مصطفی فحص (شرق الاوسط) – «صدای آب» تنها فریادیست که این روزها از سوی ایرانیان معترض در چند استان ایران شنیده میشود. اعتراض علیه سوء مدیریت دولتهای متوالی جمهوری اسلامی از منابع آب رودخانهها و سوء استفاده آنها از آبهای زیرزمینی و سیاست تغییر مسیر رودخانهها از مناطق کشاورزی حاشیهای کشور به شهرهای مرکزی با مدیریت غیرتخصصی، اکنون به بحرانهای معیشتی، اقتصادی و مهاجرت گسترده طبقات محروم از مناطق تنگدست به شهرهای مرکزی منجر شده است. محرومانی که برای جستجوی لقمهای نان و یک زندگی شرافتمدانه از هیچ تلاشی دریغ نمیکنند.
بحران آب که با قیام تشنگان در مان ژوئن ۲۰۲۱ در استان خوزستان آغاز شد، دایره آن گسترش یافته و به شهرهای تاریخی و مرکزی مانند شهرکرد و اصفهان پایتخت دولت صفویه که یکی از برجستهترین کلانشهرهای تاریخ ایران است رسیده است.
شهر بزرگ اصفهان چندین روز است شاهد قیامی گسترده علیه سیاست سوء مدیریت رژیم تهران در تمام ابعاد به ویژه مدیریت آب است. سوء مدیریتی که به گفته اصفهانیها، کشاورزان و مزارع را از آب «زایندهرود» محروم و صنایع نظامی و تجاری وابسته به نهادهای حکومتی را از آن بهرهمند کرده و در نهایت به خشک شدن کامل این رودخانه تاریخی که یکی از شاخصهای هویتی شهر اصفهان به شمار می رود، منجر شده است. این امر به خروش اصفهانیها و به دنبال آنها مردم شهرکرد و تظاهرات میلیونی در خیابانها و تجمع در بستر خشک «زایندهرود» انجامیده. مردم اصفهان خواستار حقابه و بازگردان آب به رودخانه شهر تاریخی خود هستند.
بحران آب که نزدیک به سه دهه است در ایران آغاز شده اکنون به مرحله حاد رسیده است. ناتوانی و بیکفایتی حکومت در رسیدگی به مشکل آب، ایران را به مرحله «جنگ آب» در میان استانها و شهرهای ایران نزدیکتر کرده است.
دایره جنبش اعتراضی که میتوان آن را «قیام تشنگان» نامید هر روز گستردهتر میشود. مردم در اصفهان شعارهای ضددولتی و ضدرژیم داده و آن را مسئول همه مشکلات ناشی از عدم مدیریت صحیح این بحران میدانند. اما خطرناکترین مسئله این است که مردم مناطقی که از آبهای زیرزمینی و رودخانههای خود محروم شدهاند ممکن است نارضایتی و خشم خود را متوجه مردم مناطقی کنند که آب به آنجا منتقل شده. رژیم اسلامی تهران با برنامههای غلط در استفاده از منابع آب موجب خطراتی برای امنیت اجتماعی و ارتباط بین شهروندان مناطق مختلف این کشور شده است. چه بسا این سیاست نادرست به درگیری میان مردم استانها بیانجامد، بهخصوص که برخی مناطق به دلیل سرمایهگذاریهای نابجای دولت در پروژههای نظامی روی آبهای زیرزمینی منطقهشان و یا انتقال آب این مناطق به دیگر شهرها، متحمل خسارات اقتصادی سنگین شده و کشاورزی خود را از دست دادهاند.
https://kayhan.london/1400/09/05/%d8%a7%d8%b5%d9%81%d9%87%d8%a7%d9%86-%d8%af%d8%b1-%d8%ae%d8%b4%d9%85-%d9%88-%d8%ae%d8%b1%d9%88%d8%b4-%d9%88-%d8%ae%d9%88%d9%86%d8%9b-%d8%af%d8%b3%d8%aa%e2%80%8c%da%a9%d9%85-%d8%b3%d9%87-%da%a9%d8%b4
عیسی کلانتری وزیر سابق کشاورزی جمهوری اسلامی در سال ۲۰۱۵ هشدار داده بود که «کمبود آب ۵۰ میلیون ایرانی را مجبور به ترک کشور میکند و مناطق روستایی شاهد «جنگ بر سر آب» خواهند بود». با وجود این هشدار و پس از گذشت بیش از شش سال از آن تاریخ، سیاستمداران جمهوری اسلامی نه تنها هیچ گامی برای رفع این مشکل برنداشتهاند بلکه با ادامه سیاستهای غلط بحران را بدتر کردهاند.
