جلالی سفیر جمهوری اسلامی در مسکو اسفند سال ۹۹ در مقالهای در نشریه وزارت خارجه روسیه به نام «اینترنشنال افیرز» (مسائل بینالمللی) مینویسد «رژیم صهیونیستی و دولتهای سعودی و امارات به عنوان متحدین اصلی آمریکا در غرب آسیا بطور کاملاً واضح و روشن طرفدار قطعی براندازی حکومت ایران از طریق شورش و جنگ داخلی در ایران هستند… اما ایران به آمریکا اجازه دخالت مستقیم نظامی علیه خود برای تغییر حکومت و تحمیل رژیم دستنشانده و تکرار مدل تهاجم نظامی به عراق و افغانستان را نخواهد داد.»
سردار ایوب سلیمانی معاون فرمانده نیروی انتظامی اواسط سال ۹۸ گفت دشمن با هدف براندازی فشار را ده برابر کرده است. سردار حسین نجات معاون فرهنگی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی عنوان کرد «مدل جدید براندازی تکیه بر افراد فرودست، حاشیهنشین و بیسواد است!»
پیش از آن نیز محمدرضا باهنر نایب رئیس پیشین مجلس شورای اسلامی گفته بود اگر مردم بیشتری به اعتراضات آبان ۹۸ میپیوستند جمع کردن آن اصلاً ممکن نبود و انقلاب میشد.
محمدرضا خاتمی فعال سیاسی اصلاحطلب و برادر محمد خاتمی نیز بهمن ۱۳۹۶ در نشست حزب «اتحاد ملت» هشدار داد «براندازان بیش از اندازه بزرگ شدهاند!» در حالی که امرداد ۱۳۹۷ حسین مرعشی سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی ادعا کرد «براندازان عددی نیستند.»
اینهمه در حالیست که به نظر بسیاری از تحلیلگران ایرانی و خارجی انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ۱۴۰۰ در ایران عملاً به «رفراندوم نه به جمهوری اسلامی» تبدیل شد. در این رأیگیری که ابراهیم رئیسی پیروز آن اعلام شد طبق آمارسازی رسمی و نه واقعی نیز ۳۱ میلیون نفر از بیش از ۵۹ میلیون واجد شرایط رأی دادن آن را تحریم کردند و بیش از سه و نیم میلیون آرای باطله شمارش شد و آن را در جایگاه دوم پس از رئیسی و بسیار پیش از نامزدهای دیگر از جمله نامزد مورد حمایت اصلاحطلبان قرار داد آنهم در شرایطی که علی خامنهای «دادن رای سفید» را «حرام» اعلام کرده بود!
سایت پیک نت ارگان رسانه ایی حزب توده که با مراکز امنیتی-اطلاعاتی رژیم پیوندی دیرینه دارد، اعتراف کرده میزان مشارکت سی و دو درصد بوده نه چهل و هشت درصد و آرای رییسی ده میلیون کمتر از میزان اعلام شده بوده است، عین گزارش را بخوانید:
درباره نتایج دستکاری شده انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ اطلاعات تازه ای در اختیار پیک نت قرار گرفته است. این اطلاعات مستند به “یک مقام موثق” در وزارت کشور برای ما ارسال شده است. مطابق این اطلاعات آراء واقعی ابراهیم رئیسی ۷/۹۰۰/۰۰۰ رای بود و آراء باطله ۶/۲۰۰/۰۰۰ رای.
این گزارش اولیه و فوری وزارت کشور (مجری انتخابات) پس از شمارش آراء در ساعت حدود ۱۲ شب است که با تاکید بیت رهبری باید فورا در اختیار بیت گذاشته می شد و چنین نیز شد. به وزیر کشور دستور داده شد که این ارقام اعلام نشود و منتظر ابلاغ بیت رهبری باشند. پس از حدود ۲ ساعت یک عدد “یک” جلوی رقم “۷” قرار گرفت و رای رئیسی شد ۱۷ میلیون و ۹۰۰ هزار و ۲ و نیم میلیون نیز از رقم آراء باطله کم کردند که به این دو رقم تا پایان شمارش آراء و بستن کامپیوترها چند صد هزار اضافه شد و مانعی برای اعلام رقم جدید ایجاد نشد. ضمنا کل آراء ریخته شده به صندوق ها نیز ” ۱۹/۰۲۰/۰۰۰ رای” بود که در این رقم نیز دست برده شده و تاکید شد که زیر ۲۸ میلیون اعلام نشود و بجای اعلام رقم مشارکت، در صد مشارکت اعلام شود. این که پس از شمارش اولیه آراء و مطلع کردن بیت رهبری، در آنجا چه گذشت و چه مذاکراتی با چه کسانی انجام شد اطلاع دقیقی در دست نیست اما حدس زده می شود که در آن ساعات اولیه بامداد کشاکش اصلی با روحانی بوده است.
