گمان مبر که به پایان رسیده کارِ مغان
هزار بادهی ناخورده در رگِ تاک است
بهنام خداوند جان و خرد
همکاران محترم، فرهنگیان شریف ایران!
همانگونه که اطلاع دارید شورای هماهنگی با سابقهی بیستساله، مجموعهای است که از دل کانونها و انجمنها صنفی فرهنگیان در سراسر کشور، برآمده است و تمامی تشکلهای عضو این مجموعه، با مجوز وزارت کشور فعالیت میکنند. این شورا بر اساس آرای نمایندگان تشکلهای عضو اداره میشود و بههیچ وجه قائم بهفرد نیست.
همچنین این شورا، از ابتدای تأسیس، عضو رسمی سازمان جهانی معلمان (آموزش بینالملل ei) بوده و با ایننهاد بینالمللی ارتباط داشته و دارد.
این شورا، از ابتدای تأسیس مطالبات معلمان و دانش آموزان را مدنظر داشته و از طُرق مختلف (نامهنگاری، جلسه با دولت، مجلس، وزارتخانه، نوشتن طومار و نهایتاً تجمعات اعتراضی) صدای خود را به گوش مسئولان رساندهاست.
در مدت بیست سال، فرهنگیان ایران به مسالمت آمیزترین و مدنیترین شکل ممکن و بر اساس اصل بیست و هفتم قانون اساسی تجمعات اعتراضی برگزار کردهاند. فقط در سال گذشته یازده کنش مدنی و موفق برگزار شده که به معلمانهترین شکلِ ممکن، انجام شدهاست.
تاکید میشود که تصمیمات این شورا از طریق نمایندگان تشکلها اتخاذ و با نام شورای هماهنگی منتشر میشود.
لازم به ذکر است که جنبش اعتراضی معلمان، جنبشی اصیل، مستقل و صنفی بوده و به هیچ فرد، جناح، گروه و یا نهادی وابسته نبوده و نیست. معلمان ایران نجیبتر از آنند که به ناجوانمردانه و نانجیبانهترین شکل، به نهادها، گروهها یا اشخاص داخل یا خارج از کشور منتسب شوند.
اخیرا وزارت اطلاعات پس از دستگیری چند نفر از خوشنامترین و با سابقهدارترین کنشگران صنفی، ابتدا در سناریویی مضحک آنان و شورای هماهنگی را مرتبط با دستگیری دو نفر از اتباع فرانسوی (خانم سیسیل کوهلر معلم و عضو اتحادیه معلمان فرانسه و همسرش آقای ژاک پاریس معلم مقطع ابتدایی) جلوه داد که در پی ایجاد آشوب در ایران از طریق کنشگران صنفی بودهاند، و اصلاً از خود نپرسیدهاند که اگر معلمان در پی ایجاد آشوب بودهاند، چرا در بیست سال گذشته، به مسالمتآمیزترین شکل اعتراض کردهاند.
در اقدام مذبوحانهای دیگر، صداوسیما با پخش گزارشی و نام بردن از چند تن از معلمان شریف ایران (رسول بداقی، اسکندر لطفی، شعبان محمدی و مسعود نیکخواه) پروژهی سناریوسازی کمیکِ خود را علیه معلمان شریف ایران که رزومهی فعالیتِ آنها بسیار شفاف است، ادامه داد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، ضمن محکوم نمودن این رفتار نیروهای امنیتی و صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، چند نکته را به استحضار فرهنگیانِ عزیز و ملت شریف ایران می رساند:
۱- طبق قوانین جمهوری اسلامی، پیش از تشکیل دادگاه علنی و با حضور متهم و رعایت ضوابط حقوقی کامل، نمی توان از طریق رسانهای که قید ملی را یدک میکشد، با آبرو و حیثیت افراد بازی کرد. هرچند صدا و سیمای ایران ید طولایی در این امر دارد، به شکلی که خبرنگار، عملاً نقش بازجوها را بازی میکند و چه بسا کاسهی داغتر از آش میشود.
اما نکتهی ظریف اینجاست که ملت شریف ایران، با این روش به خوبی آشنا است؛ احتمالاً در چند روزِ آینده و برای تکمیلشدنِ این سناریو، این دو تبعه فرانسوی مجبور شوند که در تلویزیون حاضر شوند و اعترافکنند که: هدفشان از مسافرت به ایران به آشوب کشیدن تجمعات معلمان بودهاست!
