جمشید عنبرستانی – مردم ایران بیش از چهل و سه سال است زیر ضرب حکومتی قرار دارند که فقط با حمایت اربابان قبلی (آمریکا و غرب) و اربابان فعلی (چین و روسیه) و جنایت و خیانت و چپاول و دروغ و ریاکاری توانسته به بقا و موجودیت خود ادامه دهد.
از ابتدای پیدایش جمهوری اسلامی مردم ایران در مقابل رفتارهای وحشیانه رژیم حالت انفعالی گرفتند و برای محافظت از خود راه مماشات و بیعملی (تسلیم) را برگزیدند که هنوز هم ادامه دارد.
در هفتهها و ماههای ابتدایی به قدرت رسیدن آخوندها و آرسن لوپنهای سیاسی از طیفهای مختلف چپ و راست، لومپها و مارکسیستهای اسلامی و ملی مذهبیها و کمونیستهای حاضر در دایره قدرت، با هماهنگی و وحدت کامل با آخوند عقب افتاده و عقدهای و مالیخولیایی که بیگانگان به عنوان رهبر کبیر انقلاب به مردم فریبخورده ایران زورچپان کردند، جملگی آنان برای کشتار فرماندهان ارتش که به اسارت اوباشان حکومت درآمده بودند و ناجوانمردانه در بام مدرسهای در تهران تیرباران شدند یکصدا و خواستار اجرای این جنایات هولناک در مورد نظامیان عالیرتبه بودند.
در مقابل این جنایات بیشرمانه حاکمان که تنها خلاصه در کشتار نظامیان نشد بلکه هر که را که چهره شناخته شده و یا مسئولیت مهمی در حکومت شاه داشت از دم تیغ گذراندند، نه مردم ایران و نه هیچیک از نهادهای حقوق بشری در دنیای آزاد هیچگونه برخوردی و یا اعتراضی نسبت به آن جنایات گسترده و وحشیانه رژیم ملایان از خود نشان ندادند.
ثمره مماشات مردم از ابتدا تا امروز جنایات بیشماریست که حکومت ملایان در طول عمر چهل و سه ساله خود مرتکب شده و ملت و کشور را به زانو درآورده است.
هر روز شاهد اعتراضات گروهی از مردم در شهرهای مختلف کشور هستیم، و علاوه بر شعار فراگیر «رضا شاه روحت شاد» یک شعار پر معنا و التماسگونهای را در فریاد معترضین در همه اعتراضات میشنویم «ایرانی با غیرت حمایت حمایت» و «ایرانی بسه دیگه غیرتتو نشون بده» که این شعارها از سوی مردم معترضی فریاد زده میشود که در کف خیابان و در مقابل مزدوران حکومت شاهد نظارهی اکثریتی هستند که هنوز هم در حالت انفعال و بیعملی درجا زدهاند.
اپوزیسیونهای جمهوری اسلامی نیز وضعیتی بهتر از اکثریت مردم درمانده در داخل کشور ندارند و به واماندگی رسیدهاند. اپوزیسیونهایی که بدون داشتن درک درستی از ماهیت و مفهوم اپوزیسیون فقط ادعا و ژست اپوزیسیون بودن را داشته و دارند در حالی که نه برنامه مبارزاتی و دکترین مشخصی دارند و نه از حمایت مردم برخوردارند و نه در اساس برای مردم شناخته شده هستند که اینها از دلایل واماندگی و بیاثری اپوزیسیون در طول چهل و سه سال گذشته بوده است.
یکی از مشکلات اصلی و اساسی اکثریت مردم ایران بیهویتی و یا دوگانگی هویتی است چرا که هویت مذهبی را با هویت ملی و تاریخی خود درآمیختهاند.
