پژوهشهای موسسه نوآوری بهداشت جهانی کالج امپریال لندن نشان میدهد، تغییرات آب و هوایی سلامت روان انسان را تهدید میکند و دمای بیشتر هوا بر افزایش افسردگی و میزان خودکشی تأثیر میگذارد.
بر اساس گزارش اخیر موسسه نوآوری بهداشت جهانی کالج امپریال لندن، شواهدی وجود دارد که نشان میدهد تغییرات آب و هوایی سلامت روان را تهدید میکند. دمای بیشتر هوا بر افسردگی و میزان بالاتر خودکشی تأثیر میگذارد. تحقیقات و آمار نشان میدهند تکرار آتشسوزی، توفان و امواج گرمای شدید منجر به افزایش فشار روانی و افسردگی شده است.
اثرات روانی و بیماریهای ناشی از کمبود آب و گرمای هوا در ایران هنوز ناشناخته مانده و با مشکلات عدیده در عرصههای مختلف اساسا کسی توجهی به این موضوع نمیکند. سالهاست که مسئولان کشور حتا بحران بیآبی که حیات را تهدید میکند نادیده گرفته و با تبلیغات دروغین مبنی بر داشتن ترسالی و دوران پربارش دست به پنهانکاری در ابعاد فاجعهای که در حال وقوع است میزنند.
با این حال، خشکسالی و افزایش دمای هوا علاوه بر بحرانهای اقتصادی و اجتماعی، بر روح و روان انسانها نیز اثرات منفی دارد که همچنان در ایران نامکشوف باقی مانده است.
رنی لرتزمن روانشناس اقلیمی و مشاور مشاغل و سازمانهای غیرانتفاعی نیز در این رابطه به نیویورک تایمز گفته است: «درواقع بسیاری از افراد در سکوت و بطور فردی سالهاست که از این اضطراب رنج میبرند. اما این موضوع دیگر یک مسئلهای حاشیهای نیست و در همه جا دیده میشود.»
آنگونه که ترِوُر ریگن مجری برنامههای فجایع داخلی صلیب سرخ آمریکا توضیح داده، به دلیل تغیییرات آب و هوایی این نهاد تصمیم گرفته تا فعالیتهایش را فوری بر فشار روانی متمرکز کند که نیازمند نوع متفاوتی از برخورد با سلامت روانی یا مراقبت روحی است.
بر مبنای این گزارش، جوانان به نسبت نسلهای گذشته از اضطراب اقلیمی و ناامیدی رنج میبرند و از سنین بسیار پایینتر به فعالیت در حوزه محیط زیست مشغول میشوند. آدا کراندال ۱۶ساله فعال مسائل اقلیمی در پرتلند میگوید: «من به خاطر بیعملیِ بزرگسالان در گذشته، از آیندهام میترسم.»
یک شهروند دیگر درباره پیامدهای تغییرات اقلیمی میگوید، «شما با این تغییرات متوجه نیروهای بزرگتر طبیعی میشوید که هدایت آنها همیشه از عهده شما خارج بوده. این سطح از درک باعث میشود کمی احساس درماندگی کنید.»
اندی پولاند ۴۹ ساله کارفرمای فنی که در نزدیکی دِنور زندگی میکند نیز میگوید که او هم اضطراب، اندوه و ترس را درباره سیارهای داغ تجربه کرده و تأکید میکند «خوشحالم که عمر من روی زمین کوتاه است. فکر میکنم که یک سوم زندگیام مانده و ناراحت نیستم که فقط همین اندازه وقت دارم.»
با این حال متخصصان میگویند این احساسات سیاه میتواند منبع خوبی برای توانمندسازی و برنامهریزی جهت حل مشکل باشد. پژوهشگران اخیرا در مجله علمی «لنست» استدلال کردند که اضطراب اقلیمی «چهبسا آزمون سختی باشد که بشر باید از آن عبور کند تا انرژی و عزمی را که برای تغییرات نجاتدهنده لازم است، به دست بیاورد».
به گفته مریت جولیانو درمانگری در وستپورت «اضطراب یک واکنش عقلانی به خطرات در حال افزایش تغییرات آب و هوایی است و ما نباید آن را نادیده بگیریم یا خود را از آن پنهان کنیم.»
مریت جولیانو میگوید: «عواطف و احساسات ما چیزی نیست که بتواند حل شود. مردم بجای دور شدن از این نگرانیها، باید آنها را شناسایی کنند و دلیل وجود این نگرانیها را بدانند. درک و شناخت آنها ما را بسیار قویتر میکند.»
در نظرسنجی یکهزار نفرهی انجمن روانپزشکان آمریکا بیش از نیمی از مردم گفتهاند که آنها نگران تاثیر تغییرات آب و هوایی بر سلامت روان خود هستند.
بریت ری دانشجوی پست داک در دانشگاه استنفورد که تاثیر تغییرات اقلیمی بر بهداشت روان را مطالعه میکند میگوید «نیازی نیست که حتما از توفانی جان سالم بهدر ببرید تا اضطراب آبوهوایی را تجربه کنید. رنج بردن از فصل طولانیتر پشهها در پنسیلوانیا، ناپدید شدن نهنگهای عظیم یا حتی مطالعه ساده در مورد سیل ویرانگر در آلمان هم میتواند واکنش احساسی عمیقی نسبت به تغییرات آب و هوایی ایجاد کند.»
دکتر ری با اشاره به نزدیک بودن این بحران میگوید: «همه ما میتوانیم دستمان را دراز کنیم و آن را لمس کنیم. مهم نیست که تجربه زندگی ما چیست.»