۲- نیمنگاهی به رزومه افراد دستگیر شدهی فرانسوی نشان میدهد که آنها در فرانسه، فعال صنفیِ مستقل از حکومت بوده و با سیاستهای دولت فرانسه در حیطه آموزشی و کارگری اساساً مخالفند. بسیار مضحک است که شهروندان مستقل از نهادهای قدرتِ یک کشور را گروگان گرفته و دستاویز سرکوبِ کنشگران صادقِ ایرانزمین قرار دهند و انتقام مطالبهگری را به غیر اخلاقیترین شکل ممکن، از معلمان ایران بگیرند.
۳- طی بیست سالِ گذشته، این فعالان صنفی خوشنام (بداقی، لطفی، نیکخواه، محمدی) پیگیر مطالبات صنفی جامعه معلمان و از جمله تعطیل شدن اصل سیام قانون اساسی بودهاند. صدا و سیما گزارشش را طوری تنظیم کرده که این افراد، تازه به جمع معلمان پیوستهاند و قصد آشوب از طریق خارجیها را دارند. حال آنکه معلمان دستگیر شده، سابقهای بیست ساله در پیگیری مطالبات صنفی دارند و فعالیتِ آنها بر اساس اصل بیست و هفتم قانون اساسی انجام شدهاست.
https://kayhan.london/1401/02/27/%d9%be%d8%b1%d9%88%da%98%d9%87-%d8%ac%d8%af%db%8c%d8%af-%d8%ac%d9%85%d9%87%d9%88%d8%b1%db%8c-%d8%a7%d8%b3%d9%84%d8%a7%d9%85%db%8c-%d8%b9%d9%84%db%8c%d9%87-%d9%81%d8%b9%d8%a7%d9%84%d8%a7%d9%86-%d8%b5
بر همگان روشن است که تجمعات معلمان، معطوف به مطالبهگری صنفی بوده و این نکته در شعارها، سخنرانیها و برنامههای تجمع کنندگان موجود است و با مرور آنها، میتوان دستِ پوشالیِ سناریوسازان را رو کرد.
۴- بهنظر میرسد وزارت اطلاعات برای تدوین اینپروژه یا سناریو، با یک تیر، سه نشانه را مد نظر داشتهاست:
-نخست، تاثیرگذارترین کنشگران صنفی و در عین حال خوشنامترین و محبوبترینها را نشانه بگیرد و برایشان پرونده سازی کند.
-دوم، شورای هماهنگی را که تنها مرجع اعتراضات جنبش معلمان بوده و هست را به آشوب و خطگیری از خارج متهم سازد.
-سوم، اینکه به وقت مناسب با توجه به خالیشدن خزانه کشور ناشی از غارتگریهای افسار گسیخته، از طریق این دو تبعیه دستگیر شده، بتواند سهمخواهیهای خود را از دولت فرانسه داشتهباشد.
در این میان اما، برای عملیاتی شدنِ این پروژه غیر اخلاقی، قرعه به نام معلمانی افتاده است که همه زندگی خود را طی سالها کنشگری برای سرافرازی آموزش در ایران و احقاق حقوق معلمان و دانشآموزان وقف کردهاند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، ضمن حمایت قاطع از تمامی معلمان دستگیر شده و رد اتهامات نخنما، انتظار دارد که تمامیِ آنها در اسرع وقت و بی قید و شراط آزاد شوند و یا طبق اصل ۱۶۵ قانون اساسی، دادگاهِ آنها به صورت علنی برگزار شود، تا ملت شریف ایران خود قضاوت کنند: تا سیهروی شود هرکه در او غش باشد.
علیرغمِ منشِ معلم ستیزیِ برخی از تصمیمسازان، امیدواریم به خاطر شرایط حاکم بر کشور، زعمای باقیماند، با تجدید نظر در نگاه خود، بجای خط سرکوب، به پاسخگویی مطالبات جامعه معلمی بپردازند و از پروژه سازیهای نمایشی علیه معلمان دست بکشند و خیال باطلِ سرکوب فعالیتهای صنفی را از سر بیرون کنند و بدانند که:
گیرم که بر سر اینباغ بنشسته در کمین پرندهاید
پرواز را علامت ممنوع میزنید
با جوجههای نشسته در آشیانه چه میکنید؟
گیرم که میکشید
گیرم که میبرید
گیرم که میزنید
با رویش ناگزیر جوانهها چه میکنید؟!…
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران.
۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۱