هراس رژیم ایران از طرح «ب» و سیاست وقت‌کشی برای جلوگیری از اجرای آن

طارق الحمید (شرق الاوسط) – حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه رژیم ایران بطور ناگهانی اعلام کرد از همه طرف‌های مربوط به پرونده مذاکرات هسته‌ای ایران و غرب دعوت کرده تا به زودی با همدیگر ملاقات کنند. او همچنین خواستار یافتن راه حلی برای بحران یمن شده است! چگونه جمهوری اسلامی ایران ناگهان حالا هم علاقمند به حل بحران یمن و هم خواستار پایان بحران هسته‌ای با غرب شده است؟!

واضح است که رژیم ایران متوجه شده کاسه صبر غربی‌ها به ویژه ایالات متحده آمریکا از کارشکنی تهران در روند مذاکرات هسته‌ای و به تعویق انداختن مذاکرات لبریز شده است. البته مواضع جدید آمریکا نه به دلیل قاطع بودن کاخ سفید در قبال مواضع ایران بلکه بیشتر به دلیل فشار اسرائیل و فشار واقعیت‌های سیاسی داخلی آمریکا پس از عقب‌نشینی اهانت‌بار و شتابزده‌ی آمریکا از افغانستان است.

دولت ایالات متحده آمریکا پس از سقوط افغانستان به دامان طالبان و خروج تحقیرآمیز و گیج‌کننده آن، اکنون دیگر قادر به تحمل بحران‌های جدید در قبال پرونده‌هایی مهم مانند برنامه هسته‌ای ایران نیست زیرا تحمل هرگونه اشتباه دیگری ممکن است اوضاع داخلی آمریکا را به زیان دموکرات‌ها تمام کند و این حزب انتخابات میاندوره‌ای آینده را ببازد.

مطمئناً رژیم ایران به خوبی دریافته است که چگونه مجلس نمایندگان آمریکا با اکثریت قاطع به تصویب قانون اعطای یک میلیارد دلار به اسرائیل برای نوسازی سیستم دفاع موشکی «گنبد آهنین» رأی داد. تصویب چنین بودجه‌ای با موافقت اکثریتی چشمگیر این پیام را به رژیم تهران رسانده که نفوذ تل‌آویو در واشنگتن هنوز بسیار قوی است.

نکته دیگری که حکومت ایران را وادار به تحرک کرد، حتا اگر به فرض برای وقت‌کشی هم باشد، صحبت آشکار رسانه‌ها و مقامات آمریکایی و اسرائیلی در مورد دیدارهای سران دو کشور برای تدارکات اجرای احتمالی طرح «ب» در صورت عدم موفقیت مذاکرات  پرونده هسته‌ای ایران با غرب است.

علاوه بر این رویدادها و تحولات و همسویی آمریکا با اسرائیل در این زمینه، به نظر می‌رسد که سفر  مشاور امنیت ملی آمریکا به منطقه و دیدارهایش با مقامات سیاسی و نظامی سعودی و دیگر کشورهای عربی منطقه نیز در رویکرد جدید حکومت ایران تاثیر داشته و باعث شد که تهران دست‌کم در سطح تبلیغاتی علاقمندی خود را برای یافتن راه حلی جهت پایان دادن به بحران یمن اعلام کند. در رابطه با بحران یمن همه فرستادگان ویژه سازمان ملل به این کشور در گزارش‌های خود عامل شکست راه حل مسالمت‌آمیز بحران را حوثی‌ها دانسته‌اند و اینکه شبه‌نظامیان حوثی با کمک‌های مالی و تسلیحاتی رژیم تهران توانسته‌اند تا حالا به جنگ داخلی علیه دولت قانونی ادامه دهند.

