مارک دی والاس (اورشلیم پست) – دولت بایدن در آستانه تصویب یک توافق فاجعهبار دیگر با جمهوری اسلامی ایران است. بنا بر گزارشها، به واسطه این توافق فشار بر سازمانهای تروریستی ایران کاهش یافته و صدها میلیارد دلار در اختیار این رژیم که از متحدان اصلی روسیه و چین است، قرار میگیرد.
تهران متهم به نقض فاحش حقوق بشر، نادیده گرفتن قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل و زیر پا گذاشتن بیشتر تعهدات خود برای مهار برنامه هستهای است. این امر باید باعث ایجاد نگرانی شدید شود، اما برعکس، در مراکز آموزش عالی ایالات متحده اگر این مسئله مورد تشویق قرار نگیرد، احتمالاً با بیاعتنایی مواجه میشود.
دانشگاههای برتر آمریکا مانند دانشگاه پرینستون و کالج اوبرلین در اوهایو مدتهاست که تصمیم گرفتهاند بجای ایالات متحده و متحدان دموکراتیک آن، با رژیم ایران همپیمان شوند. عوامل حکومتی ایران جزو اعضای هیئت علمی این دو دانشگاه هستند. پرینستون باید با سید حسین موسویان و اوبرلین با محمد جعفر محلاتی که هر دو سفیر جمهوری اسلامی ایران بودهاند، قطع رابطه کنند.
موسویان و محلاتی نمایندگان نظام متوحش جمهوری اسلامی ایران هستند و با پناه گرفتن در پشت چهره دیپلماسی و صلح میکوشند تا سوابق خونآلود خود را پنهان کنند. شرمآور است که این دو دانشگاه بجای اولویت دادن به امنیت دانشجویان و رعایت تعهدات اخلاقی خود برای جلوگیری از نفوذ عوامل قدرتهای خارجی متخاصم، در کنار آنها ایستادهاند.
با وجود افزایش فشار عمومی، موسویان و محلاتی بدون توجه به تخلفاتشان به عنوان اعضای هیئت علمی مشغول به کار هستند و توسط همپیمانانشان محافظت میشوند. جلوی چنین تخلفی باید گرفته شود.
موسویان تنها فرد از اعضای هیئت علمی دانشگاههای آمریکا است که در مراسم تشییع جنازه قاسم سلیمانی، یکی از سردستههای تروریست کشتهشده در سال ۲۰۲۰ شرکت و عزاداری کرده است!
سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود. آمریکا این سازمان را به عنوان یک نهاد تروریستی خارجی شناخته که مسئول کشته و زخمی شدن صدها آمریکایی در عراق است. موسویان کشته شدن سلیمانی را توجیهی برای گروگانگیری جمهوری اسلامی به عنوان اهرمی جهت کسب امتیازات مالی از غرب اعلام کرد و سپس در مصاحبهای برای ساختن یک فیلم تبلیغاتی ایرانی شرکت نمود که در آن از اقدامات سلیمانی تمجید کرده و از تهدید به مرگ دیپلماتهای آمریکایی و خانوادههایشان استقبال نموده است! با وجود این پرینستون از او حمایت میکند.
با توجه به بیعلاقگی پرینستون به سابقه موسویان در ترور مخالفان، این اتفاق شاید چندان تعجبآور نباشد. در دهه ۱۹۹۰ که موسویان سفیر ایران در آلمان بود، یک دادگاه آلمانی کشف کرد که ماموران ایرانی قبل از ترور گروهی از مخالفان رژیم در یک رستوران، در سفارت ایران به ریاست موسویان سازماندهی میشدند.
محلاتی نیز قبل از پیوستن به کالج اوبرلین در سال ۲۰۰۷، سفیر رژیم ایران در سازمان ملل متحد بود. او متهم به لاپوشانی اعدامهای دستجمعی بیش از ۵۰۰۰ زندانی سیاسی در اواخر دهه ۱۹۸۰ در ایران است. وی مکرراً وقوع چنین جنایاتی را در زمان خدمت خود در سازمان ملل انکار کرد. علاوه بر این، حتی پس از آشکار شدن شواهدی از این قتلها، محلاتی موضع خود را اصلاح نکرد که این خود نشان از وفاداری او به رژیم ایران است.
