آزاده بابائی نژاد – در این چندماهی که طالبان از ماه اوت ۲۰۲۱ دوباره در افغانستان روی کار آمده، تظاهرات کوچک و تقریبا روزانه زنان و دختران این کشور دولت آنان را با پیگیری به چالش کشیده. همزمان عدم حضور زنان به عنوان نیمی از جامعه افغانستان در کابینه یکدست مردانه طالبان نیز انتقادات بسیاری از جمله از سوی دولت آمریکا در پی داشته است.
سیاست طالبان در خانهنشین کردن زنان شاغل و دختران محصل با شریعت اسلامی اگرچه اجرا میشود اما یارای مقابله با نسلهای جوانی را ندارد که در بیست سال پس از سقوط طالبان در سال ۲۰۰۱ تحصیل کرده، وارد اجتماع شده و به فعالیت پرداختهاند. طالبان در حال حاضر نتوانسته این جوانان را ساکت نموده و حقوق انسانی آنان را نادیده بگیرد. به گفتهی مرضیه درازی فعال اجتماعی افغانستانی، حق تحصیل زنان و دختران در همه کشورهای اسلامی وجود دارد و به رسمیت شناخته شده است . این در حالیست که یکی از نیروهای طالب در مصاحبه با شبکه الجزیره ضمن انتقاد از عملکرد دولتهای پیشین که به گفتهی وی تمام همّ و غمشان تنها معطوف به شهرهای این کشور بوده عملا مراکز روستایی بیرون از دایره توجه دولتها قرار داشته است. وی اظهار داشت: «در این ۲۰ سال که دولتهای کرزای و غنی بر سر کار بودند حکومت برای زنان و دختران روستایی چه خدماتی ارائه داد؟ در طول این سالیان چند مادر روستایی هنگام زایمان به خاطر نبود امکانات اولیه جان خودش را از دست داد؟» وی افزود «ما به هیچکس اجازه نمیدهیم با دستاویز قرار دادن موضوع زنان افغانستانی، به نفع خود تجارت کند.»
موضوع عدم کرنش زنان در برابر سیاستهای طالبان تا جایی پیش رفته که حتی نیروهای امنیتی خطر اعتراضات زنان را درک کرده نهایتا توانستند رهبران طالب را مجاب کنند تا اجازه به کار گرفتن محدد از ظرفیتهای کارمندان زن در فرودگاه را صادر کنند. به این ترتیب از مجموع ٨۰ کارمند زن که پیشتر در بخشهای مختلف فرودگاه کابل مشغول به کار بودند دستکم ۱۲ نفر دوباره به کار بازگشتند. یکی از آنها با نام مستعار راحله، ده سال است که در بخش بازرسی بدنی زنان به کار مشغول است. اومیگوید: «با آمدن طالبان امیدی به ماندن ندارم. میخواهم برای تامین آینده فرزندانم که شده جلای وطن کنم. بدین منظور درخواست پناهندگیم را برای چند کشور فرستادم؛ شانس بیاورم یکی از این کشورها به من پناه دهد.»
بر عکس او اما همکار دیگرش سخت به آینده افغانستان امیدوار است. او میگوید «خانوادهام به من گفتند میتوانی از اینجا بروی اما من چنین قصدی ندارم و به آینده خوشبین هستم ضمن اینکه تحمل غربت را هم ندارم.»
روشن است که طالبان در همین مدت کوتاه از زمامداری دوباره بر افغانستان پی برده حریف جدی آنها اینبار زنان و دخترانی هستند که به برکت تحصیل و نیز آشنایی با تکنولوژی به حقوق انسانی خود آگاه شده و ساکت نمیشوند و برای اهداف خود مبارزه میکنند. یکی از آنها تمنا صدیقی است که میگوید «با روی کار آمدن دوباره طالبان آنها همه دستاوردهای زنان در ۲۰ سال گذشته را میخواهند نادیده بگیرند حال آنکه زنان در ظرف این چند سال به پارلمان راه یافته و به مناصب وزارتی و سفارتی دست یافته و حتی وارد مجامع جهانی شدهاند اما آمدن طالبان خط بطلانی بر همه آن زحمتهاست.»