به نظر من این حکومت جا باید نابود بشه و بجاش یه حکومت دیگه بیاد.وجود این حکومت یک خطر وحشتناک برای ایران و کل خاور میانست چون جز ناامنی و فلاکت چیز دیگه ای تولید نمیکنه.من نمیدونم چرا این دموکراتای حرومزاده از این اسلامچیا دفاع میکنن و به این لعنت شده ها پر و بال میدن.طالبان و داعش و جا و غیره واقعا نمیفهمم منظور این دموکاتا ازین کارا چیه.یا واقعا گاون یا اینکه ادمای عوضی ان که اینکارا رو میکنن.خلاصه ازین حکومت هیچ چی در نمیاد بیرون.اصولا وقتی یک مفهوم عینی در بروز خودش عقیم باشه به معنی اینه که ادمایی که اون مفاهیم رو ساختن احمق بودن و اصلا نمیدونستن که ماجرا چیه و فقط با واژگان بازی کردن.در مورد جا این حکومت اسم جمهوریت رو خودش گذاشته.انتخابات برگزار میکنه.دانشگاه داره و مدرک دکتری میده.سیستم نظامی داره.اقتصاد داره.سیاست خارجه داره.اما به هر کدوم ازینا که ادم نگاه میکنه میبینه که همش عقیم و بیخاصیته.این نشون میده که جونورای جاا اصلا نمیفهمن که انتخابات یعنی چی.دانشگاه یعنی چی.اقتصاد یعنی چی.فقط واژه رو یدک میکشن وگرنه معنی واقعی این چیزا رو نمیفهمن و در بیسوادی و لمپنیزم اسلامی شیعی که امثال مطهری و بازرگان و شریعتی و بهشتی احمق و غیره ساختن غوطه ورن.کسی که اقتصاد بفهمه هیچوقت نمیاد کسری بودجشو با افزایش تورم جبران کنه و هیچوقت نمیاد به مدت چهل سال با چاپ پول اقتصادشو اداره کنه و هیچوقت دست به چنین خصوصی سازی نمیزنه.اینا از بیشعوری و بیسوادی این جماعته.کسی که سیاست خارجه بفهمه نمیاد شعار مرگ بر امریکا و اسراییل بده.در دنیایی که دو تا جنگ جهانی رو پشت سر گذاشته و شرایط برای دیپلماسی کاملا امادست فقط یک احمق میتونه شعار مرگ بر بده که خوب ملاها واقعا احمق هستن چون اگه احمق نبودن بجای ملا مثلا فضانورد میشدن.اسن حکومت پر از واژگان مختلفه که به ناحق به خودش چسپونده.بخصوص واژه جمهوری رو که اصلا به این جماعت نمیاد.اخه اخوند احمق تکفیری رو که بچه خودشو اعدام میکنه چه به جمهور اخه.اخوند متوحش رو به چه جمهوریت.در هر حال این رژیم با این واژه ها باد کرده و باید بادشو خالی کرد.بدتر از همه این دانشگاهها هستن.اخه جمهوری اسهالی رو چه به علم و دانش اخه.یک تعداد دانشگاه من در اوردی درست کردن و به همدیگه دکترا میدن.الباه مدارکشوم فقط در حوزه استحفاظیه خودشون ارزش داره و فکر نکنم در دنیای حارج ارزشی داشته باشه ولی در هر صورت این حکومت اصلا با علم هیچ نسبتی نداره.اصولا این حکومت بدلیل داشتن سیستم ولایت وقیح که در اون استبداد مطلق حاکمه هر واژه ای رو بار خودش بکنه خود بخود اون واژه رو به لجن میکشه من جمله انتخابات که اصلا و ابدا با گروه خونی اینا نمیخونه.
اینا به طبقه متوسط میگن سوسول به طبقه فقیر میگن بیسواد معلوم نیست طبقه مورد احترام اینا کیه؟
پیروز باد پایداری مردم ایران در برابر بزرگترین دشمنان ایران زمین