فیروزه نوردستروم- مریم میرزاخانی نابغه ریاضیدان ایرانی، نخستین زن جهان بود که مدال «فیلدز» معتبرترین جایزه ریاضی را در سال ۲۰۱۴ دریافت کرد و سه سال بعد در ۴۰ سالگی بر اثر ابتلا به سرطان پستان در آمریکا درگذشت.
«رازهای سطح» نخستین فیلم بلند مستند در مورد مریم میرزاخانی ساخته جرج سیسری فیلمساز آمریکایی است که از ماه مارس ۲۰۲۲ به مناسبت روز جهانی زن در بیشتر شبکههای تلویزیونی آمریکا پخش شد. این فیلم چشمانداز زیبایی بین ریاضیات و داستان زندگی انسانی مریم میرزاخانی از جمله مرگ ناهنگام او بر اثر سرطان را به تصویر کشیده است.
به گفته کارگردان «رازهای سطح»، این فیلم هماکنون در ۷۰۲ نوبت و ۳۴۴ کانال در ۴۵ ایالت آمریکا در حال پخش است.
جرج پائول سیسری نویسنده، تهیهکننده و فیلمساز مستقل آمریکایی که تا کنون تجربه ساخت بیش از ۳۰ فیلم کوتاه، مستند و درام را در کارنامه خود دارد. بیشتر به خاطر فیلمهای مستند درباره ریاضیات در عرصه جهانی شهرت دارد. کیهان لندن به مناسبت پخش فیلم مستند اخیر و «رازهای سطح» در شبکههای مختلف تلویزیون آمریکا با وی گفتگو کرده است.
-لطفا نخست درباره زندگی و فعالیت هنری خودتان به خوانندگان ما بگویید و اینکه چطور به فیلمسازی علاقمند شدید؟
-من در ۱۹۴۸ از پدر و مادری مهاجر و مجاریتبار در آلمان به دنیا آمدم و در سال ۱۹۵۱ به آمریکا مهاجرت کردیم. من در کلیولند اوهایو و بوفالوی نیویورک بزرگ شدم تا اینکه به کالیفرنیا برای رفتن به دانشگاه یو اس برکلی نقل مکان کردم. مدرک دانشگاهی را در ارتباط با رشته تقابل ادیان دریافت کردم و سپس در سال ۱۹۷۲ در دانشگاه سن فرانسیسکو موفق به گرفتن مدرک کارشناسی ارشد سینما شدم. بیشتر مهارتهای حرفهای من به عنوان روزنامهنگار، مصاحبهکننده، نوشتن برای دیگران، نوشتن کتاب و نقد فیلم سپری شده. در این میان، جریان تولید فیلم و نوشتن با فراز و نشیب همراه بود. این البته خوب هم بود چون میتوانستم از دنیای به شدت شلوغ و پرهیاهوی فیلمسازی به خلوت آرام نویسندگی گذر کنم. هنوز هم اغلب در این دو فضا قرار میگیرم.
-مطالعه شما در حوزه ادیان تا چه اندازه به شما در تولید فیلم کمک کرده؟
-این مطالعات در مورد ادیان، فلسفه، ادبیات و تاریخ بعلاوه جامعهشناسی و انسانشناسی به من ثابت کرد که ساخت فیلم مستند بسیار ارزشمند است؛ رشتهای که همیشه به آن نزدیک بودهام. به عنوان یک انسانشناس اجتماعی، فیلم مستند، ابزاری ایدهآل برای مشاهده است. بسیاری از فیلمسازان، بهخصوص در حوزه مستندهای آموزشی تصور میکنند که در آثارشان باید همه چیز را توضیح دهند اما من در آثارم دوست دارم به سوژههایم اجازه دهم که خودشان را و زندگی و عقایدشان را بیان کنند، به این ترتیب بیننده میتواند به سوژه نزدیکتر شود تا اینکه ماجرا از طریق من فیلتر شود یا یک مجری مشهور راوی باشد؛ این موارد در فیلمهایم به ندرت دیده میشود به ویژه اگر روایت بیرونی وجود داشته باشد. رویکرد انسانشناسی اجتماعی به صورت نسبی از وقایع خبری و گروههای مختلف اجتماعی منتج میشود که این موضوع در اغلب فیلمهای من دیده میشود. مثلا فیلم «جایی که قلب پرسه میزند» محصول ۱۹۸۷ فیلمی مربوط به زنی است که رمانهای عاشقانه مینویسد و میخواند یا «باشگاه پنجشنبه » محصول ۲۰۰۵ زندگی یک گروه مامور پلیس از سربازان قدیمی جنگ جهانی دوم را به نمایش میگذارد که در اعتراضات رادیکال دانشجویی و ناآرامیهای دهه ۱۹۶۰ آمریکا حضور داشتند.
