حاکمان دزد و امت چهل و سه ساله!

شنبه ۶ فروردین ۱۴۰۱ برابر با ۲۶ مارس ۲۰۲۲


جمشید عنبرستانی – سرزمین ایران در مدت چهل و سه سال که به اشغال فرقه‌ای دزد و شارلاتان درآمده، آسیب‌ها و زیان‌هایی را متحمل شده که از تمام آسیب‌ها و ویرانگری‌هایی که در طول چند هزار سال از سوی خارجی‌ها بر این مرز و بوم بر آن وارد آمده بیشتر بوده و مردم ایران نیز هیچگاه در طول تاریخ مانند امروز دچار بی‌هویتی و بی‌تفاوتی نسبت به سرنوشت کشور خود نبوده‌اند.

نیکتا اسفندانی، پویا بختیاری، محسن محمدپور از جانباختگان اعتراضات آبان ۹۸

با ظهور شرم‌آور جمهوری اسلامی در ایران و اشغال این سرزمین توسط نوکران شرق و غرب، پرچم ملی شیر و خورشید نشان کشور حذف شد، نام ایران به «جمهوری اسلامی ایران» تغییر پیدا کرد و نقشه جغرافیایی کشور با اهدای بخش وسیعی از سهم ایران دردریای کاسپین توسط ملایان وطن‌فروش به روس‌های ایرانخوار تغییر شکل داده و کوچکتر شده است.

منبع و منشاء تمام فسادهای افسارگسیخته در سطح جامعه و سرتاسر کشور که کل ارکان اداری، قضایی، دولتی، نظامی‌ و طیف گسترده‌ای از آحاد ملت ایران را در تار و پود خود گرفته، حاکمان جمهوری اسلامی هستند.

آخوندها و سرکردگان نظام اسلامی از ابتدای تسخیر کشور و حکمرانی ویرانگر خود به خوبی به این امر واقف بودند که برای حفظ حکومت و قبضه کردن قدرت در مقابل سازمان‌ها و جریانات سیاسی و مخالفان داخلی و مردم آزادیخواه، باید به سرکوب و کشتار متوسل شوند و با نفاق‌افکنی میان اقوام ایرانی و رواج و گسترش فساد در جامعه و به کار گرفتن سیاست‌هایی که قشر وسیعی از مردم خاصه جوانان را درگیر ناهنجاری‌های اجتماعی کند و همچنین درگیر کردن مردم با مشکلات مالی و معیشتی که به تهیدستی و فقر آنان منتهی شود پایه‌های حکومت خود را مستحکم کنند.

حاکمان دزد و جنایتکار و ایرانفروش جمهوری اسلامی به خوبی و با موفقیت، سیاست مزورانه و ناجوانمردانه خود را که نفاق میان اقوام ایرانی، ایجاد جوّ ناامیدی، ترس و بی‌تفاوتی در میان مردم و مخالفان حکومت و گسترش فقر و فساد و بی‌اخلاقی در جامعه بود را به مورد اجرا درآورده‌اند و اوضاع نکبتبار و اسفبار مردم به روشنی بیانگر این امر است.

شاید نزدیک به نود درصد جمعیت هشتاد و چند میلیونی ایران زاده شده و یا بزرگ شده در دوران حکومت ملایان بعد از شورش سال ۵۷ و تربیت شده فکری و اجتماعی در حکومت ملایان هستند.

ایجاد تغییرات و تحولات سیاسی و اجتماعی در راستای تشکیل یک حکومت ملی و رسیدن  به دمکراسی و آزادی در جامعه و کشوری که غرق فساد و بی‌اخلاقیست کاری بسیار مشکل است.

مردم ایران از جمله مسلمانان این کشور پس از گذشت چهل و سه سال حاکمیت ملایان باید به این درک و فهم رسیده باشند که طلبگی و آخوند شدن یک شغل و یک حرفه کاذب است و آخوندها نه «آیت» خدا هستند و نه «آیت» پاکی و راستی و درستکاری و عدالت.

پیدایش و ماندگاری آخوندها و کارخانجات آخوندسازی (حوزه‌های علمیه) از سده‌های گذشته تا امروز به خاطر سرسپردگی بی‌چون و چرای پادشاهان، رهبران و اکثریت مردم ایران به دین و مذهب و خرافات مذهبی بوده است که از سوی همین فرقه آخوندی هر ساله در ماه محرم و رمضان در مغز و روح «امت مسلمان» باز تکرار می‌شود. رهبران نظام‌های پیشین و مردم ایران خود یکی از عوامل اصلی موجودیت آخوندها و وضع موجود امروز در کشورند.

