نرخ تولد در سال ۱۳۹۹ به نسبت متوسط پنج سال پیش از آن، ۲۲ درصد کاهش داشته است. روند فرزندآوری با وجود تبلیغات گسترده و تلاش حکومت برای افزایش باروری حتا با استفاده از ترویج کودکهمسری و ممنوعیت دسترسی به لوازم جلوگیری و تطمیع جوانان با انواع وام و وعده و وعید ازدواج و پول برای فرزندان بیشتر کاهش مییابد.
بر اساس اطلاعات سالنامه آماری سال ۱۳۹۹ ثبت احوال، تعداد تولدهای ثبتشده در سالهای ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۹ به نسبت پنج سال قبل خود یعنی ابتدای دهه ۹۰ روند کاهشی داشته است. بطوری که در سال ۱۳۹۹ به نسبت سالهای ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۸ تا ۲۲ درصد کاهش نشان میدهد.
بر این مبنا، تولد طی سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۵ نسبت به متوسط پنج سال پیش از آن روند افزایشی داشته است.
بیشترین کاهش فرزندآوری در سال ۱۳۹۹ به نسبت سال ۱۳۹۸ در استانهای البرز، مازندران، اردبیل، قم و ایلام بوده و کردستان، همدان، خراسان جنوبی، کرمانشاه و آذربایجان غربی نیز کمترین میزان عمومی باروری در سال ۱۳۹۹ را داشتهاند.
آمار تولد در سال ۱۳۹۹ در بازه سنی ۱۵ تا ۴۹ سال به ازای هر یکهزار زن نزدیک به ۴۷.۸ بوده است.
هنوز بیشترین زاد و ولد به ازای هر یکهزار زن با ۱۱۳ فرزند در استان سیستان و بلوچستان رخ میدهد که به ویژه در سالهای اخیر با کمبود جدی وسایل جلوگیری و فقر گسترش یافته است. کمترین میزان زاد و ولد نیز در استان گیلان با ۲۹ فرزند است.
با تأکید علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی بر فرزندآوری، اجرای این طرح با سیاستهایی نظیر ممنوعیت دسترسی وسایل جلوگیری از بارداری به ویژه در مناطق محروم و فاقد امکانات و همچنین ترویج ازدواج زیر سن ۱۸ سال و علاوه بر آن چندهمسری همراه شده است. این تبلیغات ارتجاعی با پیامدهای ضدانسانی از جمله در ارتباط با کودکهمسری به خودکشی، قتل و جنایت و خشونتهای خانوادگی دامن زده است. اکنون اغلب جوانان از هر قشر و طبقهای که عرصهی زندگی برایشان به شدت تنگ شده به فکر مهاجرت به هر کشوری هستند.
از سوی دیگر، مشکلات عدیدهی دیگری چون نبود امنیت، شغل، مسکن و تنشهای پیاپی اقتصادی و اجتماعی باعث شده تا جوانان نه تنها تمایلی به فرزند نداشته باشند، بلکه تن به ازدواج نیز ندهند.
با این حال، خامنهای در سخنرانی اخیرش بار دیگر بر افزایش فرزندآوری تأکید و از آن با عبارت «تکثیر نسل» یاد کرده و گفته است: «امروز اگر برای مسئله فرزندآوری فکری نکنیم، ۱۵ سال دیگر، ۲۰ سال دیگر کشور به اندازه کافی جوان نخواهد داشت.»
در این بین، حکومت تلاش میکند با وامهای حداقلی برای ازدواج و فرزندآوری، خانوادههای نیازمند را ترغیب به زاد و ولد کند. بر اساس مصوبه جدید کمیسیون تلفیق، مبلغ وام فرزندآوری به ازای فرزند اول ۲۰ میلیون تومان، به ازای فرزند دوم ۴۰ میلیون تومان، به ازای فرزند سوم ۶۰ میلیون تومان، به ازای فرزند چهارم ۸۰ میلیون تومان و به ازای فرزند پنجم و بیشتر از آن، ۱۰۰ میلیون تومان تعیین شده است! اینهمه در حالیست که از آموزش و پرورش و امنیت اجتماعی و چشمانداز آینده در جمهوری اسلامی برای آنهایی که به دنیا میآیند در کار نیست!
علاوه بر وام فرزندآوری، اگر خانوادهای صاحب فرزند سوم و بیشتر شود، میتواند از قرضالحسنه خرید، ساخت یا وام ودیعه مسکن نیز استفاده کند. مبلغ این وام ۲۲۰ میلیون تومان است و زمان بازپرداخت آن ۲۰ سال است.
مقامات جمهوری اسلامی در حالی وعده و وعید به پرداخت وام میدهد که از یکسو ارزش تومان روز به روز پایینتر میرود و این مبالغ ناچیز هیچ دردی دوا نمیکند و از سوی دیگر، بسیاری از گروههای هدف وامهای حکومتی تأکید دارند که وعدههای وام در حد حرف است و تا اجرای آن یک راه طولانی از بوروکراسی و کاغذبازی وجود دارد که آنان را از اقدام برای دریافت وام، که در انتها نیز ممکن است پاسخ منفی بگیرند، منصرف میکند.