ارمنستان؛ یکسال پس از جنگ ۴۴ روزه

- با وجود پیروزی پاشینیان در انتخابات زودرس پارلمانی در ابتدای سال جاری، پاشینیان نشان داد که آن رهبری نیست که بتواند جامعه بحران‌زده و قطبی شده ارمنستان را به سوی وحدت رهنمون شود. دل‌مشغولی وی همچنان مجازات رهبران و مسئولین نظام‌های پیشین است که کینه‌ای از آنها در دل دارد و این باعث می‌شود که به مسائل امنیت خارجی بهای لازم را ندهد و سیاست خارجی کشور را به بیراهه بکشاند.

چهارشنبه ۲۶ آبان ۱۴۰۰ برابر با ۱۷ نوامبر ۲۰۲۱


آرسن نظریان – گرچه ارمنستان در سال گذشته  پیروزی‌های دیپلماتیک قابل توجهی در برابر جمهوری آذربایجان کسب کرد که موجب عقب‌نشینی‌های محدودی از جانب رژیم باکو گردید، اما فشار نظامی و روانی از جانب باکو با پشتیبانی و تشویق ترکیه علیه ارمنستان همچنان بالاست و احتمال درگیری نظامی جدید به هیچ وجه کم نشده است. درواقع، هنگام نگاشتن این سطور برخوردهای جدیدی میان نظامیان باکو و ارمنستان گزارش شده و اوضاع همچنان پرتنش است.

عکسی از اعتراضات پیشین؛ بر پلاکارد نوشته شده: «ارمنستان بی‌صاحب»؛ در انتقاد از نیکول پاشینیان

دو کشور ترک‌زبان رویاهای دور و درازی را برای اتصال زمینی قلمروهای خود به یکدیگر می‌پرورانند که تنها می‌تواند به بهای نقض حاکمیت ارمنستان بر منطقه جنوبی قلمرو خود، سیونیک، تحقق یابد. به نظر می‌رسد که در شرایط بی‌ثباتی ناشی از موضع پرابهام روسیه، بازیگر اصلی منطقه، آنان از کاربرد زور برای تحقق مقاصد توسعه‌طلبانه‌ی خود چندان ابایی ندارند. این در حالیست که ارمنستان هنوز از شکستی که در جنگ دوم قره باغ متحمل شد کمر راست نکرده است. اما جهت و مسیر رویدادهای تازه در میان مدت، همانطور که در سطور زیر خواهیم دید چندان برای این طرح‌های سودازده امیدبخش به نظر نمی‌رسد.

اوضاع داخلی ارمنستان

پاشینیان پیروز انتخابات زودرس پارلمانی پس از جنگ بود؛ انتخاباتی که از لحاظ شفافیت و آزاد بودن جای ایراد نداشت. اما وی همچنان از دید بسیاری نماد آغاز تفرقه و شکاف در جامعه ارمنستان با انقلاب پوپولیستی سال ۲۰۱۸ به شمار می‌رود.

پوپولسیم مصیبتی برای کشورهای فاقد تجربه دموکراسی است. حکومت‌های خودکامه‌ای که به شیوه دموکراسی روی کار می‌آیند خطرناکند، بدین جهت که اثر آنها بر ذهنیت و روحیات جامعه مدت‌های مدید باقی می‌ماند و جامعه گرفتار برای رها شدن از آثار آن، بحران‌ها و آزمون‌های طاقت‌فرسایی را متحمل می‌شود. یک نمونه پیش رو انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ ایران است که هنوز ذهن و روح بخش‌هایی از جامعه ایران را در چنگال خود دارد. انقلاب مخملی ۲۰۱۸ ارمنستان نوع دیگر آن در جامعه‌ای کوچکتر با فرهنگ و موقعیتی متفاوت است، که شکست نوامبر سال گذشته در جنگ از جمله نتایج آن بود. در انتخابات پارلمانی ۲۰۱۸ پس از انقلاب، که اولین انتخابات آزاد و عادلانه در ارمنستان به شمار می‌رفت، ۷۰ تا ۸۰ درصد رای‌دهندگان ذوب شده در انقلاب مخملی به تشکل سیاسی پاشینیان رای دادند. نتیجه آن شد که احزاب جمهوریخواه (هیات حاکمه قبلی) و داشناکسوتیون (حزبی که در ائتلاف‌های دولت‌های کوچاریان و سرکیسیان شرکت داشت و در خارج از ارمنستان دارای ارتباطات و نفوذ وسیع است) از پارلمان خارج ماندند و نیروهای سیاسی تازه و بی‌تجربه‌ای قدرت را به دست گرفتند. این فاجعه‌ای بود که گذار طبیعی و آرام از نظام الیگارشی قدیم به یک نظام دموکراتیک واقعی بدون به خطر انداختن امنیت خارجی کشور را مختل ساخت.

