ریزش برج دو قلوی متروپل در شهر آبادان ظهر دوشنبه دوم خرداد ۱۴۰۱ با دهها تخلف در ساخت، بار دیگر نشان داد ساختار فاسد، ناکارآمد و تباه جمهوری اسلامی چگونه در ابعاد مختلف میتواند زندگی ایرانیان را تهدید کند.
در آنسوی غم و اندوهی که این روزها بر چهره آبادان و در دل میلیونها ایرانی در سراسر کشور و خارج کشور نشسته است، چهره کریه و زشت جمهوری اسلامی خودنمایی میکند. رانت، فساد، بیمسئولیتی، فامیلسالاری، ارتشاء همگی نُقل دهان مسئولان در هنگامه انتخاباتهای نمایشی هستند اما همه اینها مرتب فجایع مختلف را رقم میزنند که متروپل یکی از آنهاست.
هنوز عملیات امداد و نجات این فاجعه بزرگ تا لحظه تنظیم این گزارش پایان نیافته؛ خطر ریزش بقیه ساختمان وجود دارد اما آتشنشانان و مردم به صورت شبانهروزی در حال تلاش برای بیرون آوردن پیکرها از زیر آوارهستند. نبود تجهیزات و امکانات پیشرفته و دستورات بازدارنده و غیرتخصصی مقامات، سبب کُندی عملیات آواربرداری شده است.
آمار رسمی جمهوری اسلامی تا کنون از جان باختن ۲۴ تن، مجروح شدن بیش از ۳۵ نفر حکایت دارد. منابع محلی معتقدند شمار جانباختگانی که پیکر آنها از زیر آوار بیرون کشیده شده بیش از آمارهای رسمی است و دهها نفر نیز زیر آوار ماندهاند؛ اما مقامات میخواهند آمارها را قطرهچکانی اعلام کنند تا خشم و دادخواهی مردم بیش از این تحریک و سبب اعتراضات بیشتر نشود.
مردم اما مغلوب سناریوهای حکومتی نیستند. آنها لحظه به لحظه شاهد ناکارآمدیهای تکراری در انجام عملیات امداد و نجات هستند. شهروندان آبادان به یاد دارند که حسین عبدالباقی معروف به «حاج حسین» چگونه با حمایت اصولگرایان و اصلاحطلبان در دورههای مختلف شورای اسلامی شهر و دولتهای گوناگون، از آجیلفروشی کوچک پدری درخیابان زند که به همراه برادرانش آن را میگرداند به مافیای ساخت و ساز تبدیل شد و اکثر پروژههای ریز و درشت در جنوب غرب خوزستان را به دست گرفت. مردم آدرس اصلی این تباهی بزرگ که عبدالباقی را به «قاتل آبادان» تبدیل کرد میدانند و برای همین در تظاهرات شبانه مرتب شعارمیدهند «چه اشتباهی کردیم که انقلاب کردیم» و «مرگ بر این ولایت، اینهمه سال جنایت».
https://kayhan.london/1401/03/06/%d8%a2%d8%a8%d8%a7%d8%af%d8%a7%d9%86-%db%8c%da%a9%d9%be%d8%a7%d8%b1%da%86%d9%87-%d8%ae%d8%b4%d9%85-%d9%88-%d8%af%d8%a7%d8%af%d8%ae%d9%88%d8%a7%d9%87%db%8c%d8%9b-%d9%85%d8%b1%d8%af%d9%85-%d8%af%d8%b1
مگاپروژهای که پیش از افتتاح فاجعه آفرید
ساختمان ده طبقه متروپل توسط هلدینگ عبدالباقی در محله امیری آبادان ساخته شد. برج نخست آن در سال ۹۸ با حضور گسترده مقامات شهری و استانی و توسط غلامرضا شریعتی استاندار وقت خوزستان افتتاح شد. برج دوم آن که اکنون فروریخته در آستانه بازگشایی قرار داشت اما از واحدهای طبقات پایین آن بهرهبرداری میشد.
هرچند ریزش این برج برای بسیاری یادآور سوختن و فروریختن ساختمان پلاسکو تهران در دی ۱۳۹۵ بود اما متروپل مثل پلاسکوی تهران یک ساختمان قدیمی ۵۴ ساله نبود که به دلیل چهار دهه عدم رسیدگی ایمنی آتش گرفته و فرو ریخته باشد! متروپل نوساز و با وجود تخلفات با مجوزهای قانونی ساخته شده بود! آنچه باعث ریزش متروپل شد زدوبندها و پولپاشیهای حسین عبدالباقی در چرخه فسادزا وفاسدپرور جمهوری اسلامی بود.
پژوهشکده مهندسی سازه پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله، سه دلیل اصلی فروریختن متروپل را عدم توجه به رعایت سیستمهای مهندسی، عدم توجه سازندگان به هشدارهای مهندسان ناظر، و بیتوجهی شهرداری به این هشدارها اعلام کرده است.
