رسانه‌های غربی حقیقت را در مورد ایران نمی‌گویند؛ به ما گوش دهید! آنچه ما را به خطر می‌اندازد سکوت و بی‌تفاوتی شماست!

- برای ما دو ایران وجود دارد. یکی «ایران واقعی» که ما در آن زندگی می‌کنیم و دیگری ایرانی که شما راجع‌ به آن در رسانه‌ها می‌خوانید و می‌شنوید. ایران شما، محدود به توافق اتمی است؛ اما برای ما بسیار بدتر است. یک حکومت پلیسی و مذهبی با بی‌شمار قوانین و خطوط قرمزی که اکثر مردم ایران را یارای عبور از آنها نیست و زیر سایه ترس آن زندگی می‌کنیم.
- زمان اعتراضات سراسری آبان ۹۸ (نوامبر ۲۰۱۹ ) در ایران، جمهوری اسلامی اینترنت را قطع کرد و نیروهای مسلح خود را برای کشتن بیش از ۱۵۰۰ معترض به خیابان‌ها فرستاد، یکی از نویسندگان بلومبرگ که در مورد ایران می‌نویسد در مورد بارش برف غیرمنتظره در تهران توییت کرد.
- هنگامی که حکومت پرواز ۷۵۲ خطوط هوایی بین‌المللی اوکراین را در ژانویه ۲۰۲۰ با شلیک موشک ساقط کرد و ١٧۶ نفر را کشت، بسیاری از رسانه‌های غربی گزارش دادند که رئیس‌ جمهور ایران (حسن روحانی) از این حمله بی‌اطلاع بوده ولی هیچ مدرکی در مورد این ادعا ارائه نکردند!
- ما امروز قربانی ناآگاهی و نادیده‌انگاری جهان نسبت به واقعیت‌های ایران نیستیم، بلکه با تلاش عمدی و سیستماتیک جمهوری اسلامی، از طریق توجیه‌گرانش در رسانه‌های خارجی، برای دستکاریِ افکار عمومی جهان مواجه هستیم. بنابراین اینکه به شما می‌گویند در ایران هیچ اپوزیسیون داخلی‌ای وجود ندارد اشتباه است. ما مردم اپوزیسیون و مخالف حکومت هستیم.

چهارشنبه ۲۱ مهر ۱۴۰۰ برابر با ۱۳ اکتبر ۲۰۲۱


حسین رونقی (وال‌استریت ژورنال) – من یک وبلاگ‌نویس و فعال آزادی بیان از ایران هستم و برای شما یک پیام دارم که میلیون‌ها ایرانی مستأصل هستند که آن را بشنوید: «رسانه‌های غربی مردم ایران را ناامید می‌کنند.»

در تظاهرات خوزستان مردم علیه علی خامنه‌ای و نظام شعار دادند و در چند شهر شعار «رضاشاه، روحت شاد» سر دادند؛‌ تیرماه ۱۴۰۰

در چهار سال گذشته پنج تظاهرات سراسری علیه حکومت در ایران رخ داده‌است. حکومت معترضان را سلاخی کرده و زندانیان سیاسی را با شکنجه و سرکوب مواجه کرده‌ است. با این حال، اکثر غربی‌‌ها درکی از «واقعیت ایران» ندارند زیرا رسانه‌های خارجی بطور مستمر واقعیت‌ها را نادیده گرفته و یا انکار می‌کنند.

برای ما دو ایران وجود دارد. یکی «ایران واقعی» که ما در آن زندگی می‌کنیم و دیگری ایرانی که شما راجع‌ به آن در رسانه‌ها می‌خوانید و می‌شنوید. ایران شما، محدود به توافق اتمی است؛ اما برای ما بسیار بدتر است. یک حکومت پلیسی و مذهبی با بی‌شمار قوانین و خطوط قرمزی که اکثر مردم ایران را یارای عبور از آنها نیست و زیر سایه ترس آن زندگی می‌کنیم. اینجا سرزمین خشونت، سرکوب و سانسور است. من این را به خوبی می‌دانم و می‌شناسم چون ۶ سال از زندگی‌ام را در زندان‌هایش سپری کردم. بعد از جنبش سبز در سال ٨٨ تعداد بی‌شماری از مردم ایران بازداشت و زندانی شدند. من به‌ جرم کمک به مردم برای دور زدن فیلترینگ و سانسور اینترنت دستگیر و در زندان اوین زندانی شدم.

