در این نوروز برآن شدیم تا تصویری از حضور و شرکت دو اقلیت قومی و مذهبی ارمنی و یهودی در این جشن ملی ایرانیان ارائه دهیم. بدین منظور با چند ارمنی ساکن ایران گفتگو کردیم. همچنین پای سخنان و اشعار جهانگیر صداقتفر از ایرانیان یهودی که از جوانی در آمریکا اقامت دارد نشستیم.
مسیحیان ایران، از جمله ارمنیان به دلایل عمدتاً دینی زندگی اجتماعی و فرهنگی منزوی در ایران داشتهاند که عمدتا مسلماننشین است. بعد از انقلاب اسلامی و پُررنگتر شدن خطکشیهای دینی از سوی حکومت، این انزوا در مورد پیروان ادیان غیراسلام از جمله ارمنیان بیشتر شد. اما از سوی دیگر، به دلیل انزواگرایی فرهنگی رژیم در دنیای پُرتکاپوی معاصر، به عنوان واکنشی در برابر آن ما شاهد اشتیاق روزافزون بخشهای وسیعی از طبقه متوسط و تحصیلکرده شهری، به خروج از زیر سایه شرع و زندگی در یک جامعه باز و سکولار و قرار گرفتن در ارتباط نزدیکتر با جهان مدرن معاصرهستیم. همین گرایش باعث رنگ باختن مرزهایِ مذهبی به موازات اهمیت یافتن فرهنگ و سنتهایِ ملی و در جایگاهی بالاتر قرار گرفتن آن از دین و مذهب شده است. این است که میبینیم هر سال در میان مردم- و نه در رسانههای دولتی- مراسمی مانند چهارشنبهسوری و نوروز با شکوهی هرچه تمامتر و با شرکت وسیع و پُرسر و صدای اقشار مختلف برگزار می شود. البته فقر فزاینده در سالهای اخیر مانع از دست و دلبازیهای سابق در این ایام شده است.
بعلاوه، فرآیند جهانی شدن و پیشرفت فنآوری رسانههای همگانی، دنیا را کوچکتر ساخته و امکان گفتگوی فرهنگها و تاثیرپذیری متقابل بین کشورها را افزایش داده و تسهیل کرده است. یکی از نمودهای تحولات اخیر آنست که در چندین کشور غربی، از جمله ایالات متحده آمریکا، نوروز به عنوان جشن سال نو ایرانیان و چندین ملیت دیگر به رسمیت شناخته شده است. از نمودهای دیگر میتوان به روزهای ژانویه و یا روز والنتاین و یا هالووین اشاره کرد که در این مناسبتها در مناطق عموماً مسیحینشین شهرهای بزرگ ایران شاهد جنب و جوش زیادی هستیم . این جنب و جوش شمار زیادی از ایرانیان متعلق به طبقه متوسط و متجدد ایران را که به دینهای دیگری هستند نیز به سوی خود جذب کرده و فروش بالای مغازههای کالاهای مربوط به این آئینها را امکانپذیر میکند.
با توجه به علاقه روزافزون بخشهایی از اکثریت مسلمان ایران به حضور در فضای ژانویه و کریسمس و نیز با اهمیت یافتن جایگاه سنتهای ملی و باستانی ایرانی که ماهیتی غیرمذهبی دارند، انتظار میرفت که اقلیتهای مسیحی ایران از انزوای فرهنگی و اجتماعی دیرینهی خود بیرون آیند و در برگزاری جشنهایی مانند نوروز حضور پُررنگتری نسبت به گذشته پیدا کنند ولی به نظر میرسد که تحولات فرهنگی چنان سریع روی نمیدهند که البته شرایط ایران تحت حکومت جمهوری اسلامی نقش اساسی در آن بازی میکند.
یکی از ایرانیان ارمنی ساکن کشور میگوید، «صادقانه باید گفت که در گذشته نه چندان دور ارمنیان ایران هرچند از تعطیلات نوروز بهره میبردند ولی نوروز را جشنی متعلق به خود نمیدانستند. در سالهای اخیر اما شاهدیم که بخشهایی از اقلیت ارمنی در ایران و خارج از ایران بخشی از آداب و سنن نوروزی را بجا میآورند از جمله چیدن سفره هفت سین- هرچند معمولاً در اندازههای کوچک، تبریک به آشنایان و دوستانی که نوروز جشن اصلی آنهاست و دید و بازدیدهای نوروزی و نیز عیدی دادن. اما به یقین میتوان گفت که رسم نشستن دور هفت سین در موقع تحویل سال هنوز در میان ارمنیان ایران رایج نشده است.»
یک شهروند ارمنی دیگر معتقد است، «علاقه شماری از ارمنیان به بجا آوردن بخشی از آداب و سنن نوروزی را می توان به کسب شناخت تدریجی و عمیقتر ارامنه ایران از عمق معنای نوروز نسبت داد. افزون بر این، با گسترش آگاهی زیست محیطی، نگاه مهربانتر به طبیعت و در پی هماهنگی بیشتر با آن بودن در جهان اهمیت زیادی یافته است. نوروز هم در دل خود نگاهی پرُ مهر و محبت به طبیعت و لزوم هماهنگی بیشتر با آن دارد؛ نگاهی که در برابر ایدهی غربی و قرن نوزدهمی و بیستمیِ سلطه بر طبیعت و بهرهکشی از آن قرار میگیرد.»
