همنسلان ما شاید سالها پیش، خودکشی مردان خانواده به دلیل فقر و تنگدستی را در سریالهای ژاپنی دیده باشند اما امروزه اخبار فضای مجازی و رسمی پر شده از مردان ایرانی که به دلیل شرایط سخت اقتصادی یا خود را از بین میبرند یا دست به قتل تک تک اعضای خانواده میزنند.
آسیبهای اجتماعی در جامعه ایران بیش از هر زمان دیگری نمود عینی یافته است. دلیل اکثر این آسیبها هم ریشه در شرایط اقتصادی دارد که نتیجه آن بیسرپناه شدن خانوادهها در مواجهه با فقر و ترک خانواده توسط مردان است.
عبارت «شوهر فراری» قبل از هر چیز میتواند اسم یک فیلمفارسی کمدی را در ذهن تداعی کند اما در واقعیت اصطلاحی است برای واقعیتی که اصلا خوشایند نیست. کارشناسان میگویند عدم پایبندی به ارزشهای اخلاقی و شرایط سخت اقتصادی دو عاملی است که باعث میشود مردان، خانوادهشان را ترک کنند. به چنین مردانی «شوهر فراری» میگویند.
مسعود نیلی کارشناس اقتصادی چندی پیش گفته بود: «از نظر تورم، هیچ زمانی را به اندازه امروز خطرناک نمیبینم. سرنوشت ۸۵ میلیون نفر در گرو نحوه مدیریت پولی و مالی کشور است. امروز بسیاری از مردان و پدران در جامعه ایران، قربانی خشونتی هستند که حاصل ناامنی و ساختارهای غلط در سیستم است. دامنه این خشونت فراتر از خشونت فیزیکی است و در نهایت چون سیل همه را خواهد برد.»
فاطمه دانشور مدیر مؤسسه خیریه «مهرآفرین» نیز با تأیید این موضوع میگوید: «گزارشهای مددکاران اجتماعی نشان میدهد مردان بسیاری به دلیل فقر اقتصادی، خانوادهشان را برای همیشه ترک کردهاند. از این رو هر روز ما شاهد مراجعه زنان و مادرانی بیسرپناهی هستیم که حتی از پس پرداخت اجاره خانه هم بر نمیآیند.»
البته که همیشه باید یک مسئله را از جنبههای مختلف بررسی کرد. ورشکستگی و شکست در کار و امور اقتصادی عامل محرکی برای ترک منزل است. گاهی تنشهای بیش از حد میان مرد و فرزندان از عوامل ایجاد این آسیب است. آنچه مسلم است اینکه دشواریهای تحمیلی و ساختهی حکومت که در جوامع عادی وجود ندارند، باعث میشود که جامعه ایران هر روز شاهد پدیدههای تازه و مشکلات نوظهور بیشتری باشد.
ضمن اینکه در کنار فقر، اعتیاد مرد به موادمخدر نیز یکی از دلایل ترک خانه است. مسئلهای که البته بیشتر در قشر ضعیف جامعه نمود پیدا میکند. علاوه بر تمام اینها به گفته کارشناسان این روزها ازدواج دوم مردان و رها کردن همسر اول و فرزندان بسیار گزارش میشود.
برخی کارشناسان امور اجتماعی معتقدند، تغییر در ارزشگذاریهای اخلاقی در جامعه نیز بخشی از دلایل بروز پدیده «شوهران فراری» است. البته این امر عمدتا در مردان متمول و ثروتمند دیده میشود که در نزد مردم تحت عنوان «شوگر ددی» شناخته میشوند. این اصطلاح به معنای ارتباط دختران جوان با مردانی بزرگسال و حتی همسن و سال پدرانشان است که با هدف تأمین مالی برقرار میشود.
بنابر این گزارشها، در جامعهای که مردان جوان هر روز به دلیل گرانی وعدم توانایی کافی برای مدیریت یک زندگی سالم، امکان ازدواج و تامین هزینههای زندگی مشترک و خانواده را ندارند، ترک کردن خانه توسط شوهران با انگیزه ارتباط با زنان جوانتر از همسرشان، گویی بسیار افزایش پیدا کرده است.
سیدحسن موسوی چلک رییس انجمن مددکاران اجتماعی کشور در همین ارتباط معتقد است که ازدواج مجدد مردان زمینه را برای خروج آنها از خانواده مهیا میکند. ازدواج دوم و سوم و چهارم و بینهایت صیغه نیز مانند «کودکهمسری» از «برکات» جمهوری اسلامی است که بطور شرعی و حقوقی به جنس مذکر اعطا کرده و برخی از مردان با کمال میل از این «حق» خود استفاده میکنند تا حق زنان و کودکان خود را زیر پا بگذارند!
به گفته سیدحسن موسوی چلک، ازدواجهای تحمیلی و بیکاریِ مرد از دیگر عواملی هستند که میتواند سبب ترک خانواده توسط مردان شود. البته خشونتهایی که ممکن است توسط زن به مرد تحمیل شود نیز یک دلیل دیگر است که شوهر را از خانه فراری میدهد.
هر یک از این موارد به خودی خود شرایطی فراهم میکند که روال طبیعی زندگی به بیراهه کشیده شود. در سبک زندگی ایرانی، خانواده هنوز یک واحد سازنده در جامعه محسوب میشده است که زن و مرد هر دو در آن نقش مهمی بازی میکردهاند. اما با قوانین شرعی و ضدانسانی جمهوری اسلامی که بخش مهمی از آنها بطور هدفمند و سیستماتیک ضد زنان است، خواهناخواه بنیانهای خانواده با مشکل روبرو میشود. حالا اگر مشکلات اقتصادی برای طبقات متوسط و تنگدست با پیامدهای ناهنجار آن از جمله اعتیاد و خشونت همراه باشد و یا «حق» برخورداری مردان برخوردار و متمول را از همسران متعدد عقدی و صیغه تضمین کند، آنوقت نمیتوان انتظار داشت که خانواده همان کانون گرمی باشد که گویا برای جامعه به یک خاطره دور تبدیل میشود. «شوهران فراری» همانقدر زاییده این شرایط است که «قتلهای ناموسی» و «فرزندکشی» و «همسرکشی» و «کودکهمسری» و انواع ناهنجاریهای دیگر که برخی به راستی نوظهورند.