روشنک آسترکی – چند روز پس از تسلط گروه تروریستی و فرقهای طالبان بر افغانستان که همزمان و همسو با خروج ناگهانی نیروهای ایالات متحده از افغانستان صورت گرفت، نام «پنجشیر» در صدر خبرها قرار گرفت. احمد مسعود پسر احمدشاه مسعود رهبر پیشین مبارزات ملی این کشور، با دیگر نیروهای جنبش مقاومت ملی افغانستان در پنجشیر مقاومت نظامی در برابر طالبان را آغاز کردند.
در آنسو پس از آنکه احمد مسعود مردم کشور را به قیام ملی علیه طالبان فراخواند، اعتراضات گستردهای در کلانشهرهای افغانستان آغاز شد. مردم با برگزاری تجمع و تظاهرات در شهرهای مهمی چون کابل و هرات و مزار شریف علیه طالبان شعار سر میدهند و به این گروه اسلامگرای تروریستی «نه» میگویند. گروه اسلامگرا و مرتجعی که در طول پنج سال حکومت بلامنازع خود از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ دمار از روزگار مردم افغانستان درآورده و با تبدیل این کشور به مرکز و کُنام تروریستهای اسلامی، آن را به سوی جنگ سوق داد و جز خرابی و ویرانی برجای نگذاشت.
بر اساس گزارشها زنان در این اعتراضات نقش ویژه و چشمگیر دارند. هرچند بسیاری از نخبگان، شاعران، هنرمندان و فعالان مدنی طی نخستین روزهای تسلط طالبان بر افغانستان کشور را ترک کردند اما آن بخش از جامعه مدنی که همچنان در افغانستان حضور دارد، اعتراضات در شهرهای مختلف را پیش میبرد. همچنین بر اساس گزارشهایی که به کیهان لندن رسیده است، برخی از فعالان فرهنگی و مدنی نیز از کشورهای دیگر برای سازماندهی اعتراضات در افغانستان تلاش میکنند.
اکنون بسیاری از افغانستانیها چشم امیدشان به پنجشیر، این ولایت کوچک کوهستانی و سرسبز واقع در شمال غرب این کشور است که روی نقشه همچنان سپید مانده و به دست طالبان نیفتاده است. این در حالیست که طالبان و رسانههای حامی آن خبرهای ضد و نقیضی درباره سقوط پنجشیر منتشر میکنند.
دکتر لطیف پدرام سیاستمدار، نویسنده، شاعر و یکی از چهرههای سیاسی افغانستان است که این روزها در برابر قدرت طالبان که تلاش میکنند دوباره حکومت بلامنازع خود را برقرار کنند، فعالیت میکند.
لطیف پدرام رهبر حزب کنگره ملی افغانستان درباره اینکه چرا پنجشیر به پایگاه جنبش مقاومت ملی افغانستان تبدیل شده و در حال حاضر شرایط در این ولایت چگونه است به کیهان لندن میگوید: «پنجشیر یک درّه طولانی به طول ۱۶۰ کیلومتر هست و تقسیم میشود به ارتفاعات بلند چیزی حدود ۹۰ و ۹۲ درّهی کوچک و بزرگ و کلان. این منطقه استراتژیک کوهستانی و بسیار سخت و غیرقابل تسخیر است. تنها در داخل این درّه، یعنی در شهرکها و روستاهای مرکز این درّه طالبان هستند ولی بقیه دهکدهها و روستاها که اساساً مردم در اینجاها زندگی میکنند در اختیار مردم و نیروهای پارتیزانی یا جنبش مقاومت ملی افغانستان هست. اطلاعاتی که من دارم اینست که بخشی از مهاجمان و متجاوزان که از قندهار و دیگر مناطق محل سکونت پشتونها به پنجشیر آمده بودند، در داخل درّه نمانده و ترسیدهاند؛ درّه را رها کردند و رفتند و تنها یک بخشی از طالبانی که متأسفانه متعلق بودند به تاجیکها در افغانستان در داخل این درّه هستند چون فکر میکنند به دلیل اینکه تاجیک هستند کمتر آسیب میبینند. بنابراین وضعیت در داخل درّه پنجشیر در مجموع وضعیت خوبیست و طالبها نمیتوانند درّه را تسخیر بکنند و این از نظر نظامی برای ما فوقالعاده است. به لحاظ نظامی و از نظر جنگی همه چیز خوب است، پارتیزانها و جنگجویان مقاومت در سراسر درّه مستقر هستند، بنابراین درّه پنجشیر به کنترل نیروهای مقاومت در خواهد آمد.»