دکتر لرتزمن نیز میگوید، همانطور که همهگیری کرونا این موضوع را وضوح بخشید، وقتی مردم از اضطرابشان حرف نزنند، انزوای ناشی از آن میتواند منجر به افسردگی شود.
اخیرا پاتوقهایی در آمریکا و برخی دیگر از کشورهای جهان به راه افتاده به نام کافههای اقلیمی که هدف آنها گرد هم جمع شدن مردم و به اشتراک گذاشتن احساسات و عواطف و واکنشهای آنها به مشکلات اقلیمی است. برخی از این گروهها، دست به عمل هم میزنند.
شبکه غیرانتفاعی «گود گریف» (اندوه خوب یا نگرانی مثبت) مقابله با آشفتگیهای اقلیمی را از طریق یک فرایند ده مرحلهای ارائه میدهد که در جلسات هفتگی معرفی میشود. جلساتی که در آن برای تلاش معنادار در جهت مقابله با بحران آب و هوا احساس مسئولیت میشود.
بردلی پیتز هنرمند ۴۳ ساله میگوید که احساساتِ مرتبط با آب و هوا برای وی «فرصتهایی را به منظور تأثیرگذاری در تصمیمات به شکلی متفاوت» ایجاد کرده است. او و همسرش پس از شرکت در جلسه «گود گریف» در زندگی شخصی خود شرایط را به سمت سازگاری بیشتر با آب و هوا و کاهش تغییرات اقلیمی سوق دادهاند. آنها یک مزرعه قدیمی را در ایالت نیویورک خریداری کردند و متعهد شدند که آن را به چمنزار و فضای درختکاریشده تبدیل کنند. پیتز پس از تجربهی اضطراب آب و هوایی میگوید: «کنار نشستن و تماشاچی بودن، دیگر یکی از گزینهها نیست.»
سارا جورنسای- سیلوربرگ مدیر اجرایی شبکه «گود گریف» میگوید که «در مقابل اضطراب و بیعملیِ اقلیمی هیچ رویکرد واحدی را به عنوان تنها گزینه نمیبینیم. در عوض، هدف بیشتر انجام دادن کارهایی کوچک یا بزرگ است که برایتان معنادار است و تغییرات درونی شما را در رفتار بیرونیتان منعکس میکند. برای مثال، مردم معمولا با خاموش کردن لامپها، در صرفهجویی انرژی شریک میشوند اما توجه نمیکنند که یکبار استفاده از خشککن ماشین لباسشویی، به اندازه ۱۳ روز چراغ الای.دی، برق مصرف میکند.»
سازمان «ریوایلد لانگ آیلند» مردم را به کاشت گیاهان و افزایش تنوع زیستی، تولید محصولات ارگانیک، کاهش زباله با کمک بازیافت و کمپوست، حفظ آب و کاهش انتشار کربن و استفاده کمتر از مواد شیمیایی ترغیب میکند.
چارلی ساشا داوطلب ۱۷ ساله این سازمان میگوید که اولین بار اضطراب اقلیمی را در سال ۲۰۱۸ تجربه کرد، زمانی که در جایی خواند گازهای گلخانهای باید تا سال ۲۰۳۰ به اندازه ۴۵درصد کاهش پیدا کنند تا مانع از افزایش ۲.۷ درجهای گرمای جهانی شود. او میگوید: «من آنقدر قدرت ندارم که در سطح جهانی بخواهم کاری انجام دهم. اما شما میتوانید به سهم خودتان، به اندازه حیاط خانهتان، تغییر ایجاد کنید.»
بعضی از افراد به گروههای محلی «چیزی نخرید» میپیوندند تا اثرات انتشار سنگین آلایندههای ناشی از حمل و نقل کالاها را کاهش دهند. دیگران برای انتخاب سیاستمدارانِ آگاه از شرایط آب و هوایی تلاش میکنند.
انجمن اقلیمی «I See Change» (تغییرات را میبینم) داوطلبان را تشویق میکند تا مشاهدات خود را در مورد تغییرات محلی به صورت آنلاین ثبت کنند. شرکتکنندهها در نیواورلئان دادههای آب و باران و توفان را برای نشان دادن تاثیرات سیل فراتر از پیشبینی مدلهای موجود جمعآوری کردهاند. در نتیجه این فعالیتها، مقامات محلی حدود ۵میلیون دلار از بودجهی سراسری کشور را جهت ساختن مخزن بزرگتر نگهداری آب در یک محله کمدرآمد صرف کردند.
دکتر ری میگوید «چیزی که به اضطراب شما دامن میزند، یعنی همان تخیل شما، میتواند قدرتمندترین ابزارتان برای غلبه بر این اضطراب هم باشد.» کوچانوسکی شهروند کالیفرنیایی میگوید، حریق «وولسی فایر» (Woolsey Fire) در کالیفرنیا و اضظراب پس از آن، کار او را تغییر داد. او که طراح مناظر طبیعی است، حالا در حال ساختن آزمایشگاه تحقیقاتی برای ارتقای طراحیها و ساختمانهایی است که کاملا منطبق با شرایط آب و هوایی و تغییرات آن باشند.
این شهروند توضیح میدهد که پس از آن آتشسوزی با استفاده از مواد غیرقابل احتراق و ایجاد فضای محافظت پایدار (با ایجاد فاصلهی ۳۰متری در اطراف خانهها برای مقابله با آتشسوزی) دوباره شروع به ساختن خانهشان کردند و در کنار خانه جدیدشان درخت تیپو هم کاشتند که به سرعت رشد میکند و در عرض چند سال، سایهی آن برای محافظت از گرمای خورشید روی خانه میافتد. او میگوید: «ایده ما این است که قرار نیست هرگز تسلیم شویم.»