مجتبی ذوالنوری عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی با انتقاد از عملکرد دولت حسن روحانی در مذاکرات وین گفت «موضع التماس و سازش بود که باعث عدم لغو تحریمها شد.»
ذوالنوری در مصاحبه با خبرگزاری تسنیم که یکشنبه سوم امرداد منتشر شد گفت دولت آینده حق ندارد در مذاکرات مسیر دولت روحانی را ادامه دهد و باید از موضع حکمت، مصلحت و عزت برای مذاکرات ورود کند!
او افزود: «دیپلماسی ما در گذشته دیپلماسی التماس بود و از روی موضع عزت عمل نشد» و «بنده به ملت ایران میگویم که بعد از انتخابات آمریکا تا الان تنها فردی که مانع رفع تحریمها شد خود آقای روحانی است.»
هرچند ذوالنوری و همفکرانش مقصر ادامهی تحریمها را روحانی و تیم مذاکرهکننده اتمی (در حال حاضر عباس عراقچی) میدانند اما در تمام طول مذاکرات آنها نیز همان سیاستی را پیش بردند که شخص علی خامنهای از آنها خواسته بود.
حسن روحانی اواخر خرداد در جلسه هیات دولت گفت در تمام مراحل مذاکره مرحله به مرحله دستورات کتبی و شفاهی رهبری اجرا شد. اواسط اردیبهشت پس از ماجرای افشای فایل صوتی ظریف که گفت «دیپلماسی فدای میدان شد» علی خامنهای نیز تأکید کرد «وزارت خارجه مجری است» و «اینطور نیست که تصمیمگیریها تابع وزارت خارجه باشد.»
در ماههای اخیر بعد از روی کار آمدن دولت جو بایدن و تصمیم غربیها برای احیای برجام بارها مقامات آمریکایی و قدرتهای اتحادیه اروپا و همچنین کشورهای عضو شورای همکاریهای خلیج فارس و رهبران «G7» و رهبران «ناتو» در مورد ضرورت توقف تهدیدات موشکی و منطقهای جمهوری اسلامی تأکید کردند.
حسن روحانی اواسط تیرماه در مورد رفع تحریمها گفته بود «سفره آماده است، کار آماده شده است [اما] فرصت دولت دوازدهم را از دستش گرفتند. امیدواریم دولت سیزدهم بتواند این کار را تمام کند. فرق نمیکند دولت دوازدهم یا سیزدهم این را به نتیجه برساند.»
حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه «کیهان تهران» امروز یکشنبه در سرمقاله این روزنامه نوشت «قرار بود در مذاکرات هستهای تحریمها را لغو کنند ولی نه فقط هیچ تحریمی لغو نشد بلکه به علت نابلدی، نفوذ عوامل دشمن و گرایش به سازش، صدها تحریم دیگر نیز به آن اضافه کردند.»
ایالات متحده در حال ROLLBACK سیاست های ۴۵ ساله خود در خاورمیانه است
چرا؟
چون حضور قدرتمند چین در عرصه اقتصاد و سیاست جهان سبب آشکار شدن ضعف های سیاستهای کنونی آمریکا در خاورمیانه گردیده که می تواند به نفوذ بسیار مخرب چین (در مقابل نفوذ غربی ها در خاورمیانه) منجر گردد، خسارتی که برای غرب تقریبا جبران ناپذیر خواهد بود.
اما چگونه و با چه روشهایی و با چه ملاحظاتی؟
تغییر ناگهانی ماهیت سیاسی فرقۀ حاکمه در ایران، برای غرب بسیار خطرناک است و این همان نکته ایست که دموکراتها مرتب به جمهوریخواهان گوشزد می کردند چون عرصه های نفوذ جمهوری اسلامی شامل سوریه، لبنان، یمن، عراق و افغانستان دچار یک خلا ناگهانی قدرت شده که برای روسیه و چین تبدیل به لقمه های آماده خواهند شد لذا ابتدا باید دست و پای رژیم در این کشورها جمع شود سپس همزمان غربی ها خلاء حاصله را پر کرده و پس از آن بتوانند به تغییر ماهیت سیاسی در ایران بپردازند . در افغانستان اینکار را با سپردن به طالبان آغاز کرده اند اما هنوز عراق و سوریه و یمن و لبنان تعیین تکلیف نشده اند و بر این اساس بهترین گزینه برای غربی ها در حال حاضر تغییر ایران از درون و با دستان خود رژیم است بهمین دلیل است که غربی ها (جز در مواردی که از طرف چین و روسیه احساس خطر می کنند) وانمود می کنند عجله ای برای سرعت بخشیدن به روند تغییرات در ایران ندارند و ترجیح می دهند این اقدام با سرعتی که اجازۀ کنترل همۀ پارامترها را به آنها بدهد به سرانجام برسانند. ولی در این بین حرکت های اجتماعی-اعتراضی مردم ایران می تواند بعنوان یک فاکتور مهم، مسیرهای قابل پیش بینی را به غیر قابل پیش بینی تبدیل کند. البته ناگفته نماند که چین و روسیه هم بیکار ننشسته اند واین خود دلیل مهمی است که غربی ها فرصت زیادی برای تغییرات در خاورمیانه نخواهند داشت. علیرغم همه جنجال هایی که در رسانه های دولتی رسمی آمریکا بزبان فارسی می بینید و می شنوید آمریکا شدیداً بدنبال جایگزینی “تندروها، اصولگراها و نظامیان وابسته و حامی آنها” با مدره هایی است که ایران را بسمت اهداف مورد نظر غرب در رابطه با خاورمیانه ببرند در واقع در حال حاضر بنوعی غربی ها هم در مخمصه ای خودکرده بنام جمهوری اسلامی ایران گرفتار شده اند آنقدر به این اژدهای هفت سر خورانده اند که حالا حذف ناگهانی آن خطرات بزرگتری را برای غرب بوجود خواهد آورد و بقای این اژدها نیز به مرزهای غیر ممکن نزدیک می شود.
از اینروست که آمریکایی ها (جمهوریخواهان) بدنبال شلیک به چشم اسفندیار البته بدست مردم ایران هستند تا شاید بتوانند تغییرات در ایران را بروی غلطک های خود بیاندازند. اسفندیار هم که در هفت سوراخ قایم شده و توسط برادران قاچاقچی شدیداً حفاظت می شود.
شیخ علی خامنه ای مانند شیخ فضل الله نوری، محاکمه باید گردد.
هیچ راهی برای نظام ملایان باقی نمانده است : چهل هزار روایت و حدیث و منبر به آخر رسید، بده کاری ایرانیان به ملایان نیز پرداخت شد، قصه حسین و تشنه لبان کربلا و آب فرات و گلوی علی اصغر و دستان بریده عباس و سیراب شدن اسب حسین در خون خوزستان ایران به پایان رسید. تمام
تنها و تنها بخاطر خشک کردن تالاب هورالعظیم، بدستور شیخ علی خامنه ای و سپردن آن به چینی ها برای نفت، باید وی را در همان تالاب خشک، در کنار لاشه های گاو میش ها محاکمه کرد تا تاریخ کربلای ملایان حرام لقمه شود :
https://youtu.be/jvLs0F-VO-Q
پاینده بماند ایران