به نام خداوند جان و خرد
دانشگاه سنگر توامان علم و آزادی است.متاسفانه در سرزمین ما کسانی دوست دارند این نهاد حیاتبخش به گورستانی ساکت و صامت تبدیل شود. مطلوب این عده و دانشجوی الگو، دانشجویی مطیع، منقاد وساکت است که نه بر جهل بشورد و نه بر ظلم بخروشد.
با همهی این تلاشهای نافرجام، دانشجویان سرزمین ما همواره تلاش کردهاند تا از استقلال این نهاد در برابر ارکان قدرت، پاسبانی کنند و در این راه بسیاری از آنها با هزینههایی چون ستارهدار شدن، اخراج، زندانهای طولانی و سرکوبهایی چون تیر ۷۸ و سرکوب خرم آباد در سال ۷۹ مواجه شدهاند اما با همهی این فشارها، دانشجویان این شاگردان دیروز آموزگاران و معلمان حقطلب، پیوسته در مسیر آزادیخواهی و عدالتطلبی گام برداشتهاند. در روزهای اخیر دانشجویان علم و صنعت در اعتراض به هتک حرمت و کتککاری یکی از دوستان خود توسط نهاد حراست، دست به تجمعی مسالمتآمیز زدند و خواهان آن شدند که نهاد حراست، حریم حرمت دانشجویان را نگه دارد. این تجمع با حمایت دانشجویان دانشگاههای دیگر نیز مواجه شد.
ما معلمان به حکم رسالت معلمانه و نگرانی از یأسی که در بسیاری از شاگردان نخبه و آیندههراسی آنها میبینیم، به تصمیمسازان و دستاندرکاران حکومتی هشدار میدهیم چنین وضعیتی برای آینده این سرزمین به شدت خطرناک و آسیبزا بوده و نه تنها موجب سلب سروری کردن دانش در همهی امور میشود، بلکه این تلاش نامبارک در نخبهکشی و دانشجوستیزی، روندی جز سکانداری جهل بر حوزههای کاملا علمی و تخصصی را در پی نخواهد داشت.
طبق تحلیل مجله اکونومیست و بر اساس دادههای صندوق بینالمللی پول، ۹۶ درصد از اختراعهای ثبت شده توسط نخبگان ایرانی مقیم خارج تنها بین سالهای ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۲ ثبت شده است. دبیرکل انجمن استعدادهای برتر ایران در مصاحبه با رسانهها عنوان نموده که طی بیست سال اخیر یعنی از آغاز دهه هشتاد تا پایان دهه نود، از ۸۶ مدالآور ایرانی در المپیادها ۸۲ نفر آنها از ایران مهاجرت کردهاند.
دردناکتر اینکه در این میان علی یونسی دارنده مدال طلا المپیاد نجوم و امیرحسین مرادی دارنده مدال نقره المپیاد نجوم کشور که دانشجویان دانشگاه صنعتی «شریف» هستند، پس از دو سال نگهداری در زندان و شرایط بسیار سخت، دادگاه آنها در ابهامات زیادی و برخلاف اصول قانون اساسی که مورد اعتراض بسیاری از حقوقدانان قرار گرفته، برگزار شد. چگونه ممکن است معلمان ایران شاهد این صحنههای دردناک برای بهترین فرزندان خود باشند و خون دل نخورند؟ زیباترین صحنههای کلاس درس و آرزوی معلمانه، تماشای جلوههای دانشمندانی است که از کلاسهای درس معلمان، به مراکز عالی و دانشگاهها میکوچند. حال وقتی که میبینند، فرزندان تحصیل کرده و شاگردان دیروزشان، یا در وطن خویش غریبند و یا در غربت سرزمینهای دیگر به ناچار باید روزگار بگذرانند، چه احساسی جز اندوه سرشار میتواند گریبان چاککن روزگار پر رنج و شکنجشان گردد؟
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ضمن محکوم کردن برخوردهای صورت گرفته با دانشجویان کشور و حمایت از اعتراض های دانشجویان، خواهان مختومه شدن پروندهسازیها برای دانشجویان معترض و آزادی دانشجویان در بند به ویژه آزادی علی یونسی و امیر حسین مرادی و برگزاری دادگاه آنها و همه فعالان صنفی و مدنی و سیاسی در شرایط علنی مطابق اصل ۱۶۵ قانون اساسی است.هیئت منصفه واقعی در جامعه قضاوت افکار عمومی و وجدان جمعی ملی است. در موارد متعدد ما شاهد بودهایم که احکام صادر شده برای معلمان، کارگران، دانشجویان و فعالان مدنی و سیاسی هرگز نتوانسته رضایت عمومی را فراهم آورد و جامعه را ملزم به پذیرش این احکام نماید.
به ویژه در شرایطی که بسیاری از غارتگران مورد حمایت فرادستان حکومتی قرار میگیرند، این تبعیض و دوگانگی بیشتر خود را نشان می دهد. شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران در پایان، هشدار معلمانه و آموزگانه خود را با صدای رسا اعلام می دارد:
دانشجویان چراغ بیداری جامعهاند این چراغ خاموش شدنی نیست. ریشه اعتراض را نه در دانشجو که در سیاستهای نادرست و تصمیمهای نادرست ببینید و راه حل آموزگارانه ما این است که از هر چه تا کنون عمل کردهاید،دست بکشید و هرآنچه را که از انجام آن با وجود همه هشدارها و انذارهای دلسوزان جامعه سر باز زدهاید، در دستور کار قرار دهید. غیر از این مسیر برای خروج از وضعیت نامتلاطم کنونی، راه حل دیگری را نمیتوان متصور بود.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
اردیبهشت ۱۴۰۱