علاوه بر این، وزیر خارجه آمریکا در حاشیه نشست‌های سازمان ملل متحد در نیویورک با همتایان عرب منطقه دیدار کرد و درباره اهمیت اتحاد آمریکا و کشورهای حوزه خلیج فارس برای مقابله با تروریسم و رفتارهای بی‌ثبات‌کننده و خرابکارانه در منطقه صحبت کرد.

اما در مورد یمن، عربستان سعودی تا کنون بارها طرح‌هایی برای پیشبرد گفتگوی سیاسی و مشارکت دادن حوثی‌ها در یک پروسه سیاسی جامع در یمن به جامعه بین‌المللی ارائه داده و برای چند بار آتش‌بس یکطرفه نیز اعلام کرد اما این حوثی‌های تروریست هستند که با تکیه بر کمک‌های تسلیحاتی و مالی رژیم ایران همه طرح‌های صلح را رد کردند.

بنابراین به دلیل همه موارد فوق وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در تلاش است تا کارت‌ها بازی را بهم بزند و راه را برای اجرای طرح «ب» مسدود کند.

رژیم ایران تلاش دارد واشنگتن و متحدانش را در مذاکرات وین همچنان مشغول نگهدارد تا به امتیازات غیرمنطقی مانند برداشتن یکجانبه همه تحریم‌ها از سوی غرب دست یابد.

رژیم ایران متوجه تمایل آشکار دولت بایدن برای دستیابی به توافق هسته‌ای به هر قیمتی با جمهوری اسلامی شده است پس تا جایی که می‌تواند کارشکنی و سنگ‌اندازی و وقت‌کشی خواهد کرد. تهران که در حال مذاکره با ایالات متحده است به این فکر افتاده که از نحوه انجام مذاکرات واشنگتن با طالبان نیز می‌تواند استفاده کند.

بنابراین رژیم تهران آرزوی دستیابی به بخش بزرگی از «کیک نفوذی» خاورمیانه را در سر خود می‌پروراند. البته دستیابی جمهوری اسلامی به نفوذ بیشتر بر خاورمیانه نه تنها ممکن است باعث از بین رفتن اعتبار آمریکا نزد متحدان ایالات متحده در خلیج فارس شود بلکه صداقت آمریکا در روابط آن با همه متحدان منطقه‌ای نیز زیر سئوال خواهد رفت.

صداقت و پایبندی آمریکا در وفاداری به دوستان و متحدان خود به ویژه اروپایی‌ها هم‌اکنون نیز تا حدودی خدشه‌دار شده است. در رابطه با خاورمیانه اما تعهد آمریکا به حمایت از اسرائیل محور و نقطه اساسی هر معادله در این منطقه است چرا که آمریکا نمی‌تواند از اسرائیل دست بکشد و تل‌آویو را بدون هماهنگی برای از بین بردن همه برنامه هسته‌ای ایران رها کند به ویژه آنکه ایالات متحد به عمق نفوذ اطلاعاتی اسرائیل در داخل نهادها و تاسیسات امنیتی و اتمی ایران آگاه است.

بنابراین، ما شاهد نوعی ابراز علاقمندی و اشتیاق از سوی رژیم ایران برای بازگشت به عرصه مذاکرات خواهیم بود اما این نه به معنای تعهد و پایبندی رژیم تهران بلکه بیشتر به منظور وقت‌کشی برای جلوگیری از اجرای طرح «ب» از سوی آمریکا و اسرائیل است زیرا در صورت اجرای این طرح روشن است که اسرائیل و ایالات متحده دست بالاتر را خواهند داشت و این به هیچ عنوان به صلاح رژیم تهران نخواهد بود اما مشکل اینجاست که رژیم تهران زبانی جز زور نمی‌‌فهمد و اسرائیل تنها کشوری است که حاضر است به محض اینکه فرصتی پیش بیاید با این زبان با جمهوری اسلامی سخن بگوید.

*منبع: شرق الاوسط
*نویسنده: طارق الحمید سردبیر سابق شرق الاوسط
ترجمه و تنظیم از کیهان لندن