اثرات این پوپولسیم در انتخابات پارلمانی گذشته نیز با انتخاب مجدد پاشینیان، با وجود آن شکست مفتضحانه در جنگ، خود را نشان داد.

کارنامه پاشینیان در یکسال گذشته

بعد از امضای اعلامیه آتش‌بس ۹ نوامبر ۲۰۲۰، پاشینیان سیاست پرهیز از جنگ را به امید رسیدن به صلح و آرامش با جمهوری آذربایجان و ترکیه در پیش گرفت. چند طرح و برنامه رفاهی نیز برای تقویت مناطق مرزی و روستایی به اجرا در آورد. اما در سیاست داخلی همان مشی سابق در مورد مسئولین گذشته و تعقیب و دستگیری آنها به بهانه مبارزه با فساد، فشار بر فرماندهان نظامی زمان جنگ و محاکمه آنها برای مسئول جلوه دادن آنها و تبری خود از مسئولیت را ادامه داد.

این اقدامات تفرقه و تشتت خطرناکی را که بعد از انقلاب پوپولیستی ۲۰۱۸ در جامعه ارمنستان به وجود آمد تشدید نموده و توان و ظرفیت نظامی ارمنستان در مقابله با خطرات خارجی موجود را به نحو قابل ملاحظه‌ای به تحلیل برده است.

با وجود پیروزی پاشینیان در انتخابات زودرس پارلمانی در ابتدای سال جاری، پاشینیان نشان داد که آن رهبری نیست که بتواند جامعه بحران‌زده و قطبی شده ارمنستان را به سوی وحدت رهنمون شود. دل‌مشغولی وی همچنان مجازات رهبران و مسئولین نظام‌های پیشین است که کینه‌ای از آنها در دل دارد و این باعث می‌شود که به مسائل امنیت خارجی بهای لازم را ندهد و سیاست خارجی کشور را به بیراهه بکشاند.

برای تکمیل گفتار در این زمینه، باید اضافه کرد که اپوزیسیون نیز امیدها و انتظارات رای‌هندگان خود و بخش‌های خاموش جامعه را برآورده نکرده و از موقعیتی که در پارلمان به دست آورده بود بطور شایسته استفاده ننمود. اپوزیسیون در این مدت بجای تمرکز بر مسائل فوری و خطر خارجی موجود، همچنان بر خواست برکناری پاشینیان، رییس جمهوری که به هر حال با رای اکثریت روی کار آمده، پافشاری نمود و به نوبه خود به افزایش تنش در جامعه ارمنستان کمک کرد.

تحولات در داخل ارمنستان: توافق جدید در مورد تحدید (تعیین حدود) مرزهای مشترک ارمنستان و آذربایجان

در نهم/دهم ماه جاری، یعنی در سالگرد ترک مخاصمات در جنگ ۴۴ روزه قره باغ، ارمنستان و آذربایجان به توافقی با وساطت روسیه در مورد تعیین مرزها جهت رفع برخوردهای مرزی دست یافتند. طبق این توافق راه عبوری (نه کریدور) از داخل ارمنستان و آذربایجان، هر یک برای طرف مقابل در نظر گرفته می‌شود. هر دو کشور اعلام کردند که از کاربران این جاده‌ها از هر ملیتی عوارض خواهند گرفت.

با امضای این توافق، آذربایجان به آن هدفی که داشت، یعنی دست یافتن به بخشی از خاک ارمنستان، یعنی همان «دالان زنگه زور» برای اتصال زمینی به نخجوان و ترکیه «بطور قانونی» نرسید. اکنون فشار نظامی و ایجاد درگیری‌های مسلحانه در مناطق مرزی با ارمنستان با این هیاهو در رسانه‌های پان‌ترکیست همراه شده است که «ما زنگه زور را می‌گیریم، خواه به طریق دیپلماتیک، خواه با زور». این در حالیست که هر سه طرف توافق اعلام کرده‌اند که راه ارتباطی از کشوری برای کشور دیگر تحت حاکمیت آن کشور خواهد بود و طرفین حاکمیت کشور راه‌دهنده را محترم خواهند شمرد.

