احمدرضا محبوبفر عضو انجمن مخاطرات محیطی و توسعه پایدار ایران میگوید دستدرازیها و ساخت و ساز و تخریب اراضی جنگلها باعث افزایش رانشهای زمین در استانهای شمالی و کاهش تحمل زمینشناسی به ویژه در منطقه چالوس شده است.
به علت رانش زمین و نشست حدود ۱۰۰ متر از سطح جاده چالوس در ۱۹ اسفندماه، این جاده پُرتردد آنهم در آستانه تعطیلات نوروز چند روز مسدود شد تا از فشار ترافیک و خطر ریزش جلوگیری شود. آنگونه که پلیس راه امروز اعلام کرده، این جاده از امروز ۲۴ اسفند در مسیر جنوب به شمال بازگشایی میشود. به ویژه اینکه جاده هراز که راه دیگر دسترسی به استانهای شمالی است نیز به دلیل اجرای عملیات تونلسازی مسدود است.
بر اساس گزارشها، طول شکاف در جاده چالوس ۱۰۰ متر و ارتفاع آن ۲۰ متر است.
به اعتقاد کارشناسان حوزه بحرانهای طبیعی، این رانش زمین نتیجه بیتوجهی به هشدارهایی است که از سال ۹۶ داده شده و علت آن بار سنگین ترافیک در این جاده و قرار گرفتن آن در نزدیکی سد سیاهبیشه و نیروگاههای برقابی است.
کارشناسان همچنین هشدار میدهند، در صورت تداوم بیتوجهیها، در سالهای آینده، رانش زمین در هر سه استان شمال کشور بیشتر خواهد شد. این در حالیست که هماکنون نیز استان گیلان، مازندران و گلستان رتبه اول کشور در رانش زمین را دارند و پس از آنها استانهای لرستان و خوزستان قرار دارند که بیشتر از سایر استانهای کشور در معرض رانش زمین هستند.
به گفتهی احمدرضا محبوبفر کارشناس محیط زیست، علت رانشهای زمین در ایران عمدتا «دخالتهای بیش از حد انسانی» در مناطق کوهپایهای، جلگهای و آبرفتی و هر منطقه شیبداری است که جنس خاک دامنههای آن از نظر زمینشناسی مستعد رانش و لغزش زمین هستند.
این دخالتهای انسانی شامل «تغییر کاربری اراضی، تخریب جنگلها، ساختوساز غیر اصولی، احداث سدها» در نقاط مختلف این سه استان و همچنین «اقدامات افراطی راهسازی و جادهسازی است.»
فعالیتهای بیحساب و کتاب، به ویژه استان مازندران در معرض خطر رانش زمین قرار داده که به گفتهی محبوبفر، از سال ۱۳۹۶ به مرحله هشدار رسید و در سال ۱۳۹۸ نیز «بیش از ۴۰۰ نقطه» از این استان دچار پدیده رانش شد ولی با اینهمه همچنان «به این هشدارها توجه نشد».
محبوبفر همچنین ساخت سد «سیاهبیشه» (شامل دو سد) در کنار رودخانه چالوس را عامل مهم رانش زمین دانست و گفت: «متاسفانه بر اساس اطلاعاتی که ما دریافت کردیم، احداث این سد منجر به تقلیل آبهای زیرزمینی در منطقه شده و ساختار ژئوتکنیک و زمینشناسی منطقه را دگرگون کرده است.»
با توجه به اینکه جاده چالوس در کنار دو سد و نیروگاههای متعدد برقابی قرار دارد و روزانه حدود ۴۰ هزار اتومبیل از آن عبور میکند، به گفتهی محبوبفر باید حق داد که «این جاده آستانه حد تحمل زمینشناسی خود را از دست داده است و دچار رانش بیسابقهای شود، بطوری که مجبور به مسدود کردن آن شوند.»
بیش از ۴ دهه تخریب، نابودی و دستدرازی به منابع طبیعی، جنگلها، آب و خاک ایران، در استانهای شمالی پدیده رانش زمین و در استانهای بیابانی و کمبارش فرونشست به وجود آورده است. امری که با عوامل طبیعی مانند سیل و تغییرات اقلیمی نیز تشدید میشوند.
محبوبفر عضو انجمن آمایش سرزمینی معتقد است: مشکلی که در شمال کشور ایجاد شده، یکشبه پدید نیامده است. به گفته وی، سد سیاهبیشه در زمینهای سست بنا شده و ساختار زمینشناسی این منطقه را متحول کرده و این در حالیست که قبل از احداث این سد، چارهاندیشی نشد.
ساختن سد سیاهبیشه بدون مجوز سازمان محیط زیست و با فشار وزارت نیرو و وزارت راه در اواخر دهه ۶۰ خورشیدی آغاز شد تا مثلا آب مورد نیاز تهران را تأمین کند.
این محقق حوزه مخاطرات، با بیان اینکه درباره اراضی نیز تغییر کاربری به سمت فعالیتهای آببر صورت گرفته، اظهار داشت: در اینصورت نیاز به برداشت آب و سدسازی ایجاد میشود و طبیعی است که چنین پدیدههایی رخ دهد و در آینده نیز تشدید شود.
محبوبفر درباره بار ترافیک نوروز بر جاده چالوس هشدار داد: «لازم است این جاده بسته باشد و یا از جادههای جایگزین استفاده شود؛ چرا که امکان ایجاد فروچالهها و گسترده شدن ترکها در جاده وجود دارد و ممکن است به تلفات انسانی بیانجامد.»
این هشدار در حالی مطرح میشود که رئیس سازمان راهداری و حمل و نقل جادهای از پیشبینی افزایش ۳۰درصدی سفرها در نوروز ۱۴۰۱ خبر میدهد که اغلب بار ترافیک آنها نیز به سمت استانهای شمالی است.
از سوی دیگر، وضعیت تهران از نظر فرونشست زمین به مراتب بدتر از استانهای شمالی است. چنانکه به گفتهی محبوبفر، «هماکنون نیز حجم مخازن سدهای تهران نسبت به سالهای گذشته کمتر شده و با وجود بارندگیهایی که رخ داده از یکطرف بارندگیهای سیل آسا را شاهدیم و از سوی دیگر با بحرانهای بیآبی و کمآبی مواجه هستیم که این امر نشان میدهد که فعالیتهای انسانی از حد و مرز خارج شده و طبیعت را دچار مشکلات اساسی کرده است، بطوری که هر چقدر شاهد بارندگیها و سیلابهای بیشتری باشیم، مشکل کمآبی و بیآبی مرتفع نمیشود و تشدید نیز میشود.»
بررسیها نشان میدهد که وضعیت استانهای تهران، اصفهان و خوزستان در تابستان و پاییز سال ۱۴۰۱، بحرانیتر از تابستان سال ۱۴۰۰ خواهد بود. این کارشناس محیط زیست تاکید کرد: «وضعیت به گونهای است که ما از ورشکستگی آبی به نابودی سکونتگاهها و اکوسیستم رسیدهایم و اینکه در این سالها بر طبل توسعه کوبیده شد، شرایط پیش آمده درواقع یک توسعه خیالی و معکوس بوده است؛ چون توسعه یعنی محیط زیست سالم، یعنی رفاه، یعنی نبود آلودگیهای زیست محیطی و ترافیک.»