وبسایت سازمان بورس و اوراق بهادار تهران به آدرس اینترنتی www.tse.ir دسترسی برای بازدیدکنندگان خارج از کشور را قطع کرده است. این در حالیست کاربران در ایران قرار به راحتی وارد وبسایت شده و به اخبار، اطلاعات و آمارهای آن دسترسی دارند.
دسترسی به وبسایت سازمان بورس و اوراق بهادار از خارج از کشور در حالی قطع شده که وبسایتهای فرعی بورس و همچنین کارگزاریهای رسمی تا زمان تنظیم این گزارش از خارج از ایران قابل استفاده هستند.
در تابستان ۱۳۹۹ نیز چندماه پس از آنکه مقامات جمهوری اسلامی با هدف جبران کسری بودجه دولت، مردم را به سرمایهگذاری در بورس ایران تشویق میکردند، ناگهان دسترسی کاربران و معاملهگرانی که خارج از ایران بودند به بسیاری از وبسایتهای بورس از جمله وبسایت سازمان بورس و اوراق بهادار و کارگزاریهای مهمی که معاملات از طریق آنها انجام میشد قطع شد.
معاملهگران ایرانی که در بورس ایران سرمایهگذاری کرده اما خارج از کشور بودند، پس از ممنوعیت دسترسی به وبسایتها از خارج از کشور، دچار زیانهای هنگفتی شدند. بستن دسترسی یکی از راهکارهایی بود تا جمهوری اسلامی بتواند پول سرمایهگذاران را، در اوج زمانی که بازار به سوی اصلاح پیش میرفت و روندی حساس در بازار در جریان بود، به جیب بزند.
در داخل نیز اقدامات و دستکاریهای سازمانیافتهای در بازار بورس شکل گرفته بود و دست پنهان جمهوری اسلامی در این بازار، با تشکیل صف خرید و فروش، و تقاضای کاذب، سرمایه مردم عادی و معاملهگران غیرحرفهای را از چنگ آنها خارج میکرد.
در ماههای گذشته اما هیچ گزارشی از اختلال در عملکرد وبسایتهای بورس در ایران برای کاربران خارج از کشور گزارش نشده بود.
پرسش برانگیز اینکه تنها دو هفته پیش دکتر نوح فرهادی و دکتر هوشنگ لاهوتی در یک پژوهش علمی مبتنی بر ریاضیات عالی که در مجله بینالمللی تجارت و مدیریت منتشر شد با استفاده از آمارهای معتبر دستکاری در بازار بورس اوراق بهادار ایران را اثبات کردهاند. نکته قابل توجه اینکه این مقاله بر اساس آمارها و دادههای رسمی تنظیم شده که در وبسایت سازمان بورس و اوراق بهادار تهران به آدرس اینترنتی www.tse.ir منتشر شده است.
دکتر نوح فرهادی و دکتر هوشنگ لاهوتی در این پژوهش دادههای معاملات روزانه ۳۴۱ سهم را در بازار بورس تهران مورد بررسی قرار داده و دستکاری و تقلبهای صورت گرفته در بازار بورس تهران را با تکیه بر قانون رقم اول و دوم بنفورد* اثبات کردهاند. آنها در مقدمهای نوشتهاند «ما دریافتیم که ۴۶ درصد از شرکتهای حاضر در بازار بورس و اوراق بهادار تهران به قانون رقم اول پایبند نبوده؛ و همچنین تجزیه و تحلیل کامل انطباق با رقم دوم، الگوی مشابهی را نشان داد. با توجه به اثرات محدودیتهای تجاری ایجاد شده بر اثر تحریمهای سال ۲۰۱۸ ایالات متحده [خروج آمریکا از برجام] و افزایش قابل توجه در حوزه بدهیهای عمومی در اقتصاد ایران، بورس اوراق بهادار به منبع اصلی برای جبران کسری بودجه دولت با انجام عرضههای اولیه سهام شرکتهای دولتی تبدیل شد و دولت با دستکاری در بازار بورس ایران، سرمایه زیادی کسب و البته آن را هدر داده است.»
https://kayhan.london/1400/12/23/%da%af%d8%b2%d8%a7%d8%b1%d8%b4-%d9%88%db%8c%da%98%d9%87%d8%9b-%d8%af%d8%b3%d8%aa%da%a9%d8%a7%d8%b1%db%8c-%d8%b3%d8%a7%d8%b2%d9%85%d8%a7%d9%86%db%8c%d8%a7%d9%81%d8%aa%d9%87-%d8%af%d8%b1-%d8%a8%d8%a7
نویسندگان این گزارش تحقیقی آوردهاند که دستکاری بازار پیش از این نیز وجود داشته و به اشکال مختلف چون انتشار اطلاعات نادرست در مورد داراییها، تجارت داخلی، یا شبیهسازی قیمتها، نرخها، یا معاملات که بطور کاذب دلالت بر تقاضای بالاتر برای اوراق بهادار دارد انجام میشود. اکنون، در عصر دیجیتال و با ظهور بازارهای مالی آنلاین «انتشار و سفارشهای جعلی برای افزایش یا کاهش قیمت اوراق بهادار» دستکاری بازار را آسانتر کرده است.