اما نیروهای مقاومت ملی افغانستان در درّه پنجشیر تنها بخشی از ایستادگی مردم افغانستان در برابر طالبان است. به گفته لطیف پدرام، مردم در دیگر مناطق و به ویژه شهرهای بزرگ نیز با برگزاری تظاهرات به طالبان «نه» میگویند و بخش بزرگی از اعتراضات علیه طالبان را رقم زدهاند. او این بخش از اعتراضات را بخش «سیاسی» اعتراضات دانسته و میگوید: «از لحاظ سیاسی خوشبختانه در شهرها و کلانشهر های افغانستان مثل کابل مثل مزار شریف و برخی شهرها تظاهرات گستردهای علیه طالبان شروع شده، امروز هزاران هزار نفر در شهر کابل علیه طالبان شعار میدهند، علیه پاکستان شعار میدهند، برای آزادی شعار میدهند، و بدون ترس به طرف ارگ ریاست جمهوری یا ارگ امارت طالبان تظاهرات میکنند.»
به گفته رهبر حزب کنگره ملی افغانستان اعتراضات امروز مردم در افغانستان که با نقش پررنگ زنان در جریان است، چیزی بود که در تهاجم اول طالبان در دهه ۹۰ امکانناپذیر بود. او توضیح میدهد: «آنها آنقدر زور داشتند که کسی نمیشد از خانه خودش بیرون شود، اما حالا مردم در شهرها و خیابانها علیه اینها ایستادهاند و زنان در صف اول مبارزه هستند. فعالان مدنی در صف اول مبارزهاند؛ جامعه مدنی در صف اول مبارزه است؛ جبهه ملی مبارزه علیه طالبان بسیار بسیار گسترده و دموکراتیک و امیدبخش است، به اضافه اینکه نیروهای چریکی و مبارز مسلح مقاومت در برابرشان ایستادهاند و چه بسا به زودی شاهد قیامهای مسلحانه و مردمی در سراسر افغانستان خواهیم بود.»
در حالی که گزارشهای رسانههای جریان اصلی و بینالمللی تصویر دیگری از افغانستان حاکی از تسلط کامل طالبان و اعلام دولت توسط این گروه تروریستی و اسلامی ارائه میدهند و همچنین دولتهای مختلف نیز بطور تلویحی به این گروه ارتجاعی «مشروعیت» میدهند، اما این سیاستمدار افغانستانی میگوید که «وضعیت بسیار امیدبخش است ما نگرانی نداریم، ما ۴۰ سال است که از این جنگها میکنیم و میدانیم سرنوشتشان چه است. طالب نمیتواند افغانستان را کنترل کند. طالبان مشکلات زیادی دارد. در درون خود گرفتار فساد داخلی هستند، به برخی خانههای مردم به زور داخل میشوند آب و نانشان را از مردم میگیرند. وقتی کودتا یا انقلاب میشود، حکومتیها میروند در قرارگاههایشان در جاهایی که حکومت است، دولت است، امکانات نظامیشان است، ولی اینها همین الان تأمین نان و آبشان روی دوش مردم است. مردم به ستوه آمدهاند. اینها دروغ می گویند. اینها هیچی از اسلام و یا دموکراسی نمیدانند. مردم در کابل از دست طالبها به ستوه آمدهاند. به در خانهها میروند و میگویند به ما نان بدهید، به ما آب بدهید، نان و آبشان بر گردن مردم افغانستان است. به گمان من بسیار زودتر از آنچه فکر میشود بساطشان در افغانستان جمع خواهد شد و احتمالا میروند در جنوب کشور جمع میشوند. خلاصه اینکه اینطور نمیماند.»
