اگر ۲۵ نوامبر روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان با قتل خواهران میرابل در مبارزه سیاسی آنان بر علیه دیکتاتوری دومینیکن رقم خورده، میرابل های ایرانی امروزه با شجاعتی تحسینآمیز در زندان و بیرون از زندان در اعتراضات و خیزشهای اجتماعی خواهان پایان دادن به هرگونه خشونت جنسی- جنسیتی و رفع انواع تبعیضات ساختاری در حوزههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی میباشند.
زنان به درستی مناسبات مردسالارانه/ سرمایهداری راکه بر پایه و بستر سنن و قوانین متحجرانه، بساط زنستیزی را تشدید میکنند به مبارزه فرا میخوانند.
مبارزه برای برابری جنسیتی، مبارزهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است.
زنان در سطح جامعه، چه در خانواده و خیابان و چه در محل کار و فضای مجازی، هر لحظه شاهد تعرضات جنسیتی و بهرهکشی آشکار هستند و هر لحظه هم به مبارزه جانانه علیه این شرایط مبادرت کردهاند.
دهههاست که جامعه شاهد آسیبهای روحی و روانی ناشی از ازدواج اجباری، حجاب اجباری و اسیدپاشی است.
از ساچمههایی که بدن زنان را نشانه میگیرند تا نقض حق حیات و زنکشی و قتلهای ناموسی، تعرضات جنسی و تحمیل فقر و وابستگی اقتصادی بیشتر و تا رحم اجارهای و تنفروشی آشکار و نهان، همه و همه در یک ساختار زنستیزانه به شدت نهادینه و حمایت میشود.
همه نهادهای قدرت متحدانه در حفظ و تداوم این نابرابری مضاعف دیدگاهی مشترک دارند و گرچه سعی میکنند که با دستگیری و صدور احکام سنگین و اعمال محرومیتهای گوناگون زنان را به تمکین و سکوت وادارند ولی حتی یک لحظه هم خواب خوش به چشمشان نیامده، چرا که این توفان سهمگین هر لحظه توفندهتر میشود تا دیگر اثری از هیچگونه تبعیض نماند، تا دیگر هیچ زنی با «برچسبهای کلیشهای» و غیرانسانی به فرودستی ننشیند.
زنان با توجه به تجربه و زیست واقعیشان با هرگونه بساط سلطه مخالفند و محور مبارزاتشان بر مناسبات برابری خواهانه متکیست و اینگونه است که تا رهایی کامل جامعه انسانی از هرگونه بهرهکشی و تبعیض، حرفها برای گفتن دارند.
زنان در این مبارزه تاریخی برای خلاصی از ستم جنسیتی/ طبقاتی، بسیاری از مردان جامعه را در کنار خود دارند، چرا که خلاصی جامعه از چنین تبعیضی با مبارزات جنبشهای ضد سرمایهداری گره خورده است.
شورای بازنشستگان ایران
دوم آذر ۱۴۰۰
۲۳نوامبر ۲۰۲۱