اضافه کنیم که در میان خانوادههای ارمنی از قدیم سبزه گذاشتن با گندم و یا عدس در ایام نوروز رایج بوده. این رسم را بیشتر به عید باستانی «ورود به بهار» در ارمنستان پیشامسیحیت نسبت میدهند. بعد از پذیرش مسیحیت توسط ارمنیان، نخبگان این جشن را با عید پاک درآمیختند و تقریباً همزمان کردند تا مردم راحتتر آن را بپذیرند. در این میان نیز سبزه گذاشتن مرسوم در جشن باستانی «ورود به بهار» وارد رسوم عید پاک شد که آنرا با تخم مرغهای رنگین تزیین میکنند که این نیز بسیار شبیه رسم نوروزی حوزه فرهنگ ایرانی است که در کشورهای مختلف به ویژه ایران و افغانستان و تاجیکستان جشن گرفته میشود.
باید گفت که علاوه بر عید باستانی «ورود به بهار»، اساساً از دوران باستان پیوندی نزدیک بین فرهنگ ایرانی و ارمنی وجود داشته و برخی از مراسم و جشنهای آنها شبیه هستند. از جمله چهارشنبهسوری ارمنیان، که «تینتاراج» نامیده میشود که از نظر زمانی با چهارشنبهسوری ایرانی مطابقت ندارد. جشن «آبپاشان» ارمنی هم در ماه اوت است و شاید مهمتر از همه اینها، عید «ناواسارت» باشد که کلمهای در زبان ایران باستان به معنای سال نو است که آنهم در ماه اوت در ارمنستان باستان برگزار میشد. خلاصه اینکه، بجا آوردن برخی سنتهای نوروزی در میان ارامنه هم ناشی از درک و دریافت نوین از فلسفه نوروز و هم ناشی از شباهت، نزدیکی و گاهی همزمانی جشنهای باستانی ارمنی و ایرانی است.
و اما در مورد یهودیان و نوروز گفتگویی با یک شهروند ایرانی داشتیم که معمار و شهرساز و شاعر است و پس از دیپلم دبیرستان برای ادامه تحصیل به آمریکا مهاجرت کرد و سالهاست ساکن آن کشور است.
جهانگیر صداقت فر، معمار و شهرساز، و شاعر، پس از از اخذِ دیپلم دبیرستان برای ادامهی تحصیل به آمریکا مهاجرت کرد..
پس از کسبِ لیسانسِ معماری، و فوق لیسانسِ شهرسازی، در این رشته آغاز به کار و تدریس کرد..
از جهانگیر صداقت فر که در رشته معماری کار و تدریس نیز کرده است، کتابهای «Entopia» درمورد شهرسازی به زبان انگلیسی و چهار مجموعه شعر به نامهای «غریبانه» (۱۹۹۵)، «آزمونِ برگزیدگی» (۲۰۰۳)، «خطابهی کفر» (۲۰۰۶) و «سمفونیِ سرگذشتِ یک قوم»(۲۰۱۳) منتشر شده است.
-آقای صداقت فر، سابقه تاریخی حضور قوم یهود و کلیمیان در ایرانزمین به چه دورهای میرسد؟
-یک مرور کوتاه به تاریخ قوم یهود نشان میدهد که نزدیک به چهارهزار سال از رسالت حضرت ابراهیم میگذرد، که این سرآغاز تاریخ یهود است. یهودیان ولی چیزی نزدیک به دوهزار و هفتصد سال از این زمان را در خطهی ایرانزمین زیستهاند. این دوره زمانی بیش از نیمی از تاریخ قوم یهود را در بر میگیرد و به یقین میتوان گفت که یهودیان ایران باستانیترین اقلیت قومی و یا مذهبی در ایران هستند. و ضروریست اضافه کنم که شواهد مدون تاریخی نشان میدهد که این قوم همواره و تا هنوز حافظ فرهنگ و رسوم ایرانزمین بودهاند. و نیز باید یادآور شد که این قوم از بدو کوچ خود و به مرور زمان زبان مکالمهی مادری، یعنی عبری و آرامی را به فراموشی سپردند و با پذیرش گویشهایِ رایج آن زمان، به ویژه فارسی، رفته رفته به تمام معنا ایرانی شدند. پس بدیهیست که اندیشهها و آداب و رسوم این قوم از فرهنگ ایران باستان هم تاثیر پذیرفته و هم بعضا بر آن تاثیرگذار بوده است.
