رئیس سدزایندهرود در حالی از خالی بودن ۷۷درصد ذخیرهی این سد خبر داده که گزارشها از خشک شدن چشمهی کوهرنگ منبع تأمینکننده آب استانهای چهارمحال و بختیاری، خوزستان، اصفهان و فلات مرکزی حکایت دارند.
بر مبنای گزارش مسئول سد زایندهرود، ذخیره این سد به ۲۸۴ میلیون مترمکعب رسیده و ۷۷ درصد ظرفیت آن خالیست. این در حالیست که گزارشهایی نیز از خشک شدن دوباره چشمهی کوهرنگ منبع تأمینکننده آب استانهای چهارمحال و بختیاری، خوزستان، اصفهان و فلات مرکزی حکایت دارند.
چندی پیش در ۲۶ اسفندماه ۱۴۰۰ ولی ویدئوی خوشحالکنندهای از افزایش چشمگیر خروجی چشمه کوهرنگ در شبکههای اجتماعی منتشر و گفته شد، بیش از ۱۲۰ میلیمتر در کوهرنگ و ۶۰ میلیمتر در فریدونشهر در یک شبانهروز باران باریده و ۲۰۰ مترمکعب بر ثانیه به سد زایندهرود وارد شده است.
این چشمه آب ۵ شهر و ۲۴ روستای مسیر از کوهرنگ تا شهرکرد را تامین میکند که از جمله میتوان به چلگرد، فارسان، باباحیدر، فیل آباد و پردنجان اشاره کرد. حالا با خشک شدن دوباره این چشمه، این مناطق با بحران تأمین آب روبرو شدهاند و آب با فشار کمتری به خانههای مردم برای مصرف خانگی میرسد.
بیشترین کاهش آب چشمه کوهرنگ در فصل پاییز ۱۴۰۰ بود. در این دوره بهدلیل کاهش ۴۰ درصدی بارشها این منطقه وارد سالی خشک شد و در فهرست دومین استان کمبارش در کشور قرار گرفت.
مجموع بارندگی در کوهرنگ از ابتدای سال آبی (مهرماه) تا دوم اسفند یکهزار و ۱۴۹ میلیمتر بوده در حالی که بارشها در این منطقه در مدت مشابه سال گذشته ۷۴۹ میلیمتر و در بلندمدت ۱۰۷۲ میلیمتر بوده است.
آبانماه پارسال نیز چشمه کوهرنگ خشک شد و بومیان و مردم محلی مرگ آن را با نواختن موسیقی محلی به سوگ نشستند. طبق این آمار، بارشهای امسال تا کنون نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۵۳ درصد و در مقایسه با بلندمدت هفت درصد افزایش یافته است.
این چشمه که سالیان دراز با آب معدنی خود شناخته شده بود، آنطور که برخی کارشناسان و مردم محلی میگویند، به دلیل خطوط و تونلهای انتقال آب برخلاف جریان آب به شهرکرد و اصفهان و به دلیل مصرف صنایع سنگین تحت مدیریت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و دولت خشک شده است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای تأمین آب مورد نیاز صدها تأسیسات و صنایع خود چون شرکتهای نیشکر یا فولاد جهانآرا، اقدام به سدسازی، تونل و طرحهای انتقال آب کرده و بخشهای وسیعی از تالابها، رودخانهها و ذخایر آب زیرزمینی کشور را نابود کرده است.
#اصفهان
مرگ بر استاندار دروغگو
دوشنبه ۱۴تیرماه۱۴۰۰ کشاورزان اصفهان و خانوادەهایشان مقابل آب منطقەای استان اصفهان در اعتراض به پروژه انتقال آب سرشاخههای زاینده رود از چهارمحال و بختیاری به صنایع سنگین سپاه و دولت در اصفهان و یزد دست به تجمع و اعتراض زدند.#اعتراض_سراسری pic.twitter.com/eqFCj6AA5c— مهدی افشارزاده (@mehdiafsharzade) July 6, 2021
این امر اعتراض کشاورزان اصفهان را نیز به دنبال داشت که در مقابل استانداری اصفهان تجمع کردند و خواستار رسیدگی مسئولان مربوطه به این مشکل شدند و البته نتیجهای نگرفتند.
مقامات مسئول میگویند، کاهش باران و تغییرات اقلیمی کشور از اصلیترین دلایلی است که منجر به خشکی کوهرنگ شده است. در پی این اتفاق به استناد نقشههای هوایی، یخچالهای طبیعی در ارتفاع بالای زردکوه بطور کلی ذوب شدهاند و فقط در نقاط محدودی ارتفاعشان به کمتر از پنج متر میرسد.
