دولت رئیسی معروف به «قاضی مرگ» در حالی آغاز به کار کرده که قطع مکرر برق در روند زندگی مردم و صنعت و تولید و خدمات در کشور مشکلات بحرانی ایجاد کرده است. ابراهیم رئیسی نیمه تیرماه امسال پیش از آغاز رسمی فعالیت به عنوان رئیس دولت سیزدهم در دیدار با رضا اردکانیان وزیر نیروی دولت حسن روحانی گزارشی کامل از وضعیت و علت قطع برق را جویا شد.
علی اکبر محرابیان وزیر جدید نیرو روز دوشنبه هشتم شهریورماه با بیان این ادعا که ایران در صنعت برق «کاملاً مستقل و صاحب سبک» است، وعده داد که میزان خاموشیها به صفر نزدیک شود. همزمان اما مسئولان صنعت برق از تداوم قطع برق در زمستان خبر دادهاند.
مصطفی رجبی مشهدی سخنگوی صنعت برق تأکید کرده که نسبت به سال گذشته «حدود ۲۰ درصد کمبود سوخت داریم و قطعاً تنگناهایی در تولید برق برای زمستان ۱۴۰۰ خواهیم داشت.» پیشتر نیز نصرتالله کاظمی عضو سندیکای صنعت برق ایران با بیان اینکه «شرایط ناپایدار کنونی در تأمین برق و بروز خاموشیهای گسترده» ناشی از «عدم برنامهریزی درست به مقوله انرژی» است تأکید کرده بود که حتا اگر از همین امروز برای افزایش تولید برق اقدام شود، حداقل تا دو سال آینده مشکل کمبود برق در ایران ادامه خواهد داشت. او همچنین افزوده بود که محدودیتهای تأمین برق صنایع و تعطیلی آنها لطمه قابل توجهی به اقتصاد ملی وارد میکند.
قطع برق و بحران انرژی، پاشنه آشیل دولت سیزدهم
قطع پیاپی برق در ایران از پاییز گذشته آغاز شد و تا کنون ادامه داشته و همچنان نیز دنبالهدار خواهد بود. کاهش تولید برق به دلیل فرسودگی نیروگاههای گازی، کاهش ذخایر آب پشت سدها و کاهش شدید تولید در نیروگاههای آبی و عقب ماندن از اهداف توسعه نیروگاههای خورشیدی از جمله دلایل مشکلات صنعت برق ایران است.
تداوم طولانی قطع برق بطور روزانه نه تنها روند زندگی مردم را با اختلال جدی مواجه کرده بلکه خسارتهای زیادی در حوزه تولید و صنعت ایجاد کرده است. همچنین قطع برق بخش خدماتی کشور را نیز مختل کرده و حتا در بیمارستانها با قطع دستگاه اکسیژن و دیگر تجهیزات پزشکی سبب مرگ بیماران شده است.
در کارخانهها نیز قطع برق، کارفرمایان را مجبور کرده نیروی کار را به مرخصی اجباری و بدون حقوق بفرستند و یا با کاهش سطح تولید و کاهش درآمد، بخشی از کارگران را اخراج کنند.
اینهمه کافیست تا بر نارضایتی مردمی که از مدتها پیش به دلیل مدیریت ناکارآمد کشور در حوزههای مختلف خشمگین هستند افزوده شود. بطوری که کارشناسان نارضایتی از کمبود انرژی و همچنین مشکلات زیربنایی برای افزایش تولید انرژی در کشور را از جمله مشکلات سرنوشتساز دولت سیدابراهیم رئیسی ارزیابی میکنند.
در چنین شرایطی نمایندگان «مجلس انقلابی» به دنبال طرحهایی برای حذف یارانه سوخت و انرژی هستند که به معنای افزایش قیمت آنهاست. اما برخی از آنان مانند هادی بیگینژاد عضو کمیسیون انرژی دغدغه تأمین سوخت برای کشورهای «محور مقاومت» را دارند!
اقدامات فلهای و ناکارآمد
تقاضای انرژی در همه کشورهای جهان روندی افزایشی دارد و ایران هم از این قاعده مستثنا نیست. در حالی که ایران در حوزه انرژی، به ویژه منابع فسیلی، از پتانسیل خوبی برخوردار است اما طی چهار دهه گذشته مدیریت ناکارآمد و غیرکارشناسی اقتصاد انرژی در ایران، کشور را با مشکلات عمیق روبرو کرده است.
جمهوری اسلامی از یکسو سهم درآمدهای ارزی ناشی از صادرات انرژی را با ریسک و نوسانات زیادی روبرو کرده و از سوی دیگر برای تأمین انرژی داخلی و بهینهسازی مصرف سوخت هم ناموفق عمل کرده است.