اطلاعات سپاه پاسداران اتهام فعالیت علیه امنیت ملی را به من زد و حتی نوشتن همین یادداشت من‌ را در خطر تکرار همان اتهام قرار‌ می‌دهد. اندیشیدن در ایران جرم تلقی می‌شود. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نشریات و رسانه‌های بسیاری را توقیف و کتاب‌ها و نوشتار را ممیزی و سانسور می‌کند. محتوای کتاب‌های درسی و آموزشی سرشار از نفرت‌پراکنی برای مثال علیه باورهای بهاییان است و به شکلی موجب ترویج تروریسم می‌شود. رسانه‌ها، نشریات و روزنامه‌ها علیه معترضان، تاریخ ایران و محبوبیت حکومت محتوای دروغ منتشر می‌کنند. صرفا روزنامه‌هایی که توسط نهادهای امنیتی به‌رسمیت شناخته و تایید شده‌اند اجازه انتشار دارند.

گشت ارشاد زنان را به جرم اینکه حجاب اجباری سرشان نمی‌کنند مورد خشونت قرار می‌دهد. آنها مهمانی‌ها را بهم می‌زنند و جوانان را به خاطر برگزاری و شرکت در مهمانی مختلط (زن و مرد کنار هم) و نوشیدن الکل دستگیر و ضرب و شتم می کنند و کسانی که چند بار مرتکب این جرم شوند را زندانی کرده، شلاق می‌زنند و یا اعدام می‌کنند.

این «۱۹۸۴» یا «سرگذشت ندیمه» نیست، این ایران ماست

فضای مجازی هم از کنترل و سانسور در امان نیست. فیس‌بوک، توییتر و بسیاری از پلتفرم‌ها و شبکه‌های اجتماعی دیگر فیلتر و مسدود هستند. رصدکنندگان فضای مجازی در اینترنت می‌چرخند و شبکه‌های اجتماعی را نظارت می‌کنند تا کسی از قوانین حکومت تخطی نکند و نویسنده مطالب علیه دین و سران حکومت جمهوری اسلامی را شناسایی کنند. این یکی دیگر از جرائم من بود.

فعالیت‌‌های سیاسی و تجمعات اعتراضی ممنوع است غیر از آنهایی که حکومت تأیید کند، برای مثال اگر تظاهرات علیه آمریکا و اسرائیل باشد. مخالفان حکومت به‌ خاطر فعالیت‌های عادی مثل برداشتن روسری یا به‌دست گرفتن عکس فرزندان به‌ قتل رسیده خود توسط حکومت، بازداشت شده و به زندان می‌افتند. حتی در مرگ نیز مردم ایران از آزار حکومت و مشکلاتی که ایجاد می‌کند در امان نیستند. اقوام کسانی که توسط حکومت کشته‌شده‌اند حق ندارند برای آنها مراسم ختم بگیرند. گاهی برای گرفتن جنازه عزیزان‌شان باید مبلغی به عنوان حق گلوله یا طنابی که آنها را با آن کشتند پرداخت کنند. برای آنهایی که زنده هستند شکنجه اشکال مختلفی انجام می‌شود، عده‌ای را کتک و شلاق می‌زنند و یا تجاوز می‌کنند. عده‌ای دیگر با آسیب‌های جسمی، تهدید و شکنجه‌های روانی چون زندان انفرادی روبرو می‌شوند. وقتی در زندان بودم، ماموران مرا شکنجه کردند، به‌گونه‌ای که تا پای مرگ رفتم. یکی از کلیه‌هایم را از دست دادم و اجازه درمان مناسب به من داده‌ نمی‌شد و تا به امروز با آثار آن شکنجه‌ها دست و پنجه نرم می‌کنم.

اینها «واقعیت‌های ایران» ما است. اما وقتی خارج از ایران را نگاه می‌کنیم می‌بینیم که رسانه‌ها یک ایران دیگر را نشان می‌دهند. زمان اعتراضات سراسری آبان ۹۸ (نوامبر ۲۰۱۹ ) در ایران، جمهوری اسلامی اینترنت را قطع کرد و نیروهای مسلح خود را برای کشتن بیش از ۱۵۰۰ معترض به خیابان‌ها فرستاد، یکی از نویسندگان بلومبرگ که در مورد ایران می‌نویسد در مورد بارش برف غیرمنتظره در تهران توییت کرد.