نقشههای هوایی از منطقه زردکوه، فروچالههای بدون برف و یخچال را نشان میدهد که در سالهای گذشته حجم عظیمی از یخچالها را در خود جای داده بود، اما با وقوع بیش از یک دهه خشکسالی اکنون تمام منابع و ذخایر یخ در استان به تدریج ذوب شده و از بین رفته است. هرچند مدتهاست که ماهیت بارشها در استان چهارمحال و بختیاری نیز از برف به باران تبدیل شده و ارتفاع تودههای برفی نیز کاهش پیدا کرده است.
در عین حال فرضیههای متعددی نیز مطرح است، از جمله اینکه زلزلهی مهرماه کوهرنگ بخشی از کانالها و منابع کوهرنگ را مسدود و در نتیجه چندین چشمه را ناپدید کرده است.
در این بین، تونلهای انتقال آب یک، دو و سه کوهرنگ که بر اساس سه جزء تامین آب از طریق یخچالهای طبیعی، سرریز بندهای آبی و انتقال آب به وسیله یک تونل از کارون به زایندهرود طراحی شدهاند، با وضعیت کنونی، بطور کامل بدون ستفاده هستند.
وزارت نیرو با وجود بحران جدی کمبود آب، با اجرای این طرحهای انتقال آب به عنوان یک برنامهی غیرکارشناسی به بحران آبی بین دو استان اصفهان و چهارمحال و بختیاری دامن زد و این استانها را با مشکل روبرو کرد.
سیدهاشم فاطمی مدیر محیط زیست و کیفیت منابع آب شرکت آب منطقهای چهارمحال و بختیاری نیز پیش از این با تایید این موضوع که ارتفاع یخچالهای طبیعی و ذخایر برف و یخ استان به صفر رسیده، گفته بود: «شدت خشکسالی سال آبی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ در ۵۰ سال اخیر بیسابقه بوده است، این موضوع سبب شد تا یکی از پرآبترین چشمههای استان تحت عنوان چشمه کوهرنگ با کاهش شدید آبدهی مواجه شود و تا مرز خشکی کامل هم امکان پذیر است.»
اگرچه عوامل طبیعی را نمیتوان در بحران خشکی منکر شد اما بسیاری از متخصصان معتقدند تا مدیریت منابع آبی به صورت کارشناسانه و علمی نباشد، نمیتوان عوارض ناشی از تغییرات اقلیمی را بطور مطلوب پشت سر گذاشت. آنهم در حالی که از سالها پیش هشدار داده میشود که در دهههای آینده بخش مهمی از کشور به دلایل زیست محیطی غیرقابل سکونت میشود.
محمدحسین صرافزاده رئیس کرسی بازیافت آب یونسکو کمبود آب را تا حد زیادی وابسته به وضعیت آب و هوایی و راه حل را «بازچرخانی» آب دانسته و گفته است: «برای رهایی از وضعیت موجود باید به سمت بازچرخانی آب و ایجاد چرخههایی برویم که فاضلاب و پساب به عنوان مواد دفعی دیده نمیشوند، بلکه به عنوان منابع آب نامتعارف بررسیهایی را انجام داده و این منابع آبی را بازیافت کنیم.»
او هم مثل بسیاری دیگر از صاحب نظران، استفاده از آبهای عمیق یا کارستی را حلال مشکل نمیداند و تاکید دارد بجای اینکه دائم به دنبال منابع جدید آب باشیم، لازم است مدیریت مصرف آب را یاد بگیریم.
رییس کرسی یونسکو با شکایت از وضعیت نامناسب بهرهوری آب در حوزه کشاورزی و شهری، بار دیگر تاکید کرد بهتر است بجای رفتن سراغ آبهای ژرف و منابع آبی جدید که اثرات محیط زیستی زیادی به همراه دارد، بر توسعه فناوری در حوزه آب و ارتقای بهرهوری متمرکز شویم.
محمد درویش فعال محیط زیست سالها پیش با اشاره به اینکه هر استانی میزان برداشت خود از آب را اندک و ناچیز فرض میکند، از بیتوجهی به کلیت بحران آب و در نظر گرفته شدن این بحران به نفع هر منطقه انتقاد کرده بود. او نوشته بود: «برنامهریزیهای کلان، در کشورهای خشکی چون ایران که تفاوت ریزشهای آسمانیاش از سالی به سال دیگر بسیار متغیر است، باید برپایه کمینه آورد رودخانهها باشد و نه میانگینها. در علم اکولوژی ما چیزی به نام آب مازاد نداریم. آب مازاد همانقدر نابخردانه و آزمندانه است که علف هرز و جاندار زیانکار. به قوانین طبیعت احترام نهاده و هوشمندی خود را با آفرینش چیدمانی از توسعه که متناسب با واقعیتهای زیستبوم باشد، به رخ کشیم.»