مذاکرات هسته‌ای یا چانه‌زنی برای تقسیم ایران؟!

یکشنبه ۴ مهر ۱۴۰۰ برابر با ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۱


فرد صابری- راهبرد «نگاه به شرق» علی خامنه‌ای و عضویت جمهوری اسلامی  در سازمان همکاری‌ شانگهای از کدام سیاست سخن می‌گوید؟ برای پاسخ به این پرسش باید سیاست ۱+۵ در قبال جمهوری اسلامی را از زاویه‌ای متفاوت تحلیل کنیم تا مردم ایران از وضعیتی که کشور در آن قرار گرفته مطلع شوند؛ هرچند تحلیلگران زیادی در این مورد نوشته و گفته‌اند ولی کمتر به مسائل کلیدی تبعات و آینده‌ی آن پرداخته شده است.

طبق توافق اتمی در سال ۲۰۱۵ جمهوری اسلامی متعهد شد غنی‌سازی اورانیوم از ۳ درصد بالاتر نرود. در برجام جمهوری اسلامی ۱۱۰ ماده را پذیرفته و نباید از آن سرپیچی کند. برجام بدون آنکه مردم از محتوای اصلی آن خبر داشته باشند مورد توافق قرار گرفت. برجام در عمل یک ترکمنچای در حوزه‌های اقتصادی، سیاسی و نظامی بود.

از آنجا که جمهوری اسلامی از جنس مردم ایران نیست و برایش منافع ملی و مردم  معنایی ندارد، از روز اول روی کار آمدن این راهزنان، با ایدئولوژی اسلامی به وحشیگری و اشغال سفارت آمریکا، بمب‌گذاری و ترور، قشون‌کشی از طریق نیروهای نیابتی خود در کشورهای دیگر به همراه یهودستیزی و تهدید به نابودی اسرائیل همه و همه ایران را به جایی رساند که امروز چیزی برای ایران وایرانی جز نکبت، بدبختی و بیچارگی و بی‌اعتباری در گوشه و کنار دنیا به بار نیاورده است.

بعد از روی کار آمدن دولت ترامپ در آمریکا و خروج از برجام، به دلیل تقسیم ناعادلانه و زیر پا گذاشتن مفاد یکصد و ده‌گانه‌ی برجام، جمهوری اسلامی با تحریم‌های بزرگی مواجه شد که البته خوشایند اتحادیه‌ی اروپا و کشورهای روسیه و چین نبود و همچنان جمهوری اسلامی به فعالیت‌های پنهان‌ برای دسترسی به بمب اتمی ادامه می‌داد. رژیم حاکم بر ایران همزمان از ورود بازرسان انرژی اتمی برای کنترل سایت‌های مختلف اتمی جلوگیری می‌کرد و کار به جایی رسید که دولت وقت اسرائیل بیش از نیم تن مدارک هسته‌ای از ایران خارج کرد و به دنیا ثابت نمود حکومت ایران با وجود توافق برجام با گروه پنج بعلاوه یک به برنامه‌های اتمی خود  به شکلی پنهانی ادامه می‌دهد.

شناخت درست و کامل از ماهیت رژیم ایران باعث شد تا مایک پمپئو وزیر امور خارجه وقت آمریکا «شروط ۱۲گانه» را برای مذاکره اعلام نماید.

با اتخاذ این سیاست توسط دولت وقت ایالات متحده، رژیم اسلامی در ایران عملا  در کنج رینگ قرار گرفت  و با بازگشت آرامش نسبی در خاورمیانه، شرایط برای برقراری  پیمان « صلح ابراهیم» میان اسرائیل و برخی کشورهای عربی مهیا گردید. این پیشنهاد کماکان پا برجاست و دولت جدید آمریکا آن  را رد نکرده  بلکه دولت جدید دو پیشنهاد به آن اضافه کرده، هر چند در کلیت، فشارهای موثر قبل، توسط تیم جو بایدن از جمهوری اسلامی دور شده است.

مسئله‌ی مهم دیگر مبحث مذاکره است  که با روی کار آمدن دموکرات‌ها، در وین به آن مشغول هستند اما تا کنون هیچ دستاوردی جز آسوده‌خاطر شدن رژیم ملایان نداشته است. درواقع مذاکره بین دو یا  چند دولت به صورت طبیعی در دنیا رواج دارد و طرفین هر کدام پیشنهادهایی در چارچوب منافع کشور خود ارائه می‌دهند. به رسمیت شناختن جمهوری اسلامی به عنوان پدرخوانده‌ی تروریسم که پس از روی کار آمدنش همواره محکوم بوده، و نه جایی در داخل کشور ایران نزد مردم خود دارد و نه در جامعه‌ی بین‌المللی به عنوان یکطرف مذاکره، جز اعتبار بخشیدن به تروریسم و نادیده گرفتن اهمیت حقوق‌ بشر نمی‌تواند باشد. اتحادیه‌ اروپا که برای مهار اتمی رژیم ایران همسو با منافع خود، جمهوری اسلامی  را مهم جلوه داده و دائم سخن از مذاکره به میان می‌آورد در همین راستا گام برداشته در حالی‌ که  این رژیم تسلیم و  محکوم به فنا است.