هنگامی که حکومت پرواز ۷۵۲ خطوط هوایی بین‌المللی اوکراین را در ژانویه ۲۰۲۰ با شلیک موشک ساقط کرد و ١٧۶ نفر را کشت، بسیاری از رسانه‌های غربی گزارش دادند که رئیس‌ جمهور ایران (حسن روحانی) از این حمله بی‌اطلاع بوده ولی هیچ مدرکی در مورد این ادعا ارائه نکردند!

در ایران، ما تا آنجا که می‌توانیم با صدای رسا و بلند اعتراض می‌کنیم و ویدئوهای اعتراضات‌مان را در اینترنت منتشر می‌کنیم ولی حقیقت گزارش شده توسط ما مردم ایران، در رسانه‌های غربی راه پیدا نمی‌کند. این در حالی است که گزارشگران و خبرنگاران در مورد موضوعات بی‌اهمیتی چون مراکز خرید ‌توییت می‌زنند و واقعیت‌ها و روایت وقایع رخ داده در ایران را نادیده می‌گیرند. این افراد یک «ایران خیالی» را به شما نشان می‌دهند. در «ایران واقعی» ما با سایه بلند و سنگین سرکوب آشنا هستیم.

ما امروز قربانی ناآگاهی و نادیده‌انگاری جهان نسبت به واقعیت‌های ایران نیستیم، بلکه با تلاش عمدی و سیستماتیک جمهوری اسلامی، از طریق توجیه‌گرانش در رسانه‌های خارجی، برای دستکاریِ افکار عمومی جهان مواجه هستیم. بنابراین اینکه به شما می‌گویند در ایران هیچ اپوزیسیون داخلی‌ای وجود ندارد اشتباه است. ما مردم اپوزیسیون و مخالف حکومت هستیم. و آنچه از شما می‌خواهیم ساده‌ است:

برای شناخت درباره ایران واقعی، به ما گوش دهید و روایت‌های ما را به اشتراک بگذارید. به شما گفته شده‌است که حمایت‌ها و همبستگی شما به ما ضربه می‌زند و صحبت درباره تلاش‌ها و مبارزات ما، ما را در معرض خطر قرار می‌دهد، اینهم یک دروغ دیگر است. چیزی که ما را در معرض خطر قرار می‌دهد سکوت و بی‌تفاوتی شماست.

ما دوستان‌مان را که برای آزادی از بند این حکومت مبارزه کرده‌اند را از دست داده‌ایم. ما در زندان‌های این حکومت بوده‌ایم و شکنجه‌گاه‌های آن را دیده‌ایم. نوشتن این یادداشت می‌تواند دوباره من را به زندان بیاندازد، اما اگر این زندان رفتن هزینه‌ی صدا دادن به بی‌صدایان باشد، ارزشش را دارد.

*منبع: وال‌استریت ژورنال
*متن فارسی از کانال تلگرام حسین رونقی


♦← انتشار مطالب دریافتی در «دیدگاه» و «تریبون آزاد» به معنی همکاری با کیهان لندن نیست.

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=259857

6 دیدگاه‌

  1. ا. افشين جم

    جمهورى اسلامى با استخدام ده ها هزار سایبرى ، نویستده ، خبرنگار ، لابی گر ، نفوذى ( نمونه شاعر پناهنده سیاسى ، مهرداد عرفانى ، همکار اسد اسداللهى ، کنسول سوم در اتریش ، محکوم به بمب گذارىً پاریس ، در جلسه سالانه مجاهدین ) مزدوران بیکارى که بِه نان شب نیاز دارند استخدام ، ٢۴ ساعت، ٣۶۵ روز ، تمام وقت همه جا هستند و در مقابل اپوزیسیون چند ساعته در روز یا در نشست هاى اخر هفته فقط میتواند حرف درمانى را در رسانه هاى ایرانى مطرح کنند ، بِه ندرت یک مقاله و یا یکً مصاحبه بزبان خارجى دیده میشود ، در حالیکه رسانه ها بدنبال خبر بزبان اشنا هستند که بانها نمیرسد و زمان و بودجه انچنان ندارند هر خبر و مقاله را ترجمه کنند ، در نتیجه خبر ها را از مزد بگیران رژیم ” فول تایم “که در سالهاى اخیر اموزش هاى لازم از جمله دانستن زبان انگیسى یا دیگر زبانها مهارت پیدا کردند میگیرند و یا در لباس اپوزیسیون ظاهر میشوند . یک مشگل اساسى در خارج از کشور اگاه نکردن شهروندان کشورهاى دمکراتیک است که این شهروندان بتوانند بِه نمایندگانشان در کنگره ها و مجلس ها بِه سیاستمداران فشار بیاورند . در این مقاله مستند و روان میبینیم چه إثرات مثبتى در دید شهروندان داخلى وخارجى ، همچنین سیاستمداران میگذارد .

