یکسال از آغاز مذاکرات اتمی در وین میان ۱+۴ و جمهوری اسلامی با حضور «غیرمستقیم» نمایندگان آمریکا گذشته اما با وجود تمایل آشکار دولت جو بایدن به احیای برجام و معامله با جمهوری اسلامی اما هنوز نشانی از توافق نیست.
در آمریکا دولت و بطور کلی دموکراتها به خاطر عدم موفقیت در رسیدن به توافق مستحکمتر و قویتر با جمهوری اسلامی و ناکامی در مسائل دیگر از سوی رقبای جمهوریخواه و همچنین افکار عمومی زیر فشار قرار گرفتهاند. بر همین اساس گفته میشود کاخ سفید کارزاری برای توجیه شکست برنامههای دولت در حوزههای مختلف از جمله بینتیجه ماندن مذاکرات اتمی به راه انداخته است که از قرار معلوم به روش جمهوری اسلامی، محور آن سرزنش و مقصر جلوه دادن دولت قبلی، یعنی دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ و سیاستهای دولت وی است.
در همین ارتباط بهنام بنطالبلو پژوهشگر مسائل ایران در «بنیاد دفاع از دموکراسیها» (FDD) در مقالهای که ۱۷ ژانویه (۲۷ دیماه) در وبسایت «دسپچ» منتشر شده با انتقاد از مماشات دولت بایدن در قبال جمهوری اسلامی، سیاست انداختن تقصیرها به گردن ترامپ را یک «بازی اشتباه» خوانده و توصیه کرده دولت بایدن بجای وقت تلف کردن بهتر است ابزارهای فشار به رژیم ایران را تقویت کند.
بنطالبلو این مقاله را با یک ضربالمثل فارسی شروع کرده است: «یک دیوانه سنگی به چاه میاندازد که صد عاقل نمی توانند بیرون بیاورند» که اشاره به دردسرها و پیامدهای منفی اقدامات اشتباه یک فرد ناآگاه و بیتجربه برای دیگران و جامعه دارد.
در مقدمه این مقاله آمده که دولت بایدن میخواهد ترامپ را «دیوانه» و خروج از توافق اتمی را همان «سنگ به چاه انداختن» معرفی کند در حالی که قبلاً ادعا کرده بود برای مقابله با جمهوری اسلامی راههای «هوشمندانهتر» وجود دارد!
بایدن اکتبر گذشته در حاشیه کنفرانسی در رم دونالد ترامپ را مسئول به بنبست رسیدنن مذاکرات و پیشرفتهای اتمی جمهوری اسلامی ایران دانسته و گفته بود که «ما همچنان از تصمیم بسیار بدی که پرزیدنت ترامپ برای خروج از برجام گرفت رنج میبریم.» کمتر از دو ماه بعد آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا این دیدگاه را تکرار و تقویت کرد و گفت، «ما در جایی قرار گرفتیم که نتیجه یکی از بدترین تصمیمهای اتخاذ شده در سیاست خارجی آمریکا در دهه گذشته است یعنی خروج از توافق هستهای با ایران.»
کیهان لندن در همین زمینه تأکید میکند، دولت بایدن نمیگوید راهکار خودش، جز مماشات و امتیاز دادن مستقیم و غیرمستقیم، برای مشکلی که نه در آمریکا بلکه در ایران و رژیم آن است چیست! رژیمی که از زمان روی کار آمدن با آمریکا دشمنی میورزد و شعار «مرگ بر آمریکا» سر میدهد و از هیچ اقدام نظامی و تروریستی، اگر بتواند، علیه منافع آمریکا رویگردان نیست. حمله به سفارت آمریکا در تهران و گروگانگیری کارمندان و سیاستمداران ایالات متحده در صدر این نفرت و دشمنی جمهوری اسلامی قرار دارد و برجام مورد علاقهی دولتهای اوباما و بایدن نیز آن را تخفیف نبخشید!