محلاتی همچنین در سازمان ملل سخنرانیهای یهودستیزانه و ضدبهائی داشته است. او که طی سخنرانیهایش در سازمان ملل خشونت علیه یهودیان را تشویق میکرد، اکنون تحت حمایت کالج اوبرلین است که به او اجازه میدهد به عنوان استاد دینشناسی برای دانشجویان این کالج، یعنی برای ذهنهای آینده آمریکا، سخنرانی کند.
هر دو دانشگاه در مواجهه با انتقادات روزافزون توجیهات ضعیفی برای عدم قطع رابطه با این افراد ارائه کردهاند. پرینستون با استناد به اصول شیکاگو، سندی غیرالزامآور که وفادار به سنتهای لیبرالیسم کلاسیک است و توسط دانشگاهیانی که برای گفتمان مدنی ارزش قائل هستند نوشته شده، به عنوان توجیهی برای تمسخر مقامات آمریکایی و خانوادههای آنها تحت لوای آزادی بیان استفاده میکند.
با وجود اینکه عفو بینالملل محلاتی را به دلیل حمایت از لاپوشانی کشتار ۶۷ به جنایت علیه بشریت متهم کرده است، اوبرلین همچنان بر سر موضع خود ایستاده و بر این باور است که هیچ مدرکی دال بر اطلاع محلاتی از قتلها وجود ندارد.
طبق الگوی جدید این دو دانشگاه، مبلّغ رژیمی شدن که ندای «مرگ بر آمریکا» سر میدهد کاملاً قابل قبول است! همدستی در کتمان اعدامهای سیاسی دستجمعی قابل قبول است! تعصب مذهبی و نفرتپراکنی قابل قبول است! شرکت در مراسم بزرگداشت یک رهبر تروریستی که رئیس جمهور آمریکا او را عامل کشتن و آسیب هزاران آمریکایی دانسته قابل قبول است! خوشحالی از تهدید علیه آمریکاییها قابل قبول است! به این ترتیب پرسش اینجاست که پس کدام رفتار زشت برای این دانشگاهها غیرقابل قبول است؟!
شاید مقامات دانشگاههای پرینستون و اوبرلین از ریسک آسیب زدن به شهرت خود و موج فزاینده انتقادات راضی باشند، اما هنوز واقعاً امتحان خود را پس نداده و مجبور نشدهاند مسئولیت حمایت از بزرگترین دولت حامی تروریسم در جهان را بر عهده بگیرند.
دولت بایدن باید این دانشگاهها را به دلیل همکاری با رژیمی که آشکارا تمامی کنوانسیونهای حقوق بشر را نقض کرده، از همه کمکهای مالی و قراردادهای دولتی محروم کند. کنگره و دولتهای محلی باید بر فعالیت آنها نظارت داشته باشند.
حامیان مالی، از بزرگترین بنیادها گرفته تا اهداکنندگان فردی، باید از حمایت مؤسساتی که میزبان عوامل رژیم جمهوری اسلامی هستند دست بکشند وگرنه شهرت خود را در معرض خطر بزرگی قرار میدهند. دانشجویانی که حاضر نیستند شهریهشان به جیب سفرای سابق کره شمالی و یا طالبان برود، باید علیه پرادخت شهریههایشان به عوامل تروریستی و شرکتکنندگان در توطئهی مرگبار کشتار زندانیان سیاسی نیز اعتراض کنند.
مسیر پیش روی پرینستون و اوبرلین روشن است: آنها میتوانند به ارتباط خود با رژیم ایران، بزرگترین حامی تروریسم در جهان ادامه دهند، یا میتوانند بلافاصله روابط خود را با موسویان و محلاتی قطع کنند. انتخاب ساده است.
*منبع: اورشلیم پست
*نویسنده: مارک دی والاس مدیر موسسه «اتحاد علیه ایران هستهای» و سفیر سابق ایالات متحده در سازمان ملل برای مدیریت و اصلاحات است.
*ترجمه و تنظیم: لادن بازرگان