  2. بهین

    درود یاران جان:
    فیلسوفی بزرگی گفت :”حقیقت کاملی در جهان موجود نمی بینم اما سرجمع
    حقایق از منظر انسانهای مختلف نزدیک ترین به همان حقیقت کامل احتمالی
    است ” (نه چون دباغ چپول کوچهار نعل فیلسوفانه بدنبال اثبات علم لدنی دوید یا فلانامامی که شش برده زنبه کش حملش ودو برده لازم بود نشسته بودنش ایستاده شود وحضرت ایشان بالغ بر ۵۰عقدی وکنیز داشتند که از حدود ۹۰ فرزند بسیاری از ا این کنیزهابه مقام شامخ ام الولد (ننه بچه) ارتقاع یافتندو الاستادسوروش همه را می دانند

    بهر روی چیزی که امروز واقعیت وحقیقت است حتا اگرقابل آزمایش هم چون قوانین نیوتن باشند هم امکان محدود یا باطل شدن دارند.اما خواست واقعی وجمعی انسان هاکه پوپولیست ها ودروغگویان ووو توان انحرفش را نداشته اند نزدیکترینمحل به این حقیقت احتمالی است.چه راست میفرمایند که هر رسانه ای دنیا رااز منظر خواست خود وادامه حیات وپیشرفتش میبیند .اگر مامور و
    معذور یا همان جیره خواردیگران نباشند.البته این وسط فریب خوردگانی چون
    پرفسور دباغ ها هم هستند که چند کشور را ویران می کنند تابه نفع ایدیولوژی
    ونظریه ولایت مطلقه فقیه یعنی به زیر کشیدن الله بزرگتر از آسمان ها به زمین
    واطاعت بوزینه واز از اوبه جنتی که بجای ماسه روان نهرهای روان شیر وعسل و
    هات چوکولات که توسط زنانی سیاه چشم وبرهنه سرو میشود وهرکس بهر تعداد
    از این وی ترهای سکسی بطلبد بشرط مقدار کوشش ها در وطن فروشی وتسلیم
    خواهر مادرش به حجازیان به ویژه ایل قریش که همه جایشان به ویژه آنجا یشان
    سوپر مبارک است وتولید برادر یا خواهر سید می کنندمیزان اعتبارش تعیین شده
    میشود .مرحوم بازرگان تفاوت حرارت بند های عمومی وبند ویل (چاه در جهنم که حکم سلول انفرادی را دارد)محاسبه نمودند وگویا به حرارتی حدود سه هزار واندی سانتیگراددر ویل رسیدند که در بند عمومی ۱۵۰۰ درجه است .***
    ===========
    همچنین گفته اند که کرایه خر را در میانه آب معین نمی کنند .نمی دانم این
    سلطنت طلبان اینک که عمام چلاق برمنبر است ودولت ومجلس وباطری غذاییه
    ببخشید قوه قظاییه اش هم همان ایده آل مطلقه است .از سویی وتشتت ودر گیری
    فکری وتبلیغی وجسمی بین گروه های مخالف وبه ظاهر مخالف از آنسوی در
    اوج است .این محدود سازی نوع حکومت چه نفعی دارد.اگر قرار است حکومت دموکراتیک باشد وشما اکثریت هستید .بعد از پیروزی با یک ماده واحده حل میشودوچون سلطنت های اروپایی یک نفر پادشاه یامثل ژاپن امپراطور بی قدرت
    نماد خواهد شد .ولی اگر سلطنت کننده بعدی دارای اختیارات زیاد است مسلم
    است باید از آزادی مردم کسر وبه ایشان داده شود (نیمی از سناتورها) که گمان ندارم مردم وخود شخص ولیعهد هم خواهان آن اقلن در جمع باشند.شاید نمیدانم
    ============
    *** نتیجه چند سال زحمت بازرگان این موضوع شبه جوک است .اما اگر بدانیم
    بوعی ۱۲۰ کتاب نوشت که یکی از آنهادر طب بالینی بود ومابقی چون زحمت شخص بازرگان آنگاه میزان خسارت عسلام وام الکتاب وسوزاندن دانشمندان که
    در پی بهینه کردن عسلام وفقه بوده اند در این ۱۴۰۰ سال معلوممیشود.