درواقع علاوه بر ماهیت جغرافیایی ایران، دلایل اقلیمی نیز وجود دارد که به کاهش شدید سطح آب کمک کرده است، اما عملا طبق گزارشهای رسمی ایران، بحران بزرگ کمبود آب نیز ناشی از سوء مدیریت و استفاده نامناسب دولت از این منابع است که به کاهش شدید سطح آب در مناطق این کشور منجر شده است. مصرف بیش از ۹۰ درصد آبهای زیرزمینی و سطحی در نتیجه یک سیاست نادرست آبی باعث شد که بیش از ۵ هزار روستا در ایران از کمبود شدید آب رنج ببرند. این در حالیست که حدود ۷ هزار روستای دیگر در این کشور از کمبود آب رنج برده و تنها از طریق تانکر آب آشامیدنی آنها تامین میشود.
به گفته کارشناسان، رژیم ایران با مدیریت غلط ثروت آبی خود را برای بخشی محصولات کشاورزی که مقادیر زیادی آب مصرف می کنند، هدر میدهد. بخش کشاورزی در ایران حدود ۹۲ درصد از ثروت آبی را مصرف میکند، در حالی که کشاورزی تنها ۱۰ درصد از تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل می دهد. ایران در سال ۲۰۱۸ اعلام کرد، برنامه خودکفایی گندم کشاورزی را تکمیل کرده و اکنون میتواند گندم به خارج از کشور صادر کند. بحران فعلی آب به ناچار به کاهش نرخ تولید گندم و کاهش تولید دیگر محصولات اساسی کشاورزی منجر خواهد شد.
https://kayhan.london/1400/09/05/%d8%a7%d8%af%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%a7%d8%b9%d8%aa%d8%b1%d8%a7%d8%b6%d8%a7%d8%aa-%d8%af%d8%b1-%d8%a7%d8%b5%d9%81%d9%87%d8%a7%d9%86%d8%9b-%d8%af%d8%b1%da%af%db%8c%d8%b1%db%8c-%d8%b4%d8%af%db%8c%d8%af
به نظر میرسد پیامدهای بحران آب در حد یک مطالبه باقی نخواهد ماند و تشدید تظاهرات اعتراضی در اهواز، کرمانشاه، سیستان و بلوچستان، اصفهان، شهرکرد، اردبیل، لرستان و مناطق اطراف تهران در ماههای آینده احتمالا جنبه سیاسی علیه دولت و رژیم به خود خواهد گرفت. رژیم اسلامی در تهران با هزینه کردن میلیونها دلار از ثروت ملی ایرانیان برای جنگهای نیابتی خود در منطقه، هیچ اهمیتی به توسعه ملی نداد و حالا پیامدهای این سیاست به زودی قیام تشنگان را به اعتراضات سیاسی علیه کلیت نظام جمهوری اسلامی تبدیل خواهد کرد. قیام تشنگان اینبار رژیم تهران را در مقابل موج خروشان کشاورزان، روستائیان و محرومانی قرار خواهد داد که چیزی برای از دست دادن ندارند.
اگر تا حالا اختلافات سیاسی یا ترفندهای رژیم جمهوری اسلامی مانع از تشکیل یک اتحاد سیاسی ملی در برابر رژیم تهران میشده است، اما اینبار «تشنگی» و «گرسنگی» همه صفوف مردم ایران را برای مقابله با رژیمی بیلیاقت، درمانده و ناکارآمد که از پاسخگویی به اساسیترین و ابتداییترین خواستههای معیشتی و اقتصادی مردم ناتوان است، متحد خواهد کرد. بر اساس این دادهها میتوان گفت که «صدای آب» و فریاد تشنگان در روزهای آینده طنینی کابوسوار برای رهبری رژیم ایران خواهد داشت که نتوانسته به تشنگی و گرسنگی ایرانیان پاسخ دهد. بدون شک این قیام به سوی رویارویی مردم ایران با رژیم سوق خواهد یافت و آتش زیر خاکستر را بیش از پیش آشکار خواهد کرد. صبر ایرانیان از مدتها پیش لبریز شده اما امروز پس از خشک شدن رودخانههای سرزمینشان به نظر میرسد کاسه صبرشان لبریز شده است.
*منبع: روزنامه الشرق الاوسط
*نویسنده:مصطفی فحص
*ترجمه و تنظیم از کیهان لندن