تصور اینکه کشور زیبا و ثروتمند ایران چهل و سه سال است به دست مشتی آخوند بی‌مصرف و مزدوران جنایتکارش به گروگان گرفته شده و به تاراج رفته و طبیعت و محیط زیست این سرزمین باستانی در اثر سودجویی‌ها و تاراج منابع و سوء مدیریت مسئولان بی‌کفایت و نالایق، رو به زوال همیشگی گذاشته است، عرق شرم بر پیشانی هر میهن‌دوستی می‌نشاند.

در جنگ، یک کشور ممکن است به ویرانه‌ای تبدیل شود اما در فردای پایان جنگ ویرانی‌ها قابل بازسازی هستند. همانگونه که آلمان ویران شده در جنگ جهانی دوم طی چند دهه با تلاش مردم و مسئولان کشور بازسازی شده و آلمان غربی به کشوری زیبا و مدرن تبدیل گشت.

در ایران نه تنها آثار جنگ هشت ساله در استان‌های مختلف کشور که آسیب‌های فراوان دیدند همچنان باقیست و بازسازی نشده بلکه حکومت غیرایرانی حاکم، محیط زیست کشور را نیز به سوی نابودی کامل سوق داده بطوری که دیگر قابل بازسازی نیست و از این جهت آیندگان روزگار تیره و تاری خواهند داشت.

در کشورهایی که تحت سلطه دیکتاتورها قرار دارند، جوانان و به ویژه جریانات دانشجویی عامل اصلی تحریک و تحرکات اعتراضی علیه بیدادگری‌ها و ظلم و چپاول حاکمان قلدر هستند و به نوعی به لیدر و رهبران میدانی اعتراضات مردمی‌ علیه حاکمان در کف خیابان تبدیل می‌شوند.

شوربختانه بعد از سرکوب جنبش دانشجویی در دوران ریاست آخوند خاتمی‌ بر دولت‌های هفتم و هشتم که به دستور مستقیم وی و سران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی صورت گرفت دیگر شاهد حرکت‌های اعتراضی چالشی و تاثیرگذار و فراگیر از سوی دانشجویان در طی این سالیان نبوده‌ایم.

اکثریت مردم بجای واکنش نشان دادن و به چالش کشیدن دولت و حکومت نسبت به اوضاع و احوال آشفته و اسفبار خود و کشور  فقط به لعن و نفرین کردن حاکمان حکومت بسنده کرده‌اند و اگر در جایی نیز شاهد ظلم و ستم و وحشیگری ماموران و مزدوران رژیم علیه فرد یا افراد بی‌گناهی باشند فقط به هو کردن و بی‌شرف گفتن به ماموران بسنده می‌کنند و یا در سکوت نظاره گرباقی می‌مانند. مردم ایران گویا به نکبت و بدبختی خود که هر روز بیشتر از دیروز می‌شود عادت کرده و به آن خو گرفته‌اند.

در زبان فارسی ضرب المثلی داریم که «یک دست صدا ندارد». در مبارزات میدانی علیه حکومت اشغالگر آخوندی، اقلیتی از جوانان و شیرزنان ومردان شجاع و میهن‌پرست در دی‌ماه ۹۶ و آبان ۹۸  در اکثر شهرهای کشور کلیت نظام غیرایرانی حاکم را به چالش کشیدند و با گذشتن از جان خویش در مقابله با مزدوران جنایتکار رژیم که وحشیانه قلب و مغز جوانان را آماج گلوله‌های آتشین خود قرار دادند حکومت را تا لبه‌ی پرتگاه نابودی کشاندند. اما شوربختانه اکثریت نظاره‌گر و یا بی‌تفاوت با عدم حمایت خود از این حرکت‌های اعتراضی سرنوشت‌ساز، خون‌های پاکی را که برای آزادی کشور و ملت به زمین ریخته شد، خنثی کردند و از سقوط رژیم به پرتگاه نیستی جلوگیری نمودند.

به همین لحاظ تا کنون شاهد جنبش‌های اعتراضی گسترده ضد‌حکومتی نبوده‌ایم، زیرا سکوت و ترس و بی‌تفاوتی و عدم حمایت اکثریت، همواره مانع اصلی در مقابل تلاش اقلیت مبارز برای رسیدن به آزادی و گذار از حکومت ملایان است.


♦← انتشار مطالب دریافتی در «دیدگاه» و «تریبون آزاد» به معنی همکاری با کیهان لندن نیست.

 

 

برای امتیاز دادن به این مطلب لطفا روی ستاره‌ها کلیک کنید.

توجه: وقتی با ماوس روی ستاره‌ها حرکت می‌کنید، یک ستاره زرد یعنی یک امتیاز و پنج ستاره زرد یعنی پنج امتیاز!

تعداد آرا: ۰ / معدل امتیاز: ۰

کسی تا به حال به این مطلب امتیاز نداده! شما اولین نفر باشید

لینک کوتاه شده این نوشته:
https://kayhan.london/?p=278895