کیهان آنلاین – ۱۳ آذر ۹۳ – سالهاست به نیمه آذر که میرسیم زخمی کهنه بر پیکر جامعه نویسندگان و دگراندیشان ایران سر باز میکند؛ زخمی که با گذشت شانزده سال هنوز تازه است. کشتار زنجیرهای نویسندگان، شاعران و فعالان سیاسی ایرانی که از همان سالهای پس از انقلاب و توسط جمهوری اسلامی آغاز شد و در پاییز سال ۷۷ با قتل فجیع محمد مختاری، داریوش فروهر، پروانه فروهر و جعفر پوینده افکار عمومی را به شدت به خود جلب نمود.
داریوش فروهر (رهبر حزب ملت ایران) و همسرش پروانه اسکندری شامگاه یکم آذر سال ۷۷ در منزل شخصیشان واقع در محلهٔ فخرآباد تهران با ضربات چاقو به طرز فجیعی به قتل رسیدند. به فاصله کمتر از یک ماه، در روزهای ۱۲ و ۱۸ آذر، جسد دو نویسنده محمد مختاری و محمدجعفر پوینده پس از چند روز بیخبری در جادههای اطراف شهر و آنگاه جسد معصومه مصدق (نوه دکتر مصدق که تازه به کشور بازگشته بود) در منزل شخصیاش پیدا شد.
همچنین گفتنی است جسد مجید شریف، نویسنده و مترجم و از اعضای دفتر تدوین مجموعه آثار دکتر شریعتی که ۹ آذر ۷۷ ناپدید شده بود، در ۱۶ آذر همان سال در پزشکی قانونی پیدا شد و نیز پیروز دوانی که سوم شهریور همان سال مفقود گشت و جسدش پیدا نشد. هر چند روزنامهنگاران و افکار عمومی ایران از شریف و دوانی به همراه، احمد میرعلایی نویسنده و مترجم، غفار حسینی مترجم، حسین برازنده، ابراهیم زالزاده ناشر، احمد تفضلی، منوچهر صانعی، حمید حاجیزاده و پسر ده سالهاش “کارون”، کاظم سامی، هایک هوسپیان مهر، فریدون فرخزاد و معصومه مصدق، نوه دکتر مصدق و دهها روشنفکر و منتقد سیاسی دیگر به عنوان قربانیان قتلهای زنجیرهای یاد میکنند اما تاکنون حکومت پروندهای برای هیچ یک از این قتلها باز نکرده است.
در ابتدا مسئولان نظام به جای پاسخگویی پیرامون فاجعه صورت گرفته سکوت کردند اما با حساس شدن افکار عمومی، روزنامههای وقت با گمانهزنیهایی به قتلهای زنجیرهای پرداختند که همه مقتولان آن از نویسندگان و فعالان سیاسی دگراندیش بودند.
در نهایت در پانزدهم دی ماه ۱۳۷۷ وزارت اطلاعات دولت حجتالاسلام محمد خاتمی با صدور بیانیهای قتل تعدادی از منتقدان سیاسی و دگراندیشان ایرانی را که در ماههای پیش از آن صورت گرفته بود کار عوامل «خودسر» این وزارتخانه دانست. پس از مدتی اخباری مبنی بر دستگیری عوامل قتلهای زنجیرهای در وزارت اطلاعات منتشر شد. دادگاهی در فاصله ۳ تا ۳۰ دی ۷۹ به صورت غیرعلنی و بدون حضور هیچ یک از وکلا یا اعضای خانوادهٔ مقتولان به ریاست محمدرضا عقیقی رییس شعبهٔ دادگاه نظامی یک تهران برگزار شد و ۳ نفر از اعضای بازداشتشدهٔ وزارت اطلاعات را تبرئه کرد. متهمان این دادگاه همگی به غیر از خسرو براتی از کارمندان رسمی وزارت اطلاعات بودند. با اعتراض وکلای متهمان قتلهای زنجیرهای رای دادگاه در دیوان عالی کشور نقض شد و مجازات محکومان به قصاص نیز به ۱۰ سال زندان کاهش یافت.
با این حال پس از گذشت شانزده سال خانواده قربانیان قتلهای زنجیرهای آن دادگاه را به رسمیت نشناخته و احکام صادره را قبول ندارند و معتقدند آمران و عاملان قتلهای زنجیرهای هنوز معرفی و محاکمه نشدهاند.
در همین زمینه و همزمان با سالروز قتل محمد مختاری به دست نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی، کیهان آنلاین- لندن گفتگویی با مریم حسینزاده، همسر محمد مختاری انجام داده است.