این در حالیست که با پیش‌بینی منافع اقتصادی در برنامه‌های کوتاه‌مدت، ایران را پیشاپیش تقسیم نموده‌اند و علی خامنه‌ای با راهبرد «نگاه به شرق» سهم بیشتری برای روسیه و چین لحاظ کرده است. اما در این میان نقش تعیین‌کننده  مردم ایران را نمی‌توان از نظر دور کرد.

ناگفته نماند که بارها  در ظاهر حکومت مذهبی  در ایران از سوی اروپائیان برای  احترام به حق تظاهرات مسالمت‌آمیز تحت فشار قرار گرفته است و بر این نکته تاکید شده که جمهوری اسلامی حق سرکوب خشن و  تیراندازی به معترضین را  ندارد.  اما آیا جمهوری اسلامی قادر به انجام این کار است؟ جمهوری اسلامی خود واقف است صدور مجوز  تظاهرات یعنی سرنگونی  نظام، هرچند این مهم دیر یا زود با اجازه یا بدون اجازه، با قرار گرفتن جمهوری اسلامی در بن‌بست ناتوانی، به فروپاشی کل نظام  خواهد انجامید  و آن روز دور نیست.

همزمان با جنگ دوم جهانی ایران از دو سو تحت نفوذ بیگانه بود؛ یعنی روسیه و انگلیس، اما امروز جمهوری اسلامی و کارگزاران نالایق آن برای چند صباح  بیشتر در قدرت ماندنِ با امضای مفاد یکصد و ده‌گانه‌ی برجام،  ایران  را زیر یوغ چین، روسیه، فرانسه، آلمان، انگلیس و آمریکا کشیده‌اند. جمهوری اسلامی تنها دغدغه‌ی آزاد شدن پول‌های بلوکه شده را داشت تا بتواند سیاست‌های منطقه‌ای خود یعنی پولپاشی برای تروریسم را استمرار دهد.

در این میان اسرائیل که آیت‌الله‌ها را بهتر از همه می‌شناسد و می‌داند که آنها کاملاً تسلیم‌اند  و راهی برای فرار ندارند با امضای «پیمان ابراهیم» با اعراب، هرچه بیشتر جمهوری اسلامی را به انزوا کشانده است. از این‌روست که رئیس جمهور مرگ‌آفرین ابراهیم رئیسی، در یک سخنرانی از وزارتخانه‌های مختلف رژیم خواسته تا تلاش برای مذاکره با همسایگان را آغاز کنند.

برنامه‌ی فعلی آمریکا با خروج از افغانستان مقدمه اجرای یک سیاست کلان است. از آنجا که دولت آمریکا با مشکلات داخلی روبروست، باید منتظر بود تا بعد از انتخابات میاندوره‌ای در ایالات متحده از سیاست‌های پیشروی خودش بیشتر رونمایی کند. آنچه مشهود است دنیا با نظام جدیدی به پیش خواهد رفت و این مهم را می‌توان در روابط  استرالیا، انگلیس، فرانسه و آمریکا در بدنه غرب مشاهده کرد.

آنچه در تغییرات جدید خود را بیشتر از همه نشان داده، تقسیم ایران زیر نفوذ شش کشور است. درواقع هرکدام از این کشورها  بر اساس منافعی که دارند برای خود سهم گرفته‌اند و میان خودشان به نوعی تفاهم رسیدند و از آن عدول نمی‌کنند. در این میان آلمان شتابزده یک ایرانی را به عنوان شهردار فرانکفورت از بزرگترین شهرهای اروپا انتخاب کرد که خود از لحاظ دیپلماتیک  گویای سهم و نفوذ آلمان در این تقسیم صورت گرفته است.

این تقسیمات در سال ۲۰۱۵ به وسیله‌ی دولت اوباما پایه‌ریزی شد و دولت کنونی آمریکا بعد از یک وقفه‌ی چهار ساله، دوباره آن را فعال کرد؛ با اینکه خود آمریکا از منطقه در حال خروج است ولی، سهم و نفوذش همچنان پابرجاست و هیچیک سهم دیگری را تضییع نخواهند نمود.

تنها امری که می‌تواند این قاعده‌ی فاجعه‌بار در سایه‌ی جمهوری اسلامی را متوقف کند یا برهم زند، حرکت مردم ایران در جهت یک واژگونی بنیادین با پایین کشیدن دزدسالاران حاکم است تا بتوانند با یک سیاست معقول و به عنوان یک کشور و یک ملت صاحب اختیار، نماینده‌ی ایراندوست و حافظ منافع کشور و ملت را روانه‌ی مذاکره نمایند. ایرانیان تا دیر نشده باید به خود آیند وگرنه آب رفته به جوی باز نخواهد گشت و به قول سعدی بزرگ: من آنچه شرط بلاغ است با تو می‌گویم، تو خواه از سخنم پند گیر، خواه ملال!

♦← انتشار مطالب دریافتی در «دیدگاه» و «تریبون آزاد» به معنی همکاری با کیهان لندن نیست.

 

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=257633