به این ترتیب، هرچند دولت ترامپ در هشتم ماه مه سال ۲۰۱۸ از توافق اتمی خارج شد اما دشمنی جمهوری اسلامی با آمریکا مربوط به سالهای بسیار دور پیش از این تصمیم اوست. بعلاوه دیگر مؤلفههای اصلی تشدید تنش با جمهوری اسلامی از سال ۲۰۱۸ یعنی تهدیدات هستهای، موشکی، منطقهای، دریایی و سایبری همگی در گذشته بخش عمدهای از مشکلات بودهاند و مجموع اینهاست که جمهوری اسلامی را به یک تهدید بزرگ تبدیل میکند.
به گزارش کیهان لندن، اینهمه نه تنها هیچ تازگی ندارد بلکه پس از برجام نیز مقامات ارشد جمهوری اسلامی از جمله قاسم سلیمانی که دو سال پیش در حمله پهپادی آمریکا در بغداد کشته شد، معتقد بودهاند که حتما نوبت برجام دو و سه هم خواهد رسید! منظورشان هم دقیقا مقابله با برنامههای موشکی و تهدیدات منطقهای رژیم بوده است!
اگرچه فعالیتهای اتمی جمهوری اسلامی که ناقض توافق برجام است بعد از خروج آمریکا از آن شدت گرفت اما زمینههای آنها مخفیانه و پیش از تصمیم ترامپ فراهم شده بود و یکی از علل خروج از برجام نیز همین فعالیتها بوده است.
بنطالبلو نیز در مقاله خود با اشاره به همین موضوع مینویسد: «اگر افزایش سطح غنیسازی اورانیوم ایران پس از سال ۲۰۱۸ یا افزایش ذخایر اورانیوم، استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفته و سایر فعالیتها به عنوان مشکل در نظر گرفته شود، پس خروج ترامپ صرفاً آنچه را که در برجام قبلاً تعیین شده بود سرعت بخشید. برجام در بهترین حالت، یک تایم اوت (وقت استراحت) بود که بطور موقت فعالیتهای هستهای ایران را متوقف میکرد. خروج از برجام صرفاً به معنای این بود که ترامپ این تایم اوت (وقت استراحت) را نپذیرفت.»
بن طالبلو در ادامه مینویسد در حالی که برخی وجود دارند که منع گسترش تسلیحات اتمی برجام را «معجزه» نامیدهاند، اما یکی از کاستیهای بیشمار این توافق همین توقف هستهای بوده که از نظر فنی به عنوان «بندهای غروب» شناخته میشود اما در عمل راه را برای گسترش سریع ظرفیت هستهای ایران هموار میکند. نمونه آن سانتریفیوژهای پیشرفته است که طبق برجام جمهوری اسلامی میتواند به تدریج شش سال پس از اجرایی شدن توافق از آنها استفاده کند. در صورتی که باراک اوباما گمان میکرد احتمال به کار گرفتن آنها توسط جمهوری اسلامی آنهم ۱۳ سال پس از توافق نزدیک به صفر است.
در حالی که مذاکرات غیرمستقیم هستهای برای احیای این توافقِ نه چندان معجزهآسا در سال جدید و بدون هیچ نتیجهای تا امروز ادامه یافته، افشاگری اخیر وبسایت «آکسیوس» تأیید میکند که دولت بایدن کارزاری به راه انداخته با این هدف که افکار عمومی را متقاعد سازد که «اگر ما در احیای برجام شکست خوردیم، مقصر آن ترامپ است!»
بهنام بنطالبلو در همین ارتباط مینویسد «این استراتژی احتمالاً برای مجموعهای از ناکامیها به کار گرفته میشود که ممکن است شامل توافقی بدتر از برجام یا اصلا فروپاشی مذاکرات شود که چه بسا در نهایت به جنگ برای مقابله با دستیابی رژیم ایران به سلاح اتمی ختم شود.»