به گفته سرپرست سازمان نظام مهندسی در سال ۹۶ متروپل از شهرداری برای هفت طبقه پروانه میگیرد، اما بدون توجه به تخلفاتی که ناظر ساختمان گزارش نیز داده بود، با پیگیری شهرداری وقت آبادان سه طبقه دیگر روی آن ساخته میشود. از سال ۱۳۹۶ تا سال ۱۳۹۹ تلاش سازمان نظام مهندسی برای نظارت بر ساخت این برج بینتیجه میماند.
خرداد ۱۳۹۹ نخستین بار است که کارشناسان سازمان نظام مهندسی اجازه مییابند وارد «مگاپروژه» عبدالباقی شوند! آنها در همان بازدید نخست ۱۴ تخلف جدی ساختمانی را فهرست میکنند و میخواهند که پروژه تا بررسیهای دقیقتر متوقف شود. گزارش این تخلفات برای شهرداری ارسال شد اما در نهایت با بیتوجهی شهرداری، سازمان نظام مهندسی دیماه ۱۳۹۹ با عبدالباقی نشستی در دفتر سازمان نظام مهندسی برگزار میکند و او قول همکاری میدهد اما ساختن بنا ادامه مییابد.
سازمان نظام مهندسی یک ماه پیش از ریزش ساختمان نیز در نامهای به شهرداری، با گوشزد کردن خطرات ادامه پروژه و تأکید بر احتمال ریزش آن، بطور جدی خواستار توقف پروژه شد اما باز هم بینتیجه ماند.
https://kayhan.london/1401/03/04/%d8%b1%db%8c%d8%b2%d8%b4-%d8%b3%d8%a7%d8%ae%d8%aa%d9%85%d8%a7%d9%86-%d9%85%d8%aa%d8%b1%d9%88%d9%be%d9%84%d8%9b-%d9%85%da%af%d8%a7%d9%81%d8%a7%d8%ac%d8%b9%d9%87-%d8%a8%d8%a7-%d8%aa
آنچه روابط گسترده عبدالباقی و حامیان پشت پرده و پرنفوذ وی را بیشتر چشمگیر میکند، شکایتی است که در سال ۱۳۹۸ از تخلفات پروژههای هلدینگ عبدالباقی نزد دادگستری آبادان صورت میگیرد اما این شکایت هم با اعمال نفوذ حلقه مقامات دور عبدالباقی به جایی نمیرسد و پرونده با دستور مستقیم دادستان آبادان «مختومه» اعلام میشود.
دردناک آنکه برخی شهروندانی که اعضای خانوادهشان زیر آوار مانده و از کارگران و مهندسان شاغل در این پروژه بودند میگویند ستونهای ساختمان دستکم یک روز پیش از فاجعه ترک خورده بود و حسین عبدالباقی و دیگر مدیران اطلاع داشتند. آنها کارگر آوردند تا ستونهای ساختمان ده طبقه را جوش بدهند! در این میان نه به آتشنشانی اطلاع داده شد و نه به ساختمانهای اطراف؛ نه خیابان بسته شد و نه ساختمانها تعطیل و تخلیه شد! آنها میگویند مگر ممکن است با وجود اطلاع از وضعیت ساختمان، عبدالباقی در محل مانده باشد؟!
متروپل، مشتی نمونه خروار
اینهمه تخلف و خیال راحت حسین عبدالباقی برای پیشبرد پروژهای که با جان و مال شهروندان بازی میکرد، حاصل چرخه معیوبی است که شهرداریها را به بنگاههایی تبدیل کرده که در روند ساخت از صدور مجوز تا پایان کار پول در میآورند. هولناک اینکه شهرداریها بر اساس قوانین ناکارآمد از تخلفات نیز درآمدزایی میکنند چرا که با پرداخت جریمه میتوان تخلف را مرتکب شد! اینکه در این مسیر آیا پیشبرد روند قانونی نیز با رشوه ماستمالی میشود، مبهم است.
از سوی دیگر بر اساس توضیحاتی که کوروش خواجوی رئیس سازمان نظام مهندسی استان خوزستان داده یکی از مشکلات این است که در هیچ جای قانون به این سازمان اختیاری فراتر از تذکر به مهندس ناظر داده نشده و این سازمان اختیاری برای برخورد و اجرای تذکرات ندارد. اما این اختیار و امکان به شهرداری داده شده که در موارد تخلف، دخالت کرده و تصمیم بگیرد که میتواند مانند پروژه متروپل، شهردار یا معاونانش با زد و بند خطرات را نادیده بگیرند!
بر اساس این بستر ناکارآمد، به ویژه در کلانشهرها ساختمانهای بزرگ توسط سازندههای دارای رانت و رابطه، خارج از استانداردهای مهندسی و شهرسازی ساخته میشود و معلوم نیست کی به گور شهروندان تبدیل شود.
به گفته احمد خرم وزیر سابق راه و شهرسازی و رئیس سابق سازمان نظام مهندسی تنها در یک گزارش ۱۷۰ برج و ساختمان بلندمرتبه تهران با خطر ریزش ارزیابی شدهاند.