-برگزاری جشن نوروز تا چه حد در میان خانوادههای یهودی ایرانی اهمیت دارد؟ آیا مراسم نوروز به همان صورتی که در میان اکثریت جامعه ایران رواج دارد در میان یهودیان ایران هم به همان صورت برگزار میشود؟
-پیش از پاسخ به این پرسش شما لازم است تذکر بدهم که من کارشناس امور اجتماعی/تاریخی نیستم و نظراتم بیشتر بر اساس تجربههای شخصی و خانوادگی، و بعضا شنیدهها و نوشتارهاییست که مطالعه کردهام. واقعه قشنگی که در این ایام پیش میآید اینست که جشن آزادی، و یا «عید فطر» قوم ما- که به یاد رهایی از بند اسارت مصریان و به رهبری حضرت موسی برگزار میشود- همیشه با چند هفته فاصله مصادف میشود با نوروز. و این همزمانی تقریبی موجب آن میشود که بعضی از رسوم نوروزی با عید فطر با هم در آمیزند. مثل مراسم خانهتکانی، لباس نو دوختن، و نیز سبزهی هفت سین را تهیه دیدن.
-یعنی مراسم عید آزادی شما با جشن نوروز همزمان است. برای شما آیا نوروز محوریت دارد و یا عید آزادی قوم یهود؟
-در میان فامیل نزدیک، و شاید اکثر همکیشان من، این جشنوارهها از اهمیتی مساوی برخوردارست؛ و شاید برای کلیمیانی که بیشتر مذهبی بودند، عید «پسخ» (فصح) کم و بیش اهمیتی بیشتر داشت. به یاد دارم که ما گردِ سفرهی هفتسین در انتظارِ تحویل سال مینشستیم و بیدرنگ پس از آغاز سال نو حمله به شیرینیها و تنقلات دیگر آغاز میشد!
-در مراودات و نامهنگاریهای یهودیان با همدیگر در ایران آیا تاریخ خورشیدی بیشتر استفاده میشود یا تاریخ عبری و یهودی؟ مسیحیان ایران در نامهنگاریهایِ به زبان خود از تاریخ میلادی استفاده میکنند.
-اگر کمی به گذشتههای دور تر سر بزنیم، ایرانیان کلیمیزبان فارسی را با الفبای عبری تحریر میکردند؛ تاریخ عبری و خورشیدی هر دو در نامهها دیده میشود. ولی به یاد دارم که از نسلِ پدر من به بعد نامهها و مکاتبات به زبان فارسی بود و تنها از تقویم خورشیدی استفاده میشد.
-از سخنان شما میتوان اینطور فهمید که آمیزش فرهنگی و اجتماعی اقلیت یهودی با اکثریت جامعه بیشتر از اقلیتهای مسیحی است. جامعه یهودی منشاء خدمات مهم فرهنگی و ادبی زیادی نیز در ایران هستند از جمله خدمت بزرگ حییم در تهیه و تدوین فرهنگنامههای انگلیسی- فارسی و برعکس و فرانسه به فارسی و برعکس.
-درست است. جامعهی یهودیان ایران نیز به این سرزمین عشق میورزند و در تعالی فرهنگ، موسیقی اصیل، و حتا دستاوردهای علمی، به ویژه پزشکی سهمی بسزا داشتهاند.
از جاوداننام سلیمان حییم نام بردید؛ این بزرگمرد نه تنها یکتنه فرهنگ لغات انگلیسی به فارسی و برعکس را تدوین کرد- که تا هنوز معتبرترین فرهنگنامه است- بلکه موسیقیدان، تارنوازی چیرهدست، نویسنده و شاعری شایسته نیز بود. وی در آخرین سالهای عمرِ پربارش، فرهنگ لغات فارسی به عبری را نیز به ثمر رسانید که همین چند سال پیش در ایران منتشر شد.
مایلم در پایان این نکته را نیز اضافه کنم که عشق یهودیان به ایران با وجود پستی و بلندیهایی که بر آنان گذشته است، همواره پایدار مانده و بهترین شاهد همین که تا امروز یهودیان ایرانی در هر گوشه و کنار جهان، به ویژه در ایالت کالیفرنیای آمریکا و همچنین در اسراییل، عید نوروز را با شکوهی کمنظیر برگزار میکنند. به همین مناسبت اجازه بدهید چند قطعه از «نوروزانه»های خود را برای این گفتگوی کوتاه به خوانندگان شما هدیه کنم.
نوروزانه
سالِ نوتان به شادی آکنده،
بر رویِ لبان همیشه گلخنده،
صحت به کمال و عمر پاینده،
تا باز بهارهایِ آینده!
***
نوروز و بهار توأمان میآیند،
عید و گل و سبزه همزمان میآیند:
فصلِ نو و آیینِ کهن هرساله
تا دورترین باغِ جهان میآیند.
***
از کوچه شمیمِ آشنا میآید،
این عطرِ بنفشه از کجا میآید؟
گلبانگِ بهار است مگر، کز البرز
تا غربتِ غرب سویِ ما میآید.
***
این کوچهی تنگ بوی یاران دارد،
بادِ سحری بویِ بهاران دارد؛
نوروز و شمیمِ خاکِ بارانخورده:
طفلک دلِ من هوایِ ایران دارد.