  3. #دختر_آبى BlueGirl#

    «رسانه‌های غربی حقیقت را در مورد ایران نمی‌گویند»

    کوتاهی‌ و تقصیر از خود ماست. اگر یکی‌ دوتا رسانه حامی‌ رژیم را تحریم میکردیم، بقیه حساب کارشون رو میکردند.

    پیشنهاد من:
    موتور محرکه «انقلاب ۵۷» رادیو بی‌بی‌سی‌ لندن بود.
    با تحریم آیت‌الله بی‌بی‌سی‌ شروع کنیم.
    #بایکوت_بی‌بی‌سی | #BoycottBBC

  4. آرمان

    غربی ها با جمهوری اسلامی هستند و نه بر آن ! جمهوری اسلامی مانند گاو شیر ده ای است که برای همه شیر دارد به غیر از مردم خود ایران مگر درصد کوچکی از خودی ها که تشکیل شده از دو گروه نادان و یا اوباش. حدود بیست سال است که دور یک میز به نام توافق هسته ای نشسته اند تا به بهانه آن سایر مسائل ایران را نادیده بگیرند ، آخر طفلکی ها کار های مهمی دارند چه چیزی برای آنها مهمتر از مسائل هسته ای است؟ حال آنکه هر دو به خوبی میدانند تمامی برنامه های هسته ، موشکی و … تنها راهی برای چپاول ثروت ملت ایران است و حتی اسرائیل هم به خوبی میداند که ته آن هیچ بمب هسته ای در کار نیست و تنها کاری که هست آن است که ملت ایران را سرکار بگذارند و رفته رفته آنان را از صحنه تاریخ محو کنند ! مگر این همان چیزی نبود که روس ها و انگلیسی ها سالها برای آن تلاش کردند و ما ملت خود ، این فرصت را در سال ۵۷ به آنها تقدیم کردیم؟ احمق هایی که به نام روشنفکر به خوردمون دادند و متوهم هایی که حتی از درک ساده ترین مسائل هم عاجز هستند و به خود این اجازه را میدادند که در مسائل کلان کشور دخالت کنند! امروز به جایی رسیده ایم که حتی کوچکی مانند آذربایجان هم برای ما شاخ شده است! در حالی که باید الان در جایی ایستاده بودیم که حتی پوتین هم جرات نارو زدن به ما را نکند. وقتی به زندگی مردم داخل ایران نگاهی بیفکنی به خوبی میبینی که همه جوره تحت فشار هستند از طرفی محرومیت از حق زندگی نرمال و فشارهای گوناگون که توسط مشتی اوباش حاکم بر ایران و نوکر بیگانگان بر آنان تحمیل شده و از طرفی تحریم های سایر کشورها که باز هم فشار را بر آنان مضاعف می کند. آری ، محرومیت و تحریم که هر دو از یک خانواده هستند ، تنها دست آورد شورش ۵۷ است. جهان پهناور برای ایرانی ها بسیار تنگ شده و زندگی در آن بسیار سخت و مصیبت بار است. اگر روزی را که این قماش فرنگ رفته را با چشم دیگر نمی دیدیم و در نظرمان ، از ما بهترون نمی آمدند ، اگر ملل جهان سوم اینقدر خودباخته و خود حقیر پندار نبودند و دنبال یاد گرفتن راه رفتن کبک نبودن تا راه رفتن خود را فراموش کنند ، ( آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد ) امروز کشوری داشتیم که آرزوی غربی ها بود. ای کاش بی سواد های عاشق ایران مانند رضا شاه را تکثیر می کردیم ( با تمام ایراداتش ) تا اینکه دانشگاه رفته های متوهم و احمقی مثل بنی صدر و مهدی بازرگان و … که متاسفانه امروز هم تعدادشان کم نیست.

  5. گودرز

    در «ویکی پدیا» همهٔ موضوعات مربوط به ایران را دروغ پردازان جمهوری اسلامی مینویسند وتاریخ ایران را تحریف میکنند

  6. قرن بیست و یکم

    درود بر تو ایرانی نترس وشیردل. شرح دقیقی از زندگی معمولی در حکومت ملاها را نوشته ای. خورد و خوراک تو را هم کنترل می کنند تا در روز مبادا از آن سوء استفاده کنند.
    واقعیت را گفتم. قصد ترساندن ندارم. می خواهم که بهتر بشناسیم چون روز عمل نزدیک است.

Comments are closed.