همچنین دستکم ۱۲۰ برج شمال تهران روی گسل فعال زلزله قرار دارند. گزارشی در سال ۱۳۹۶ از وجود ۳۳ هزار ساختمان ناامن در تهران خبر داد که بنا به اعلام شواری اسلامی شهر تا سال ۱۳۹۹ همچنان ۲۹ هزار ساختمان اقدام به ایمنسازی نکردهاند.
نظام پرواربندی عبدالباقیها و زنجانیها
ساختار جمهوری اسلامی بیش از چهار دهه است که مقامات گداصفت و فرزندان، دامادها، عروسها و اقوام آنها را با اختلاس و رانتخواری و قانونشکنی به اَبَرثروتمندان تبدیل کرده. رانتخواری و اختلاس یک اپیدمی در جمهوری اسلامی است. برخی از این افراد مانند محمدباقر قالیباف، علی شمخانی یا صادق محصولی پروندههای فسادشان از سوی جناحین رقیب افشا میشود. برخی دیگر مانند شبنم نعمتزاده، مهدی جهانگیری، حسین فریدون، حسین هدایتی و غلامحسین کرباسچی در اختلافات جناحی به دادگاه و محاکمه میرسند اما در نهایت سفره انقلاب برای همه وابستگان حکومت گسترده است و چپاول کشور ادامه دارد.
اما در این ساختار فاسد، افراد دیگری هم هستند که نه فرزند سردار و وزیر هستند و نه از خانواده صاحب نفوذی میآیند اما در یک فرایند کوتاه به مافیاهایی تبدیل میشوند که بخشی از حکومت را نیز تغذیه میکنند. حسین عبدالباقی، بابک زنجانی، حمید باقری درمنی از جمله این افراد هستند.
روند فعالیت اقتصادی حسین عبدالباقی نیز نشان میدهد چگونه با رانت و فساد توانسته ثروت هنگفتی به دست آورد و نه تنها بخش عمدهای از ساختوسازهای تجاری آبادان را انجام دهد بلکه انحصار ساختمانسازی اطراف اروند را در دست بگیرد.
بر اساس اطلاعاتی که از سوی منابع مختلف منتشر شده، در گسترش فعالیتهای مافیایی حسین عبدالباقی، حمایت افرادی چون محمودرضا شیرازی از مدیران استان خوزستان و شهردار پیشین آبادان، غلامرضا شریعتی استاندار پیشین خوزستان، محمود تیلا مدیر روابط عمومی شهرداری آبادان، مولود شمخانی برادرزاده علی شمخانی، و حمید مرانیپور دادستان آبادان نقش داشته است. شیوه حسین عبدالباقی نیز برای جلب مقامات، پولپاشی و رشوه بوده است.
هرچند از مبالغ نقدی و غیرنقدی رشوههایی که مسئولان مربوطه دریافت کردهاند، رقم و اسنادی در دست نیست اما اقداماتی چون ساختن بنا برای نهادهای حکومتی از جمله پاسگاه، تعمیر بنا و آسفالت، و هدیه تجهیزات دفتری به این نهادها راهی برای نمکگیر کردن مدیران فاسد است. در همین روند است که او عناوینی چون «خیّر امنیتساز»، «چهره ماندگار صنعت » و «مدیر منتخب» را از نهادها و وزارتخانههای تحت نظر اصلاحطلبان و اصولگرایان دریافت کرده است.
همین بهرهمندی از ارتشاء است که سبب میشود غلامرضا شریعتی استاندار پیشین خوزستان و اصلاحطلبی که افتخارش را هدیه گرفتن تسبیح محمد خاتمی میداند، نه تنها در زمان افتتاح قُل اول این ساختمان که حتی حالا نیز مجیز حسین عبدالباقی را بگوید که «آقای عبدالباقی کلی ساختمان در آبادان ساخته و مردم زیادی را خانهدار کرده است!» انگار که بدون سود و رایگان این کار را کرده است!
و همین مناسبات فساد است که با وجود ابهام درباره سرنوشت حسین عبدالباقی، صداوسیمای حکومت رپرتاژآگهی اختصاصی پخش میکند تا به مردم بقبولاند که او زیر آوار مانده و مرده است و مقامات با وجود اعلام دستگیری وی در اقدامی معجزهآسا به سرعت نتیجه تست دیانای پیکری را اعلام کنند که مدعیاند متعلق به وی است! حال آنکه چنین تستی در زمان کوتاه امکان ندارد!
اگرچه متروپل، از صدور پروانه تا فروریختن، شاهد دیگریست بر زوال و تباهی ایران تحت حکومت جمهوری اسلامی، اما همزمان هزاران ایرانی را در شهرهای مختلف به خیابان آورد تا بار دیگر مخالفت خود را با این نظام تباه با شعارهایی اعلام کنند که برای کسی جای شک و تردید باقی نمیگذارد.
روشنک آسترکی |توئیتر | اینستاگرام|