باکو نشان داده است که  از لحاظ نفرت‌ورزی نسبت به ارمنیان و هدف نابودی ارمنستان دست کمی‌ از برادر بزرگ خود ندارد و به هیچ وجه مایل نیست با همسایه خود در صلح و صفا بسر ببرد.

سیاست سکوت و مماشات دولت پاشینیان در برابر این تعرضات در تبعیت از شعار «دوران صلح با همسایگان» ترک‌زبان باعث افزایش اعتراضات به این سیاست و تظاهرات خیابانی تازه شده است.

نشانه‌هایی از آغاز جنگ پارتیزانی در آرتساخ مشاهده می‌شود. طبق گزارش‌ها یک شهروند غیرنظامی به ابتکار و تصمیم خود نارنجکی به سمت نظامیان آذربایجانی آنسوی مرز پرتاب کرده که براثر آن چند نظامی آذربایجانی کشته یا زخمی‌شدند. این روزها در ارمنستان صحبت از شروع و تدارک جنگ آزادیبخش ملی می‌شود.

توجه جامعه بین‌المللی به سیونیک و اهمیت آن برای صلح و آرامش منطقه

استان سیونیک یا بخاصطلاح رژیم باکو، «زنگه زور»، باریکه‌ای به عرض ۲۰ کیلومتر در جنوب ارمنستان است که این کشور را به ایران متصل می‌سازد. این قطعه خاک به ویژه پس از جنگ ۴۴ روزه قره باغ و شکست ارمنستان به یکباره اهمیت یافت و ورد زبان‌ها شد. جمهوری باکو بعد از جنگ نیز با علم به وضعیت نامساعد ارتش ارمنستان و عدم واکنش روسیه و ایران نسبت به تعرضات باکو رفتار پرخاشگرانه‌تری را نسبت به همسایه غربی‌اش پیش گرفت، تا حدی که شروع به تجاوز به مرزهای شناخته شده بین‌المللی ارمنستان کرد. این تعرضات همچنان ادامه دارد و نظامیان باکو در بخش‌هایی از نوارهای مرزی ارمنستان مستقر شده و در مواضع تهاجمی‌ قرار گرفته‌اند.

تعدیات باکو به خاک ارمنستان به آن منجر شد که در سپتامبر گذشته رژیم باکو با بستن راه عبوری کامیون‌های ایرانی به ارمنستان ، اخذ عوارض از رانندگان ایرانی و حتا زندانی کردن دو راننده ایرانی برای حمل کالا به قره‌باغ خشم جمهوری اسلامی را بر انگیخت که به رزمایش‌های گسترده‌ای توسط نیروهای نظامی ایران در طول مرزهای ایران با آذربایجان انجامید. اکنون تنش میان دو کشور فروکش کرده اما طبق گزارش‌ها نیروهای جمهوری اسلامی ایران هنوز در طول مرزهای دو کشور مستقر هستند.

راننده ایرانی با کامیون «ماک» در گذرگاه مِقری

افزایش اهمیت بین‌المللی منطقه سیونیک؛ توجه فزاینده غرب به منطقه

منطقه سیونیک از جمله مناطق نادری است که منافع راهبردی ایران و غرب با هم تلاقی می‌کنند.

فرانسه از ابتدای شروع مخاصمات از سپتامبر سال گذشته میان باکو و ایروان، به حمایت دیپلماتیک از ارمنستان برخاست و حتا پارلمان آن کشور و شهر پاریس قره باغ (آرتساخ) را به رسمیت شناختند. پارلمان اروپا اعلام کرده است که اعتباری به میزان دو میلیارد یورو برای بازسازی در اختیار ارمنستان قرار می‌دهد.

با روی کار آمدن جو بایدن تغییری در سیاست ایالات متحده در قفقاز پدید آمد، بدین معنی که امریکا تدابیری را برای خنثی کردن اقدامات روسیه و  ترکیه برای بیرون راندن غرب از قفقاز به کار بست. از جمله این اقدامات، بازدیدهای مداوم سفیر ایالت متحده در ارمنستان از منطقه سیونیک است.

بعلاوه، جو بایدن رییس جمهوری امریکا از ارمنستان به عنوان کشوری که در راه ساختن دموکراسی است برای شرکت در «کنفرانس مجازی سران دولت‌ها برای دموکراسی» در ۹ و ۱۰ دسامبر ۲۰۲۱ دعوت به عمل آورده، در حالی که با اقدامی‌ گویا از دعوت ترکیه و آذربایجان خوداری نموده است.