خانم حسینزاده ضمن اعلام اینکه روز جمعه ۱۴ آذرماه قرار است به همراه خانواده و تعدادی از دوستان برای زنده نگاه داشتن یاد و خاطره این شاعر و نویسنده به امامزاده طاهر کرج خواهند رفت گفت با توجه به اینکه در سالهای گذشته مجوزی برای برگزاری مراسم در خانه یا مکان دیگری به ما ندادهاند و میدانیم پاسخ به این تقاضا منفی است، در نتیجه امسال برای مراسم درخواست مجوز نکردیم و خودمان بر مزار مختاری خواهیم رفت. وی افزود ما هر سال وقتی سر مزار میرویم با حضور نیروهای امنیتی مواجه میشویم که از برگزاری مراسم جلوگیری میکنند و پیشبینی میکنم امسال هم همین مساله اتفاق بیافتد.
خانم حسینزاده پیرامون وضعیت پرونده قتل همسرش و دیگر قربانیان قتلهای زنجیرهای میگوید «این پرونده همچنان باز است و در مورد قتلها پاسخ مشخص و واضحی به خانوادهها داده نشده و عوامل این قتلها هنوز مشخص و محاکمه نشدهاند و حتی ما نمیدانیم آمران این قتلها دقیقا چه کسانی بودهاند».
از او میپرسم با توجه به اینکه یک سال و نیم پیش «دولت تدبیر و امید» با شعارها و وعدههایی پیرامون باز شدن فضای سیاسی و حقوق شهروندی بر سر کار آمد، آیا در این مدت پیگیری تازهای برای مشخص شدن نتیجه پرونده قتلها داشتهاید؟
«ما در دولت جدید مراجعه به جایی نداشتهایم ولی دیدیم در همین دولت تدبیر و امید اجازه ورود به خانه فروهرها برای برگزاری مراسم داده نشد، آن هم با توجه به اینکه پرستو هر سال برای برگزاری مراسم پدر و مادرش به ایران می آید، پس نشان میدهند همان روند قبلی در جریان است».
از مریم حسینزاده که خود نقاش و هنرمند است میپرسم با گذشت شانزده سال از کشته شدن محمد مختاری، برخورد او و فرزندانشان با این موضوع چگونه است؟
«جایی مختاری در یکی از مجموعه مقالاتش در همین زمینه صحبتی میکند. ببینید، وقتی فقدان و اندوهی برای یک شخص یا جامعه رخ میدهد مثل این نیست که شما انگشت در ماست فرو ببرید و بعد بتوانید آن را پاک کنید. ممکن است تا سالهای سال و حتی نسلها عوارض این اتفاقات به همراه انسان و زندگیشان تحت تاثیر آن قرار داشته باشد. برای ما این طور بوده است و نه تنها اثرات کاهش پیدا نکرده بلکه هر چه میگذرد من این فقدان را بیشتر احساس میکنم. شما فکر کنید صحنههایی که ما از آنچه به آن شکل بر عزیزانمان رفته تصور میکنیم، به عنوان کسانی که با آنها رابطه عاطفی داشتهایم، مگر چیز کمی است؟ این بخشی از مساله است. بخش دیگر هم فقدان مختاری در جامعه فرهنگی است چون او پژوهشها، اشعار و نوشتههای زیادی داشته که باید به سرانجام میرسیده و همه آنها نیمهکاره مانده و در مسیری نیمه راه رها شده است. من فکر میکنم فقدان چنین چهرههای اندیشمندی امروز بیشتر از گذشته خودش را نشان میدهد و احساس میشود. خصوصا وقتی میبینم هنوز جوانان بسیاری در نوشته ها و آثار مختاری پژوهش میکنند و از آنها تاثیر میگیرند به این نتیجه میرسم فقدان مختاری برای جامعه خیلی عمیقتر از فقدان او برای خانوادهاش بوده است. یعنی من فکر میکنم بار حذف یک انسان فرهنگی خیلی دشوارتر و سنگینتر بوده تا حذف مختاری به عنوان همسر من».
مریم حسینزاده همسر محمد مختاری در پایان میگوید: «ما، مردم ایران و جامعه فرهنگی ایران هنوز منتظر هستیم تا ببینیم که چرا انسانهای فرهنگساز را به آن شکل کشتند و از میان بردند و در واقع تنها چیزی که کمی ما را امیدوار میکند این است که روزی آمران و عاملان این قتلها مشخص و در یک دادگاه عادلانه پاسخگو باشند و محاکه شوند.»