دکتر لطیف پدرام درباره اینکه با توجه به حمایتهایی که پاکستان و قطر بطور مستقیم و چین و ترکیه بطور غیرمستقیم از طالبان میکنند، آیا مقاومتهای مردم، چه در بخش نظامی که توسط نیروهای جنبش مقاومت در پنحشیر آغاز شده و چه در بخش سیاسی که توسط مردم، روشنفکران، دانشجویان، هنرمندان و جامعه مدنی پیش میرود، چقدر احتمال پیروزی مردم بر طاللبان وجود دارد، به کیهان لندن میگوید: «تردید نداشته باشید افغانستان یک کشوری با جمعیت نسبتاً قابل ملاحظه است؛ افغانستان تجربه این جنگها را دارد از گذشته تاریخی؛ حالا من کاری ندارم از نواقص از دوران انگلیس و از دوران شوروی و قدرتهایی از این قبیل جهانی؛ و یا جنگ اول طالبان که همه قدرتها پشت سر طالبان بودند! در هجوم اول هم قطر بود، امارات متحده عربی بود، پاکستان بود، آمریکا هم یکجوری بوده و انگلستان هم بوده! اما نتوانستند موفق شوند! اینها ناتوانتر از آنی هستند که موفق شوند! پاکستان در حدی نیست که بتواند کشور ما را اشغال کند و یا حتا بتواند کمکشان کند. و تازه قطر خودش دست آمریکاییهاست! مردم افغانستان این تجربهها را دارند و شما شاهد پیروزیهای عظیم مردم خواهید بود. اینبار خوشبختانه همه مردم به طالبان «نه» گفتند. همه نه گفتند و قدرتی که طالبان دارند در میدان جنگ است نه در خیابان؛ و قدرت به تنهایی اسلحه نیست! اِلمانهای دیگر در میدان مبارزهاند مثل خود زنها، جامعه زنان، هنرمندان، شاعران، نویسندگان، افراد عادی، مسلمانان سادهای که به اسلام و سنت احترام و اعتقاد دارند. اینها همه و همه مخالف طالباناند. من گمان نمیکنم پاکستانیها قدرتمندتر از اتحاد شوروی باشند! هر کسی بخواهد، هر قدرت دیگری بخواهد افغانستان را اشغال کند، مسلماً شکست خواهد خورد و اینها هم شکست خواهند خورد.»
او همچنین درباره اینکه «آیا جنبش مقاومت ملی افغانستان نیز رایزنیهای بینالمللی دارد تا شاید بتواند متحدانی در کنار خود داشته باشد؟» به کیهان لندن میگوید: «هدف هر جنبشی از جمله جنبش مقاومت در افغانستان یا جنبشهای اینچنینی در کشورهای دیگر به وجدانهای آگاه و افراد مترقی در دفاع از این جنبشها یا کشورهایی به هر حال نیاز دارند تا با این جریانها در کشورهای دیگر همافق و هماهنگ باشند که از این جنبشها دفاع بکنند. بدون شک جنبش مقاومت هم نه تنها در حوزه آسیا و آسیا مرکزی بلکه در سراسر جهان مشغول تماس، گفتگو و رایزنی با همه کشورهای جهان و قدرتها و کشورهای مؤثر در افغانستان است تا طالبان را به رسمیت نشناسند و نگاه کنند که طالبان در کابل دارد با حقوق شهروندی جامعه مدنی چه میکند. طبیعتاً این کوششها همه جا وجود دارد و همه جا تلاش است برای اینکه توجه کشورها را جلب بکنند برای حمایت از جنبش مقاومت ملی در برابر طالبان.»