تغییر مشی جمهوری اسلامی نسبت به همسایه مسلمان شیعه شمالی

جمهوری اسلامی پس از انفعال کامل در طول منازعه قره باغ، از سپتامبر گذشته از حمایت باکو در مناقشه قره باغ دست کشید و به تهدید و خط و نشان کشیدن و رزمایش‌های نظامی در طول مرز ایران با جمهوری باکو پرداخت. گرچه سیاست‌های جمهوری اسلامی معمولا کمتر با منافع واقعی ملی هم خوانی دارد، اما اینبار آش آنقدر شور بود که خان هم متوجه شد. بی‌عملی مداوم جمهوری اسلامی در برابر تجاوزات باکو علیه همسایه خود به آنجا منتهی شد که منافع و مصالح راهبردی ایران در قفقاز نیز در معرض مخاطره جدی قرار گرفت. از طرفی افکار عمومی و احساسات ملی توده ایرانیان نیز رژیم را بطور غیرمستقیم وادار کرد که دست به اقدامی، هرچند دیروقت بزند. به هر جهت، باوجود اینکه جمهوری اسلامی ایران به دلیل انفعال خود در برابر رویدادهای قفقاز جنوبی در یکی دو سال گذشته از معادلات منطقه تا حد زیادی کنار گذاشته شده، اما این رزمایش‌ها به نوبه خود اشتهای پان ترکیست‌ها را در مورد سیونیک تا حدی کور کرد.

توجه روزافزون هند به منطقه

کشور هند نیز بطور فزاینده‌ای تلاش دارد که حضوری در منطقه داشته باشد و بدین جهت از سال‌ها پیش روابط اقتصادی و دیپلماتیک خود را با ارمنستان افزایش داده است. همچنین موضوع علاقه هند به احداث راه ترانزیت- بازرگانی چاه بهار از جنوب ایران به دریای سیاه از طریق منطقه مقری در ارمنستان است که گزینه جالبی برای هند جهت ارتباط زمینی با اروپاست. گفتنی است که جمهوری اسلامی نیز نسبت به این طرح نظر مساعد اعلام کرده، اما باید دید که در عمل چه اقدامی‌ انجام می‌دهد.

اما، دلیل مهم دیگر، مشارکت پاکستان در جنگ قره باغ به سود باکو و همکاری روزافزون این کشور با ترکیه و آذربایجان در منطقه دریای مازندران است که به افزایش نفوذ پاکستان در منطقه منجر خواهد شد. هند چنین تحولی را مغایر با منافع راهبردی خود در منطقه می‌داند (۱) و در راستای مقابله با شکل گرفتن این مثلث شوم، وزیر خارجه هند در ۱۲ اکتبر گذشته به ایروان سفر کرد و با نخست وزیر و وزیر خارجه ارمنستان در مورد ارتقای همکاری‌ها میان دو کشور از جمله در زمینه‌های دفاعی مذاکراتی انجام داد.

در پس‌زمینه این تحولات، ایروان نیز فعالیت‌های دیپلماتیک خود در سطح بین‌المللی را با وجود ناخشنودی روسیه تشدید کرده است. دولت ارمنستان از چند ماه پیش شکایت قضائی با اسناد و مدارک متعدد در مورد جنایات جنگی ارتش باکو و هم چنین جهادیون سوری، که با مباشرت ترکیه برای جنگ با ارمنیان به قره باغ منتقل شده بودند، در دادگاه بین‌المللی کیفری لاهه مطرح کرد که بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های جهانی داشت. رسیدگی به این شکایات البته ممکن است مدت‌ها طول بکشد، اما این اقدام ضربه دیگری را به وجهه و حیثیت باکو و آنکارا وارد آورد. از نتایج این اقدام می‌توان از اظهارات سناتور آلکس پادیلا* در کنگره ایالات متحده یاد کرد که خواستار گزارشی از وزارت دفاع در  مورد جنایات جنگی رژیم باکو در جنگ قره باغ، از جمله کاربرد بمب‌های فسفری و خوشه‌ای و  مهمات ممنوعه دیگر شده است. همانطور که گفتم، روسیه از این ابتکار جسورانه ارمنستان خرسند نبود، اما نهایتا کاری برای جلوگیری از آن انجام نداد یا یا نتوانست انجام دهد.