دور شدن از سوختهای فسیلی و جایگزینی انرژیهای جدید بیش از نیم قرن است به یکی از موضوعات مهم در حوزه انرژی جهان تبدیل شده است. سازمان ملل متحد در سال ۱۹۶۱ میلادی کنفرانسی درباره منابع جدید انرژی برگزار کرد. از آن زمان تا کنون این موضوع به یکی از محورهای اقتصادی و زیست محیطی جهان تبدیل شده که میتواند امنیت اقتصادی و ملی کشورها را تحت تأثیر قرار دهد و بر همین مبنا در ایران نیز برنامههایی در این زمینه اندیشیده میشد که همگی با وقوع انقلاب اسلامی به فراموشی سپرده شدند. ایران در اواخر دهه ۵۰ خورشیدی میرفت تا به یکی از قدرتهای صادرکننده انرژی در جهان تبدیل شود اما کم کم به یکی از واردکنندههای انرژی تبدیل شد و امروز در این زمینه از همه نظر جز فلاکت به چشم نمیخورد آنهم در حالی که کشور دارای امکانات باد و خورشید به عنوان منابع عظیم انرژیهای نوین است. براساس برنامه ششم توسعه، دولت باید سهم نیروگاه های تجدیدپذیرو پاک را به حداقل پنج درصد میرساند که در خوشبینانهترین حالت به یک درصد رسیده است.
سدسازیهای فلهای و غیرکارشناسی که از دولت اکبر هاشمی رفسنجانی آغاز شد نیز بیشتر تخریب منابع انرژی را به دنبال داشته و به حوزه آب و کشاورزی نیز زیان رسانده است. گویا این همان «صاحب سبک» بودن جمهوری اسلامی است که محرابیان وزیر جدید نیرو مدعی آن شده است!
در این میان، ۱۱ واحد نیروگاه برق آبی در تهران که در مجموع سه درصد از برق کشور را تولید میکردند به دلیل خشکسالی با کاهش ۴۶ درصدی تولید روبرو شدند. در استان خوزستان نیز مدیرعامل سد کرخه که از سدهای مهم در تأمین برق به شمار میرود هشدار داده که به دلیل خشکسالی و کمبود آب ذخیره شده در پشت سد «ممکن است نیروگاههای این سد را از دست بدهیم و تولید برق نداشته باشیم.» در ابتدای تیرماه امسال نیز نیروگاه ۱۰۰۰ مگاواتی سد کارون ۴ به دلیل کاهش نزولات جوّی و افت سطح آب پشت سد از مدار تولید برق خارج شد. همزمان در سد کارون۳ نیز بیشتر از ۹۰درصد ظرفیت نصبشده نیروگاه برقآبی این سد از مدار تولید برق خارج شد.
در آنسو نیروگاه اتمی بوشهر نیز نتوانسته به بهرهوری مورد ادعا در تولید برق دست پیدا کند و در چند نوبت از جمله در خرداد امسال به دلیل مشکلات فنی از کار ایستاد! در اسفندماه گذشته یکی از مقامات سازمان انرژی اتمی ایران گفته بود ممکن است فعالیت نیروگاه اتمی بوشهر به دلیل ناتوانی در خرید قطعات لازم از روسیه اصلا متوقف شود.
مدفون ماندن سرمایههای ملی
ایران دومین کشور دارای بیشترین ذخایر گاز در جهان است در حالی که در داخل نتوانسته سوخت نیروگاهها را تأمین کند. سال گذشته بسیاری از نیروگاهها به دلیل تأمین نشدن گاز در پاییز و زمستان ناچار شدند از مازوت (نفت کوره) به عنوان سوخت استفاده کنند که هم سبب کاهش تولید برق در نیروگاهها شد و هم آلودگی شدید هوا در شهرهای مختلف را به همراه داشت.
به نظر میرسد زمستان امسال نیز تأمین گاز با مشکل روبرو خواهد شد. جواد اوجی وزیر نفت دولت سیزدهم روز جمعه ۱۲ شهریور ۱۴۰۰ در نخستین سفر کاری خود به عسلویه ابراز امیدواری کرده که «بتوان با برداشت حداکثری گاز از میدان مشترک پارس جنوبی زمستان بدون چالشی را سپری کرد.»