-در سال ۱۹۸۸ کار روی فیلمی را شروع کردم که از آن زمان مسیر حرفهای من تغییر کرد و یک دریچه برای من برای ورود به یک دنیای جدید باز کرد.، فیلم «N یک عدد است؛ یک پرتره از پل اردوس» محصول ۱۹۹۳. پیش از ساخت این فیلم، زندگینامههای بسیار کمی در مورد ریاضیدانان وجود داشت و حتا کمتر در دسترس مخاطبان غیردانشگاهی قرار میگرفت اما فیلم «N یک عدد است» محبوبیت گستردهای پیدا کرد و همچنان هم پس از گذشت ۲۹ سال بسیار پرطرفدار است. ولی مهمتر از این مسئله، این فیلم راه ورود به یک حرفه جدید را برایم باز کرد، از آن زمان در مورد ریاضیدانانی نظیر جولیا رابینسون، شینگ شن چرن، یتانگ ژانگ و حالا مریم میرزاخانی کار کردم. مدت پنج سال روی یک مجموعه تاریخ شفاهی درباره نزدیک به ۳۰ ریاضیدان کار کردم که توسط «بنیاد سیمونز» تهیه و معرفی شده. در حالی که این اطلاعات هنوز به فیلم تبدیل نشده بودند و تجربه کردن فرهنگ و تاریخ ریاضیات مربوط به سالهای اخیر فکر مرا به خود مشغول کرد.
-در بین ریاضیدانان برجسته چطور مریم میرزاخانی را انتخاب کردید؟
-بسیاری از فیلمها و ویدئوها در طول ۱۵ سال گذشته نوعی همکاری با موسسه تحقیقاتی علوم ریاضی (MSRI) در برکلی بودند. البته من از مدال فیلدز میرزاخانی خبر داشتم. مدت کوتاهی پس از دریافت این جایزه ساخت این فیلم را به خود وی پیشنهاد دادم، اما میرزاخانی فرد محتاطی در حریم خصوصیاش بود و اشتیاقی برای این امر از طرف او وجود نداشت. ولی همه همه چیز با مرگ او تغییر کرد. ما کار تولید را در اوایل سال ۲۰۱۸ آغاز کردیم و فیلم کامل شده برای اولین بار در مجمع گروهی سالانه ریاضیات (JMM) در ژانویه ۲۰۲۰ در دنوِر ارائه شد.
-آیا از ساختن فیلمی در مورد یک ریاضیدان ایرانی هدف خاصی را دنبال میکردید؟
-میخواستم با این فیلم یک بیوگرافی از میرزاخانی ارائه کنم تا شاید نگرشی از شخصیت، انگیزههایش و عملکرد ذهنی او در مورد حوزههای بسیار چالشبرانگیز ریاضیات ایجاد کند؛ کاری که او درواقع انجام میداد. میرزاخانی بر سکوی پرتاب ایستاده بود؛ در جایگاهی که کمتر از ۱۰۰ نفر میتوانستند مقالات او را بخوانند و آنها را درک کنند اما همه از مرگ او به خاطر توانایی و بینش او برای پیوند دادن نقاطی که هیچ ارتباطی با هم نداشتند به شدت متاثر شدند. من به عنوان کسی که ریاضیدان نیستم یک چیز یاد گرفتم و آن اینکه هیجانانگیزترین پیشرفتها در ریاضیات به شکلی غیرمنتظره اغلب از سوی افرادی کشف میشود که اتصالات به ظاهر غیرمرتبط را به یکدیگر پیوند میزنند و سپس زمینههای جدیدی خلق میشود که سرآغازی برای یک گشایش است.
-برای تهیه این مستند از چه اطلاعات و منابعی استفاده کردید؟
-من کاملاً به ریاضیدانان و افرادی که مستقیم با میرزاخانی تماس داشتند اعتماد و تکیه کردم. از عکسها و اسنادی که آنها به من دادند، همچنین صداهای ضبط شده، فیلم دو سخنرانی او، ویدئویی که در زمان دریافت مدال فیلدز دریافت کرده بود، همچنین مصاحبههایی با دانشجویانی که او را ملاقات نکرده بودند و تصاویری از ادای احترام به او در ایران.
-آیا در مراحل ساخت فیلم موفق شدید با خانواده مریم میرزاخانی هم تماس بگیرید؟
-من فقط به همسر و دخترش دسترسی داشتم، والدین او برای حضور در این فیلم شرکت نکردند.
-پس از انتشار فیلم با چه واکنشهایی از سوی جامعه فیلمسازان و ریاضیدانان روبرو شدید؟
-واکنشها بسیار مثبت بود و مطالب خوبی در مورد این فیلم از دیگر فیلمسازان شنیدم. مریم میرزاخانی مثل ستارهای در دنیای ریاضیات درخشید و یکباره خاموش شد؛ با این حال در جمهوری اسلامی تصویر بدون حجاب او سانسور میشود. اما افراد ایدهها و اعمال انسانی بسیار شایستهی چهرههایی را که فراتر از ناسازگاریها و تضادها قرار دارند تشخیص میدهند. این مسئله بر تلاش و کوشش میرزاخانی در علم ریاضیات نیز اعتبار بخشیده است. من فکر میکنم امتناع میرزاخانی نسبت به حجاب اجباری در تصاویر او نیز مشهود و قابل تشخیص است همانطور که دستاوردها و موفقیتهای وی قابل شناسایی هستند. شما در این مورد میبایست بیشتر از من بدانید.