در شرایطی که فشار اقتصادی تامین ضروریترین نیازهای زندگی را بر مردم ایران دشوار کرده، قیمت بلیت کنسرتها به آستانه میلیونی شدن نزدیک میشود.
در سالهای اخیر گرانی و تورم چنان شدت گرفته که بسیاری از مردم طبقه متوسط جامعه برای تأمین بدیهیترین نیازهای اولیه زندگی ناچارند بسیاری از خواستههای خود را نادیده بگیرند. این طبقه که مخاطبان اصلی هنر و فرهنگ نیز محسوب میشوند از طرفی با کمبود شدید درآمد با افزایش بهتآور قیمت کالاهای فرهنگی هم روبرو شدهاند.
هنوز افزایش بهای بلیت سینما و تئاتر و گرانی قیمت کتاب برای علاقمندان فرهنگ و هنر عادی نشده که قیمتگذاری نزدیک به یک میلیون تومانی برای یک تئاتر موزیکال علاقمند این رشته را به شدت شگفتزده کرده است.
به تازگی قیمت نجومی بلیت کنسرت-نمایش «سیصد» به کارگردانی امیر جدیدی (بازیگر پروژههای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در فستیوال کن سال گذشته، همکاریاش با اصغر فرهادی، موجی از اعتراض به دنبال داشت) با انتقادهای شدیدی روبرو شده است.
محمدحسین توتونچیان مدیرعامل شرکت موسیقی «ققنوس» و مدیر وبسایت «ایران کنسرت» تهیهکنندگی این پروژه را بر عهده دارد. او را به عنوان مافیای نخست موسیقی در ایران میشناسند.
بلیت این برنامه ظاهرا فرهنگی، با احتساب مالیات ۹درصدی از ۷۰ هزار تومان تا بیش از ۷۰۰هزار تومان قیمتگذاری شده و تا اینجا رکورد گرانترین بلیت یک برنامه فرهنگی- هنری را در تاریخ ایران شکسته است.
سهراب و تهمورس پورناظری با خوانندگی رضا بهرام بخش موزیک این تئاتر را بر عهده دارند. بازیگران پروژههای مشکوک و نزدیک به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همچون جواد عزتی نیز با آن همکاری دارند.
عزتی در نشست مطبوعاتی «سیصد» در پاسخ به ضرورت توجه هنرمندان به منابع مالی تهیهکننده و سرمایهگذار در سخنانی از جنس زمامداران جمهوری اسلامی گفت «اگر شما بخواهید از نانوایی نان بخرید، نگاه میکنید، ببینید نانوا، نان را از راه حلال درست کرده یا خیر؟!»
«سیصد» با کنار هم چیدن چهرههای معروف مثل مهران غفوریان (که اساسا بازیگر تئاتر نیست)، فقط برای سه روز اجرا ۲۶ تا ۲۸ خردادماه طراحی شده است. این تئاتر موزیکال در فضای باز کاخ سعدآباد از بناهای میراث فرهنگی دوران پهلوی اجرا میشود.
جدا از اینکه این پروژه با بلیتفروشی به بیش از ۴هزار نفر چقدر قصد سرکیسهکردن مخاطب را دارد، تجمع چنین جمعیتی در کاخ سعدآباد به معنای آسیب به باغ و فضای سبز و منحصر به فرد این کاخ نیز هست.
مخاطبان برنامههای فرهنگی در کاخ سعدآباد به این امر آگاه هستند چون محوطه کاخ برای اجرای برنامههای فرهنگی و هنری طراحی نشده است! از همین رو تماشاگرانی که جایگاههای دورتر به صحنه را تهیه میکنند، عملا شانس تماشای برنامهها را ندارند. اکنون در این کنسرت- نمایش، تماشاگران برای این «نقاط کور» نیز ۷۰ هزار تومان تا ۳۰۰ هزار تومان باید بپردازند!