ایران در حالی که چهارمین منابع نفت دنیا را در اختیار دارد به دلیل بیتدبیری مقامات جمهوری اسلامی در سرمایهگذاری زیرساختها به واردکننده گازوئیل تبدیل شد. اکنون نیز به نظر میرسد دارنده دومین منابع گازی جهان مجبور به وارد کردن گاز شود و در همین ارتباط مذاکرات واردات گاز از کشور ترکمنستان به مراحل جدی رسیده است. با فرضِ تداوم شرایط سال ۹۹ از نظر افزایش مصرف ناشی از شیوع کرونا، حداقل افزایش ده درصدی در مصرف گاز و برق پیشبینی میشود که اگر از امروز فکری برای تأمین آن نشود، ممکن است کشور در روزهای سرد بین آبان تا بهمن ماه، معادل ۲۰ میلیون لیتر در روز در تأمین انرژی اولیه (گاز و فرآورده نفتی) با کمبود مواجه شود. در چنین شرایطی، تنها با واردات نفت و گاز میتوان کشور را از خاموشی برق و قطع گاز نجات داد.
این شرایط نگرانکننده میتواند پتانسیل صادرات انرژی ایران را به «نفت خام» نیز کاهش دهد! در حالی که جمهوری اسلامی حتا نتوانسته ضریب بازیافت نفت خام ایران را در سطح قابل توجهی نگه دارد. متوسط ضریب بازیافت نفت خام در همه دنیا حدود ۳۴ درصد است اما ضریب فعلی بازیافت نفت خام در ایران به عنوان یکی از ثروتمندترین کشورها در زمینه منابع نفتی، حدود ۱۰ درصد از این میانگین پایینتر است. قابل توجه اینکه ضریب بازیافت نفت خام در عربستان سعودی به حدود ۵۰ درصد میرسد که بیش از دو برابر این ضریب در ایران است!
در مقابل اما کارشناسان معتقدند ظرفیت تولید نفت خام ایران میتواند به راحتی به ۷ میلیون بشکه در روز برسد و پتانسیل برداشت گاز در ایران حداقل ۵۰۰ میلیون متر مکعب در روز است. از این پتانسیل به دلیل بیکفایتی جمهوری اسلامی استفاده نمیشود و تحقق آن در توان این رژیم نیست!
این وضعیت در حالیست که تحولات سیاسی در منطقه نیز به این بیم دامن میزند که ایران با تغییر ساختار سیاسی و توسعه زیرساختهای نفت و گاز نیز نتواند در عرصه بینالملل به یکی از بازیگران اصلی انرژی، مانند آنچه پیش از انقلاب اسلامی بود، تبدیل شود.
ماجراجویی در ضدیت با منافع ملی
با حضور طالبان در قدرت، از یکسو چین به دنبال استفاده از افغانستان به عنوان مسیر انتقال انرژیست و از سوی دیگر رقبای جمهوری اسلامی مانند ترکیه به دنبال روابط برتر با طالبان هستند. برای دولت چین طالبان و ایدئولوژی و عملکردش کوچکترین اهمیتی ندارد و سازش با این گروه در موقعیت ضعیف افغانستان به سود چین است. از یکسو روابط حسنه با طالبان، تمامیت ارضی چین در رویارویی با مسلمانان جدایی طلب ایغور در غرب چین و در همسایگی افغانستان را حفظ خواهد کرد و از سوی دیگر تضعیف موقعیت هند در افغانستان به عنوان کشوری که بخشی از مسیر پروژه «جاده ابریشم» است برای چین اهمیت ویژهای دارد آنهم در حالی که هند که روابط تیرهای با پاکستان دارد و پیشتر روی بهبود روابط با دولت محمد اشرف غنی سرمایهگذاری کرده بود، حالا با روی کارآمدن طالبان چشماندازی در این کشور ندارد.
مقامات دهلی نو در رقابت تنگاتنگ با چین، ایران را به عنوان مسیری برای انتقال انرژی در نظر داشتند و تلاش میکردند از بندر چابهار در جنوب غربی ایران، به عنوان جایگزینی برای بندر گواتر پاکستان استفاده کنند؛ چین اما سرمایهگذاریهای هنگفتی در بندر پاکستانی انجام داده و موقعیت خود در نزدیکی خلیج فارس و دریای عمان را تثبیت کرده است.
در روزهای گذشته مقامات هندی اعلام کردند افغانستان تحت حاکمیت طالبان بخشی از گروه چهارجانبه هند، ایران و ازبکستان برای استفاده از بندر چابهار در جنوب شرق ایران نخواهد بود. اینهمه تغییر معادلات در منطقه همراه با تقویت بازیگرانی جهت انتقال انرژی به چین و هند و همچنین باز شدن مسیری به سوی اروپا برای کشورهای آسیای شرقی خواهد بود. نشانه دیگری از این تغییر معادلات ژئوپلیتیک در خاورمیانه را میتوان در نزدیکی روابط چین و اسرائیل پیگیری کرد. به گزارش خبرگزاری رویترز، چین برای نخستین بار با یک کارتل عظیم، اداره یکی از مهمترین بنادر اسرائیل یعنی بندر حیفا را به عهده گرفته است.
