رسانهها و افراد به اصطلاح تحلیلگر وابسته به جمهوری اسلامی در داخل و یا صادرشده به خارج که در تمام سالهای گذشته از جمله در یک جنگ روانی- رسانهای به تداوم آن و در نتیجه به سرکوب و کشتار مردم معترض کمک کردهاند، همچنان به انجام وظیفه مشغولند؛ تجربه نشان داده که برای آنها نیز رهبران و دولتهای حکومت اسلامی و افرادی که قدرت انحصاری را بین گروهها و خانوادههای مافیایی رژیم دست به دست میکنند، تفاوتی ندارند بلکه «اصل نظام» مهم است!
درست است که اعتراضات و مقاومتهای پراکنده که از همان پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۵۷ وجود داشت، در تشکلها و یا گروههای اجتماعی مانند زنان و دانشجویان محدود میماند و به آسانی سرکوب میشد و حتا در نقطه اوجی مانند «جنبش سبز» در سال ۸۸ که از «رأی من کو» به «مرگ بر دیکتاتور» و «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» رسید، باز هم به دلایل گوناگون خاموش شد، اما بدون این اعتراضات نه خمینی «جام زهر» را سر میکشید و نه خامنهای دست به «نرمش قهرمانانه» میزد. مشکل آنها و بطور کلی مشکل جمهوری اسلامی اینست که عقبنشینیها را نه برای تأمین ملت و مملکت بلکه برای حفظ خود انجام میدهند. از همین رو اعتراضات دی ۹۶ و سپس آبان ۹۸ یک خط شاخص بین نظام و گروههای وابستهاش در داخل و خارج با مردم کشید و به آنها نشان داد که دوران دیگری شروع شده زیرا مشکل جمهوری اسلامی نیز درست مانند مشکل مردم ایران، در خارج نیست، بلکه در داخل و «همینجاست!»
چه کسانی و کدام گروهها از تداوم و استمرار جمهوری اسلامی سود میبرند؟
اول از همه، خانوادههای مافیایی نظام که فرزندان و بسیاری وابستگانشان نه در ایران بلکه در کشورهای غربی زندگی میکنند و ایران منبع اقتصادی آنهاست! آنهایی هم که در ایران هستند با درّهای عمیق مشابه «لواسانات» از جامعه جدا شده و زندگیشان به مردم عادی شباهتی ندارد.
دوم، افراد ناآگاه مکتبی و مذهبی که شمار و انگیزهشان بسیار کمتر از آنست که رژیم بتواند روی آنها حساب کند. هزینههای میلیاردی برای خرید مزدور و سازماندهی لابیگران به همین دلیل است.
سوم، افراد و گروههای سیاسی و همچنین رسانهها و همکارانشان که امنیتی و غیرامنیتی، پیدا و پنهان، نام و نان و آبشان از این نظام است و خوشمان بیاید یا نیاید، از نظر سیاسی مدافع «عقیده جمهوری» (نه نظام جمهوری!) هستند و تداوم «جمهوری اسلامی» را به سود نقطه پایان بر «نظام پادشاهی» میدانند. همانها که خود را نه با تعریف خویش و ارائه «نظام جمهوری» در خدمت آزادیخواهی و مبارزه با حکومت دینی بلکه خود را با انکار «دیگران» و نفی «نظام پادشاهی» تعریف میکنند و «ایستادهاند تا آن نظام برنگردد!» و نایستادهاند تا این نظام برود!
همه اینها اگر جمع زده شوند، اقلیتی کوچک در برابر اکثریتی هستند که از نظر ذهنی بر دانایی و آگاهی و توانایی و کارآمدی برای عینیت بخشیدن به نجات کشور تکیه دارد. انتخابات نمایشی و دروغین در خدمت انکار این اکثریت است.
اقلیتی که به استمرار جمهوری اسلامی یاری رسانده و میرساند باید بداند که در جنایات آن و تخریب کشور شریک است! باز هم نگویند که نمیدانستیم!
الاهه بقراط |توئیتر | اینستاگرام|
باز هم نگویند که هالو بودیم،نمیدانستیم…
این تازیان ایرانی نما تمام و کمال ماموران دول غربی خصوصاً عنگلیس هستند و برای اضمحلال غارت چپاول و نابودی ایران و ایرانی سر کار گماشته شدن و بخوبی در حال انجام ماموریتند صد البته که این دول غربی ذرهای از جنایتهای چندین دهه این فرقه تبهکار و علی ضحاک ناراحت نیستند که هیچ بلکه بسیار خرسندند و با خوشحالی مزورانه شاهد نابودی ایران ساخته دوره پهلوی و مشغول تاراج منابع انسانی و ملی و طبیعی ایران هستند
نیروهای نیابتی رژیم در کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی که همگی اتباع آن کشورها هستند شامل لابیها، کارچاق کن ها، کارگزاران، مباشران، مشاوران، پرستوها، دلالان، رسانه چیها، تحلیل چیها، روشنفکران، دانشگاهیان، چپگرایان ااسلام پناه و گروههای اپوزیسیون نما و شبه اپوزیسیون و قمپوزیسیون و غیره با تبار ایرانی و غیر ایرانی. نیز سود هنگفتی از استمرار رژیم به جیب میزنند.
برای ولایت معاشان و ولایتمداران چه برون مرزی و چه درون مرزی، ایران صرفا یک خزانه مالی و یک پایگاه نظامی برای اهداف جهانی اشان است. آنها گلوبالیست و جهان وطن هستند.
یک فرق اساسی بین ولایت معاشان درون مرزی و برون مرزی وجود دارد. ورژن درون مرزی نسبت به جمعیت ایران در اقلیت مطلق می باشد. در حالیکه ورژن برون مرزی نسبت به جمعیت ایرانی تباران تبعه کشورهای غربی در اکثریت است.
نطفه متعفن این رژیم در غرب بسته شد و بند نافش کماکان به غرب متصل است.
گروه های عجیب الخلقه دیگر نیز وجود دارند. گروه اپوزیسیون معاشان برانداز. مثلا مدیران و کارکنان تی وی های دولتی وخصوصی برون مرزی مانند نوری تی وی و همایون تی وی و شجره تی وی واندیشه تی وی. از آنسو صادراتیهایی که هنوز موفق به اخذ تابعیت نشده اند و تا اطلاع ثانوی حقوق ومزایای پناهندگی دریافت می کنند . خلاصه ، رژیم برای بسیاری خیر و برکت داشته است.
بدون پشتوانه ۴۳ ساله برپا کنندگان شورش ۵۷ و مافیای غارتگران سیاسی ۵ +۱ به رهبری انگلیس و امریکا ،
رژیم اشغالگر جمهوری غارتگران ملی مذهبی اخوندی ، نمیتواند حتی ۶ ماه بر جمعیت ۸۰ میلیونی ایران حکومت کند ..
اگر چنین بود ،، جمهوری مزدور و وطن فروش اخوندی در مقابل بسته شدن تمام سفارتخانه های اروپایی جهت تهدید به قتل ،
نو یسنده هندی انگلیسی ( سلمان رشدی ) به غلط کردن نمی افتاد ..
دهها دلایل دیگر نیز موجود است که این رژیم دست نشانده کارتلهای نفتی و تسلیحاتی مافیای غرب و شرق برای اشغال و غارت ایران و تسلط بر منابع عظیم گاز و نفت جهان یعنی خلیج همیشگی فارس متلعق ایرانیان
برپا شده ..