در سال ۱۳۹۹ بالاترین میزان شیوع سوء تغذیه در بین کودکان زیر ۶ سال کشور مربوط به استان کهگیلویه و بویر احمد با ۱۵/۸ درصد بوده است.
طبق آمارهای وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در مورد ابعاد فقر در ایران، کودکان ایران در فقر زیست میکنند و در سال ۱۳۹۹ بالاترین میزان شیوع سوء تغذیه در بین کودکان زیر ۶ سال کشور مربوط به استان کهگیلویه و بویر احمد با ۱۵/۸ درصد بوده است.
پس از این استان، ۱۳/۳ درصد از کودکان سیستان و بلوچستان سوء تغذیه داشتهاند. در رتبه سوم کودکان استان ایلام با ۷/۹ درصد قرار داشته و در استانهای خراسان جنوبی، فارس، خراسان شمالی و گلستان نیز بین ۴ تا ۵/۵ درصد از کودکان زیر ۶ سال دچار سوء تغذیه بودهاند.
سوء تغذیه بخشی از محرومیتهای نسل نوپا در ایران است و طبق آمارهای رسمی حکومت اسلامی، بیش از ۳ میلیون دانشآموز قادر به خریداری تبلت برای تحصیل آنلاین نیستند و همچنین بیش از ۲ میلیون دانشآموز بودجه تأمین کتابهای درسی مدرسه را ندارند.
بر مبنای تازهترین گزارش وزارت آموزش و پرورش، چهره فقر چنان در زندگی کودکان ایرانی مشهود است که دانشآموزان را مجبور به ترک تحصیل کرده و نرخ ترک تحصیل دانشآموزان متوسطه تقریبا دو برابر شده است.
نتایج مطالعه معاونت رفاه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در مورد ابعاد فقر حاکی از روند صعودی فقر غذایی است و نشان میدهد نزدیک به ۴۱ درصد کشور در حوزه سلامت و غذا فقیر است. به این معنی که ایرانیان برای تأمین ویتامین، پروتئین، مواد مغذی و انرژی خود و فرزندانشان روز به روز ناتوانتر و مجبور به حذف اجباری گوشت و لبنیات از سبد خانوارها میشوند.
این امر در آیندهی کودکان و نوجوانان در زمینههای متعدد و همچنین ابتلای آنها به بیماریهای مختلف جسمی و روانی بسیار مؤثر است و پیامدها و آثار منفی در آینده جامعه خواهد داشت.
این پژوهش بر مبنای شاخصههای «آموزش، انرژی، مسکن، سلامت، تغذیه و تسهیلات رفاهی» تهیه شده و نشان میدهد مهمترین بُعد فقر، مربوط به تغذیه در زمینه دریافت کالری (حداقل ۲۱۰۰ کیلوکالری در روز) و پروتئین در خانوار بوده است که گرانی اقلام غذایی میتواند یکی از مهمترین دلایل آن باشد.
دادههای هزینه و درآمد خانوار مرکز آمار نیز نشان میدهند مصرف اقلام ضروری در طول سالهای اخیر روند نزولی داشته؛ از همین رو سیاستگذاری در زمینه حمایت غذایی و تأمین سبد کالا برای خانوارها خصوصا در دهکهای پایین درآمدی در شرایط فعلی بسیار حائز اهمیت بوده و میتواند شیب سیر صعودی فقر در آینده را کاهش دهد.
مطالعه معاونت رفاه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی گزارش میدهد استانهای تهران و البرز بر خلاف سایر ابعاد فقر، در بُعد سلامت و تغذیه، وضعیت خوبی نسبت به بسیاری از مناطق کشور ندارند.
در این پژوهش همچنین به وضعیت نامناسب سلامت مادران و نوزادان نیز اشاره شده: «همه ساله، تعدادی از نوزادان قبل از رسیدن به یکسالگی به دلایلی چون نارس بودن، کموزنی بدو تولد، بیماریها و نقصهای مادرزادی یا بیماریهایی چون تب و تشنج، اسهال، مننژیت یا بیماریهای مسری از دنیا میروند. این آمار در مناطق محروم و در میان دهکهای پایین درآمدی، به دلایلی بیشتر است.»
این امر منجر به افزایش مرگومیر کودکان زیر پنج سال نیز شده که «بسیار اتفاق میافتد که در مناطق محروم و در میان اقشار فقیر، به علت کمبود امکانات بهداشتی و شیوع بیماریهای واگیر یا بیماریهای ناشی از آلودگیهای محیطی، کودکان دچار بیماری شده و جان خود را از دست میدهند. تغذیه ضعیف و نامناسب نیز میتواند در مرگ و میر این کودکان مزید بر علت باشد. این شاخص نیز یکی از معیارهایی است که بر اساس آن کشورها به لحاظ سطح رفاه و توسعه انسانی درجهبندی میشوند».
علاوه بر موضوع تغذیه و بهداشت، موضوع فقر و نابرابری در بخش آموزش هم یکی از ابعاد مورد توجه این پژوهش بوده است. بر این اساس، استان سیستان و بلوچستان بدترین وضعیت را از نظر فقر در حوزه آموزش دارد و پس از آن استانهایی نظیر ایلام، لرستان، چهارمحال و بختیاری و خراسان جنوبی قرار دارند. در این بخش استانهای تهران، یزد، قم و البرز وضعیت بهتری دارند.
بر این مبنا، «استان سیستان و بلوچستان با اختلاف زیاد، بیشترین میزان از محرومیت را نسبت به سایر مناطق کشور، در تمامی ابعاد اشاره شده، دارد و استانهای تهران و اصفهان وضعیت به مراتب بهتری در ابعاد مختلف فقر دارند.» همچنین وسعت فقر در مناطق روستایی بیشتر از مناطق شهری است.
استانهای سیستان و بلوچستان و کرمان که در اغلب فاکتورهای مربوط به ابعاد فقر وضعیت بدتری داشتهاند، شدت فقر بیشتری نیز نسبت به سایر استانها دارند.
مطالعه و بررسی مجموع این عوامل میتواند تصویری از فقر و ابعاد مختلف آن در کشور ترسیم کند. تصویری که نشان میدهد برخی استانها به ویژه در جنوب شرق ایران، با فقر چندبعدی شامل فقر آموزش، بهداشت، سلامت، مسکن و انرژی دست به گریبان هستند.