لطیف پدرام همچنین با اشاره به شیوه خروج نیروهای آمریکایی بر اساس تصمیم و اقدامات دولت جو بایدن که پیشروی طالبان را تسریع کرد به کیهان لندن میگوید: «ببینید، من میخواهم سخن همان شاهزاده کامبوج را در دوران جریانهای سوسیالیستی کامبوج بزنم که میگوید ما به آمریکاییها اعتماد کردیم و این بزرگترین اشتباه خلق کامبوج بود! من فکر میکنم این بزرگترین اشتباه مردم افغانستان بود که به آمریکاییها اعتماد کردند! من مثالهای زیادی دارم که آمریکاییها متحدانشان را تنها گذاشتند از جمله جریان محمدرضا شاه در ایران! در کشورهای دیگر نیز همینطور. با عوامل خودشان چگونه رفتار کردند با ژاندارمهای خودشان چگونه رفتار کردند؟ آنها دنبال منافعشان هستند. حقیقت قضیه اینست که آمریکاییها خیانت عظیمی به مردم افغانستان کردند. اینها حتا به آن پیمان استراتژیکشان که میبایست دو سال قبل از خروج، نوکران دیگرشان مثل غنی را در افغانستان در جریان میگذاشتند نیز عمل نکردند. دولت جو بایدن دروغ گفت و مردم افغانستان را وسط خون و آتش و مرگ تنها گذاشت. دولت بایدن فراتر از اینکه جنایت کرد، مردم افغانستان را تحقیر کرد. شما فرودگاه کابل را ببینید! زنان، بچهها، مادرانی که بچههایشان را از دست دادند و نمیتوانستند آنها را پیدا کنند. زنهایی که وسط هواپیماهای این جنایتکاران آمریکایی زایمان کردند! مردم افغانستان جنایات رژیم بایدن را فراموش نمیکنند. و طبیعتاً همه آمریکاییها را که طی ۳۰ سال ۴۰ سال یکی از عوامل مهم جنگ در افغانستان بوده، از زمان حکومت داوود تا حزب دموکراتیک تا بعدش، پیوسته و پیوسته جنگافروزی کردند که نتیجهاش شده یک جامعه ویران و آدمهای بیکار و فقر فزاینده و فقر فرهنگی. ۸۰ درصد بیکار و عدم اشتغال؛ طالبان عقبمانده را به این مردم مسلط کردند و حالا داعش را دوباره دارند تربیت میکنند که اگر بتوانند طالبان از آن استفاده کنند. گام به گام خیانت کردند.»
او درباره برخی ناهماهنگیها در حوزه رسانهای نیروهای جنبش مقاومت ملی افغانستان نیز به کیهان لندن میگوید: «اول عرض کنم، خیانتی که حکومت تحتالحمایه آمریکاییها، یعنی حکومت غنی، کرد، مردم افغانستان را با یک وضعیت کاملاً غافلگیرانه مواجه کرد و مقاومت هم با یک موج روبرو شد. طبیعتاً هنوز کار همانگونه که میباید به سامان نیست ولی باید تنظیم شود. مسئله فرماندهی جنگ، هدایت نیروهای چریکی، مسئله تبلیغات، خبررسانی، در همه این موارد نارساییهای جدی وجود دارد و کوشش داریم که این نارساییها رفع شود تا به هر حال اخبار از طریق شما، وجدانهای آگاهی مثل شما، و نهادهای منصف بینالمللی و حقوق بشری منتشر شود و جهان بتواند در روشنایی بهتری تصمیم بگیرد. به ویژه افکار عامه جهانی خیلی خیلی برای ما در این مقطع تاریخی مهم است. حتماً این کار را خواهیم کرد.»
چند سالی است ، برای اینکه حرفت را در همان دهان بخشکانند ، می گویند که طرف توهم تئوری توطئه دارد! سالها کشورمان از شمال و جنوب از دست روسیه و انگلستان ،رنج های فراوانی کشید و … وقتی از توطئه های انگلستان سخن به میان می آید گروهی به اصطلاح هم وطن که بادمجانهای دور قاب هستند ، تو را متهم به داشتن توهم تئوری توطئه می کنند اما سوال اینجا است که چه کسی توهم دارد؟ شمایی که با پول این ملت در اروپا زندگی و تحصیل کرده اید و به جای خدمت به وطن از پشت خنجر زده اید، یا آنانی که در طول تاریخ از توطئه های دیگران تازیانه خورده اند؟ مگر انگلیس همان کشوری نیست که روزگاری آفتاب در مستعمراتش غروب نمیکرد؟ مگر جمله معروف آنها این نیست که تفرقه بیانداز و حکومت کن؟ چگونه است که هندی ها پس از اخراج انگلیسی ها ، تجزیه شدند و از آنها حرامزاده ای به نام پاکستان متولد شد؟ چرا باید بی بی سی لندن مستند هایی از اقوام مسلمان در دورافتاده ترین نقاط آفریقا بسازد؟ مگر غیر از این است که از دوران صفویه آخوندها ی ایران روابط مستقیم و بلکه نوکر موابانه ای با انگلستان داشته اند؟ کدام قسمت از توطئه های انگلیسی ها در مورد صنعت نفت ایران مبهم و نا مفهوم است؟ در زمینه اشغال سرزمین ها و بهره کشی چطور؟ آیا کارنامه موجهی دارد؟ این چه تفکر احمقانه و البته عامدانه برای خفه کردن دیگران است که مجبورتان میکنند تا عاشق گروگان گیرتان شوید! به نظر من انگلیسی ها حتی به آمریکا هم هنوز به چشم مستعمره نگاه میکنند و سیاستهایشان را توسط دموکرات ها به پیش می برند. رفتار انگلیسی ها همانند کفتاران است که همیشه در پشت پرده عمل میکنند ( به دلیل نیرومند تر بودن آمریکا ) که اغلب حتی برای خود شیرها هم موجبات دردسرهایی می شوند. آنها در سال ۵۷ با همراهی آمریکا و اروپا ، بلای خمینی را به ایران نازل کردند اما جالب است که در سال ۵۸ با تسخیر سفارت آمریکا عملا آنها را از ایران بیرون کردند و در واقع اگر امروز روابط با آمریکا خط قرمز جمهوری اسلامی است دقیقا اوامر اربابان جمهوری اسلامی است وگرنه کیست که نداند اگر بنا به حساب کشیدن باشد، آیا کشورهایی وجود ندارند که به مراتب کارنامه ای سیاه تر از آمریکا داشته باشند؟مثلا روس ها که ۶۰۰ هزار کیلومتر مربع از سرزمین ما را جدا کردند و یا انگلیسی ها که همیشه برای ما مزاحمت ایجاد کرده اند؟ با چه منطقی سرزمین های کشور آرژانتین ( مالویسناس ) با هزاران کیلومتر فاصله از سرزمین انگلیسی ها ، تحت سیطره آنها است و حتی به خاطر آن در زمان مارگارت تاچر با آرژانتین جنگیدند! من نمیدانم که تطهیر شیاطین برای چه صورت می پذیرد چون با وجود تمام شواهد تاریخی و ثبت شده ، به مانند این است که گلوله ای را به سر خود شلیک کنی ، مگر اینکه مطمئن باشی که در آن مغزی وجود ندارد!
من ابتدا ازاین فرصت استفاده نموده وضمن اینکه مبدع خیانت به ملت عزیز وبا فرهنگ افغانستان که با ملت ایران ازنطرفرهنگ وتمدن دریک حوزه است را آقای ترامپ دانسته این همبستگی فرهنگی را هم افتخاربزرگی میدانم وباید بگویم ،بی تدبیری اقای بایدن و پست فطرتی اروپائیان جهانخوار، خیانت آقای خلیل زاد و حکومت ارتجاعی پاکستان را هم که درمعاونت به این بلا را کمترازآنان ندانسته ، ابتدا برای آقای احمد مسعود این جوان شجاع ودلیروطن پرست واین چهره ملی آرزوی سلامت وپیروزی دارم گرچه ممکن است بعد ۴۴ سال دیگه کسی پیدا شود وحرفهای امروز وی را صد من یه قاز نامد براین فرقه کوردل وعاملان جهل وجور وجنایت طالبان می نمایم وبرای خواهران وبرادران افغانستان آمنیت ،رفاه وآسایش و حکومتی درخور شان ومنزلت تاریخی ایشان خواهانم وبا این روح همبستگی وآزادی خواهی که درزنان شجاع وشیردل افغانستان که جلوترازمردان حقوق حقه خوشان را فریاد می زنند بدون شک پیروزی می بینم ،درمورداین هموطن به نام ناشناس که،بارها درزیربعضی مطالب کامنتهائی می گذارد که هموطنان دیگراکثرقریب به اتفاق ایده های وی را تقبیح نموده اند،در مورد نظرهموطن که گفته یاشاسین آذربایجان من هم