در حالی که عرصه سینما، تئاتر و هنر به جولانگاه آشکار پولشویی و مفسدان اقتصادی حکومت و وابستگانش تبدیل شده، راهاندازی این پروژه در کشوری که مردمانش به یکباره دستکم ۴۰درصد سفرهشان کوچکتر شده، یک دهانکجی زشت به حال و روزگار آنهاست که روزی نیست دست به اعتراض نزنند!
منتقدان این پروژه میگویند، برادران پورناظری که پیشتر مشابه «سیصد» را با همایون شجریان به روی صحنه برده بودند، با دستاویز قرار دادن موضوع حمله مغولها و کتابسوزی و ویرانگریشان در ایران، میخواهند با سوء استفاده از احساسات ملی و اعتراضات مردم به نابودی سرزمینشان هم بلیتفروشی کرده و کسب درآمد کنند!
انتقادها به ویژه از موجسواری این مجموعه بر احساسات مردم و بازیچه قرار دادن تعلقات میهنپرستانهشان است که رُمان «فارنهایت ۴۵۱» نوشته ری بردبری را بازنمایی میکند.
به نظر میرسد ابتذال عرصه فرهنگ و هنر در شرایط امروز ایران چنان بالا گرفته که چون موریانه حتی به بحثهای انتقادی نیز راه پیدا کرده و نقد را نیزبه عنوان یک کالای پُردرآمد به مخاطبان قالب میکنند!
میلاد ماهانراد از تهیهکنندگان موسیقی درباره چگونگی نظارت بر قیمتگذاری کنسرتها میگوید: «شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه اعضای صنف تهیهکنندگان آثار موسیقی، با مشورت یکدیگر و کارشناسی و تحلیل، قیمتگذاری بلیتها را انجام میدهند؛ حال اگر قیمتگذاری برخی از کنسرتها گرانتر از رِنج اصلی و خارج از عرف، تعیین شود، بلیتها به فروش نمیرود و عوامل آن کنسرت متضرر میشوند؛ البته چنین مواردی کم پیش میآید و در اکثر مواقع قیمتگذاری بلیتها بر اساس سقف تعیین شده است.»
به گفته وی، افزایش بیش از حد هزینههای کلی برگزاری کنسرتها از جمله اجاره سالنهای کنسرت، تبلیغات، سیستمهای نور و صدا، کارگردانی، طرحهای سه بعدی و حتی پیامکهای تبلیغاتی و خدماتی اپراتورها نیز فشار بسیار زیادی به برگزارکنندگان کنسرتها وارد کرده که همه اینها بر افزایش بهای بلیت تاثیر میگذارد.
رضا صائمی منتقد نیز در رابطه با بلیت حدود ۷۰۰هزار تومانی این کنسرت- نمایش، با اشاره به اینکه بازار تئاتر «لاکچری» با نمایش «الیور تویست» در سال ۹۶ شروع شد، بیان میکند، «در حد فاصل این چند سال، آنچه فرو ریخت طبقه متوسط فرهنگی به عنوان مخاطب اصلی تئاتر بود. طبقهای که هر سال فرو نشست و کوچک و کوچکتر شد و حالا در حال محو شدن است!»
به اعتقاد این منتقد، «حالا تئاتر به هنری تجاری و بورژوازی بدل شده که بیشتر مخاطبان شبهبورژوازی دارد. یعنی افرادی که تئاتر رفتن برای آنها جز پُز یک تفریح گرانقیمت باکلاس و تماشای سلبریتیها از فاصله نزدیک نیست!»
او قیمت گزاف این بلیتها را به «دینامیتها»یی تشبیه کرده که در قلب مردمی که پول بیسکوئیت بچههایشان را هم ندارند، میترکد.
هرچند به تجربه میتوان دریافت همانگونه که سر و صدای چنین اعتراضاتی با اهدای بلیت به اعتراضکنندگان خوابید، اینبار نیز همان روند پیش میرود و بسیاری از به اصطلاح مخالفان برنامههای لوکس، با دریافت چند بلیت رایگان، چشمشان را بر طبقات تنگدست جامعه و دغدغههای فرهنگی کشور خواهند بست.