درس‌هایی که ارمنیان از جنگ ۴۴ روزه قره باغ باید بیاموزند

قبلا لازم به تاکید می‌دانم که ارتش ارمنستان با وجود نفرات و تجهیزات کم به گواهی نظرات کارشناسان از لحاظ حرفه‌ای و رزم‌آوری نسبت به ارتش باکو برتری داشت، چنانکه تقریبا همیشه در طول سی و اندی سال گذشته نیز چنین  بوده است. اما چه شد که اینبار ورق برگشت؟

عوامل شکست ارمنستان را می‌توان به شرح زیر خلاصه کرد:

۱. تضعیف پشت جبهه و منحرف شدن توجه‌ها از خطر نزدیک خارجی با شروع انقلاب پوپولیستی ۲۰۱۸ و عدم آمادگی کامل ارمنستان برای مقابله با تجاوز باکو- آنکارا. از تبعات این انقلاب انتظارات واهی در مورد حمایت غرب و کفایت دموکراسی برای تضمین امنیت ارمنستان در برابر باکو و آنکارا بود.

۲. مشارکت گسترده ترکیه (و اسراییل) در جنگ به نفع باکو. طی دهه گذشته ترکیه حضور خود در قفقاز را تقویت و اسراییل نیز جاپایش را در جمهوری باکو مستحکم کرد (۲). لازم به یادآوریست که غیر از ترکیه و اسراییل، پاکستان، افغانستان و جهادیون سوری نیز علیه ارمنستان صف‌آرایی کردند.انگلستان نیز با تشویق و ترغیب پشت پرده باکو به پیشبرد جنگ با انگیزه کسب منافع اقتصادی در مناطق پس گرفته شده نقشی در طولانی شدن جنگ و کشتار و ویرانی ایفا کرد.

۳. تغییر معادلات استراتژیک در منطقه و جهان، زد و بندهای روسیه و ترکیه در پشت پرده، غافل ماندن دولت پاشینیان از این تحولات و در نتیجه تنها ماندن (یا تنها گذاشته شدن) ارمنستان توسط متحدانش.

طرح‌ها و سیاست‌هایی که می‌تواند ارمنستان را به تدریج به ثبات کمابیش پایدار برای ادامه بقا ارتقا دهد

– ایجاد ارتش سه میلیونی «ملت- ارتش»، بسیج مردمی‌ و آمادگی مداوم رزمی‌در سطح حرفه‌ای بالا و  اعلام آن به عنوان سیاست راهبردی کشور.

– ارتقاء کیفیت و کمیت فعالیت دیپلماتیک در منطقه و در سطح جهانی، یافتن دوستان و متحدان جدید، ضمن حفظ متحدان قدیمی.

– ارتباط و همکاری وسیع‌تر میان دولت ارمنستان و دیاسپورای ارمنیان، مشارکت دادن انبوه کارشناسان، صنعتگران، سرمایه داران، دانشمندان و فعالین سیاسی در جوامع ارمنی سراسر دنیا در اداره کشور و ایجاد مکانیسم‌های ارتباطی قوی با (رهبران) این جوامع. برخلاف رابطه تنگاتنگ متقابل دولت و دیاسپورای اسراییل، یعنی عاملی مهم در ادامه بقای این کشور در محیطی خصمانه، متاسفانه چنین رابطه‌ای میان دولت ارمنستان و دیاسپورای ارمنیان، که دو تا سه برابر جمعیت ارمنستان است، هنوز به وجود نیامده است.

این طرح آخر، با توجه به محاصره اقتصادی و نظامی ارمنستان توسط باکو و آنکارا، می‌تواند درصورت استفاده هدفمند، تا حد قابل ملاحظه‌ای تاثیر این محاصره را خنثی کند.

– و بالاخره، ارمنیان باید بیاموزند که ضمن اینکه برای صلح تلاش می‌کنند همواره برای جنگ هم آماده باشند و در وهله اول به خود و به نیروها و ظرفیت‌های خود اتکا کنند. ارمنستان بحران‌های سخت‌تری را از سر گذرانده و این توان بالقوه را دارد که بار دیگر کمر راست کند و شکست‌هایش را به پیروزی تبدیل نماید.


پانویس:
۱- چنین تحولی در منطقه دریای مازندران به زیان منافع راهبردی ایران نیز هست.
۲- استقرار اسراییل در جمهوری آذربایجان هدفی مهمتر یعنی محاصره ایران را نیز دنبال می‌کرد.


♦← انتشار مطالب دریافتی در «دیدگاه» و «تریبون آزاد» به معنی همکاری با کیهان لندن نیست.

 

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=263911

یک دیدگاه

  1. من نمی فهمیدم!

    محمد رضا شاه پهلوی درک سیاسی و اجتماعی درستی داشت و خوب می فهمید که برای ایجاد جامعهٔ آزاد، رشد فکری و فرهنگی و اقتصادی پیش شرط آن است.

Comments are closed.