آب صدای زندگی است؛ چنانچه در حفظ آن مدیریت علمی و عادلانه لحاظ نشود به فریاد داد خواهی تبدیل میشود.
از آنجا که «آب» رابطه مستقیم با توسعه دارد، کشورهایی به سمت توسعه پیش میروند که دارای ذخایر آبی کافی باشند و آن را به درستی مدیریت کنند.
در همین راستا، توسعه و حمایت عملی از سازمانهای مردم نهادِ محیط زیستی یک فرآیند مورد نیاز برای مقابله با بحرانهای زیستمحیطی است. گر چه این سازمانها در حفظ و نجات منابع زیستی خدمات در خور تقدیر انجام دادهاند، اغلب مورد بیمهری قرار گرفتهاند.
آنچه امروز «بحران آب» خوانده میشود محصول چند دهه فعالیتها و طرحهای غیر علمی، غیر استاندارد، رانت و فساد و بطور کلی دست درازی به حریم طبیعت است.
شمال ایران و خوزستان ذخیرهگاه منابع طبیعی بسیاری در حوزه آب و خاک و منابع زیستی هستند، اما تهاجم به این حوزهها منجر به تنشهای فراوان زیستمحیطی شده است.
مطابق ابلاغ سیاستهای کلی نظام ناظر بر برنامههای توسعه در حوزه محیط زیست، آنچه اتفاق میافتد خلاف منطق علمی و مرّ قانون است.
برداشتهای پنهانی و بیش از حد ظرفیت، منجر به بازتولید طبیعی نشده است. آنچه که به بهانه اشتغال موقت و زود گذر درحال رخ دادن است در دراز مدت صدمات جبرانناپذیری ایجاد میکند.
مجمع تشخیص مصلحت نظام به عنوان ناظر بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام در ساحتهای مختلف وظیفه قانونی دارد اما متاسفانه در پیگیری و اجرای سیاستهای نظام در حوزه منابع طبیعی ضعیف عملکرده است. رفع اختلالها و سوء مدیریتها و تعارض منافع مسئولان را بدون اغماض هرچه سریعتر اجرایی کند.
صدای مردم خوزستان به فریاد تبدیل شده است و همچنین صدای مردم شمال به دلیل تجاوز استانهای مجاور به حوضههای آبریز عنقریب به فریاد تبدیل خواهد شد.
صدای مردم مانده در مشکلات بیآبی خوزستان و سیستان و بلوچستان و دشت ورامین و اصفهان و فارس و… بحق است و پاسخ علمی، عملی، علنی و مرحلهای میخواهد.
این مشکلات ناشی از سوء مدیریتها و بیتوجهی به مکانیابی جغرافیایی و مدیریت سلبی و سنتی و تراکم قدرت سیاسی- امنیتی و حاکمیتی در یک منطقه است که منجر به برداشت بیشتر از حد مجاز و بیرویه آب میشود.
لذا ضروری است به سیاستی توسعهنگر و پایدار رجوع کرده و از اقدامات عوامفریبانه و سطحی و مقطعی پرهیز شود.
در حالی که اعتراف میشود حق با معترضان است و نیز با گواهی به اینکه مردم غرق در مشکلات هستند، بیدقتی میتواند زخمهای عمیق مشقتشان را عمیقتر نماید.
زمانی که اعتراض منشأ حقانیت دارد باید با استفاده از مبانی حقوقی مصرح در قانون اساسی اقدام کرد تا بیگناهان آسیب نبینند و حقشان ضایع نشود.
سازمانهای مردم نهاد زیستمحیطی و اصناف، چشم بینای توسعه و تبلور اراده اجتماعی هستند. تعامل سازنده و همبستگی بین آنها در حفظ منابع زیستمحیطی میتواند مسیرهای توسعه را با کمترین عوارض به اهداف برنامههای زیست محیطی پایدار گره بزند؛ لذا در بسترهای قانونی باید لوازم و شرایط برای فعالیت نهادهای مدنی و زیستمحیطی فراهم شود.
بنابراین اعتراضات بحرانهای زیستمحیطی مردم و حالت وخیم شده برای مردم خوزستان در رفع نیازهای ضروریشان قابل دفاع و حمایت است و ما همبستگی خود را با مردم در رنج خوزستان اعلام میداریم.
کانون صنفی فرهنگیان استان مازندران
ششم مرداد ۱۴۰۰
سال ۱۳۵۳ در اردوی عمران ملی بودم و برای واکسیناسیون عشایر در مناطق کوهستانی می رفتیم. فقط گاو وگوسفند داشتند و نگهداری بُز ممنوع بود چون درخت ها و بوته را از ریشه می خوردند که در نتیجه سبب ریزش خاک به رودخانه ای می شد که پس گذر صدها کیلومتر به سد دِز می رسید و سبب کم شدن حجم آبی آن می شد. آن زمان من درک درستی نداشتم و عمق مسئله را نفهمیدم!
بعد از ۵۷ خیلی خوب فهمیدم، خیلی خوب!
نامِ «پهلوی» سرآمدِِ سازندگانِ ایران است!