در این میان اما گروهی معتقدند این دستاوردها فقط مختص زنان شهرنشین بوده و دولتهای قبلی کوچکترین توجهی به زنان روستایی نکرده است چرا که بطور مثال اشرف غنی برای خوشامد غربیها ۳ زن را وزیر و تعداد زیادی را به عنوان مشاور برگزید و حتی زن جوانی را به عنوان معاون وزیر دفاع منصوب کرد. همسرش رولا غنی نیز جلسات هفتگی با وزیر دفاع این کشور با موضوع سهم زنان در ارتش و نیروهای امنیتی برگزار میکرد گویی اینکه افغانستان مشکلات دیگری نداشته است. یک منبع آگاه دولت پیشین به شبکه الجزیره میگوید «غنی و همسرش هر دو به خوبی رگ خواب غربیها را میدانستند و بیشتر از موضوعات دیگر بر موضوع زنان تمرکز کرده بودند.»
زنان ترقیخواهی که هرگز از تلاش دست برنداشتند
در تاریخ افغانستان کم نیستند زنانی پیشرو که آگاهانه برای در هم شکستن قوانین پدرسالارانه و ضدزن کمر همت بسته و جملگی خطراتی را با جان و دل پذیرفتند تا نسل جوان و عمدتا تحصیلکرده برای به دست آوردن حقوق خود به خیابانها بیایند و اعتراض کنند. درواقع چنین دختران و زنان پیشرو و خودآگاه هستند که به خار چشم طالبان تبدیل شدهاند.
یک نگاه کوتاه تاریخی گواه این نکته است که در قرن بیستم و پیش از کودتایی که به «انقلاب ثور» مشهور شد و سپس حمله اتحاد شوروی به این کشور، بسیاری از زنان افغانستان برای ساختن کشوری عاری از تبعیض و بیعدالتی دوشادوش مردان تلاش و فعالیت میکردند. پس از آن نیز کم نبودند زنانی که با وجود شرایط جنگی در این کشور رنجدیده از تلاش باز نایستادند؛ از ملکه ثریا طرزی در نیمه نخست قرن بیستم گرفته تا مینا کشور کمال که نخستین تشکل مستقل زنان را در این کشور به نام «جمعیت انقلابی زنان افغانستان» (راوا) در سال ۱۹۷۷ بنیان نهاد و سرانجام نیز در ۳۱ سالگی در سال ۱۳۶۵ در کویته پاکستان ترور شد.
در سالیان اخیر نیز ملالی جویا با وجود تهدید و سوء قصد به پارلمان افغانستان معروف به «لوئی جرگه» راه یافت اما به دلیل افشاگریهای مداوم از این نهاد اخراج گردید.
به این نامها میتوان دهها و صدها تن از زنان هنرمند، قاضی، پزشک، دادستان و خلبان و غیره را افزود. زنانی که بسیاری از آنان پس از خروج شتابزدهی آمریکا از این کشور و سقوط کابل در ۱۵ اوت ۲۰۲۱ ( ۲۴ امرداد ۱۴۰۰) به دامان طالبان، رفتن را بر ماندن ترجیح دادند زیرا به این ادعای طالبان و مدافعان آنان که گویا نه تنها با سال ۲۰۰۱ متفاوت شدهاند و نسبت به دو دهه قبل پیشرفتهای زیادی کردهاند، اعتمادی ندارند و به آنها بیش از پیش با دیده تردید مینگرند. در این میان هنرمندان و نخبگان افغانستان بیش از همه نگران دستاوردهایی هستند که بیست سال برای آنها تلاش کرده و خون دل خوردهاند.