https://kayhan.london/1400/10/28/%d9%82%d9%88%db%8c%e2%80%8c%d8%aa%d8%b1%db%8c%d9%86-%d8%a7%d8%ad%d8%aa%d9%85%d8%a7%d9%84-%da%a9%d8%b4%d9%88%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c-%d9%85%d9%86%d8%b7%d9%82%d9%87-%d8%a8%d8%a7-%d8%a7%da%a9%d8%b1
نویسنده تأکید میکند طنز ماجرا آنجاست که با این بازی که دولت بایدن برای مقصر نشان دادن ترامپ به راه انداخته در نظر نمیگیرد که چگونه رویکرد آشتیجویانهاش در قبال رژیم ایران در سال گذشته، گستاخی دیپلماتیک و یاغیگری جمهوری اسلامی ایران و پیشرفتهای هستهای «غیرقابل بازگشت» رژیم را تضمین کرده است. این بایدن است که پس از یک سال ریاست جمهوری، اکنون به عامل بنبست سیاسی در مقابل رژیم ایران تبدیل شده است. دولت او آگاهانه تصمیم گرفت تا اهرمهای ایجاد شده توسط دولت پیشین در چارچوب «فشار حداکثری» و مجازاتهایی که آن دولت علیه جمهوری اسلامی اعمال کرده بود کاهش دهد و یا حتا متوقف کند. در سال ۲۰۲۱ دولت بایدن نتوانست مجموعه وسیعی از اقدامات تحریمی از جمله تحریمهای نفتی را پیاده کند. تحریمهایی که ادامه آنها میتوانست شانس احیای برجام را حتا بیشتر و بایدن را کامیاب کند!
در ادامه این مقاله آمده، سیاستهای دولت بایدن در قبال رژیم ایران در یک سال اول در مورد موضوعات غیرهستهای هم نتوانست تهران را متقاعد کند که واشنگتن به دنبال معامله است. خارج کردن شبهنظامیان حوثی مورد حمایت جمهوری اسلامی از فهرست تروریستی آمریکا، در شبهجزیره عربستان اوضاع را آرام نکرد. دادن مجوز به رژیم ایران برای پرداخت بدهیهای سازمان ملل از طریق پولهای بلوکه شده فقط عطش جمهوری اسلامی را برای دسترسی به این درآمدها و تحت فشار قرار دادن متحدان ایالات متحده بیشتر کرده است. انفعال واشنگتن در مقابل حملات شبهنظامیان و بیپاسخ گذاشتن ضربات «محور مقاومت» به منافع آمریکا در منطقه، جمهوری اسلامی را در رسیدن به رویاهایش برای بیرون کردن آمریکا در منطقه گستاختر و یاغیتر کرده است.
بهنام بنطالبلو توصیه کرده دولت بایدن بجای هدر دادن وقت برای به راه انداختن کارزار مقصر جلوهدادن دولت پیشین باید ابزارهایی را تقویت کند که با کمک آنها بتواند دیپلماسی را کارآمدتر کند تا پشتوانهای برای بازدارندگی نظامی باشد. این به معنای اجرای تحریمهای موجود علیه جمهوری اسلامی از جمله در مورد فروش نفت، قاچاق و شبکههای تجاری منطقهای و همچنین تشکیل جلسه ویژه شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای محکوم کردن رژیم ایران است. این تحلیلگر با اشاره به اینکه «تسلیحات جمهوری اسلامی کانونهای منطقهای مانند یمن، سوریه و عراق را درگیر کرده» تأکید کرده است «در حوزهی نظامی نیز دولت باید با همکاری با شرکای منطقهای خود اطمینان پیدا کند که سیستمهای پدافندی و موشکی کارآیی لازم را برای خنثی کردن قابلیتهای فزاینده حملات دوربُرد و دقیق رژیم ایران و گروههای نیروهای نیابتی آن دارد.»
نویسنده در پایان اشاره میکند درجازدن در مسیر یک مجادله صرفا سیاسی نه تنها به منزله عقبنشینی از وعده ائتلاف با شرکای بینالمللی در سیاست خارجی ایالات متحده است که آنتونی بلینکن وزیر خارجه دولت بایدن در اولین سخنرانی خود در سال ۲۰۲۱ وعده آن را داده بود، بلکه یک اقدام واقعاً احمقانه برای شروع سال ۲۰۲۲ است.