روشن است که این تحولات حوزه انرژی در منطقه را دستخوش تغییرات جدی خواهد کرد که ناکارآمدی و سیاستهای ماجراجویانهی رژیم ایران آن را به زیان مردم و منافع ملی کشور رقم خواهد زد.
روشنک آسترکی
درود یاران جان ::
دنیای دیوانه دیوانه
چنان بیاد دارم که چهل واندی سال قبل همانی که دستور سوزاندن ۵۰۰نفر
در سینما رگس صادر فرموده بودی خود برمسند قضا وغدر نشستی واز متهم
هپلی پرسیدی باچه چیز آتش زدی ملعون جواب آمد کربیت غازی گفت که
کربیت برچه زدی جواب آمد صندلی با ایما واشاره وبا لحن محبت آمیز به متهم
گفت کربیت تا نفتی بنزینی نباشدسینمانسوزاند متهم فرمود بیاد آوردم همان
که دوش تمرین کردیم بنزین وهمان تیونر که هی تاکید می کردی داشتم آن هم
سه چهار بشکه پر البته خودم با تیرکمان آپولو۱۳ راهم سرنگون کردم هیچ کس نفهمید
با خنده حضار متهم با پس گردنی از دادگاه اخراج واز ایران به عراق تبعید شد.
طالبان(آخوند) هم در لیست وزرا چند راس تروریست تر وتمیز که کمترینشان
داری ۵ملیون دالار امریک جایزه سر است را وزیر فرمودند تا دولت در برگیرنده
همه اقوام وخویشان خودشان را تکمیل نمایند.اخوی جان ملا برادر در
مورد وزیر آینده بیداشت فرمود همانی که چند زایشگاه وبیمارستان را با
پرسونال ومرضا والبت زایویان وکودکان انفجار کرده بخاطر اشنایی با زیرساخت ها
و نشقه های معماری این تاسیسات به عنوان وزیر بی داشت معین شد ومورد
تایید ولدملاعمر ونوه ملا عثمان قرارگرفت .این جلسه با خبر ۵ کشته و۵۰
زخمی که در مظاهرات غیر قانونی ّبه گفته سخن گوی خیلی قانونی**وتبریک
ملا ها وعمرها به همدیگر پایان یافت .اخوی ملابرادر تصیصح وتصریح فرمود
لفظ مظاهرات را خبرنگاران خط زده وبجایش آشوبگران بنویسند در غیر آن صورت
۲۵ سال زندان را بجان بخرند.
* تفاوت قانونی وخیلی قانوی بستگی به تعدادخشاب وفشنگ های اشخاص دارد
احوط آنست که دارندگان از پنج خشاب ده تیری بالاتر را خیلی قانونی ذکر نمایند.
درود یاران جان::
سد ها قرن پیشتر یک نوع از بوزینگان جنگلی در آفریقا دریافت که با چماق
ویا سنگ میتواند به دیگر جانوران زور بگوید وسهم شان از غذا را مال خود کند.
با پیشرفت فکری این گروه از بوزینگان کم کم فهمیدند که میتوان بدون در گیری
سر بقیه را شیره مالید مثلن یک مقدار گوشت کم را روی استخوان پوشاند وبه آنان
داد وخود گوشت بی استخوان خورد .از آن زمان این حق بیشتر وبهتر داشتن هر چیز
کمیاب برای کسانی کو بهتر وعمیق تر والبته آینده نگرتر هستند رسمیت یافت وگمانم
تا همین لحظه کسی از جماعت میمون های متفکر گله ای از سهم شعورش نداشته باشد.
بهر روی بعد از چهل سال میشنویم که روسیه شوری سابق هفته ای پنج میلیون دوز واکسنی
که در ایران وبا سلول های بیماران ایرانی ویروس چینی را تولید وخارج می کندچر که نه.
آن زمان که پیری احمق والزایمری میخواست با همه دنیا بجنگد وهمه را چون خود کند
چرا هیچ دکتر واستاد دانشگاهی بجای تشویقش به ایشان حالی نکرد که غربیها اگر در ایران
هستند مفیدند واقلن ادای آدم بودن را در می آورند گرچه برای راحتی بهتر ترجیحشان
معامله با یک دیکتاتور بدون تظاهرات مردم است ولی مثل سگ از مردم خودشان ودلسوزی
آنان میترسیدند.بله کسی که تک تک سلولهای بدنش معتقد به نشر دین با شمشیر بود و
بخوبی میدانست مدینه فاضله همان شهر مدینه ایست که بانوان محترم مملکتی که به کردار
وافکار نیک اعتقاد داشتند را در بازارهایش لخت مادر زاد میفروشند به بهای دستمزد یک روز
یک کارگر ساده