روزنامه خراسان در گزارشی به نقل از گزارشی از مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی نوشته است که شهرداری تهران در سال ۹۹ تعداد افراد زبالهگرد در کشور را حدود ۱۴ هزار نفر اعلام کرده که حدود ۴۷۰۰ نفر از این افراد که غالباً کودکان هستند در شهر تهران فعالاند.
همچنین دراین گزارش به حضور ۹۰ درصدی مهاجران غیرقانونی در میان جمعیت زبالهگرد کشور اشاره شده است.
با وجود این در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی به انگیزه و علل زبالهگردی در ایران و کودکان کار و نیز نیازمندانی که از سر ناچاری و گرسنگی برای پیدا کردن لقمهای غذا سطلهای زباله را زیر و رو میکنند هیچ اشارهای نشده ولی با یادآوری سود روزانه ۲۰ میلیارد تومانی که بالغ بر هفت هزار میلیارد تومان در سال میشود، به نقل از یک عضو سابق شورای اسلامی شهر تهران چنین آمده «جای تاسف است که سهم شهرداریها از این میزان سود آنچنان کم است که هنوز شهرداریها از جیب مردم برای مدیریت پسماند، بودجه پرداخت میکنند!»
در ادامه این گزارش با اشاره به «مافیای زباله» نوشته شده: «حالا شما همین مورد را در تولید ۵۸ هزار تن زباله کشور محاسبه کنید چیزی حدود ۴۵ هزار میلیارد تومان در سال میشود، رقمی که هوش از سرتان میبرد. این حجم وسیع گردش مالی لفظ طلای کثیف را برای زباله برازندهتر میکند و شاید حالا راحتتر بتوان دلیل این را که چرا نمیشود به راحتی با مافیای زباله برخورد کرد متوجه شد!»
از سوی دیگر، کودکان کار نیز در کنار زبالهگردها گاه از سوی خانواده و یا در باندهایی که از آنها سوء استفاده میکنند در کارهای مختلف به تأمین معیشت میپردازند. در همین ارتباط سرپرست بهزیستی استان تهران از شناسایی و جذب ۲۵۵۶ کودک کار و خیابان در سطح استان طی ۹ ماهه سال جاری خبر داده و گفته است: «از این تعداد ۳۸۳ کودک در مراکز نگهداری سازمان اسکان داده شدند و ۲۱۷۳ کودک نیز در مراکز روزانه از خدمات حمایتی، آموزشی و بازتوانی به منظور حذف کار کودک، برخوردار شدهاند.»
به گفته وی، از این تعداد کودک شناسایی و جذب شده، بیش از ۸۰ درصد اتباع خارجی و کمتر از ۲۰ درصد آنها ایرانی هستند که در اغلب موارد کودکان اتباع خارجی که عمدتا منظور کودکان افغانستانی است دارای مدارک هویت نیستند. از این کودکان ۲۸ درصد دختر و حدود ۷۲ درصد پسر هستند.
پیشتر نیز علی دیزجی معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری تهران در دیماه از فعالیت حدود ۴۵۰۰ کودک و نوجوان در بین ۵۰ هزار مخزن زباله خبر داده بود.
وی وجود ۴۰۰ مرکز جمعآوری زباله بدون مجوز در جنوب تهران را یکی از علل زبالهگردی دانسته بود که زباله را از این افراد خریداری میکنند.
این مقام مسئول همچنین به ارسال اخطاریههایی برای این ۴۰۰ مرکز از سوی وزارت بهداشت و سازمان محیط زیست اشاره و ادعا کرده بود: «معتقدیم اگر این مراکز از بین بروند، انگیزهای برای زبالهگردی و فروش آن به این مراکز ایجاد نمیشود!» این در حالیست که زبالهگردی و کار کودکان ناشی از وضعیت اقتصادی و تنگدستی خانوادههاست و اگر چنین مراکزی به وجود آمده به دلیل زبالهگردی است و نه برعکس!
پیشتر فاطمه خاوری، فعال مدنی حوزه کودکان کار با بیان اینکه کودکان از تحصیل بازمانده در محل نگهداری زبالهها زندگی میکنند از آمار غیررسمی حضور چهار هزار و ۷۰۰ کودک زبالهگرد خبر داده و گفته بود ۴۰ درصد آنان تنها نانآور خانه هستند و بین ۱۰ تا ۱۵ سال سن دارند.
شیرین امیری جامعهشناس و فعال حوزه کودک نیز با بیان اینکه بیش از ۴ هزار کودک زبالهگرد در پایتخت، هر روز مشغول زبالهگردی و کشیدن بار کیسههای ۵۰ تا ۸۰کیلوگرمی بر دوش هستند گفته است: «این یعنی بروز مشکلات جسمی جدی. از عارضههای ستون فقرات و خمیدگی دائمی گرفته تا ابتلا به بیماریهای عفونی در پی زبالهگردی که در کنار دیگر پیامدهای اجتماعی و فرهنگی آن، حیات و آینده زبالهگردانهای کوچک را به خطر میاندازد.»
با اینهمه پیروز حناچی شهردار وقت تهران پارسال در بخشنامهای از ممنوعیت زبالهگردی کودکان در پایتخت خبر داد و وعده داد تا خردادماه ۱۴۰۰ پدیده زبالهگردی کودکان برچیده شود! بدون آنکه اعلام کند در اینصورت معیشت این کودکان از کجا تأمین خواهد شد! بر اساس این بخشنامه همچنین قرار بود تا با پیمانکارانی که کودکان را استثمار میکنند، برخورد جدی شود.
اینهمه در حالیست که در مهرماه ۱۳۹۸ خبرهایی از «رسمیت بخشیدن» به زبالهگردی کودکان و در نظر گرفتن لباس یونیفرم برای آنها از سوی مافیای زباله شهرداریها بجای حل مشکل کودکان کار منتشر شده بود!
رحیم خستو عضو شورای اسلامی شهر کرج در گفتگویی با ایسنا از تهیه لباس یکسان برای کودکان کار و زبالهگرد خبر داده و آن را روشی برای تسهیل «رسمیتبخشی» به کار و زبالهگردی این کودکان دانسته بود!