مردم و مجموعه حاکمیت در رژیم پادشاهی گذشته نیز به مناسک دینی و مذهبی بیشتر از مناسک و مراسم ملی اهمیت میدادند. به همین دلیل بسیاری از مراسم و سنتهای ملی و تاریخی و قومی و محلی از میان رفته و به فراموشی سپرده شدند. گاهنامه کشور پر بود از تعطیلات مذهبی بر اساس اعیاد اسلامی و سالروز تولد و مرگ امامان شیعه و مسئولان حاکم با تعطیل کردن کشور با وجود وارد آمدن خسارت به چرخه اقتصادی کشور آن ایام و اعیاد اسلامی را پاس میداشتند.
یک واقعیتی که در رابطه با کشور ایران در حال شکلگیری و علائم آن در حال آشکار شدن است تغییر سیاست گام به گام آمریکا و غرب در جهت از میان برداشتن و ذبح حکومت ملایان است. جهان در رابطه با تامین انرژی و نفت و گاز که بخش عمده آن از کشورهای خاورمیانه و کشورهای حوزه خلیج فارس تامین میشود با بحران مواجه شده و از طرفی باجگیریهای روسیه در زمینه تامین انرژی برای اروپا نیز به این بحران دامن زده است. از این جهت منطقه نفتخیز و پرتنش و پرالتهاب خاورمیانه نیازمند آرامش و ثبات است تا وقفهای در صدور نفت و گاز ایجاد نشود.
یکی از وظایف و ماموریتهای مهم جمهوری اسلامی ایجاد تنش و بیثباتی و تهدید کشورهای منطقه است تا زمینه را برای کارتلهای تسلیحاتی و نفتی و زیرمجموعههای آنان و دیگر شرکتهای صنعتی و مالی آمریکایی و اروپایی فراهم آورد تا این مجموعهها به منافع مورد نظرخود دست پیدا کنند.
جمهوری اسلامی اکنون به پایان کار و ماموریت خود نزدیک شده و به زودی مهر ابطال توسط مردم و عوامل و ماموران نفوذی که در سطوح عالی نظامی و دولتی در کشور مشغول کار هستند به حکومت ملایان زده خواهد شد. به دنبال فروپاشی و اضمحلال حکومت ملایان نیروهای نیابتی رژیم نیز در گوشه و کنار دنیا از بین میروند و متلاشی میشوند. حزبالله لبنان و دیگر گروههای تروریستی فلسطینی نیز با نابودی حکومت ملایان و قطع شدن کمکهای مالی و تسلیحاتی ماستهای خود را کیسه خواهند کرد و برای بقا و حفظ قدرت در مناطق تحت تسلط خود از درگیری با اسرائیل اجتناب خواهند کرد و چه بسا آنان نیز به پیمان ابراهیم بپیوندند و مانند سایر کشورهای عرب منطقه با اسرائیل به سازش و توافق و صلح برسند.
جمهوری اسلامی مانند ابر سیاهی است که آسمان ایران و سراسر منطقه را پوشانده که فقط نکبت و تباهی از آن میبارد. با محو شدن ابرهای سیاه بار دیگر نور صلح و دوستی و آرامش منطقه را روشن خواهد کرد و مردم ایران نیز به آزادی و رفاه و آسایش و احترامی که شایسته آن هستند خواهند رسید.
قدیمیها و ریشسفیدان در رابطه با حکومت ملایان و چگونگی پیدایش این رژیم ددمنش و چگونگی پایان آن ابراز میداشتند «همانهایی که آخوندها را آوردند خودشان هم میبرند». معنی و مفهوم این ادعای ریشسفیدان آنست که نه مردم و نه رهبران سیاسی و نه اپوزیسیون در جابجایی قدرت سیاسی کارهای نیستند و تنها پیادهنظام و مهرههایی هستند در صفحه شطرنج سیاسی جهانخواران که در جهت پیشبرد مقاصد استعماری آنان مورد استفاده قرار میگیرند.
♦← انتشار مطالب دریافتی در «دیدگاه» و «تریبون آزاد» به معنی همکاری با کیهان لندن نیست.