همچنین مواردی از دستکاری بازارهای مالی آنلاین نیز در این گزارش مطرح شده است؛ از جمله سفارشهای بزرگ برای تظاهر به تقاضای بالای بازار که ممکن است بر رفتار سرمایهگذاران تأثیر بگذارد. شکل دیگری از تقلب، تجارت داخلی و معاملاتی است که به سرمایهگذاران امکان دسترسی زودهنگام به اطلاعات افشانشده و محرمانه را میدهد.
نویسندگان این پژوهش تأکید کردهاند که «تقلب در معاملات سهام و محصولات مالی و سایر اشکال دستکاری بازار، یکپارچگی بازارها را تضعیف میکند و میتواند آسیب قابل توجهی به سرمایهگذاران وارد کند.»
در بخش دیگری از این مقاله درباره انگیزههای سهامداران حقیقی برای آوردن پسانداز و سرمایههایشان به بازار بورس ایران آمده که «تحریمها یک مانع بزرگ سیاسی برای رشد و توسعه اقتصادی است که در تمام جنبههای مالی ایران نفوذ کرده و به اشکال مختلفی از جمله ممنوعیت تجاری، مسدود کردن داراییهای ایران، محدودیتهای سفر و مسدود کردن انواع سرمایهگذاری در بازارهای تجاری بروز پیدا کرده و منجر به نوسانات بازار و کاهش ارزش پول ملی شده است. از زمان خروج ایالات متحده از برجام ماه مه ۲۰۱۸، ارزش پول ملی ایران (IRR) به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. به همین دلیل، سرمایهگذاران ایرانی احتمالا به دنبال سرپناهی برای تضمین ارز خود بودند. بنابراین، آنها با حضور در بازار بورس و اوراق بهادار تهران، در ۳۶ صنعت مانند هیدروکربن، اتومبیل، کشاورزی، مخابرات و خدمات به ویژه خدمات مالی سرمایهگذاری کردند. بر اساس یک نظرسنجی که توسط آژانس نظرسنجی دانشجویان ایران (ISPA) انجام شده، ۲۰ درصد از جمعیت ایران طی دو سال گذشته به نحوی در بازار بورس سرمایهگذاری کردهاند. بر اساس همین گزارش، بیش از هفتاد و هفت درصد سرمایهگذاران با زیان قابل توجهی مواجه شدهاند، از هر درصد، هشت درصد سود کسب کردهاند و ۱۵ درصد از سرمایهگذاران شکست خوردهاند.»
در این مقاله پژوهشگران با ارزیابی کامل تقاضای روزانه برای سهام عمومی فهرست شده در بورس اوراق بهادار، توانستهاند عدم انطباق قابل توجهی با قانون بنفورد را در این ارقام نشان دهند. این شواهد نشان میدهد سهام فهرستشده در بورس اوراق بهادار با استفاده از «تعداد جعلی معاملات روزانه» تحت تأثیر تلاشها برای دستکاری بازار قرار داشتند و بیشترین تخلفات نیز در مورد سهام مرتبط با صنایع بوده است. دستکاری فعالیت بورس شرکتها در بخشهای معدن، خدمات مالی، بانکداری، ساخت و ساز، داروسازی، انرژی و تولید بطور مساوی مشاهده شده است.
دکتر نوح فرهادی در گفتگویی با کیهان لندن در ارتباط با این گزارش تحقیقی، به مردم عادی که سرمایههای اندک خود را به امید سود به جیب بازار بورس جمهوری اسلامی و در نتیجه دولت و شرکتهای وابسته به آن میریزند، با قاطعیت توصیه کرده بود: «از شرکتهای دولتی و سهام آنها دوری کنید! اما اگر نمیتوانید، چون اکنون درگیر آن هستید، باید به شرکتها با دقت نگاه کنید؛ به تیم مدیریت یک شرکت سهامی عام که در آن سرمایهگذاری کردهاید دقت کنید:
آیا میتوانید به آنها اعتماد کنید؟
آیا اصلا اطمینان دارید که آنها سرمایهای دارند؟
آیا اهداف آنها را برای سه تا پنج سال آینده درک میکنید؟
آیا آنها شرکتها و افرادی واقعبین هستند؟
سطح تحصیلات آنها چقدر است؟
آیا آنها قادر به راهاندازی یک تجارت ساده (مثل بقالی) هستند؟ آیا آنها میتوانند مسائل پیچیده را مدیریت کنند؟
آیا آنها از اعضای خانواده سران و گروههای مافیایی رژیم هستند؟
اگر تحصیلاتی دارند، کجا به دانشگاه رفتهاند؟»