هزاران باربه این خطه مردخیزایران می گویم یاشاسین آذربایجان ولی درباره نظرایشان دراین بین جای تعجب است! که بلای افغانستان که مشکل روز همسایه عزیز ماست را فراموش کرده وشروع به عقده گشائی بدون ذره ای تامل به بزرگ مردی تاخته وچنان با کلمات بی ادبانه ومثالهائی زشت وزننده تر مانند گاز معده ،جفتک پرانی وغیره سخن رانده که گرچه حاکی ازتربیت وادب نداشته خانوادگی وی است می گویم ،اگرشما تنها به گفته جناب آقای تقی زاده درموردبختیاراستناد می کنید ، بهتراست به گفته صدها وشاید هزاران ایرانی دیگری مثل مرحوم فروهرکه برخاک وی افتاد وپوزش طلبید، ودیگرانی که امروز با حسرت وبا چراغ درجستجوی مرد شجاعی مثل وی هستند هم کمی فکرکنی ،مشاوروی اقای یزدی درفیلم ۳۷روزفرمود که به ایشان مراجعه کردند که برای سازماندهی تظاهرات به نفع دولت پول بدهید بختیار گفت دیگه اجازه این کثافت کاریها بذارید تمام شود وهرکه عشق داردبیاید البته عمق این همون یکی مرد جنگی به ازصدهزاراست چون بختیارازتبار سلحشوران ودلاوران بود وپیشینیان وی درتاریخ بواسطه همین خصلتها افتحاراتی ملی اثبت کرده اند برکمتر کسی پوشیده است،من گرچه ارادتی به آقای تقی زاده ندارم ولی به ایشان هم به عنوان یک هموطن بی حرمتی هرگز نمی کنم دوست دارم یک روزی ازجناب ایشان سوال شود ا با کدام منطق وپشتوانه روزی شما به مرحوم حضرت آیت الله شریعتمداری اینهمه توهین نمودید،روحانی که شجاعترین وروشنفکرترین بود دربین روحانیون زمان خود ومایه افتخار !!کسیکه درهمان سال انقلاب درمصاحبه با هفته نامه تایم چاپ آمریکا فرمود “امام زمان وفت ظهور با ایر فرانس نخواهد آمد،من درخاتمه امیدوارم روزی آقای دکتر تقی زاده دریک مصاحبه مقابل دکترسیما ثابت بنشیند وسوالهای مارا بپرسد ، مخصوصا ازوی سوال شود دوسال قبل ازانقلاب که آن سه شخصیت ملی آن نامه تاریخی را به اعلیحضرت فقید نوشتند شما که یک شخصیت سیاسی بودید بفرمائید اگر پادشاه که حتما شما و همه تا کمر مقابل وی تعظیم می کردند دوستان شاه بودند یا آنان که اگر طبیبشان زودتر می رسید…………………………….
شاه فقید به شاپوربختیارحکم نخست وزیری داده وخودش با بیرون رفتن از ایران دست اورا کاملأ باز گذاشته بود تا با اختیارات وسیع قانونی یک «سوپرنخست وزیر»، با انجام اقدامات لازم , شورش مسلحانهٔ سازمان یافته از خارج را مهار کند.
ولی او بجای اینکه افسران میهن پرست را دوریک پلاتفورم دفاعی گرد آورد، موقعیت دفاعی استثنائی در کشور اعلام کند، مرزهای (هوائی) کشور را ببندد، ارتش را فورأ ازافسران خائن پاکسازی کند، سران فتنه را دستگیروتروریست های مسلح را دردادگاههای صحرائی محاکمه وبسزای اعمالشان برساند ، به رجزخوانی پرداخت ، خودش را «مرغ طوفان» نامید وبعنوان دلیل «آزادی خواهی» خودش درب زندان ها را باز و همهٔ دشمنان قسم خوردهٔ ایران را آزاد کرد.
این بود کارنامهٔ آخرین نخست وزیری که ایران را جنگ نکرده تسلیم اسلامیان جنایتکار نمود وخودش مخفیانه از کشور فرار کرد.
آقای یاشاسین،
در تاریخ معاصر ایران خیلی از بزرگان بسیاری حرفهای صد من یک غاز به ارزش باد معده یک گاو نشخوار کننده زده اند. عملکرد ونتیجه کار و کارنامه مهم است. امثال شماها اسیر اسطوره پردازی هستید و نیاز به یک قهرمان برای پر کردن خلاهای ذهنی و شخصیتی دارید،
بختیار چه کار دیگری برای سرنگونی نظام پادشاهی و برپایی رژیم آخوندی باید انجام می داد که نکرد؟؟!!
