در حالی که بسیاری از جامعهشناسان نسبت به مهاجرت جوانان نخبه کشور ابراز نگرانی کرده و میکنند، سالهاست مصرف ریتالین و سایر مواد مخدر توسط دانشآموزان و دانشجویان زنگ هشدار سلامتی روان این قشر را به صدا درآورده است.
زمانی اینگونه تصور میشد که «مصرف مواد مخدر توسط نوجوانان» به کم سن و سالهایی برمیگردد که پیشینه بزهکاری دارند یا در محلهای تنگدست و خانوادههایی با سابقه اعتیاد زندگی میکنند. در صورتی که بخش قابل توجهی از مواد مخدر توسط نوجوانان و جوانان درسخوان و اهل دانش مصرف میشود که برای شببیداریهای دوره امتحان و آوردن نمره بهتر، خود را با خطر اعتیاد روبرو میکنند.
محمدرضا قدیرزاده کارشناس درمانگر و پژوهشگر حوزه اعتیاد بر اساس گزارشها میگوید که کنکور و فصل امتحانات عامل افزایش ۵۰درصدی مصرف ریتالین است و براساس نتایج یک مطالعه روی دانشجویان ایرانی، از هر ۱۰دانشجو، ۶نفر سابقه مصرف ریتالین دارند.
متیل فنیدیت با نام «ریتالین» دارویی است که در ابتدا برای درمان افسردگی، خوابآلودگی در طول روز و خستگی مزمن به بازار آمد، اما بعدا بر اساس تجربه و تحقیق این موضوع مطرح شد که میتوان از این دارو در «درمان» کودکانی که دچار اختلال «بیشفعالی» و «جلب توجه» هستند نیز استفاده کرد.
قرص ریتالین خواصی شبیه آمفتامین دارد و در سالهای اخیر بر اساس گزارشها مصرف این دارو در ایران رو به افزایش است. اگرچه داروخانهها بدون نسخه پزشک این قرص را در اختیار خریدار نمیگذارند اما به دست آوردن آن در شبکهها و کانالهای مجازی به سادگی انجامپذیر است.
علاوه بر ریتالین، داروهایی چون زولپیدوم و متادون هم توسط دانشجوها و دانشآموزان بسیار استفاده میشوند. سال گذشته سازمان پزشکیقانونی اعلام کرده بود که ۵هزار و ۳۴۲ نفر بر اثر سوء مصرف مواد و داروهای مخدر و محرک در کشور جان خود را از دست دادهاند.
برخی جوانان دانشآموز و دانشجو تصور میکنند با روی آوردن به چنین داروهایی میتوانند با غلبه بر اضطراب و ترس غلبه کرده و انتظارات خانواده را در مورد تحصیلات خود و تصور یک آینده بهتر برآورده کنند.
اگر قبلا این شکل از مصرف داروهای آرامبخش و همچنین محرک که خطر اعتیاد را در پی دارد عمدتا میان پسران دانشآموز و دانشجو رواج داشت ولی اکنون شمار دختران مشتاق نمرههای بهتر و موفقیت در امتحانات نیز که به مصرف این داروها روی میآورند در حال افزایش است.
ساناز فلاحزاده روانشناس سلامت در همین ارتباط میگوید: «آمفتامینها نخستین داروهای محرکی بودند که به صورت آزمایشگاهی، اواخر قرن نوزدهم ساخته شدند و سربازان باواریایی در اواسط دهه ۱۸۸۰ از آنها برای بیدار ماندن و افزایش حواس جمع، انرژی و اعتماد به نفس در جنگ استفاده میکردند که بعدتر با توجه به عوارض خطرناک و غالبا پایدار آن از مصرف آن برای مقاصدی از این دست صرف نظر شد.»
به گفته این روانشناس/ نکته جالب توجه اینجاست که این دارو در صورت استفاده فرد مبتلا به بیشفعالی باعث فعالیت بیش از اندازه میشود که به آن خاصیت پارادوکس دارو گفته میشود. در نتیجه حتی اگر فردی بیشفعال هم باشد، داروهای محرک دستگاه عصبی بجای پایین آوردن سطح فعالیت، باعث بالاتر رفتن انرژی و خلق در فرد میشود و باید در مصرف دارو تجدید نظر شود.
در حالی که بسیاری از جامعهشناسان نسبت به مهاجرت جوانان نخبه کشور ابراز نگرانی میکنند اما سالهاست که مصرف انواع داروی محرک و یا آرامبخش و همچنین ریتالین و مواد مخدر توسط دانشآموزان و دانشجویانی که درسخوان هم هستند، زنگ هشدار سلامتی جسم و جان این قشر از جوانان را به صدا درآورده است.
مقامات و نهادهای مسئول اما همچون سایر معضلات کشور چشم بر این بحران نیز بسته و در مقابل مرتب بر ازدواج و فرزندآوری و افزایش جمعیت گلهای تأکید میکنند بدون آنکه قادر باشند جمعیت فعلی را در حد یک زندگی عادی تأمین کنند!