مأموران نیروی انتظامی با یورش به خانه خالد پیرزاده فعال مشروطهخواه و زندانی سیاسی محبوس در زندان شیبان اهواز سبب هراس همسر و دختر این زندانی سیاسی شدهاند. خالد پیرزاده در پی این اقدام مأموران و همچنین عدم موافقت با مرخصی درمانیاش دست به اعتصاب غذا زده است.
خالد پیرزاده، زندانی سیاسی تبعیدی در زندان شیبان اهواز از روز دوشنبه اول شهریورماه اعتصاب غذا کرده است.
اعتصاب غذای این زندانی سیاسی در اعتراض به عدم موافقت با درخواست آزادی مشروط، رعایت نشدن اصل تفکیک جرائم و رفتار خشن مأموران نیروی انتظامی با خانواده این زندانی سیاسی و در پی صدور حکم تخلیه منزل صورت گرفته است.
همچنین ویدئویی در رابطه با برخورد خشن مأموران نیروی انتظامی با همسر خالد پیرزاده در شبکههای اجتماعی منتشر شده است.
بر اساس این ویدئو مأموران نیروی انتظامی در حالی که حکم تخلیه خانه پیرزاده را در دست دارند همسر او را هُل داده و به زور وارد خانه او میشوند. بر اساس گزارشها دختر ۱۰ ساله خالد پیرزاده در خانه بوده و این مادر و فرزند به شدت وحشتزده شدهاند.
حکم تخلیه خانه خالد پیرزاده از طرف قوه قضائیه به کلانتری ۲۷ کوی سعدی اهواز و بدون طی روند قانونی و اطلاع قبلی از طریق سامانه سنا اطلاع داده شده و در عرض سه روز باید تخلیه منزل صورت بگیرد.
یک منبع آگاه به خبرگزاری هرانا گفته که «چند مامور نیروی انتظامی به منزل استیجاری آقای پیرزاده رفته و از خانواده او خواستهاند که خانه را تخلیه کنند. رفتار ماموران با همسر ایشان توهینآمیز بود و موجب هراس دختر ۱۰ ساله آقای پیرزاده شده است. از طرفی خالد پیرزاده در زندان اهواز محبوس است و با درخواست آزادی مشروطاش هم موافقت نمیشود تا سریعتر بتواند به وضعیت خانوادهاش رسیدگی کند.»
خالد پیرزاده فعال مشروطهخواه پنجم خردادماه ۹۸ توسط نیروهای امنیتی به شکل وحشیانه و با ضرب و جرح بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. پس از هفت ماه در بهمنماه ۹۸ در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب به اتهام «اجتماع و تبانی» به ۵ سال حبس و به اتهام «توهین به رهبری» به ۲ سال حبس و در مجموع به ۷ سال حبس تعزیری محکوم شد. این حکم در خردادماه ۹۹ توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدید نظر استان تهران تأیید شد.
پیرزاده تا اول امرداد ۹۹ در زندان اوین محبوس بود و در این تاریخ به زندان تهران بزرگ (فشافویه) منتقل شد. شکنجههای جسمی شدید در دوران بازجویی آسیبهایی به این ورزشکار وارد کرد که سبب شکستگی کامل زانو، دو مهره کمر و آسیبدیدگی پنج مهره دیگر کمر و بیماری قلبی وی شده است. خالد پیرزاده در امرداد ۹۹ چند روز پس از انتقال به زندان فشافویه برای درمان زانو تحت عمل جراحی قرار گرفت اما ادامه درمان او با جلسات فیزیوتراپی نیمهتمام ماند.
خالد پیرزاده که بیش از دو سال ممنوع از ملاقات و مرخصی بود از دهم خرداد ۱۴۰۰ اعتصاب غذا کرد و دو هفته بعد و چند روز پیش از برگزاری سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی به مرخصی درمانی که پس از آن بطور مشروط آزاد شود فرستاده شد و در نتیجه به اعتصاب غذای خود پایان داد.
خالد پیرزاده در یادداشتی که همزمان با آغاز اعتصاب غذای خود منتشر کرد نوشته بود «تا کنون ۲۵ ماه است که در شرایط بد جسمی و روحی روانی در زندان هستم، بدون ملاقات و مرخصی. اما هماکنون همسرم به بیماری کرونا مبتلا شده و اصلا شرایط مناسبی ندارد علاوه بر اینکه خودش پرستاری ندارد که از او مراقبت کند دختر خردسالم هم باید به اجبار از مادرش دور بماند که شاید از ابتلا به کرونا مصون بماند. رنج و دوری پدر از یکسو و اکنون از دست دادن آغوش مهر مادری بر دردهای دختر کوچکم اضافه شده است. براستی با این درد چه باید کرد.»
این ورزشکار یکبار پیشتر در اسفندماه ۹۹ نیز با دوختن لبهایش در زندان اعتصاب غذا کرده بود اما در تاریخ ۱۸ اسفندماه ۹۹ پس از امضای برگههای مربوط به درخواست آزادی مشروط توسط مسئولان زندان و وعده مقامات زندان درباره رسیدگی به خواستههایش به اعتصاب خود پایان داد. اما در پی بیتوجهی مسئولان زندان برای بررسی درخواست، او بار دیگر از ۲۳ اسفندماه ۹۹ اعتصاب غذا کرد ولی بار دیگر با قول و وعدهی مأموران قضایی و امنیتی پرونده درباره موافقت با درخواست مرخصی در تاریخ ۱۰ فروردین به اعتصاب غذا پایان داد.