به شهادت دکتر تقی زاده، حتی در مورد تظاهرات طرفداران قانون اساسی مشروطه نیز مانع تراشی کرد و به رادیو تلویزیون دستور داد فرخوان را پخش نکنند ( مشتی نمونه خروار)
تاریخ ۳۰۰ هزار سال پیش انسانهای هومو ارکتوس نیست که، تاریخ همین ۴۳ سال پیش است. اگر ، هم در آن دوران نوزاد شیر خواره ایی بودی، حتما الان دیگر نیستی و احتمالا سواد خواندن به زبان فارسی و یا آذری داری، هر وقت از دیدن تی وی های لس آنجلسی و لندنی فراغت یافتی،کمی مطالعه کن و جفنگ پراکنی نکن. اسطوره ات بدرد خودت می خورد. بروخوش باش با داستان شنگول و منگول و حبه انگور.
واقعا ادم هرچه ندارد یعنی آنقدر بی هویت باشد که خودش نشناسه باید کمی هم از خدا شرم و حیا کند، این آقای ناشناس دیگه پاک خط روی همه چی کشیده ، واقعا آخرین نخست وزیر مشروطه زنده نام بختیارکه شجاعترین، وطن پرست ترین و آزاده ترین مرد تاریخ معاصربود،که اولین کسی بود ۴۴ سال پیش گفت دیکتاتوری نعلین بدتراز دیکتاتوری چکمه نظامیان است ویا جدائی دین ازدولت را زمانیکه خرافه برروشنفکران حاکم شده بود و غرق درخرافه بودند که درنابودی کشور چه تلاشی کردند، وهزاران پیش گوئی ونظریه روشنفکرانه دیگر که هیچگاه گرد وغبار تاریخ انها را نپوشانده وهرروز روشن ترازدیروزمانند چراغی که پروانه ها را عاشقانه به سوی نورجذب می کند دلهای مشتاق نورآزادی هستند به سوی خود می کشاند ومیراثی که اوبرای ملت ایران گذاشت چراغی است فراراه تمام ایرانیان آزاده ،آزاداندیش واصیل ایرانی ، شاپوربختیار روحت شاد که اسم تو ویاد توهم دردل بزدلان ترس ایجاد می کند وخواب ازچشمشان می رباید وهرکه به اندازه دانه گندمی دراین خاک ریشه دارد امکان ندارد که نام این بزرگ مرد تاریخ ایران را به نیکی نبرد.
حالا کیست که نداند یکی از سه نفرسیاستمداری که دوسال قبل ازانقلاب وبا روی کارآمدن دموکراتهای آمریکا ، رئیس جمهورکارتربه شخص پادشاه نامه ای تقدیم کردند و هشدارداد که خطردرکمین است روش حکومت داری خودرا عوض کن شاپوربختیاربود؟؟؟ شرافت حکم می کند حقایق تاریخی آنطورکه هست گفته شود وقضاوت به مردم واگذارشود.
جهت یادآوری همگان که یادشان بیاید که:
ژنرال ” حمید گل ” رییس سابق ISI پاکستان، در مصاحبه با اشپیگل صریحا اعلام کرد که :
” ما طالبان را بوجود آوردیم و فعلا نیز آنان را ناجیان آزادی می دانیم و استراتژی پاکستان آن است که در افغانستان دولتی بوجود بیاید که تحت نظر پاکستان حرکت کند ” – رایدل
۱۳۹۱/۲۶۶
حال یک عده ای برای ایران رجز خوانی می کنند در حالیکه پاکستان خود بصورت قطره چکانی از آمریکا و سعودیها کمک مالی سالانه دریافت می کنند. بلوچستان را هم با کمک انگلیسی ها و آقاخان محلاتی، رهبر فرقه اسماعیلیه، از ایران جدا کردند، حال مواظب باشند که مبادا پشتون های پاکستان و پشتونهای طالبان در افغانستان یکدست شوند، آنوقت کشمیر نیز از دست می رود !!!
بله، حکومت بایدنی دنبالهٔ حکومت جیمی کارتری دموکرات! است.
در شورش ۵۷ ایران، کشور در بهترین شرایط اقتصادی و رفاهی در طول تاریخ اش بود، نخست وزیر وقت تنها هم و غم اش ایجاد هماهنگی با آمریکا و ارتش و خمینیستها برای انتقال قدرت و همچنین حفظ جان خمینی و خمینیستها بود، نخبگان شیعه اثنی عشری برای خمینیستهای وارداتی از فرنگ و ینگه دنیا فرش قرمز پهن کردند، شعرهای حماسی و مقالات اسطوره ایی در مورد خمینی سرودند و نوشتند، پرتره او را بر کره ماه نصب کردند، اراذل و اوباش شهر مذهبی طهران و شهرهای شیعه محور در خیابان رقصیدند و شیرینی پخش کردند، بزرگترین ارتش خاورمیانه زبونانه تسلیم شد و چند ماه بعد که مردم استانهای مرزی و محروم بر ضد خمینیستها شوریدند، آنها را با هلی کوپتر تهاجمی کبری، تانک سنگین چیفتن و فانتوم اف ۴ قتل عام کردندو قس علیهذا.
خلاصه آمدندی و کشتندی و خوردندی و دزدیدندی و سوختندی و ویران کردندی و بر کشور ریدندی، ، اما نرفتندی و ماندندی،
اما خوشبختانه، بسیاری از این کثافتکاریها وبی شرفی های شیعیان اثنی عشری که در ایران رخ داد، در حال حاضر در افغانستان مشاهده نمی شود. نخبگان یا فرار کردند و یا پنهان شدند. برخی جوانان از ترس طالبان حتی حاضر شدند از هواپیمای غول پیکر آمریکایی آویزان شوند،، از همین آغاز زنها شروع به تظاهرات کرده اند، در برخی ایالتها هسته های مقاومت مسلحانه در حال شکلگیری است و خوشبختانه افغانستان ارتشی برای سرکوب آنان ندارد،
با آقای پدرام موافقم، ،در صورت عزم راسخ ملی برای مقاومت، امارت اسلامی طالبان دولتی مستعجل خواهد بود وبه زباله دانی تاریخ افکنده خواهد شد،
پاکستان در دره پنجشیر با حمله پهباد های خود، جنایت بزرگی را در حق ملت افغانستان انجام داده است، باید پاسخگو شود.
رئیس استخبارات پاکستان به چه حقی وارد کابل شده در حالی که هنوز دولتی در کشور بر سرکار نیست؟ افغانستان را مستعمره کند؟
وظیفه ارتش ملی و آزادی خواهان ایران است که از نیروهای مقاومت در پنجشیر علنی حمایت کند، افغانستان پاره تن ایران با اشتراک هزاران سال فرهنگ و تمدن است!
دولت باید تمام پناهندگان افغان را باید بپذیرد…بخصوص زنان را !
ملا سید علی آخوند رهبر طالبان ایران بزودی ریق رحمت را سر خواهد کشید و ایرا ن و افغانستان هزاران سال دیگر پا برجا و آزاد خواهند ماند و…
پاینده بماند ایران و افغانستان آزاد
پاکستان در دره پنجشیر با حمله پهباد های خود، جنایت بزرگی را در حق ملت افغانستان انجام داده است، باید پاسخگو شود.
رئیس استخبارات پاکستان به چه حقی وارد کابل شده در حالی که هنوز دولتی در کشور بر سرکار نیست؟ افغانستان را مستعمره کند؟
وظیفه ارتش ملی و آزادی خواهان ایران است که از نیروهای مقاومت در پنجشیر علنی حمایت کند، افغانستان پاره تن ایران است با اشتراک هزاران سال فرهنگ و تمدن !
دولت باید تمام پناهندگان افغان را باید بپذیرد…بخصوص زنان را !
ملا سید علی آخوند رهبر طالبان ایران بزودی ریق رحمت را سر خواهد کشید و ایرا ن و افغانستان هزاران سال دیگر پا برجا و آزاد خواهند ماند.
پاینده بماند ایران و افغانستان آزاد
اروپا و چین هیچکدام دوست ندارند که قدرت بالاتر از انها وجود داشته باشد یعنی امریکا و برای برابری با قدرت اقتصادی امریکا به منابع اولیه خاورمیانه نیاز دارند و تنها طریق بهره مندی از این ثروت غارت به وسیله حکومتهای واپس گرا است. خوشبختانه امریکاییهای واقعی متوجه شدند که افغانستان و ایران ازاد متحد استراتژیک انها است.
شگفت انگیز که با اینهمه فجایع وجنایاتی که مردم افغانستان در این نیم قرن گذشته ازطرف دین اسلام وفرقه های اسلامی متحمل شده اند باز هم شیفتهٔ این دین خرافی جنایتکار باقی مانده اند