این زندانی سیاسی هرچند به مرخصی درمانی که میبایست به آزادی مشروط وی بیانجامد فرستاده شد اما پس از گذشت چند روز فشار مقامات قضایی و امنیتی به وی و وثیقهگذارانش آغاز شد تا او را دوباره به زندان بازگردانند. او در حالی ۱۶ تیرماه مجبور شد خودش را به زندان فشافویه معرفی کند که ده روز بعد در اقدامی غیرقانونی به زندان شیبان اهواز منتقل شد.
https://kayhan.london/1400/04/28/%d8%a7%d8%ae%d8%aa%d8%b5%d8%a7%d8%b5%db%8c%d8%9b-%d9%86%d8%a7%da%af%d9%81%d8%aa%d9%87%e2%80%8c%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%ae%d8%a7%d9%84%d8%af-%d9%be%db%8c%d8%b1%d8%b2%d8%a7%d8%af%d9%87-%d9%88%d8%b1%d8%b2
خالد پیرزاده پیش از بازگشت به زندان در گفتگویی اختصاصی با کیهان لندن روایت تکاندهندهای از شکنجههای جسمی و روحی که در زندان دیده گفته بود: «دو بار طناب دار گردنم انداختند. حکم وحشت اعدام! در بازجوییهای روزهای اول چون ورزشکار بودم، بدن قوی و روی فرم و ۱۲۷ کیلو وزن داشتم و دور بازوی من ۵۳ سانتیمتر بود. اینها از حرصی که داشتند به من رحم نکردند و مرا تا حد مرگ شکنجه میکردند. دستهای مرا میگذاشتند لای در فلزی اتاق بازجویی و در را بهم میکوبیدند! در دوران بازجویی دو نفر از بغل سوار زانوی من شدند؛ زیر زانوم خالی بود. زانوم شکست و از جایش در آمد! رباط صلیبی و ایسیای و پیسیال پایم پاره شد و اینقدر وضعیت حادی پیش آمد که در بیمارستان آرمان تحت عمل جراحی قرار گرفتم. الان یکسال از عمل جراحیام گذشته اما هنوز خوب نشدهام و هنوز که هنوزه مجبورم با عصا راه بروم.»
این فعال مشروطهخواه همچنین توضیح داده بود: «در طول بازجوییها ۹ مهره کمرم آسیب دید؛ دیسک ۳ مهره گردن و ۴ مهره بین دو کتف بیرون زده و ۲ مهره دنبالچه شکسته است که نیازمند به عمل جراحی فوریست. نخاع من به دلیل شکستگی مهرههای کمرم آسیب دیده و نیازمند تزریق نخاعی دارو هستم. آیا انسانیست که با این وضعیت اسفناک جسمی و روحی و روانی خودم را به زندان معرفی کنم؟! چون هیچ رسیدگی در زندان به من نمیشود. داروهای تاریخ مصرفگذشته، داروهای بیکیفیت و داروهایی که اصلاً مشخص نیست چه هستند را به من میدهند؛ این داروها را در بستهبندی فلهای میآورند زندان و اصلاً معلوم نیست چه داروهایی هستند!»
خالد پیرزاده در سخنانی تکاندهنده و هولناک تأکید کرده بود که خودش دو بار در دوران بازجویی تهدید به تجاوز شده است! همسرش و حتا دختر خردسالش را تهدید به تجاوز کردند! او میگوید: «حتا به دختر کوچک من رحم نکردند و تهدید کردند به او تجاوز میکنند!»
او همچنین گفته همه این شکنجهها با هدف گرفتن اعترافاتِ اجباری بوده است. وی افزوده بود «این حکومت عدل علی که میگویند اینست؟ کرامت انسانی که میگویند اینست؟ آزادی بیانی که میگویند اینست؟ دموکراسیای که میگویند اینست؟ که این بلاها را سر من به عنوان فعال مدنی که هیچ جرمی انجام نداده بیاورند؟! من هنوز که هنوزه کابوس میبینم.»
خالد پیرزادهٔ قهرمان، دو بار حکم وحشت اعدام!
یک بار در دوران طلایی امام تجربه مشابه دارم، البته به شکل گفتار و بعد شب و تنهایی مطلق، بدون مفر گریز و منتظر صبحگاه و طناب دار!
جنایت علنی حقوق بشر و سکوت و بی عملی سازمان های مثلا حقوق بشری و جوامع مدافع دموکراسی غرب در کشتار و شکنجه علنی جمهوری اسلامی اخوندیسم ایران ..
همزمان امانوئل مکرون ریس جمهور فرانسه و سوئیس و اتریش برای ادامه غارت مشترک با رژیم اخوندی ،،
به ابرام رییسی جلاد ،،
رئیس جمهور تقلبی تبریک میگویند و در مقابل اینگونه
جنایات و نقض مستمر ۴۳ساله حقوق بشر در ایران پشت ماسک منافع ملی خودشان ،،
از ناقضان حقوق بشر و جنایتکاران و تروریستهای اسلامی حمایت می کنند ..